eitaa logo
حدیث آرزومندی
132 دنبال‌کننده
1هزار عکس
25 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت آیت الله العظمی دوزدوزانی دامت برکاته ارتحال برادر گرامی را خدمت جنابعالی و خاندان محترم تسلیت عرض میکنم و از درگاه خدای مهربان برای آن مرحوم طلب مغفرت و برای شما طلب اجر می نمایم. والسلام سیدمحمدمهدی رفیع پورتهرانی ۹۹/۳/۲۳
جرعه ای از دریا ج۴ ص۵۰۷ حاشیه: از مردم شاید تاحدی این امر طبیعی باشد. نتایج این سه رشته به نوعی با زندگی آنها ارتباط دارد و غالبا تجربیات و خرده اطلاعاتی در این امور به گوششان رسیده و البته باید برایشان تخصصی بودن این علوم را توضیح داد واصلاح کرد. لکن مطلب عجیب که درسالهای اخیر بخصوص گسترش پیدا کرده است اینکه برخی حوزویان به خود حق می دهند براحتی_وگاهی با دیدن یک کانال خبری یا روزنامه_ در سیاست نظر بدهند و همچنین برخی از روشنفکران در فقه فتوا میدهند و جرح و تعدیل غیرکارشناسی می کنند. تحصیل کرده ها دیگر چرا؟! شماکه معنای تخصصی بودن را می دانید در هریک از این سه ساحت مقدمات و اطلاعات زیادی لازم است تا انسان بتواند نظر بدهد. @muslims_1
انشاء الله تعالی با رفع بلیه کرونا راه باز و زیارت اهل بیت علیهم السلام روزی شود. سخت مشتاقیم.😞 اللهم ارزقنا زیارة امیرالمؤمنين و زيارة الحسين و اولادهما المعصومین سیما موسی بن جعفر الکاظم علیهم السلام.
گه ملحد و گه دهري و كافر باشد گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد بايد بچشد عذاب تنهايي را مردي كه ز عصر خود فراتر باشد.
جلد اول این کتاب در سال۱۴۰۲ زمان حیات حضرت امام ره و جلد دوم آن در سال۱۴۰۹ یعنی سال رحلت امام و درزمان حیات آیات خوئی و گلپایگانی منتشر شده است. آیت الله مکارم شیرازی درچاپ دوم هر دو جلد راباهم در یک چاپ کردند. و بعد از چند سال حواشی خود را بهمراه حواشی آیات عظام خمینی، خوئی و گلپایگانی با متن عروه در دو جلد چاپ کردند که این چاپ اکنون در بازار رایج و مورد استفاده است. ویژگی این حاشیه اشاره اجمالی به دلیل و مستند دیدگاه خود، در بزنگاه های فقهی است. نه فتوای صرف است و نه تعلیقه مفصل. جلد اول فتوایی تر و جلد دوم استدلالی تر است. @muslims_1
«خدایادتون باشه» امروز عزیزی با ارسال عکسی پیام داده بودند که برمزار مرحوم علامه شوشتری به یاد بنده بودند . خوشحال شدم واقعا و یاد برخی از اساتید مرحومم افتادم که هروقت بهشون می گفتیم آقا جون! فلان جا یادتون بودیم در مقام تشکر یک جمله استاندارد داشتند: کوتاه و گویا! با آرامش می فرمودند «خدا یادتون باشد! » اولش مخاطب کمی فکر می کرد که این چه حرفی است اما کم کم متوجه می شد که اقتباس از آیه کریمه فاذکرونی اذکرکم است! حالا یادکردن خدا چیست و چگونه هست بحثش در تفاسیر باید دنبال شود و اینجا جایش نیست اما اینکه چطور باشیم و چطور شاگردان و دوستان را تربیت کنیم و جهت بدهیم که خدا را از آسمان به زمین بیاورند و باهاش زندگی کنند و یادش باشند و در زندگی بهش اعتماد داشته باشند، هنری است که جز از اساتید هنرمند و ظریف بر نمی‌آید. بنده که از ادای حقوق شان ناتوانم خدایادشان کناد! ۹۹/۳/۲۶
🔴 📣 اطلاعیه مهم : 📅 زمان ثبت نام تا 18 تیر ماه 1399 تمدید گردید. ⏱ کیفیت و زمان آزمون به اطلاع داوطلبان خواهد رسید. 🔰 موسسه عالی فقه و علوم اسلامی 🔸 تحت اشراف مقام معظم رهبری مدظله العالی 🔸 ✅ پذیرش سال تحصیلی 1400-1399 💠 1. مقطع خارج تخصصی 🔹 فقه اقتصاد 🔹 فقه جزا 🔹 فقه سیاسی 🔹 فقه خانواده 🔹 فقه تربیت 🔹 فقه قضاء 🔹 فقه معاملات 💠 2. مقطع خارج عمومی (برای سالهای اول، دوم خارج) 💠 3. مقطع تمهیدی (پایه9و10) 🔴 اطلاعات بیشتر و ثبت نام http://www.mfos.ir ⬇️ دانلود فایل PDF دفترچه راهنمای پذیرش 🆔 @mfos_ir 🌐 www.mfos.ir ☎️ 02532401545
