#یادداشت_های_فقهی_حقوقی216 #تاریخ_فقه #تاریخ_فقه_معاصر درباره آیت الله العظمی سید عبدالله شیرازی. تاریخ نگارش :شهریور 97 تاریخ نشر: آبان 97 @muslims_1

#یادداشت_های_فقهی_حقوقی217 #تاریخ_فقه #تاریخ_فقه_معاصر اجازات پدران به فرزندان در میان فقهای معاصر مواردی وجود دارد که پدران فقیه به فرزندان خویش تصدیق اجتهاد داده اند و فقاهت آنها را مورد تائید قرار داده اند. عجالتا این موارد در ذهنم هست و البته باید به منابع، مراجعه جدی تری داشت: 1_ اجازه اجتهاد مرحوم علامه ملا مهدی نراقی (متوفی1209) به فرزندشان علامه ملااحمد نراقی(متوفی1245) 2_اجازه اجتهاد مرحوم علامه ملا أحمد نراقی به فرزندشان مرحوم ملامحمد نراقی(متوفی 1297) 3_اجازه اجتهاد مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد حسن مامقانی(متوفی1323) به فرزند پرکارشان مرحوم آیت الله العظمی شیخ عبدالله مامقانی (متوفی1351) 4_اجازه اجتهاد مرحوم آیت الله العظمی سید مهدی شیرازی (متوفی 1380) به مرحوم آیت الله سید محمد شیرازی (متوفی1423) 5_ اجازه اجتهاد مرحوم آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی(متوفی1394) به فرزندشان آیت الله العظمی سید محمد حسینی شاهرودی دام ظله. 6_ اجازه اجتهاد مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (متوفی1428) به فرزندشان حاج آقای شیخ محمد جواد فاضل. 7_ اجازه اجتهاد مرحوم آیت الله العظمی موسوی اردبیلی (متوفی1438) به فرزندشان حاج آقای سید علی اردبیلی. 8_ تأیید اجتهاد حاج آقا محسن وحید خراسانی توسط استاد آیت الله العظمی وحید خراسانی (این مطلب را از استادم مرحوم آقای مجتهدی تهرانی چندبار شنیدم و البته اطلاع ندارم که آیت الله وحید کتبا هم تأیید کرده اند یا خیر) سه نکته: 1-تصدیق/اجازه اجتهاد در قرون اخیر مرسوم شده است و آنچه از قدیم تأیید علمی بوده و رواج داشته اجازه روایت بوده است که مشایخ با تعابیر مختلف درجه و سطح علمی طالب را روشن می کردند.. برای نمونه:(اجازه فخر المحققین به شهید اول : بحارالأنوار 178/107) 2_در واقع رسیدن به مرحله اجتهاد نیاز به گرفتن اجازه از کسی ندارد و اجازات جنبه کاشفیت و مقبولیت حوزوی/ اجتماعی دارد 3_ تاریخ های این نوشته، قمری است. 97/8/21 قم @muslims_1

#یادداشت_های_فقهی_حقوقی221 #تاریخ_فقه_معاصر #فقهای_یزد چهار فقیه یزدی معاصر تعداد فضلا و مجتهدان یزد در دوران معاصر اندک نیست. با این حال به لحاظ جایگاه فقهی و طراز فقه پژوهی چهار فقیه یزدی هستند که در جایگاه نخست قرار دارند. نام شریف آنها به ترتیب تاریخ: آقا سید محمد کاظم یزدی(1247_1337) آقا ‌شیخ عبدالکریم حائری یزدی(1276_1355) آقا سید یحیی مدرسی یزدی(1320_1383) آقا سید محمد محقق داماد(1325_1388) هر چهار بزرگوار زاده استان یزد هستند. آقای مدرسی یزدی شاگرد حاج شیخ (البته بعلاوه اساتید دیگر) و آقای حاج شیخ شاگرد مرحوم سید یزدی(و اساتید دیگر از جمله آخوند خراسانی) هستند. مرحوم محقق داماد هم شاگرد حاج شیخ هستند و البته در درس آیت الله بروجردی هم شرکت کرده‌اند. مشهورترین اثر مرحوم آقا سید کاظم کتاب عروة الوثقی است که مزین به حواشی فقهای بسیاری است. مهمترین کتاب فقه استدلالی ایشان حاشیه مکاسب است که در 3 جلد چاپ شده است. در اصول فقه هم کتابی در تعارض ادله و کتابی به صورت حواشی بر رسائل شیخ انصاری از سید باقی مانده است. مهمترین کتاب مرحوم حاج شیخ عبدالکریم در فقه کتاب الصلاة و در اصول کتاب درر الفوائد است. از مرحوم مدرسی تقریرات اصول محقق عراقی و نیز "حاشیه عروه" و چند رساله فقهی و اصولی باقي مانده است. از جمله بحث جوائز السلطان که توسط فرزندشان آیت الله سید عباس مدرسی نگاشته شده و در کتاب "نموذج من الفقه الجعفري" _که نزد نگارنده موجود است _به چاپ رسیده است. درباره دو فقیه اول مطالب زیادی منتشر شده است و نیاز به معرفی بیشتر نیست. هم آثار شناخته شده دارند هم شاگردان بنام. سید 90 سال و حاج شیخ71 سال عمر کردند. اما درباره دو فقیه اخیر: اما مرحوم مدرسی کمتر شناخته شده است.63 سال هم بیشتر عمر نکردند : ایشان در قم و سپس در نجف تحصیل کرده‌اند اساتید متعددی داشته اند از جمله آقا سید محمد تقی خوانساری و آقا سید ابوالحسن اصفهانی و میرزا حسین نایینی. اما در راس اساتید ایشان مرحوم آیت الله شیخ ضیاءالدین عراقی_معروف به محقق عراقی _(1278_1361) قرار دارد. درباره جایگاه ایشان همین بس که از مرحوم آیت‌الله آقا میرزا هاشم املی منقول است که :آقای مدرسی محقق عراقی دوم است! مرحوم آیت الله محقق داماد استاد اساتید ما بوده و گرچه درس شلوغی نداشتند اما فضلای زبده قم در محضرشان تربیت شده اند از جمله آیات عظام زنجانی و جوادی آملی و گرامی. از مرحوم محقق داماد در فقه کتاب الصلاة، خمس، حج باقی مانده است. همه تقریرات فقهی ایشان_جز یک جلد از کتاب صلاة _ به قلم آيت الله جوادی آملی است. همچنین یکدوره از تقریرات اصول فقه از ایشان به یادگار مانده است. ‌*تاریخ ها به هجری قمری است. ‌**مایل بودم این یادداشت را در یزد تقدیم کنم اما به جهت فشردگی برنامه سفر، توفیق نشد. 97/9/17 _قم

