eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
785 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 بهشت سازی 🔹 ایران را چه کسی فتح کرد؟! ایران که به دست حضرت امیر (سلام الله علیه) فتح نشد! پدران و اجداد ما به برکت همین سادات که آمدند و گفتند علی این است، زهرا این است، حسن این است، حسین (علیهم السلام) این است، ما این ذوات قدسی را شناختیم. سخن از صفویه نبود! صفویه را چه کسی تربیت کرد؟ صفویه را چه کسی شیعه کرد؟ صفویه را چه کسی آدم کرد؟ همین سادات بودند! اینها گفتند علی این است، زهرا این است، حسن این است، حسین (علیهم السلام) این است، گفتند و گفتند و گفتند، تا پدران ما فهمیدند و ما هم راه را تشخیص دادیم، وگرنه ما از چه راهی می ‌فهمیدیم؟ جریان که به ما نرسیده بود، جریان که به ما نرسیده بود، وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) آمد، سادات آمدند، «بنی‎ الزّهرا» آمدند و معرّفی کردند، آن قدر گفتند تا پدران ما ـ الحمد لله ـ تربیت شدند و ما هم تربیت شدیم. ما شب و روز باید شاکر این امامزاده‌ ها باشیم، مبادا کسی خیال کند صفویه ما را تربیت کرد! ▫️ ایران به دست دیگری فتح شد، اما سادات آمدند کم‌ کم مسئله را حلّ کردند. پس می ‌شود کم‌ کم تِیم و عَدی را کنار زد و و را آورد. 🔹 بیان نورانی حضرت امیر در وصیت ‌نامه ‌اش چیست؟ حضرت در صدر وصیت ‌نامه فرمود: «أُوصِیكُمَا بِتَقْوَی اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِیا الدُّنْیا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا»، بعد می‌ فرماید: «وَ قُولَا بِالْحَقِ‏ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»، آن‌ گاه می ‌فرماید: «أُوصِیكُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی [وُلدِی] وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی»؛ الآن همه ما جزء هستیم، فرمود هر کس نامه من به دست او رسید، او وصی من است: «وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِكُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّكُمَا صلی الله علیه و آله و سلّم یقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ» تا بخش‌ های پایانی که مربوط است به «وَ عَلَیكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ»؛ نداشته باشید، نکنید و مانند آن، فرمود من شنیدم که «صَلاح ذاتُ البین» از غالب نماز و روزه بالاتر است! یک کشور و یک نظام را این حفظ می‌ کند، این وصیت حضرت امیر نسبت به همه ماست. ▫️ اگر قرآن است که به صورت حصر فرمود: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾[1] و اگر قرآن ناطق است که می ‌فرماید: «صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ»[2] و اگر آیه سوره «حشر» است که ما را به دعوت می ‌کند. اگر ملّتی متمدّن بود و فرهنگ آن بود، چنین ملّتی در بهشت دارد زندگی می ‌کند؛ یعنی نمونه ‌ای از بهشتِ اَبد را فعلاً دارد تجربه می ‌کند که فرمود: ﴿لاَ تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِینَ آمَنُوا﴾.[3] [1]. سوره حجرات، آیه10. [2]. نهج البلاغه، نامه47. [3]. سوره حشر، آیه10. 📚 سوره مبارکه حجرات ـ جلسه 13 تاریخ: 1395/08/05 🆔 @a_javadiamoli_doross