🔸تو با این کار، مرا تا پایان عمر مرید خودت کردی!🔸 به مناسبت درگذشت محمد علی کشاورز 🔹 عید نوروز سال 1386 بود. محمد علی کشاورز، بازیگر پیشکسوت و نام آشنای سینمای ایران به شیراز آمده بود. از طریق فرزند خواهرش که ساکن شیراز بود، آشنایی با ایشان پیدا کرده بودم به حدی که به اسم کوچک صدایم می‌کرد و هر از گاهی احوالی می‌گرفت. این بار تماس گرفت و گفت در این سفر که شیرازم پدر شما را در ایام کریسمس در شبکه یک در کلیسا دیده بودم و این حرکت را خیلی پسندیدم، می‌خواهم ولو کوتاه ایشان را زیارت کنم. با پدر مطرح کردم. استقبال کردند و بنا شد بعد از ظهر در یکی از پروژه‌های اطراف شیراز همدیگر را ببینند. 🔹 دیدار، به غایت در صمیمت گذشت. پدر میوه را پوست می‌کند و با دست خود به دهان کشاورز می‌گذاشت. کشاورز خاطرات شیرین بازیگری‌اش را می‌گفت: مثلاً می‌گفت در سریال هزار دستان در صحنه‌ای که باید با گیوه به دهان مشایخی می‌زد، آنچنان محکم زده که دندان جلویش لق می‌شود و چند روزی با او قهر می‌کند! یا در صحنه‌ای دیگر، ده دست کله پاچه می‌خورد تا صحنه همانجور که علی حاتمی می‌خواست در بیاید. 🔹 در خلال خاطرات، سؤالی هم محمد علی کشاورز از پدر پرسید که مدتی است خواب به چشمم نمی‌آید. هرچه تلاش می‌کنم در شبانه روز یکی دو ساعت بیشتر خوابم نمی‌برد. پدر گفتند از اضطراب است. شما حال دانش آموزی را دارید که فردا امتحان دارد، اما درس نخوانده و ترس معلم را دارد، اما از ترس این معلم باید به خود او پناه برد تا آرام شد. هیچ کس جز او نمی‌تواند این اضطراب را درمان کند. 🔹 بعد از بیان خاطرات، پدر پیشنهاد کرد در همین نزدیک کارخانه‌ای هست که کارگرانش مشغول کارند، برویم و سری به آنها بزنیم. شما را ببینند خوشحال می‌شوند. قوت قلبی برای ایشان است. رفتیم بسمت کارخانه. نزدیک کارخانه آقای کشاورز با حجب و حیای خاصی و سر پایین رو به ابوی کردند و گفتند: «این کارگرها وقتی مرا ببینند، چون ایام نوروز است توقع عیدی دارند و من هم چیزی همراه ندارم» پدر لبخند شیرینی زد، بعد یک دسته اسکناس صد تومانی خشک به آقای کشاورز دادند و گفتند: «این هم تحویل شما» وارد کارخانه شدیم. کارگرها که محمد علی کشاورز را شناخته بودند، همه گِردش حلقه زدند. کشاورز هم به یادگار و هم به عنوان عیدی، اسکناس‌های صد تومانی را امضا می‌کرد و به ایشان می‌داد. شور و شعف خاصی بین کارگرها حاکم شد. پدر هم به دقت برخورد پدرانۀ کشاورز با کارگرها را زیر نظر گرفته بود که چگونه به ایشان محبت می‌کند. 🔹 در وقت برگشتن، در ماشین آقای کشاورز که حدود یک سوم اسکناس‌ها را اضافه آورده بود، آن‌ها را دو دستی به ابوی تعارف کرد. ابوی اسکناس‌ها را گرفت و در جیب پیراهن کشاورز فرو کرد. بعد گفت: حضور شما بین کارگرها خیلی تأثیر گذار بود. بعد بی مقدمه دست کشاورز را بوسید! 🔹 یکّه خوردم. صحنه به حدی عجیب بود که تمام موی تنم سیخ شد و وجودم مور مور شد و البته در ماشین به غیر من احدی نبود. کشاورز که منقلب شده بود، دو دستی دست پدر را گرفت و با اصرار در برابر تقلای پدر که دستش را داشت می‌کشید دست ایشان را بوسید و گفت: تو مرا تا پایان عمر مرید خودت کردی. 🔹 تا سالها بعد که هنوز هوش و حواسی برایش باقی مانده بود به من تماس می‌گرفت و می‌گفت: «به پدر بگو یکی از مَرَده (جمع مرید به فتح میم و راء) سلام می‌رساند» 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر: 👈 @dralihaeri @haerishirazi