در ایامی که #علیبنموسی الرضا به مرو آمده بود، دعبل خزاعی بر حضرت #اباالحسن وارد شد و گفت:
«یابنرسولالله! قصیدهای سرودهام و سوگند خوردهام که قبل از شما آن را برای هیچکس نخوانم.»
حضرت فرمود: «آن را بخوان»
.... و زمانی که #دعبل به این بیت رسید: «و اذا وتروا مدّوا الی واتریهم/ اکفاً عن الاوتار منقبضات» [و هنگامی که اهلبیت مورد ظلم و ستم و کشتار واقع شوند، دستانی را به سوی دشمنان میگشایند که بسته است؛ دستانِ بسته از انتقام] علیبن موسی دستهای خود را به هم میزد و میگفت: «آری! به خدا قسم که بسته هستند.»
ـ ببخشید اگر عزاداریهایمان تمام شد و دستان بستهی شما باز نشد؛ ببخشید اگر لایق انتقام نشدیم و فرزندتان هنوز دارد دستهای خودش را به هم میزند و میگوید: «آری! به خدا قسم که بسته هستند.»
@msnote