🔹 مگر کار آسانی است؟ چون هم از درون ما یک «اعدا عدوی» است که ما را به اختلاف می ‌خواند هم از بیرون دشمن‌ها صف کشیده ‌اند ما را «ارباً اربا» کنند. این جهاد اکبر به اصطلاح توده ما همین جنگ بین عقل و نفس است؛ حالا آنهایی که مثل امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) این راه‌ ها را طی کردند آنچه را که ما اکبر می ‌دانیم پیش اینها اوسط است، آنها یک مرتبه برتری دارند که آن جا مشکل جهاد در بین است، برای توده ما ما همین تهذیب نفس ما است که آدم خوب بشویم یعنی بشویم، بد نکنیم، خلاف نکنیم، معصیت نکنیم، گناه نکنیم، همین! اگر کسی بخواهد با دیگری متحد بشود دشوار است، راه حل آن هم درمان آن هم قرآن کریم پیش‌بینی کرده، اولاً؛ خطر اختلاف را ذات أقدس الهی به عنوان یک بازگو کرده که این عذاب است، فرمود در مسیحی ‌ها در یهودی ‌ها ما این را القا کردیم، برای اینکه اینها را خواستیم تعذیب کنیم: ﴿وَ أَلْقَینا بَینَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلى یوْمِ الْقِیامَةِ﴾,[3] ﴿أَغْرَینا بَینَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلى یوْمِ الْقِیامَةِ﴾[4] چه در یهودی‌ ها چه در مسیحی‌ ها ما اینها را به تازیانه اختلاف تنبیه کردیم. اگر ـ خدای ناکرده ـ اختلافی در بین گروهی مخصوصاً عالمان دین ظهور می ‌کند، این نشانه تعذیب الهی است و عذاب الهی تنها راه آن التجای به درگاه خداست، اگر کسی بین خود و بین خدا خود را کند اختلاف رخت بر می ‌بندد و اگر ـ خدای ناکرده ـ امتی گرفتار شد، هرگز روی خیر را نخواهد دید. [1]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32; «الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیاء». [2]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص27. [3]. سوره مائده، آیه64. [4]. سوره مائده، آیه14. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1378/12/12 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 سلوک اسلامی 🔹 وجود مبارك حضرت امیر این فرمایشات را در زمان حكومتشان بیان فرمودند؛ فرمودند در دوستی ها، در زندگی ـ چه در داخل منزل چه در محلّه و چه در اصل نظام ـ شما بخواهید با قانون زندگی كنید، مشكل جدّی پیدا می ‌كنید. كشور را قانون اداره نمی ‌كند؛ داخل منزل را، داخل حوزه را، داخل دانشگاه را قانون اداره نمی ‌كند، اخلاق اداره می ‌كند! قانون در حدّ عدل است. در حدّ عدل معنایش این است كه اگر كسی نسبت به شما بد كرد شما حقّ انتقام دارید؛ آن وقت دائماً باید با یكدیگر در نبرد باشید. این ﴿جَزاءُ سَیئَةٍ سَیئَةٌ مِثْلُهَا﴾[1] این قانون است، این عدل است ﴿فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیكُمْ﴾،[2] كسی بوقی زده و شما را آزرده كرده یا سبقت [بی جا] گرفته و حقّ شما را گرفته، شما هم می ‌توانید حقّتان را بگیرید، این می ‌شود قانون و عدل؛ اما جامعه را با دعوا نمی ‌شود اداره كرد. 🔹 آنچه را كه جامعه تأمین می ‌كند است كه مكمّل و متمّم قانون است. فرمود قانون، ﴿جَزاءُ سَیئَةٍ سَیئَةٌ مِثْلُهَا﴾؛ اخلاق، ﴿وَیدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ﴾[3] است! اخلاق این است كه انسان با نیكی جلوی بدی را بگیرد، بدی را از بین ببرد نه بد را! اخلاق این نیست كه كسی به ما در رقابت ها چیزی گفت ما هم جبران بكنیم، رقیب را از پای در بیاوریم، اخلاق آن است كه را از پای در بیاوریم نه رقیب را! را از پای در بیاوریم نه مخالف یا مختلِف را! آن وقت بر می ‌گردد و جبران می ‌كند، این جامعه معطّر می‌ شود. 🔹 در بیانات نورانی حضرت امیر از این فرمایشات زیاد است؛ فرمود اگر كسی این كار را كرد «اَحْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ أَخِیكَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَی الصِّلَةِ» اگر برادرت از تو رنجید حالا چه فامیل سببی چه فامیل نسبی چه همكار، او سعی كرد رابطه را قطع كند شما بكوشید پیوند را وصل كنید، او در قطع پیوند از شما كه در وصل پیوند می ‌كوشید قوی ‌تر نباشد، بلكه شما قوی ‌تر باشید. «وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَی اللَّطَفِ» اگر او سد كرد راه شما را بست شما به او راه