eitaa logo
مهدویت تا نابودی اسرائیل
1.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
61 فایل
🌷اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید 🍃امام خامنه ای(حفظه الله) نظرات و پیشنهادات @Mtnsrx ارتباط با ادمین جهت تبادل @fzz_135 لینک کانال مهدویت تا نابودی اسرائیل در ایتا http://eitaa.com/joinchat/1682636800Cc212ba55ee
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ ۲ 🔶قسمت چهل ودوم 🔶 از همان دورانی که در زورخانه بودیم واطلاعات دینی من وامثال من کم بود ، به خوبی با معارف دینی آشنا بود. به تمامی اهلبیت ارادت داشت ،اما نسبت به حضرت زهرا علیه السلام ارادت ویژه ای داشت. نام مادر سادات را که به زبان می آورد ، بلافاصله می گفت :سلام الله علیها. یادم هست یکبار در زورخانه ، مرشد به خاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا علیه السلام نمود همینطور که شنا می رفت با صدای بلند شروع به گریه کرد😭. من ودیگران نفهمیدیم که چرا اینگونه گریه میکند؟ لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد وبه هق هق افتاد . طوری شد که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد زور خانه شعرش را عوض کرد. حالا کسی در زور خانه در حین ورزش اینگونه هست ، تصور کنید که در هیئت در موقع شنیدن مصیبت مادر سادات چه حالی پیدا می کند؟!😔 بعد از عملیات فتح المبین ومشاهده کرامات بی شماری که نتیجه توسل به حضرت زهرا علیه السلام بود ارادتش بسیار بیشتر شد . روزی که از بیمارستان نجمیه مرخص شد واو را به خانه آوردیم حدود هشت نفر از رفقایش حضور داشتند. مادر وخواهرانش نیز در خانه بودند . گفت : وسط اتاق را یک پرده بزنید تا خانمها نیز بتوانند بیایند ، میخواهم روضه حضرت زهرا علیه السلام را بخوانم. اوبا صدایی سوز ناک می خواند وخودش مثل ابر بهار اشک😢 می ریخت. نمیدانید با همان جمع چه مجلسی برپا شد هر بار که از جبهه به مرخصی می آمد سری هم به من زد و ماشین فولکس استیشن من را گرفت . بعد با جمع رفقای مسجدی عازم بهشت زهرا علیه السلام می شد . حضور در بهشت زهرا سلام الله علیه برنامه همیشگی او در مرخصی ها بود . یکبار نیز من توفیق داشتم که همراه آنها بروم حدود سیزده نفر عقب ماشین نشسته بودیم. وقتی رسیدیم همراه با ، آرام آرام از میان قطعات شهدا می گذشتیم . انگار تمام شهدا را می شناخت ! همینطور که راه می رفتیم از شهدا برای ما خاطره می گفت . هر قطعه را که رد میکردیم ، روبه قبله می ایستاد وبه نیابت شهدای آن قطعه یک روضه کوتاه از حضرت زهرا علیه السلام می خواند . یا اینکه چند بیت شعر می خواند واز همه اشک می گرفت . بعد میگفت ثوابش هدیه برای شهدای این قطعه . سپس به قطعه بعدی می رفتیم . هیچ وقت از خودش حرفی نمی زد . عبارت "من" در کلامش راه نداشت. اما این اواخر دیگر کم حرف شده بود. احساس میکردم وجودش جای دیگر است. این ماه های آخر خصوصا در پاییز ۱۳۶۱ هرجا می رفتیم واز می خواستند مداحی کند ، بلا فاصله شروع به ذکر مصیبت حضرت زهرا علیه السلام می کرد . بعد هم خودش از حال می رفت.! 👉 @mtnsr2 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