حدیث آرزومندی
جهت اطلاع
مجموعه سه جلدی فوق به تازگی منتشر شده است و به خاطرات و اسناد مربوط به مرجع اعلای شیعه استاد اساتید ما فقیه نامور
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی می پردازد...
جلد اول «مقدمه، شرح زندگانی آیتالله بروجردی، خاطرات در آئینه مصاحبهها، مقالات و شنیدهها، خاطرات در آئینه مجلات و جرائد و تصاویر» جلد دوم خاطرات ایشان در کتب مختلف و جلد سوم خدمات عمومی، اسناد، اجازات و استفتاءات و فهرست اعلام را در بر دارد.
این مجموعه در ادامه کارهای دیگر نویسنده(حاج اقای انصاریان) درباره مراجع و بزرگان است...
@muslims_1
#یادداشت_های_فقهی_حقوقی229
در مورد#تقاص
چند ماه قبل پیش وکیلی برای پرونده اش استمداد کرد با کمک برخی از دوستان وکیلم،
متن اولیه ای برای ارائه لایحه برایش نوشتم و البته از تغییر و سرنوشت متنم اطلاعی ندارم.
از آنجا که متن فوق متضمن نکته ای در باب تقاص بود و تناسبی با یادداشت های کوتاه فقهی_حقوقی ما داشت، در ادامه این سلسه نوشته ها تقدیم خوانندگان محترم می شود. نکته قابل ذکر اینکه نگارنده در بحث مطرح شده همگام با فقهای متوقف و احتیاط کننده_که نامشان در متن است_ معتقد به احتیاط است(اگر مخالف نباشم، شرحش مفصل است.. ) ولی با شنیدن شرح ماجراتلاش کرده تا مشکل متهم را بر اساس شهرت معاصران حل کند:
لایحه
بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم قوه قضائیه آیت الله آقای آملی لاریجانی
سلام علیکم
با آرزوی توفیق عدالت گستری بیشتر برای شما و کارکنان محترم قوه قضائیه
به عرض میرساند محکوم علیه آقای..... با پرونده کلاسه.... به موجب یک فقره شکایت با عنوان خیانت در شعبه.... دادگاه کیفری... شهرستان مبارکه #امانت محکوم و دادگاه تجدید نظر شعبه 16 دادگستری کل استان اصفهان هم حکم را تأیید کرده است.
برابر محتویات پرونده محکوم علیه طلبکار شاکی بوده و اسناد طلب وی در پرونده موجود است و با توجه به عدم تکذیب شاکی و دلایل و مدارک متقن طلب محکوم علیه محرز و مسلم است لذا نامبرده در راستای استیفای طلب خود نسبت به وصول چک مزبور اقدام نموده است و به فرض اینکه چک موضوع شکایت امانی بودن باشد به عرض میرساند:
دفاعیات
خلاصه دفاعیه اینکه: جواز #تقاص رافع سوء نیت مجرمانه بوده و لذا عمل ارتکابی فاقد عنصر معنوی جرم بوده و منطقا اطلاق خیانت به امانت به عمل مذکور، یقینا فاقد وجاهت شرعی و قانونی است و در صورت شک در تحقق یا عدم تحقق این عنصر، قضیه مشمول "قاعده درء" منعکس در ماده 120 میباشد.
توضیح بیشتر:
با توجه به طلبی که وی از شاکی داشته –و در این مورد هیچ تردیدی در پرونده وجود ندارد- مجاز بوده تا با استفاده از "حق #تقاص" احقاق حق کرده و چک را تصاحب نماید.