بدهید. «وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَی الْبَذْلِ» اگر او بخل ورزید چیزی داشت به شما نداد محلّ حاجتان بود نداد، شما در برابر او بخل نورزید بلكه جود كنید كه او برگردد جود بیشتری را اِعمال كند. اگر او تندی كرد، اگر مجرم بود، اگر قطع رابطه كرد، اگر راهتان را بست، اگر كج ‌راهه رفت نسبت به شما، شما مقابل او لطف و احسان و صفا و وفا نشان بدهید تا او برگردد. با اخلاق، پیدا می‌ شود نه با قانون! قانون آن حداقل است، آن كف زندگی است، كف امنیت است، با كف امنیت نمی‌شود آن امنیت برین را به دست آورد، با می ‌شود به آن مرحله والا بار یافت. 🔹 فرمود به قدری نسبت به او احسان بكن كه گویا او بر تو سِمتی دارد، لكن دو نكته را فراموش نكن: بدان نسبت به چه كسی، بدان چه موقع! این چه كسی و چه وقتی را باید تشخیص بدهی. گاهی است كه یك وقت اگر شما احسان بكنی او پرروست پرروتر می ‌شود یا جَری است جَری ‌تر می‌شود، این را باید تشخیص بدهید. گاهی در زمانی است كه اثر سوء دارد. این چه وقت و چه كسی را كاملاً فرمود دقت بكن. «وَ إِیاكَ أَنْ تَضَعَ ذلِكَ فِی غَیرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَیرِ أَهْلِهِ».[4] [1]. سوره شوری، آیه40. [2]. سوره بقره، آیه194. [3]. سوره رعد، آیه22؛ سوره قصص، آیه54. [4]. نهج البلاغه، نامه31. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1390/11/27 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 ناصح 🔹 مرحوم صدر المتألهین شعر کم نقل می ‌کند، ولی در کتاب مبدأ و معاد یک بیت از مرحوم فردوسی نقل می ‌کند؛ می‌گوید فردوسی این را گفته است: خداوند بالا و پَستی تویی ٭٭٭ ندانم که ‌ای هر چه هستی تویی[1] مرحوم صدر المتألهین در این شعر خیلی اعجاب می‌ کند، می‌ گوید این «یاء» یای خطاب نیست، یای ضمیر نیست، یای مصدری است. یک وقت است که می‌ گوید من نمی ‌شناسم شما هر چه هستی هستی. این که کمال نیست؛ اما یک وقت می ‌گوید نه، من می ‌شناسم. تویی! خداوند بالا و پَستی تویی ٭٭٭ ندانم که ‌ای هر چه هستی تویی یعنی تمامْ‎حقیقتِ هستی تویی! ملاصدرا کسی نیست که حرف کسی را نقل بکند، این را با احترام از فردوسی نقل می ‌کند. 🔹 مرحوم فردوسی می‌ گوید بعضی ‌ها در مدت عمر فقط ظرف آب دستشان است، دارند این درخت قَتاد را مدام آب می ‌دهند، به این بد بگویند به آن بگویند به این بگویند، نزد این آن را بکنند و بیندازند، در و در کارشان همین است. برخی ‌ها تمام تلاش و کوشش آنها این است که را نرم بکنند، حرف فردوسی این است: اگر بار خار است خود کِشته ‌ای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشته ‌ای[2] این بیان نورانی برخی از انبیا (علیهم السلام) که فرمود: ﴿وَ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ النَّاصِحین‏﴾؛[3] فرمود من ناصح ملّت هستم، نه یعنی سخنران، نه یعنی موعظه ‎کننده، نه یعنی کسی که درس اخلاق می ‌دهد، نصیحت چیزی دیگر است. «نَصاح» آن نخ بادوام را می‌ گویند «نصاح». سوزن را می ‌گویند «مِنْصِحَة». خیاط را «ناصح»می ‌گویند. نصیحت «لأئمة المسلمین» برای کسی است که بتواند را در بدن مسئولین، بدن مردم، بدن همه این جامه تقوا را خیاطی کند. با سخنرانی خیاطی نمی‌ شود، با حرف زدن با مقاله نوشتن، خیاطی یک سوزن می ‌خواهد، یک نخ می‌ خواهد، یک قلب پاک می‌ خواهد، به خیاط می ‌گویند ناصح. آن کسی که جامه تقوا را بُرِش می ‌کند و به بدن مسئولین می ‌زند به بدن مردم می ‌زند که جامعه بشود ﴿وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِكَ خَیر﴾،[4] او ناصح می ‌شود. حالا معلوم می ‌شود که قرآن، پیغمبر را می ‌داند، مکتب را می ‌داند، دین را نصیحت می‌ داند. 