~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
یکـبار فاطمہ را گذاشـت روۍ اپن آشپزخانـھ و بہ او گفت :
بپر بغـل بابا و فاطمہ بـھ آغـوش او پرید..
بـھ مـن نگاھ کـرد و گفت : ببین فاطمہ چطور بـھ من اعتماد داشت ؛
اون پرید و میدونست من اون رو میگیرم ، اگـھ ما همینطور بـھ خدا اعتماد داشتیـم همہ مشڪلاتمان حل بود .
تـوکـل واقعۍ یعنـے همین کـھ بدانیم در هـر شـرایطے خدا مواظـب مـٰا هست❤️'
✍🏻به روایت همسر
#شهید_مصطفی_صدرزاده♥️🕊
.
.
🔻مجموعه #شهیدمصطفےصدرزاده
#رفیق_شهید
🌷متوسلین به شهدا👇👇
@motevasselin_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️مزار شهبید گرانقدر سید احمد پلارک میعادگاه عاشقان
#رفیق_شهید🕊✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️مزار شهبید گرانقدر سید احمد پلارک میعادگاه عاشقان
#رفیق_شهید🕊✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️مزار شهبید گرانقدر سید احمد پلارک میعادگاه عاشقان
#رفیق_شهید🕊✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
#معجزه_شهدا
#زهرا
#رفیق_شهید
🔰معجزه شهدا در زندگی من خیلی بزرگ بود...
درست سه سال پیش بود که زندگیم عوض شد...
قبل از اون بی حجاب بودم نمازامو یکی درمیون میخوندم و به خاطر اینکه توی یه محله بومی زندگی میکردم مجبور بودم چادر سرم کنم اما موهامو تا وسط سرم بیرون میریختم
غیبت و اینا هم که از زبونم نمیفتاد...
با اخلاقام، با اشتباهام توی فضای مجازی مادرم داشت دیوونه میشد.
همش میگفت چرا خدا داره منو با تو امتحان میکنه؟ فقط از خدا صبر میخوام...
اما من هر روز با دوستای ناباب بیشتری رفت و آمد میکردم
و دینو بوسیده بودم و گذاشته بودم کنار...
تا اینکه با دوستام به یه دلایلی قهر کردم و کنارشون گذاشتم...
تا اینکه با شهید احمد مشلب آشنا شدم. عکسشو روی پروفایل یه نفر دیده بودم...
وقتی عکسشو دیدم یه جوری شدم... انگار تازه بیدار شدم.
کلی جستجو کردم تا تونستم بشناسمش...
از وقتی باهاش آشنا شدم حجابم درست شد
جوری که روسریمو تلق میزدم و تا پایین پیشونیم جلو کشیدم
اخلاقم بهتر شده بود ولی دوباره مغرور شدم و فکر کردم خیلی خیلی پاکم و فلانم...
تا اینکه برای بار دوم با دوستای جدیدم عازم راهیان نور شدم...
تازه به خودم اومدم دیدم شهدا چقدر پاک بودن چقدر خوب بلد بودن دلبری برای خدا بکنن
ولی خاکی بودن... و من گنهکار داشتم ادعای علامگی میکردم...
اونجا دومین معجزه برام اتفاق افتاد. با اینکه هنوز از خودم راضی نبودم و ادعا داشتم ولی بهتر از دوسال قبلم شده بودم. هرکی بهم میرسید میگفت واییی زهرا چقدر خوب شدی چقدر مهربون شدی...
اما از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون
خیلی از روزا نمازامو دوتا یکی میخوندم...
حال هزارتا کار داشتم به جز نماز و دعا...
گذشت تا اینکه رسید به امسال...
راهیان نور امسال پر بود از درس... تصمیم گرفتم یه رفیق شهید پیدا کنم.
وقتی عکس شهید علی محمد اربابی رو دیدم اشکم در اومد...
انگار استرس تمام اون سال ها از بین رفت و جاشو آرامش پر کرد...
توی اون سفر چهارروزه سعی کردم دائم الوضو باشم...
آخخخخخ که وقتی با شهدا یکی باشی چطوری میتونی با خدا عشق بازی کنی....
وقتی برگشتم سعی کردم معنویت سفرم رو فراموش نکنم.
دیگه نگاه به نامحرم نمیکردم نمازم دیگه دیروقت نمیشد...
نمیذاشتم خنده هامو نامحرم ببینه...
برای اینکه دیگه برنگردم به اون روزا اول رمان حجره پریا رو خوندم خیلی تاثیر گذار بود...
بعد از اون رمانِ یادت باشه♥️
وقتی رفتار شهید سیاهکالی مرادی رو دیدم
سعی کردم رفتارامو باهاش یکی کنم...
از حلال و حرام بودن مال و خوراک گرفته تااااا دائم الوضو بودن...
این تغییرات روز به روز بیشتر میشن! دنبال اینم یه رمان بنویسم برای شهدا..
ولی نمیدونستم کیو بنویسم... الانم پیگیرشم❤️😌
رمانای شهدا خیلی کمکم میکنن به خصوص( یادت باشد و سربلند)
امیدوارم هیچ وقت مغرور نشم به موقعیت حالام...
دوست دارم منم مثل شهدا سربلند و روسفید باشم...
اگه این متنو خوندین برای شهادتم ۳تا صلوات بفرستید....
(هر کسی 3صلوات بفرسته🌹)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️مزار شهبید گرانقدر سید احمد پلارک میعادگاه عاشقان
#رفیق_شهید🕊✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🥀‹ راویهمرزمِشھیدبابڪنوریهریس؛ ›
💔تو سوریه با بابک آشنا شدم.
اوایل فقط با هم سلامعلیک داشتیم، ولی به مرور با هم رفیق شدیم.
بابک یه انگشتر عقیق داشت، خیلی خوشگل بود.
یه روز نشسته بودم کنارش، گفتم: :بابک انگشترت خیلی خوشگله"
بابک همون لحظه انگشترو درآورد و گرفت سمت من گفت:
"داداش این برای شماست"
من گفتم: "بابک نه من نمیخوام. این انگشتر توعه."
گفت: "داداش این انگشتر دیگه به درد من نمیخوره، من دیگه نیازی به این انگشتر ندارم!"
❤️🔥بله شهدا از دلبستگی و وابستگیهای دنیایی، خودشونو رها کردند!
#امام_زمان
#رفیق_شهید
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️مزار شهبید گرانقدر سید احمد پلارک میعادگاه عاشقان
#رفیق_شهید🕊✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