همانطور که مستحضر هستید در مورد "جواز تقاص از امانت" میان فقیهان شیعه دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه برخی از قدما مانند مرحوم صدوق و ابو الصلاح حلبی که معتقد به منع بودند، و مشهور-مانند شیخ در مبسوط و استبصار و محقق و علامه- که معتقد به جواز بودند این بحث اگر در میان قدما محل سخن بوده اما اقوی نزد مشهور متأخران جواز تقاص از امانت است چنانچه علامه ملا احمد نراقی(متوفی1245ق) در مستند17/457؛ مرحوم فقیه طباطبائی یزدی(متوفی1337) در ملحقات عروه(719، چاپ جامعه مدرسین) آیت الله حکیم و شهید صدر در منهاج الصالحین و حاشیه آن2/180؛ امام خمینی در تحریر الوسیلة2/442 ؛ محقق خوئی در منهاج الصالحین2/149 مسئله703؛ آیت الله تبریزی در منهاج الصالحین2/182؛ علامه سید محمد حسین فضل الله در فقه الشریعة3/129 و بسیاری دیگر تصریح کردهاند.
مشهور فقها و مراجع زنده شیعه ادام الله ظلالهم هم همین دیدگاه را دارند از جمله:
حضرات آیات عظام: سیستانی در منهاج الصالحین2/277؛ وحید خراسانی در منهاج الصالحین3/172؛ سید محمد صادق روحانی در منهاج الصالحین2/283؛ سید محمد سعید حکیم در منهاج الصالحین2/214 فیاض در منهاج الصالحین2/322 تصریح دارند که تقاص در فرض مذکور در پرونده، مشروع و مجاز است. [1]
آنچه نگارنده روی آن تأکید دارد اینکه:
با وجود چنین شهرت فتوایی در میان اعظم فقهای شیعه، محکوم کردن متهم پرونده آقای... خلاف شریعت مقدس بوده است و حتی اگر احتیاط برخی از فقهای دیگر-مانند مرحومین آیت الله سبزواری در مهذب الاحکام27/150 و آیت الله منتظری در توضیح المسائل مسئله2888- را هم مورد توجه قرار دهیم، حداقل این است که قاضی محترم باید توجه میکرد که کار متهم مشکوک بوده و با توجه به وجود شهرت فتوایی معاصر، احراز خیانت در امانت و استناد به ماده 674 نا ممکن بوده و لذا در فرض تردید هم باید بر اساس ماده 120، محکوم علیه مبرا میشد.
مقتضی است بر اساس ماده477 دستور بازبینی مجدد این حکم را صادر فرمایید.
با تشکر
[1] - بحث استدلالی این مسئله در کتب مفصل فقهی بیان شده است از جمله:
وسائل الشیعة17/272 باب 83 من ابواب ما یکتسب به؛ مستند الشیعة17/456؛ فقه الصادق25/218؛ مصباح المنهاج246(کتاب اللقطة، کتاب الغصب، کتاب احیاء الموات و کتاب الدین)
97/12/15
@muslims_1
حدیث آرزومندی
کشف حجابِ طاهره سرانجام جایز شمرده شد
(گاهی به گذشتهات نگاه کن؛ بخش ۲)
امیر ترکاشوند، ۱۳۹۷/۱۲/۱۹
همه میدانید زنان در عصر قاجار چگونه خود را میپوشاندند و دستِکم از طریق سریالهایی که آن دوران تا اواسط عصر رضاشاه را به تصویر کشیده، با حجاب عصر قجری (که علاوه بر چادری کاملاً پوشا همچنین از پردهای (=حجابی) آویزان بر روی چهره ،یعنی پوشیه یا روبنده، استفاده میکردند) آشنا هستید. این پرده! ناموس دین و حفاظت از آن، جدیترین دغدغۀ متدینان آن دوران بود.
گذشته از این پوشش غلیظ، اساساً زنان، پردهنشین و در اندرونی بودند و نه تنها هیچ حضور اجتماعی نداشتند بلکه به ندرت از خانه بیرون میرفتند و به اصطلاح آفتاب مهتاب ندیده بودند و این ویژگی! ارزش به شمار میآمد.