🔹 مرحوم غزالی می ‌گوید که خلاصه تلاش و کوشش چهل ساله مرا فردوسی در این بیت خلاصه کرده است. تا ما خیاط نباشیم جامعه است! این ﴿لِباسُ التَّقْوی﴾ را ما باید بپوشیم! حوزه باید خیاطی کند، سخنرانی کار آسانی است یا سخن‌ خوانی است یک چیزی آدم می ‌نویسد می‌ خواند یا سخنرانی است. با سخنرانی و سخن‌ خوانی جامعه برهنه بدنش در بر نمی‌ کند. این پیغمبر که فرمود شعیب و اینها که من نصیحت می‌ کنم ﴿وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ﴾ من خیاط هستم امیدواریم ـ إن‌ شاء الله ـ همه ما این چنین باشیم! [1]. شاهنامه فردوسی. [2]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20. [3] . سوره اعراف، آیه79. [4] . سوره اعراف، آیه26. 📚 سوره مبارکه طور ـ جلسه 6 تاریخ: 1395/11/19 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 کرامت انسانی 🔹 اگر ذات اقدس الهی از انسان ها با یاد كرد که فرمود: ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾،[1] هشدار داد كه این كرامت ذاتی انسان نیست، این ‌چنین نیست كه انسان ذاتاً كریم باشد، چون خلیفه كریم است از كرامت برخوردار است؛ پس ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾، چون بنی ‌آدم خلیفه، آیت و مظهر كریم‌ هستند و اگر انسان كرامتش به استناد خلافت اوست، خلیفه آن است كه حرف «مستخلف ‌عنه» را بزند و دستور «مستخلف‌ عنه» را انجام بدهد؛ اگر كسی كنار سفره خلافت نشست و از كرامت طَرْفی بست، ولی حرف خودش را زد و كار خودش را كرد و ﴿أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾[2] شد، آن‌گاه همین خدایی كه فرمود: ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾, همین خدایی كه فرمود: ﴿إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً﴾[3] درباره این گروه می‌ فرماید: ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾؛[4] این كرامت او كه ذاتی نبود، به استناد خلافت بود و خلافت هم این است كه خلیفه حرف «مستخلف‌ عنه» را بزند و دستور «مستخلف ‌عنه» را انجام بدهد، نه حرف خودش را! آن‌گاه كلّ صحنه عوض می‌ شود، می ‌شود: ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾. 🔹 قرآن كریم می ‌دهد كه عالم منظّم است! انسان ها منظّم‌ هستند! انبیا هماهنگ‌ هستند! صُحف آسمانی منظّم است! ما اگر چند روزی به شما دادیم ببینیم چه می‌ كنید، توجه داشته باشید كه كلّ این بی ‌نظمی ‌ها را ما به هر حال سامان می‌ دهیم و به نظم می ‌رسانیم و همه شما را هم جمع می ‌كنیم و به دریا می ‌ریزیم! این ‌طور نیست كه ما صبرمان نامتناهی باشد. 🔹 یك بیان نورانی از پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسید، همان‌ طور كه خودش فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْكَلِم»[5] به وجود مبارك حضرت امیر هم فرمود: «وَ أَعْطَی عَلِیاً جَوَامِعَ الْكَلَام‏»؛[6] تو هم از «جوامع‌الكلام» برخورداری, حقیقت اینها حقیقت قرآن كریم است و حرف ‌های اینها هم حرف‌ های جهانی است؛ فرمود اگر شما به سراغ بروید، من به شما بگویم پایان اختلاف چیست: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»[7] این از بیانات نورانی پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که جزء «جوامع ‌الكلم» است، فرمود به جان هم نیفتید! این و یك شعله و ماده انفجاری در درون شماست، این را خنثی كنید «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». یك وقت است انسان اختلاف علمی دارد، این اختلاف علمی در مقام احتجاج هست که انسان برهان خودش را اقامه می ‌كند و طرف دیگر یا قبول می کند یا نكول؛ امّا خدای ناكرده در راه فساد دارد دروغ و تهمت و خیال و رد كردن دیگری و خالرج كردن دیگری، این یكی را فرمود: این اختلاف دارد: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». 