eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
703 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 علم اخلاق 🔹 موعظه آن علم مُتقن صحیح نیست، آن علم دقیق عمیق اخلاق است. اخلاق غیر از موعظه است. اخلاق این است كه آدم نفس را بشناسد که «النّفس ما هی» مجرد است یا مادی؟ قوای او را بشناسد که مجرّدند یا مادی؟ كیفیت ارتباط قوا با نفس را بشناسد. اینكه وجود مبارك پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود شما از جهاد اصغر در آمدید و به فكر باشید[1] برای همین است. فقه ما یك نور است و علم! فقه, جهاد اصغر را تأمین می ‌كند كه با دشمن چطور بجنگید, اخلاق, جهاد اكبر را فرماندهی می ‌كند که چگونه را تأمین كنید؟ اگر یك سال و دو سال یا یك میلیارد سال و دو میلیارد سال بود كه قابل گذشت بود، ما هستیم كه هستیم! خب این بدون اخلاق كه نمی ‌شود، اخلاق بدون اصلاً شدنی نیست؛ موضوع آن نفس، قوای نفس، جهاد كبیر و جهاد اكبر است. معمولاً این جهاد چون بیشتر ما با آن هستیم این را می ‌گویند جهاد اكبر، وگرنه این است نه جهاد اكبر, این اكبرِ نسبی است نه اكبرِ نفسی, جهاد اكبر آن است كه بین عقل و قلب باشد، به اصطلاح بین باشد. هر دو خوب هستند، هم عقل خیلی خوب است، هم قلب خوب است؛ منتها عقل می ‌گوید من می ‌خواهم بفهمم دیدن سخت است، قلب می ‌گوید فهمیدن مشكل را حلّ نمی ‌كند، دیدن مشكل را حلّ می ‌كند. تو برهان اقامه می‌ كنی خدا هست، جهنم هست، بهشت هست، اینها فهم است، اینها كار حكیم و متكلّم است؛ اما «خود هنر دان دیدن آتش عیان» اگر هنر داری آتش را ببین، جهنم كه الآن موجود است و شعله هم كه دارد. [پس] حرف قلب به عقل این است كه تو می ‌گویی بهشت و جهنم هست باید كار خوب كرد، اینها كه نیست! هنر این است كه الآن این شعله دارد این شعله را ببین! خود هنر دان دیدن آتش عیان ٭٭٭ نی گپ دلّ علی النار الدخان[2] تو یك دود می ‌بینی، می ‌گویی پس آتشی هست. این جنگ بین است كه در حقیقت آن جهاد اكبر است. آن چون در دسترس نیست این جهاد نفس را كه انسان می ‌خواهد عادل بشود, می ‌خواهد اهل بهشت بشود، حالا یا «خوفاً من النار» است یا «شوقاً الی الجنة»[3] است، عالِم بشود، پرهیزكار بشود این جهاد وَسطی است. غرض این است كه اخلاق به آن برمی ‌گردد. 🔹 قرآن كریم این هنر علمی را دارد كه تحلیل كند كه اگر كسی شبانه ‌روز به فكر این بود كه مشكل دیگری را «لله تعالی» حلّ كند، او در حقیقت دارد مشكل خودش را حلّ می ‌كند. این آیه ‌ای كه در بخش ‌های پایانی سوره مباركه «بقره» است این است كه ﴿مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ﴾[4] آن ‌گاه ثوابی برایشان ذكر كرد، بهشت برایشان ذكر كرد، پاداشی ذكر كرد. از این كار, فقیه وجوب یا استحباب می ‌فهمد، حق با اوست؛ آ‌ن كسی كه موعظه ‌ای فكر می ‌كند می ‌بیند كه ثواب قیامت است، آن هم حق با اوست؛ اما آنكه در فنّ اخلاق كار می ‌كند، می ‌گوید اگر كسی كار خیر كرد آیه قبل از اینكه بگوید ثواب دارد و او بهشت می‌ رود فرمود: ﴿تَثْبِیتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾؛[5] یعنی اگر كسی كار خیری كرد مثل آن است كه این درخت بتواند حركت كند، كنار نهر برود، یك سطل آب از نهر بگیرد و به ریشه خودش بدهد، این درخت دارد موقعیت خودش را تثبیت می ‌كند! مگر نباید ما ثابت‌ قدم باشیم و در حوادث نلغزیم؟ چطوری ثابت ‌قدیم بشویم؟ وضو كه می ‌گیریم در هنگام مسح پا به ما گفتند مستحب است این دعا را بخوانیم: «اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَی الصِّرَاطِ یوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ»،[6] هر عضوی را كه در وضو می‌ شوییم یا مسح می ‌كشیم یك ذكر و دعایی دارد، مسح پاها این دعا را دارد: «ثَبِّتْنِی عَلَی الصِّرَاطِ یوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ» آن روزهایی كه پا می ‌لغزد ما برای اینكه نلغزیم راهی داریم یا نداریم؟ این اعمال دینی, این اعتقادات دینی، ما را می ‌كند دیگر نمی ‌لغزیم، وقتی نلغزیدیم در قیامت هم نمی ‌لغزیم. 🔹 این ﴿تَثْبِیتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ خیلی پیام دارد! این غیر از این است كه ثواب دارد, غیر از این است كه به ما بهشت می ‌دهند, ما مثل یك درخت متحرّك هستیم! مشكل درخت این است كه قدرت حركت ندارد ما مثل یك درخت متحرّك هستیم كه اگر بتوانیم كار خیر انجام بدهیم موقعیت و ریشه خود را می ‌كنیم، همین! «و ثبّتنی» همین است، آن وقت دیگر آدم نمی ‌لغزد هر روز یك طرف برود، هر روز یك جا برود این چنین نیست، آن وقت ﴿أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[7] هم همین است.
[1]. مجموعة ورام، ج‏1، ص96؛ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِقَوْمٍ قَدِمُوا مِنَ الْجِهَادِ مَرْحَباً بِكُمْ قَدِمْتُمْ مِنَ‏ الْجِهَادِ الْأَصْغَرِ إِلَى‏ الْجِهَادِ الْأَكْبَرِ فَقَالُوا وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ یا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ جِهَادُ النَّفْسِ‏ وَ قَالَ ص‏ الْمُجَاهِدُ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ فِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ». [2]. مثنوی معنوی, دفتر ششم، بخش 83. [3]. الكافی(ط- الإسلامیة)، ج‏2، ص84؛ «قَالَ: إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِی أَفْضَلُ الْعِبَادَة». [4]. سوره بقره، آیه265. [5]. سوره بقره، آیه265. [6]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص43. [7]. سوره رعد، آیه28. 📚 سوره مجادله ـ جلسه 20 تاریخ: 1396/12/02 🆔 @a_javadiamoli_doross
هدایت شده از  سید رضی مرتضوی
🔰 جایگاه قرآن در روایات اهلبیت ع «۳۶» ✍️ سید رضی مرتضوی ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ قال أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِذَا قُرِئَ عِنْدَکَ الْقُرْآنُ وَجَبَ عَلَیْکَ الْإِنْصَاتُ وَ الِاسْتِمَاعُ 📚بحار ج ۸۹ / ص ۲۲۰ ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر در جایی که قرآن خواننده میشود، حضور داشتی، واجب است سکوت کنی و با گوش جان قرآن را بشنوی ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 🔹نکته ها: 🔸در این روایت، حالتی تصویر شده که انسان، ناخواسته در معرض قرآن قرار میگیرد، با اینحال باید به احترام قرآن سکوت کند و گوش دهد. 🔸یکی از معانی انصات، قبول کردن دعوت است، گویا خدا از ما دعوت می کند به سخنانش گوش دهیم، و مسلم است که قبول نکردن این دعوت سخاوتمندانه، به ضرر خود ماست. 🔸گرچه وجوب در این روایت، به معنی واجب شرعی نیست، ولی استحباب تاکیدی را می رساند. 💠 قرآن بخوانیم 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  سید رضی مرتضوی
