•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
🔅زن، زیبایی، هنر و باقی قضایا🔅
♦️یکبار که داشتم متنهایم را به یک نویسندهی حرفهای نشان میدادم و تعریف میکردم که تعداد زیادی از این نوشتهها محصول بیخوابیهای شبانه است، چشمش برق زد و گفت: «چه خوب! پس زیستِ هنری هم داری!» آن موقع تعریف خاصی از #هنر در ذهنم نبود و فقط خندیدم. اما حالا حدس میزنم «هنر» اعجوبهای است که با کمکگرفتن از «ظرافت» و «زیبایی»، موفق میشود «عاطفه» انسان را تسخیر کند و قسمتی از روح را به تصرف خودش در بیاورد.
🔹احتمالا تعریف #زن هم چیزی در همین حدود است؛ یعنی همانقدر که مرد باید مظهر «عقلانیت» و جلال باشد، زن هم مظهر «عاطفه» و جمال است و به گمانم آن زمانی که بشریت به تعادل برسد، معلوم خواهد شد که ازدواج نه فقط کشش بین دو جنس مخالف، که آرامگرفتنِ عقلانیت در دامن عاطفه و پناهبردنِ عاطفه به آغوش عقلانیت است.
♦️حالا در نظر بگیرید مخدرهای را که « #سیده_نساء_العالمین من الاولین و الآخرین» است و مدیریت عاطفههای زنانه در طول تاریخ را به عهده گرفته و مرکز و معدنِ همهی زیباییها شده. چنین زنی اگر به توصیفِ برترین عقلانیت مشغول شود و در وصف #رسولالله و #امیرالمومنین به سخن در بیاید، همانجاست که زیباترین ظرافتها و عطوفتها جلوی چشمان حیران بشر قرار گرفته و حقیقتِ «هنر» از پشت پرده بیرون آمده است. یعنی اگر روزی برسد که امتهای غرقشده در منجلاب هنر مادی از این اداهای عفونتزده نجات پیدا کنند و نخبگانشان به فکر فلسفهی هنر الهی بیفتند، کار را باید از این فرازهای #خطبه_فدکیه آغاز کرد:
🔸 «پس اگر او را بشناسید، خواهید دید که او پدر من بوده و نه پدرِ زنان شما و برادرِ پسرعموی من بوده و نه برادرِ مردان شما! چه نسب با افتخاری! او رسالت خود را به مردم ابلاغ کرد و آنان را از عذاب خداوندى بر حذر داشت. از راه و روش مشركان روى برتافت و گردنهايشان را به ضرب تازيانهی توحيد كوفت و حلقومشان را به سختى فشرد... بتها را در هم شكست و سرهای کفار را در هم میکوبید تا جمع آنها از هم گسيخت و ظلمت شب تار زدوده شد و صبح ايمان دميد و نقاب از چهره حقيقت به يك سو فكند و عربده هاى شياطين به خاموشى گراييد... رزمآوران ماجراجو، گرگهای درّنده خو و سرکشانِ یهود و نصاری از هر سو به او تاختند و با او به مخالفت برخاستند. «چون هر زمان آتش اخگر به هيزم و هيمه فتنه افكندند، خداوند آن را خاموش ساخت»(مائده/64) و هر گاه شاخ شيطان نمايان مىگشت و يا اژدهایی از مشرکین دهان مىگشود، او برادرش على را در كام آن مى افكند. على نیز تا آن زمان كه مغز و سر آنان را به زمین نمى كوبيد و آنها را زیرپای خود لِه نمیکرد، از جبهه باز نمیگشت.»
🔸اصلا عجیب نیست! در دنیایی که شرورترین جنایتکاران حرفهای میتوانند به جان بهترین مخلوقات خدا بیفتند و بر گرُدهی بشر سوار شوند و به قدرت برسند، هنرمندانهترین رفتارها و هنریترین صحنهها، همان وقتی اتفاق میافتد که پرچمداران توحید بعد از مدتها صبر و حلم و پس از إتمام حجتهای واضح و روشن، برای دفاع از انسانیت و بازکردن راه تکامل، دست به شمشیر ببرند.
🔸ـ راست گفتند که در دوران غیبت، نور شما بیش و پیش از همه، به قلب پیرغلامهایتان میتابد:
🔹«تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرمآورِ محرومیتها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبندهی سرمایهدارى مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بى درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایى» باشد. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان امریکا و شوروى را بیاموزد. هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مى برند. هنر در مدرسه عشق، نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى، ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است. خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه هاى عشق و شهادت و شرف و عزتْ، سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنرى است که باید، به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیباپسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند.»
#روحالله_الموسوی_الخمینی 30/6/1367
🔸پینوشت: تقدیم به حضرت #روحالله که این کلمات کممایه نمیتوانند گویای عشق من به او باشند؛ تقدیم به کسی که: «یکی از معجزات دهر بود، خود او از آیات بزرگ الهی بود، *آیتالله العظما* ی واقعی، او بود.»