🔹 فرمود می‌دانید اختلاف با شما چه كار می‌كند؟ اختلاف به حسب ظاهر كاری با خانه و زندگی شما در درجه اول ندارد، اختلاف یك تیغ تیزی است كه شما را تیغ می ‌كند! «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»، «حَلْق» یعنی تیغ كردن، اگر كسی یك تیغ دستش باشد و هر روز سرش را تیغ كند، این دیگر مو در نمی ‌آید! فرمود این اختلاف و به جان هم افتادن تیغی است كه هر روز دینِ انسان را تیغ می ‌كند، دیگر دینی در نمی ‌آید! اگر انسان مرتب دروغ بگوید، مرتب خلاف كند، مرتب در صدد رد كردن از صحنه باشد، فرمود: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»؛ این «حَلْق» می‌ كند، را تیغ می ‌كند. فرمود این اختلاف، دروغ گفتن، دیگری را از صحنه خارج كردن، بر خلاف او حرف زدن و مطابق میل خود حرف زدن، این می ‌كند، وقتی دین تیغ شد دیگر دینی در نمی ‌آید «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». این حرف، حرفِ همه انبیاست، فرمود ما به همه گفتیم، به ابراهیم گفتیم، به موسی گفتیم، به عیسی گفتیم، به نوح گفتیم (علیهم الصلاة و علیهم السلام) كه امّت خود را به دعوت كنید، به دعوت كنید. [1]. سوره اسراء, آیه70. [2]. سوره جاثیه, آیه23. [3]. سوره بقره, آیه30. [4]. سوره اعراف, آیه179. [5]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص241. [6]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص261 و 262. [7]. دعائم الإسلام، ج‏2، ص352. 📚 سوره مبارکه شوری جلسه 14 تاریخ: 1394/03/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 تفاوت حکیمانه 🔸 « از بهترین بركات حُسنِ نظام عالَم است؛ یعنی اگر گرایش همه مردم در یك حد بود و یك چیز بود مثلاً همه استعداد مهندسی می ‌داشتند و این گرایش را می‌ داشتند خب همه می ‌شدند مهندس! اوّلین نقص جامعه این است كه همه یك رشته داشته باشند. اگر همه می ‌شدند روحانی, همه می ‌شدند طبیب, همه می ‌شدند كشاورز, همه در یك حد باشند نقص یك نظام است. جامعه همه مشاغل را می‌ خواهد و مشاغل را نمی‌ شود بر مردم كرد كه شما حتماً باید این كار را داشته باشید، كارها را افراد مطابق ذوق و گرایش خود آزادانه انتخاب می ‌كنند؛ فرمود: «كلٌّ مُیسَّرٌ لِما خُلقَ له». 🔸 این است و هیچ كدام از اینها هم باعث فخر نیست، ذات اقدس الهی این نظام را با این وضع متنوّع آفرید تا نظام, نظام أحسن باشد. حالا چه كسی سواره به مقصد می ‌رسد چه كسی پیاده، در دنیا روشن نیست؛ 🔸 یكی از بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) كه در نهج ‌البلاغه آمده است این است كه «الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ»؛ چه كسی سواره است چه كسی پیاده است چه كسی موفق است چه كسی كم‌توفیق است این در ﴿یوْمَ ‌الْحِساب﴾ معلوم می ‌شود. ممكن است كسی در حوزه شهرتی داشته باشد ولی در آخرت پیاده بیاید اما یك روحانی زحمتكش که در روستایی به بیان احكام شرعی و اداره امور مردم آن منطقه می ‌پردازد در قیامت سواره بیاید! اینها در دنیا روشن نیست «الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ». 🔸 بنابراین اختلاف, ضروری است؛ اگر همه ذوق فقهی داشته باشند ذوق اصولی داشته باشند همه ذوق طبّی داشته باشند و مانند اینها، این اولین نقص جامعه است، بالأخره جامعه همه این رشته‌ ها را می‌ خواهد. هر كسی هم به آن اندازه ‌ای كه خدا به او داد است؛ هرگز كسی كه دارای درجه ده استعداد است خدا از او توقّع ندارد كه چرا كار درجه یازده یا دوازده را نكردی! مطابق با آنچه است که خدای سبحان به او داده است, خب چه نظامی از این بهتر؟! نظامی از این زیباتر و أحسن ممكن نیست. 📚 سوره مبارکه شعرا جلسه 5 تاریخ: 1390/12/23 🆔 @a_javadiamoli_esra