eitaa logo
مهدویت تا نابودی اسرائیل
1.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
61 فایل
🌷اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید 🍃امام خامنه ای(حفظه الله) نظرات و پیشنهادات @Mtnsrx ارتباط با ادمین جهت تبادل @fzz_135 لینک کانال مهدویت تا نابودی اسرائیل در ایتا http://eitaa.com/joinchat/1682636800Cc212ba55ee
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ #قرارشبانه 🔷 #شهدارایادکنیدباذکرصلوات 🌷 #شهیدابراهیم_هادی 🌷 #شهیدعبدالصالح_زارع 🌷الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷 👉 @mtnsr2 ☘التماس دعای #فرج ☘شب شما #مهدوی
🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ ⭕️ 🌷قال رسول الله (ص): «امنا المهدی ام من غیرنا یا رسول الله؟» قال:«بل منا بنا یختم الله کما بنا فتح و بنا یستنقذون من الشرک و بنا یؤلف الله بین قلوبهم بعد عداوة الشرک ». رسول خدا (ص) فرمودند: «بلکه از ماست خداوند همچنانکه به ما آغاز فرمود به ما هم ختم خواهد کرد به وسیله ماست که مردم از شرک نجات می یابند به وسیله ماست که خداوند بین دلهای مردم الفت و پیوند ایجاد می کند بعد از آنکه دشمنی حاصله از شرک بینشان جدایی افتاده باشد 👉 @mtnsr2 🌿☘🌿🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿
🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿 ⭕️ 🌷 قال علی (علیه السلام) «قلت: یا رسول الله امنا آل محمد المهدی، ام من غیرنا؟» فقال: «لا بل منا یختم الله به الدین کما فتح بنا ینقذون من الفتنة کما انقذوا من الشرک و بنا یؤلف الله بین قلوبهم و بنا یصبحون بعد عداوة الفتنة اخوانا فی دینهم ». حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمودند: «گفتم: ای رسول خدا آیا مهدی (علیه السلام) از بین ما آل محمد (صلی الله علیه و آله) است یا از بین غیر ما؟ فرمود: « نه، بلکه از بین ماست خداوند دین را همچنانکه گشود به وجود او ختم خواهد کرد مردم به وسیله ما از فتنه نجات می یابند چنانکه از شرک نجات یافتند و به وسیله ماست که خداوند بین دل های مردم الفت و پیوند ایجاد می کند و به وسیله ماست که مردم بعد از دشمنی برخاسته از فتنه بایکدیگر برادر شدند 👉 @mtnsr2 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷زیارت آل یاسین 🍃زیارتی است که با دستان مبارک خود شخص امام زمان نوشته شده 🍃وهدیه ای از طرف امام زمان به شیعیان میباشد 👉 @mtnsr2
ale-yasin(farahmand)-high.mp3
4.04M
🌷زیارت آل یاسین 🍃باصدای استاد فرهمند 🍃التماس دعای فرج 👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝 🌷در ادامه #ماجرای_عاشق_شدن_شهید_بابایی سن و سالم کم بود و بعضي ها باورشان نمي شد
💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝 🌷در ادامه.... گشت و گذار اطراف دزفول زياد مي رفتيم. شوش دانيال، سبز قبا. دوستاني هم از روستايي هاي آن جا پيدا کرده بوديم. مي رفتيم و لبنيات مي خريديم. سادگي اين جور زندگي را دوست داشتيم. يک بار برايم توضيح داد که اين پرچم هاي روي خانه روستايي ها نشان تعداد پسران هر خانه است، پرچم بزرگتر براي پسر بزرگتر و… اوايل زندگيمان بود و سرمان خلوت بود. بچه نداشتيم.  اولين بچه مان سلما در قزوين به دنيا آمد. من ماه هاي آخر بارداري را رفته بودم قزوين تا پدر و مادرم مواظبم باشند. قبلاً راجع به اسم بچه با عباس حرف زده بوديم.  