#سید_علی_خامنهای 16/12/1395
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#حضرت_فاطمه
@msnote
هدایت شده از محمدصادق
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
🔅زن، زیبایی، هنر و باقی قضایا🔅
♦️یکبار که داشتم متنهایم را به یک نویسندهی حرفهای نشان میدادم و تعریف میکردم که تعداد زیادی از این نوشتهها محصول بیخوابیهای شبانه است، چشمش برق زد و گفت: «چه خوب! پس زیستِ هنری هم داری!» آن موقع تعریف خاصی از #هنر در ذهنم نبود و فقط خندیدم. اما حالا حدس میزنم «هنر» اعجوبهای است که با کمکگرفتن از «ظرافت» و «زیبایی»، موفق میشود «عاطفه» انسان را تسخیر کند و قسمتی از روح را به تصرف خودش در بیاورد.
🔹احتمالا تعریف #زن هم چیزی در همین حدود است؛ یعنی همانقدر که مرد باید مظهر «عقلانیت» و جلال باشد، زن هم مظهر «عاطفه» و جمال است و به گمانم آن زمانی که بشریت به تعادل برسد، معلوم خواهد شد که ازدواج نه فقط کشش بین دو جنس مخالف، که آرامگرفتنِ عقلانیت در دامن عاطفه و پناهبردنِ عاطفه به آغوش عقلانیت است.
♦️حالا در نظر بگیرید مخدرهای را که « #سیده_نساء_العالمین من الاولین و الآخرین» است و مدیریت عاطفههای زنانه در طول تاریخ را به عهده گرفته و مرکز و معدنِ همهی زیباییها شده. چنین زنی اگر به توصیفِ برترین عقلانیت مشغول شود و در وصف #رسولالله و #امیرالمومنین به سخن در بیاید، همانجاست که زیباترین ظرافتها و عطوفتها جلوی چشمان حیران بشر قرار گرفته و حقیقتِ «هنر» از پشت پرده بیرون آمده است. یعنی اگر روزی برسد که امتهای غرقشده در منجلاب هنر مادی از این اداهای عفونتزده نجات پیدا کنند و نخبگانشان به فکر فلسفهی هنر الهی بیفتند، کار را باید از این فرازهای #خطبه_فدکیه آغاز کرد:
🔸 «پس اگر او را بشناسید، خواهید دید که او پدر من بوده و نه پدرِ زنان شما و برادرِ پسرعموی من بوده و نه برادرِ مردان شما! چه نسب با افتخاری! او رسالت خود را به مردم ابلاغ کرد و آنان را از عذاب خداوندى بر حذر داشت. از راه و روش مشركان روى برتافت و گردنهايشان را به ضرب تازيانهی توحيد كوفت و حلقومشان را به سختى فشرد... بتها را در هم شكست و سرهای کفار را در هم میکوبید تا جمع آنها از هم گسيخت و ظلمت شب تار زدوده شد و صبح ايمان دميد و نقاب از چهره حقيقت به يك سو فكند و عربده هاى شياطين به خاموشى گراييد... رزمآوران ماجراجو، گرگهای درّنده خو و سرکشانِ یهود و نصاری از هر سو به او تاختند و با او به مخالفت برخاستند. «چون هر زمان آتش اخگر به هيزم و هيمه فتنه افكندند، خداوند آن را خاموش ساخت»(مائده/64) و هر گاه شاخ شيطان نمايان مىگشت و يا اژدهایی از مشرکین دهان مىگشود، او برادرش على را در كام آن مى افكند. على نیز تا آن زمان كه مغز و سر آنان را به زمین نمى كوبيد و آنها را زیرپای خود لِه نمیکرد، از جبهه باز نمیگشت.»
🔸اصلا عجیب نیست! در دنیایی که شرورترین جنایتکاران حرفهای میتوانند به جان بهترین مخلوقات خدا بیفتند و بر گرُدهی بشر سوار شوند و به قدرت برسند، هنرمندانهترین رفتارها و هنریترین صحنهها، همان وقتی اتفاق میافتد که پرچمداران توحید بعد از مدتها صبر و حلم و پس از إتمام حجتهای واضح و روشن، برای دفاع از انسانیت و بازکردن راه تکامل، دست به شمشیر ببرند.
🔸ـ راست گفتند که در دوران غیبت، نور شما بیش و پیش از همه، به قلب پیرغلامهایتان میتابد:
🔹«تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرمآورِ محرومیتها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبندهی سرمایهدارى مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بى درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایى» باشد. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان امریکا و شوروى را بیاموزد. هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مى برند. هنر در مدرسه عشق، نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى، ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است. خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه هاى عشق و شهادت و شرف و عزتْ، سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنرى است که باید، به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیباپسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند.»
#روحالله_الموسوی_الخمینی 30/6/1367
🔸پینوشت: تقدیم به حضرت #روحالله که این کلمات کممایه نمیتوانند گویای عشق من به او باشند؛ تقدیم به کسی که: «یکی از معجزات دهر بود، خود او از آیات بزرگ الهی بود، *آیتالله العظما* ی واقعی، او بود.»
#سید_علی_خامنهای 16/12/1395
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#حضرت_فاطمه
@msnote