مرحله نفی و انکار به دنبال خود مرحله سازندگی و اثبات دارد.
به دنبال لا اله باید الَّا الله بیاید.
در هر نهضت، مرحلهٔ سازندگی و اثبات از مرحلهٔ نفی و انکار دشوارتر است.
(نهضتهایاسلامیدرصدسالهاخیر، ص۹۶)
@motahari_nab
اگر جامعه دوام دارد بدانید که اکثریت مردم فاسد نیستند، بلکه اقلیتی فاسدند که آنها هم کفهای روی آباند.
باطل به صورت موقّت، به صورت یک جولان و به صورت یک نمود است و زود هم از بین میرود.
(نبردحقوباطل، ص۵۶)
@motahari_nab
در اصول تربیتی، آن ریشه اصلی که باید آن را آبیاری کرد همان اعتقادبهخداست.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۹۴)
@motahari_nab
گناه، سیاه دلی میآورد و سیاه دلی، بیایمانی. سیه کاری، سیه دلی میآورد و سیه دلی، سیه فکری.
(عللگرایشبهمادیگری، ص۱۷۷)
@motahari_nab
دین اینقدر به اصول و به حقوق و به عقیده و به ایمان و به اخلاق اهمیت میدهد که میگوید به خاطر اینها از دنیا و مافیها باید گذشت.
(بیستگفتار، ص۶۹)
@motahari_nab
پیغمبران که وظیفهشان منحصر به این نیست که قانون اجتماعی برای مردم بیاورند.
اولین وظیفه پیغمبران این است که مردم را به خدا دعوت کنند.
(خاتمیت، ص۴۶)
@motahari_nab
در اصول دین اسلام، جز عقل هیچ چیز دیگری حق مداخله ندارد.
اصول ایمان مسیحیت، منطقهای ممنوع برای ورود عقل است و وظیفه یک مؤمن(مسیحی) حفظ این منطقه از هجوم قوای عقلی و فکری است. ولی ایمان در اسلام، منطقهای است که در قرق عقل است و غیر از عقل هیچ قدرت دیگری حق مداخله در این منطقه را ندارد.
(انسانکامل، ص۱۳۱)
@motahari_nab
اسلام از طرفی با انحرافات زمان شدیداً مبارزه میکند و از سوی دیگر با پیشرفت واقعی زمان پیش میرود.
نه تنها با پیشرفت زمان پیش میرود، بلکه زمان را رهبری میکند و خودش زمان را جلو میبرد.
(خاتمیت، ص۱۱۹)
@motahari_nab
یکی از اصول اسلام این است که هیچوقت نمیخواهد یک مسلمان جیرهخوار یک غیرمسلمان باشد و یا جامعه اسلامی دستش به طرف یک جامعه دیگر دراز باشد و به همین دلیل مقلد جامعه دیگر باشد. اسلام روی این مسئله حساسیتی دارد.
(پانزدهگفتار، ص۱۹۵)
@motahari_nab
بشر هر اندازه عالم بشود علم نمیتواند جلو تجاوز افراد بشر را بعضی به بعضی، بگیرد.
(پانزدهگفتار، ص۱۰۴)
@motahari_nab
انسانیت انسان به یک سلسله معانی و به یک سلسله حقایق و به یک سلسله لطایف بستگی دارد که اگر فردی فاقد آنها یا برضد آنها باشد، نمیتوان او را انسان شمرد.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۷۱)
@motahari_nab
فلسفهٔ عبادت این است که انسان خدا را بیابد تا خودش را بیابد.
فلسفهٔ عبادت، بازیابی خود و خودآگاهی واقعی به آن معنایی است که قرآن میگوید و بشر هنوز نتوانسته است خودش را برساند، مگر کسانی که از مکتب اسلام الهام گرفتهاند.
(انسانکامل، ص۳۰۳)
@motahari_nab