🔰 جایگاه قرآن در روایات اهلبیت ع «۳۷» ✍️ سید رضی مرتضوی ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ أُبِینَ إِحْدَی یَدَیْ هِشَامِ بْنِ عَدِیٍّ الْهَمْدَانِیِّ فِی حَرْبِ صِفِّینَ فَأَخَذَ عَلِیٌّ یَدَهُ وَ قَرَأَ شَیْئاً وَ أَلْصَقَهَا فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَا قَرَأْتَ قَالَ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ کَأَنَّهُ اسْتَقَلَّهَا فَانْفَصَلَتْ یَدُهُ نِصْفَیْنِ فَتَرَکَهُ عَلِیٌّ وَ مَضَی 📚بحار ج ۸۹ / ص ۲۲۲ ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ یک دست هشام بن عدی در جنگ صفین قطع شد امیرالمومنین دستش را گرفتند و در جای خود گذاشته و چیزی زیرلب خواندند، آن دست دوباره سالم شد، او با تعجب پرسید: چه خواندید؟ حضرت فرمودند : سوره حمد؛ ولی هشام باخود گفت مگر یک «حمد» چنین اثری دارد؟ در همین لحظه دستش دوباره قطع شد و افتاد و حضرت هم بهمان حال رهایش کردند. ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 🔹نکته ها: 🔸آیات قرآن، دارای چنین خواص بزرگ و با عظمتی است، ولی برای کسانی که چشم دلشان را باز کنند. 🔸استشفاء و معالجه با قرآن مورد تایید و حتی تاکید اهلبیت علیهم السلام است 🔸متاسفانه، رواج خرافات در بین مردم، باعث شده جامعه مومنین اینگونه توسلات به قرآن را هم خرافه بدانند در حالیکه عین حقیقت است و هیچ ارتباطی به خرافه پرستی ندارد 💠 قرآن بخوانیم 💠
هدایت شده از قرآن و حدیث المصطفی
◀️ توصیه هایی برای آزمون نهایی بخش کتبی: 👈 15 دقیقه قبل از زمان برگزاری آزمون، سیستم رایانه و یا موبایلی که قصد انجام آزمون با آن را دارید، آماده کنید. 👈 10 دقیقه قبل از زمان برگزاری آزمون از اتصال اینترنت مطمئن شوید. 👈 حتی المقدور از لپ تاپ (شارژ شده) جهت شرکت در آزمون استفاده نمایید. 👈 با توجه به محدود بودن زمان پاسخگویی به سوالات، تمام تمرکز خود را بر روی مطالعه سوالات و انتخاب گزینه صحیح در میان پاسخ ها معطوف نمایید. 👈 با توجه به اینکه آزمون نمره منفی دارد، در پاسخ دهی به سوالات دقت نمایید و قبل از اتمام آزمون پاسخ های ثبت شده خود را چک کنید. 👈 اگر در زمان آزمون مشکلی در بارگذاری صفحه و یا اتصال اینترنت پیش آمد، در زمان آزمون (20 دقیقه تعیین شده) فرصت مراجعه مجدد به صفحه آزمون را دارید. 🆔 @Quran_MIU
هدایت شده از  سید رضی مرتضوی
🔰 یادداشتهایی در تفسیر موضوعی«۱۳» 💠 تنفر از تمدن غرب، علامت ایمان ✍ سید رضی مرتضوی 🔹افراد جامعه از نظر قرآن، به دو دسته تقسیم می شوند: مومنین و کفار: «فمنکم کافر و منکم مومن» این دو گروه از نظر ارزش، با هم برابر نیستند: «افمن کان مومنا کمن کان فاسقا لا یستوون» 🔹همیشه جمعیت کفار (که قرآن از آنها با نام خبیث یاد می کند) از مومنین بیشتر بوده است و «اکثریت» را در جهان تشکیل می داده اند و اکنون نیز چنین هستند: «قل لا یستوی الخبیث و الطیب، و لو اعجبک کثره الخبیث»، 🔹سرانجام کفار جهنم است، «لا یستوی اصحاب النار و اصحاب الجنه»، برای خدا سخت نیست که همه شان را به جهنم بیاندازد: «لاملان جهنم من الجنه و الناس اجمعین» اصلا از اول خلقت هم برای جهنم خلق شده اند: «لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس»، چون خدا علم داشته که اینها جهنمی خواهند بود 🔹کفار و مشرکین موجوداتی بی ارزش و مساوی حیوانند: «ان هم الا کالانعام» و بلکه بدترند «بل هم اضل» و به قولی صد رحمت به حیوان، آنها نجس هستند: «انما المشرکون نجس» و ذاتشان پلید است«انهم رجس» 🔹وظیفه هر مومنی است که از کفار و مشرکین فاصله بگیرد: «فاعرضوا عنهم»، و هرگز حق ندارد با آنها همنشین باشد والا او هم از آنها محسوب خواهد شد: «فلا تقعدوا معهم ..