#یادداشت_های_فقهی_حقوقی224 #تاریخ_فقه_معاصر #مرجعیت #در_حد_مرجعیت در تاریخ فقه ما فقهایی بوده و هستند که مرجع تقلید رسمی نیستند یعنی اصلا/چندان مقلد ندارند ولی اعتبار فقهی و حوزوی آنها_ به جهت تالیف و تدریس _در حد مراجع رسمی است. این دسته از فقهای محترم از جایگاه علمی و اخلاقی مناسبی برای ورود به عرصه مرجعیت بودند ولی خواسته یا ناخواسته وارد نشدند. اما جایگاه ممتاز آنها گاهی سبب شده که فقهای یا حتی مراجع دیگر به شاگردی آنها افتخار کرده و از افکارشان استفاده کنند.. اصولا جا افتادن/نیفتادن مرجعیت یک فقیه _از مشيت الهی که صرف نظر کنیم و به عالم أسباب نگاه کنیم:_در میان مردم، تابع شرایط و مسائل مختلفی از جمله تشخیص وظیفه/روحیات خود فقیه، وضعیت اطرافیان و شاگردان، مسائل مالی و سیاسی و است و لزوما دلیل بر قوی یا ضعیف بودن توان فقهی و فکری یک فقیه نیست. ذیلا فهرست ناقصی از فقهای مهم و معتبر که در حد مرجعیت بودند ولی رسما مرجع نشدند اشاره می کنم البته با توجه به چند نکته: نکته اول: به جهتی از ذکر فقهایی که زنده هستند _دامت برکاتهم_ خود داری میکنم. اگر بنا باشد یک نفر را نام ببرم حضرت آیت الله سید محسن خرازی تهرانی را نام می برم که پیشترها به معظم‌له و برخی از آثارشان اشاره کرده بودم.. نکته دوم: این فهرست کامل نیست و بنای استقصا ندارم. نکته سوم : گاهی خانواده و فامیل و نزدیکان این گروه از فقها از آنها تقلید می کنند ولی این مطلب منافاتی با رسمی و فراگیر نبودن مرجعیت آنها ندارد. نکته چهارم: از ذکر فقهایی که رساله منتشر کردند ولی أجل مهلت نداد تا مرجعیت فراگیری داشته باشند _مانند مرحوم محقق عراقی در نجف و آیت الله العظمی شاه آبادی در تهران _ خودداری می کنم. 1_شریف العلماء مازندرانی ره 2_ آقا سیدمحمد فشارکی 3_ آقا میرزا ابوالقاسم کبیر 4_ آقا سید احمد کربلایی 5_ آیت‌الله کوهستانی 6_آیت الله شیخ حسین حلی 7_ایت الله آقا میرزا باقر زنجانی 8_آیت الله سید محمد محقق داماد 9_آیت الله شیخ محمدتقی آملی 10_ آیت الله آقا میرزا احمد آشتیانی 11_ آیت‌الله آقا ‌شیخ مرتضی حائری 12_ آیت‌الله حاج آقا رضا صدر 13_ آیت‌الله سید علی بهشتی 14_ آیت الله میرزا علی فلسفی طرفه: مرحوم آیت الله العظمی اراکی ره هم بناداشتند در همین دسته بمانند اما پس از رحلت حضرت امام(1368ش) جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بار مرجعیت را به دوش ایشان گذاشت و لذا در پنج سال آخر عمر شریفشان به مرجعیت عامه رسیدند(تا سال1373ش) رحمهم الله تعالی 97/10/18 @muslims_1

#کتابشناسی جلد اول این کتاب در سال۱۴۰۲ زمان حیات حضرت امام ره و جلد دوم آن در سال۱۴۰۹ یعنی سال رحلت امام و درزمان حیات آیات خوئی و گلپایگانی منتشر شده است. آیت الله مکارم شیرازی درچاپ دوم هر دو جلد راباهم در یک چاپ کردند. و بعد از چند سال حواشی خود را بهمراه حواشی آیات عظام خمینی، خوئی و گلپایگانی با متن عروه در دو جلد چاپ کردند که این چاپ اکنون در بازار رایج و مورد استفاده است. ویژگی این حاشیه اشاره اجمالی به دلیل و مستند دیدگاه خود، در بزنگاه های فقهی است. نه فتوای صرف است و نه تعلیقه مفصل. جلد اول فتوایی تر و جلد دوم استدلالی تر است. #تاریخ_فقه_معاصر @muslims_1