eitaa logo
مهدویت تا نابودی اسرائیل
1.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
61 فایل
🌷اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید 🍃امام خامنه ای(حفظه الله) نظرات و پیشنهادات @Mtnsrx ارتباط با ادمین جهت تبادل @fzz_135 لینک کانال مهدویت تا نابودی اسرائیل در ایتا http://eitaa.com/joinchat/1682636800Cc212ba55ee
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ ۲ 🔶قسمت بیستم 🔶 بارها افراد به ظاهر مذهبی را دیده ام که وقتی از خانه خارج میشوند تسبیحی در دست دارند وبه استغفار مشغول هستند اما برخی از این جماعت استغفار ظاهری دارند وهیچ کاری به خاطر خدا انجام نمیدهند پای گناه هم برسد معلوم نیست چه میکنند. اهل محاسبه ومراقبه بود اما این مسائل در زندگی او هیچ نمودی نداشت یعنی باید با او زندگی میکردی تا اخلاص او ببینی. این معنویت از پای درس علما وبزرگان در سخنرانی های هیئت بدست آمده بود . او یک شبه مداح نشد با حضور در محضر افراد پیشکسوت مثل حاج آقا ترابی از آنها کمک می خواست . اما از اول انقلاب منزل مسکونی به اطراف خیابان مسکونی منتقل شد خیابانی که هر کوچه ومحله آن به نور یکی از علمای ربانی منور بود . در محله عالم بزرگواری به نام محمد تقی جعفری زندگی میکرد . علامه بزرگواری که با اخلاق خوب مردم را جذب میکرد هم به ایشان علاقه داشت ،جاذبه شخصیت باعث شد که پسر علامه جعفری به علاقه پیدا کند واز دوستان نزدیک او گردد از محضر این عالم وارسته استفاده میکرد وبه ایشان علاقه فراوانی داشت این ارتباط دو طرفه بود علامه نیز را به عنوان یک جوان مومن وانقلابی قبول داشت زمانی که در عملیات فتح المبین مجروح شد علامه جعفری برای ملاقات به منزل آمد و ساعتی را مهمانش بود کاری را که معمولا برای کسی انجام نمی داد علی جعفری فرزند علامه جعفری در مصاحبه با خبر گذاری ها میگوید:وقتی مجروح شد اورا به منزل آوردند وقتی متوجه حضور علامه در منزل شد با آن وضعیت خواست از جا بلند شود وگفت استاد شما چرا زحمت کشیدید ما خوب میشدیم خدمت تان می آمدیم علامه در جواب گفتند این وظیفه ماست که به شما سر بزنیم شما در این را گذاشته اید علامه در ادامه گفت هربار شما می آمدید ودرس میگرفتید امروز نوبت من هست که از شما درس بگیرم خیلی شرمنده شده بود با ناراحتی گفت استاد نفرمایید ما خاک پای شما هستیم هرچه داریم از شماست دعا کنید سرباز ولایت باشیم علی کلیج تعریف میکند : بعد تعارفات معمول شروع به صحبت کرد وگفت : استاد ، ما توی جبهه به خیلی از مسائل یقین پیدا میکنیم.بعد دستش را شبیه به دایره کرد و گفت اگر این کُره باشد امام زمان عجل الله مانند این دست به دنیا احاطه دارد خداوند نیز به تمام دنیا شاهد وناظر است . علامه در سکوت به تعابیر عرفانی فکر میکرد هم شروع به خاطراتی از معجزات امداد غیبی کرد 🍃محمد خورشیدی از همسایگان ودوستان تعریف میکرد :در ایامی که مجروح بود روزی او را به خیابان زیبا رساندم گفتم آقا کجا به سلامتی ؟ گفت من میرم منزل علامه جعفری گفتم :من میتونم بیام گفت بیا اشکالی نداره وارد منزل علامه جعفری شدیم ایشان مشغول صحبت بودند وچند نفری دور شان نشسته بودند . با عصای زیر بغل وارد اتاق شد علامه بادیدن از سر جایش بلند شد ودست ابراهیم را گرفت برد بالای مجلس همه به احترام بلند شدند بعد علامه حرفی زد که بسیار عجیب بود شاید اگر با گوش خودم نمی شنیدم باور نمیکردم علامه با اصرار گفت :برو جای من بشین من باید شاگردی شما را بکنم . تا علامه این حرف را زد صورت سرخ😨 مثل لبو شده بود وگفت استاد تو رو خدا مارو شرمنده نکنید بعد علامه با اصرار سر جای خود برگشت وقبل از اینکه بحث خود را ادامه دهد گفت :این آقا استاد بنده هستند . من چیزی از علامه نمیدانستم فقط می دیدم که مرتب در برنامه تلویزیونی حضور دارد روزها گذشت و شهید شد کسی که خبر مفقود شدن را به علامه داد میگوید :علامه خیلی ناراحت شد ایشان بلافاصله ایشان پس از شنیدن خبر نگاهی به اطرافیان کرد وشعری در وصف گفت 🌷این مدعیان در طلبش بی خبرانند 🌷آن را که خبری شد خبری باز نیامد... قدرتمند ترین افراد کسی است که قدرت بر خویشتن محروم باشد اگرچه در این دنیا مالک هیچ چیزی نباشد برعکس اگر کسی مالک همه دنیا باشد ولی از خویشتن محروم باشد چنین شخصی ناتوان ترین افراد است 👉 @mtnsr2 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