بانو زرینتاج قزوینی ملقب و متخلص به طاهره، نخستین زنی در آغاز دوران معاصر بود که در آن تنگنای غلیظ و نفَسگیر،
هم سنّت غلطِ پردهنشینی را شکست ، به تحصیل علوم دینی/رایج پرداخت و فعال جامعه شد
و هم بدتر از آن، اینکه چندان اعتنایی به استفاده از آن پرده/حجاب (یعنی روبند و پوشیه) از خود نشان نداد و با چهرۀ نمایان! و بیپوشیه دیده شد! و به دنبال همین امر، برخی متشرعان از آن زمان تاکنون (اکثراً بیتوجه به شرایطی که طاهره در آن میزیست و غافل از کمّوکیفِ اقدام وی) انواع تهمتهای اخلاقی و جنسی! را نثار آن بانوی شاعر و فعال کردند تا دِینِ خود را به حدیث غلطِ باهتوهم (:لجنمالی مخالفان) ادا کرده باشند.
طاهره استفاده از پوشیه را شرعاً لازم نمیدانست و به همین خاطر مبادرت به کشفِ آن کرد و با این کارش تهمتها را به سوی خود روانه ساخت تا اینکه یکصد سال پس از وی مرتضی مطهری فقیه حوزوی و یکی از معلمان انقلاب اسلامی ایران، با نگارش کتاب و ذکر ادلۀ دینی:
نه تنها پوشیه را لازم ندانست
بلکه حتی چادر را هم واجب قلمداد نکرد
امروز نه طاهره حضور دارد و نه ابلاغ رضاشاه ملاک است بلکه برعکس در فضای موجود جمهوری اسلامی، پوشیدگیِ بیشتر و هرچه بیشتر و بیشتر، امتیاز و ارزش به حساب میآید، با این وجود حتّی یک دههزارمِ عموم زنان و نیز حتی یک صدم طلابِ زن یا همسر روحانیون، حاضر نیستند به پوششی که طاهره آن را کنار گذاشت بازگردند و با روبنده بیرون آیند.
پس بد نیست گاهگاهی به گذشتهمان بنگریم که چرا پیشگامی چون او که اینک همه چون اویند را مورد بیمهری قرار میدادیم و همچنان با اعتماد به نفسِ عجیب، از تاریخ خود شرمنده نیستیم
(گفتنی است در این یادداشت، کاری به دیگر ایدههای طاهره: وقوع ظهور، بابیگری، نوسازی شریعت و... نداریم گرچه مطمئنیم تنگناهای وحشتناک بر علیه زنان، در آن رویکردها بیتأثیر نبوده است).
@baznegari
.........................
ترانهای از سرودههای طاهره:
http://dl2.sarimusic.net/Old/1396/08/15/Ho/Houshmand%20Aghili%20-%20Bordi%20Az%20Yadam/Houshmand%20Aghili%20-%20Bordi%20Az%20Yadam/11Shifte%20Bala.mp3
.
.
حدیث آرزومندی
کشف حجابِ طاهره سرانجام جایز شمرده شد (گاهی به گذشتهات نگاه کن؛ بخش ۲) امیر ترکاشوند، ۱۳۹۷/۱۲/۱۹
متأسفانه آقای ترکاشوند برای نقد_و بلکه گاهی کوبیدن! _فقه اسلامی به هر چیزی استناد کرده و می کند...
اولا:در همان دوران قاجار هم نص فتاوای فقهای متعددی وجود دارد که پوشیه زدن را برای زنان واجب نمی دانستند. آنچه بود فرهنگ عمومی مردم بود که درست یا غلط رعایت می کرد لذا نیازی نبود تا صدسال بعد مرحوم آیت الله مطهری اجازه چنین کاری را بدهد.
مرحوم استاد مطهری در خود همین کتاب حجاب_که گویا دقیق مطالعه نشده! _فهرستی از عالمان قدیم و جدید را که هم رای خویش بوده اند(پوشاندن وجه و کفین را لازم نمی دانستند) ارائه کرده و استاد آیت الله العظمي شبیری زنجانی افراد بیشتری را هم به این فهرست افزودند.
ثانیا: استناد متشرعه آن دوران به حدیث "باهتوهم" هم روشن نیست! و نیازمند ارائه مدرک معتبر است. البته متاسفانه برخی متشرعان کنونی به این روایت عمل می کنند که به اندازه کافی در نقد این حدیث بحث شده است و ما هم آن را با این تفسیر قبول نداریم و خلاف محکمات دین می دانیم
اشکالات دیگری هم در این متن وجود دارد که بماند...