انکم اذا مثلهم» آنها دشمن خدا هستند زیرا به پیامبر اکرم ایمان نیاورده اند: «لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء ... قدکفروا بما جائکم من الحق» و یک مسلمان هرگز حق ندارد با دشمن خدا رفیق باشد، اصلا کسی که چنین باشد خودش مومن نیست: «لا تجد قوما یومنون بالله ..یوادن من حاد الله»؛ آنها فریبکارند و حتی با اینهمه اظهار دوستی و محبت از طرف برخی مسلمانهای ساده و بی تقوی، هیچ وقت مسلمین را دوست نداشته اند: «تحبونهم و لایحبونکم» 🔹سنت خدا، نسبت به کفار و مشرکین اینست که در دنیا نعمتهای ظاهری فراوانی به آنها می دهد، حتی اگر مومنین طاقت داشتند، خدا آنقدر به کفار ثروت می داد که سقف خانه هایشان را از جواهرات بسازند: «لجعلنا لمن یکفر بالرحمن لبیوتهم سقفا من فضه»؛ چنانکه خدا به فرعون اینقدر ثروت داد که ادعای خدائی کرد: «آتیت فرعون و ملاه زینه و اموالا فی الحیاه الدنیا» و به قارون آنقدر ثروت داد که گنجهایش را مردان قوی حمل می کردند: «آتیناه من الکنوز ما ان مفاتحه لتنوء بالعصبه» و به نمرود آنقدر ثروت داد که در مقابل ابراهیم ع به ثروتش می نازید: «الذی حاج ابراهیم فی ربه ان آتاه الله الملک» 🔹چرا خدا، کفار و مشرکین را چنین از نعمتهای دنیایی بهره مند می کند؟ اولا این ظاهر کار است، آنها با این نعمت خوش نیستند بلکه خیلی هم در اذیت هستند: «انما یرید الله لیعذبهم بها فی الحیاه الدنیا و تزهق انفسهم و هم کافرون» خدا میخواهد با این امکانات، عذابشان کند، و در دنیا همیشه سختی بکشند و آرامش روحی نداشته باشند، ثانیا این نعمتها و فرصتها برای این است که کفار و مشرکین بار گناهان خودشان را بیشتر کنند: «انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین» و برای جهنم آماده تر شوند، و ثالثا مومنین مورد امتحان قرار گیرند: «لیمحص الذین آمنوا» 🔹مومنین هرگز نباید به ثروتهای ظاهری که خدا به کفار داده چشم بدوزند: «ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازواجا منهم» حتی ذره ای هم نباید توجهشان را جلب کند، اینها فقط شکوفه است که هیچ وقت تبدیل به گل نمی شود:«زهره الحیاه الدنیا لنفتنهم فیه و رزق ربک خیر» اینها موجب فتنه کفار است و خدا برای مومن چیزهای بهتری مهیا کرده است؛ بله در ظاهر ممکن است آنها یال و کوپالی پوشالی داشته باشند، اما مومن هرگز خیره این چیزها نمی شود: «فلا تعجبک اموالهم» 🔹متاسفانه همیشه درجامعه مومنین کسانی هستند که با دیدن امکانات ظاهری کفار، آن چیزها را آرزو می کنند، و دلشان می خواهد در جامعه آنها زندگی کنند، مانند کسانی که وقتی ثروت قارون را دیدند می گفتند: «یالیت لنا مثل ما اوتی قارون» خوشا بحال قارون، کاش ما هم از همان چیزهایی که قارون دارد داشتیم و این بهانه ای برای اختلاط و معاشرت شده و باعث می شود آرام آرام به رنگ کفار در آیند و خیلی از مسائل برایشان بی رنگ شود؛ اما بالاخره روزی می رسد که حقیقت روشن و آنها از گفته های خود شرمگین شوند، درست مانند اطرافیان قارون که وقتی که زمین به دستور خدا، او و ثروتش را بلعید، گفتند: «ویکان الله یبسط الرزق» وای بر ما عجب حرفهای زشتی زدیم و چقدر به ناحق آرزوی ثروت قارونی داشتیم. 🔹امروز، جهان غرب و آمریکا و اروپا، نماد قارون و فرعون و هامان و نمرود، و ثروت و امکاناتی است که خدا به کفار می دهد تا آنها را از درون تهی ساخته و غرق در فساد بیشتر کند و با ثروت و امکاناتشان آنها را غرق کند؛ خدا نکند که مسلمانی به این ثروت و امکانات ظاهری که باطنی جز خباثت و بیچارگی ندارد، علاقه مند شود. 💠والله المستعان💠