دوست داشت بچه اولش دختر باشد. مي گفت دختر دولت و رحمت براي خانه آدم مي آورد . وقتي حامله بودم گفت دنبال يک اسمي بگرد که مذهبي باشد، کسي هم نگذاشته باشد. اسم بچه را از کتابي که همان وقت ها مي خواندم پيدا کردم: سلما. توي کتاب نوشته بود که سلما اسم قاتل يزيد بوده. دختري زيبا که يزيد عاشقش مي شود و او هم زهر توي جامش مي ريزد. به او گفتم که چه اسمي را انتخاب کرده ام. دليلش را هم توضيح دادم. خوشش آمد. گفت پس اسم دخترمان مي شود سلما.گفتم اگر پسربود؟ گفت: نه دختر است. گفتم :حالا اگر…گفت : حسين بچه که به دنيا آمد پدرم خبرش را تلفني به او که سرکارش در پايگاه دزفول بود داد. اول نگفته بود که بچه دختر است . فکر کرده بود ناراحت مي شود . وقتي گفته بود ، او همان جا پاي تلفن سجده شکر کرده بود.  براي ديدن من و بچه آمد قزوين. از خوشحالي اينکه بچه دار شده از همان دم در بيمارستان به پرستارها و خدمت کاران پول داده بود. يک سبد بزرگ گل گلايل و يک گردن بند قيمتي هم براي من آورد. دخترم سلما دختر زيبايي بود. پوست لطيف و چشم هاي خوشگلي داشت. عباس يک کاغذ درآورد و رويش نوشت لطفاً مرا نبوسيد. خودش هم آنقدر ديوانه اش بود که دلش نمي آمد ببوسدش.  دو سال دزفول بوديم. بعد از آن به اصفهان منتقل شديم و در خانه هاي سازماني پايگاه اصفهان ساکن شديم. چند ماه مانديم و بعد از اصفهان به شيراز رفتيم 👉 @mtnsr2 💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝
🌷خاطره ای از شهید بابایی در طول مدتی که من با عباس در آمریکا هم اتاق بودم، همه تفریح عباس در آمریکا در سه چیز خلاصه می شد : ورزش، عکاسی، و دیدن مناظر طبیعی. او همیشه روزانه دو وعده غذا می خورد ، صبحانه و شام.  هیچ وقت ندیدم که ظهرها ناهار بخورد . من فکر کنم عباس از این عمل ، دو هدف را دنبال می کرد ؛ یکی خودسازی و تزکیه نفس و دیگری صرفه جویی در مخارج و فرستادن پول برای دوستانش که بیشتر در جاهای دوردست کشور بودند. بعضی وقت ها عباس همراه شام، نوشابه می خورد ؛ اما نه نوشابه هایی مثل پپسی و …. که در آن زمان موجود بود ؛ بلکه او همیشه فانتای پرتقالی می خورد. چند بار به او گفتم که برای من پپسی بگیرد ، ولی دوباره می دیدم که فانتا خریده است .  یک بار به او اعتراض کردم که چرا پپسی نمی خری ؟ مگر چه فرقی می کند و از نظر قیمت که با فانتا تفاوتی ندارد ،آرام و متین گفت :« حالا نمی شود شما فانا بخورید؟»  گفتم:« خب ، عباس جان برای چه ؟» سرانجام با اصرار من آهسته گفت :« کارخانه پپسی متعلق اسرائیلی هاست ؛ به همین خاطر مراجع تقلید مصرف آن را تحریم کرده اند .»  به او خیره شدم و دانستم که او تا چه حد از شعور سیاسی بالایی برخوردار است و در دل به عمق نگرش او به مسایل ، آفرین گفتم . (راوی: خلبان آزاده امیر اکبر صیادبورانی) 👉 @mtnsr2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای بی نظیر از شهید سرلشكرخلبان عباس بابایی 😳ما با احمق ها بازی نمیکنیم 👉 @mtnsr2
🌷خاطره اینستا گرامی محسن رضایی در مورد شهید بابایی 👉 @mtnsr2
Misaq-Haftegi951005[05].mp3
8.64M
⭕️ 🌷خبرها زیادن، خبر ها شگفتن 🌷از اون عاشقایی، که حاجت گرفتن 🌷سفرکرده ها روسفید اومدن 🌷جوونا دوباره شهید اومدن 🌷ببین قهرمانای غوغای شام....... 👉 @mtnsr2