eitaa logo
یادداشت‌ها و تأملات
640 دنبال‌کننده
10 عکس
1 ویدیو
0 فایل
یادداشت‌ها و تأملات محمد #ولیانپور #طلبه | اهل #فرهنگ و #پژوهش و #رسانه | #روزنامه_نگار | جبهه #عدالتخواه ارتباط با من در ویراستی و فارس: virasty.com/valianpour farsnews.ir/Valianpour
مشاهده در ایتا
دانلود
وفاق بر کدام اتفاق؟ سازندگی، اصلاحات، عدالت و مهرورزی، اعتدال، مردمی‌سازی و اینک «وفاق». شعارهای دولت‌های سه دهه اخیر برای معرفی رویکرد دولت خود که هرکدام هم سال‌ها سعی کردند تئوریزه‌اش کنند تا شاید مسیر روشن‌تری از رویکردشان به چشم بیاید. «وفاق ملی» در حالی به شعار اصلی تبدیل شده که کشور با تهدیدات بیرونی و ناترازی‌های درونی دست به‌گریبان است و از این منظر منطقی‌ست که برای برون‌رفت از وضع فعلی به همدلی و وحدت بیشتری نیاز داشته باشد. مضاف بر این‌که آمارهای نگران‌کننده از کاهش اعتماد اجتماعی و افول مشارکت سیاسی طی سال‌های اخیر، لزوم بازسازی مناسبات اجتماعی و سیاسی را دوچندان می‌کند. شیرازه‌ای لازم است که بتواند پیوند کتاب جامعه را نگاه دارد و از گسست اجتماعی جلوگیری کند. در اهمیت سخن بسیار گفته شده و از آن‌جا که در نظام فکری ما ذیل اصل توحید و توحید کلمه تعریف شده است، جایگاه خاصی در ادبیات سیاسی رهبران انقلاب داشته است. خیرخواهی برای دولت مشروع و مستقر و تلاش برای موفقیت او، از محکمات سیره رهبران انقلاب بوده است که آن را به خط‌مشی قطعی باورمندان به ایران و انقلاب اسلامی تبدیل می‌کند. تلاش برای وفاق هرچه بیشتر و پرهیز از مجادلات و گروکشی‌های سیاسی بی‌ثمری که موجب پایمال شدن حقوق مردم و بی‌اعتمادی آن‌ها خواهد شد، عین انقلابی‌گری است. اما بدون تعریف مشخص از گستره و اهداف و تعیین موضوعات شفاف و عملیاتی برای وفاق و تعیین حدومرزهای آن، بیم آن می‌رود که چنین مفاهیمی در قامت یک پروژه سیاسی دست‌مالی شود و مایه سوء‌استفاده قرار گیرد. که در این صورت برخلاف هدفش به گسستگی بیشتر اجتماعی و عمیق‌تر شدن بی‌اعتمادی منجر خواهد شد. روشن است که «وفاق برای وفاق» یا اتحاد سیاسیون بدون حضور مردم، نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه یک‌دستی و هم‌دستی در این سطوح چه‌بسا به فساد و عبور از مردم منجر شود؛ چراکه به تضعیف نظارت و نقادی منجر خواهد شد. وفاق به‌معنای مهمل کردن ارکان حکم‌رانی نیست؛ بلکه وحدتی است که در عین کثرت نقش‌های سیاسی و حاکمیتی، بتواند تصویر منسجم و واحدی از اجزای متعدد و متکثر جامعه و حکومت را بازتاب دهد و از سوی دیگر نیز همان کثرت را در عین وحدت متجلی کند: تجلی تو در آیینه وجود نمود / هزار نقش مخالف به‌چشم اهل وفاق. اما این وفاق به چارچوب‌های پذیرفته‌شده‌ای هم نیاز دارد که عمده‌اش در متبلور است. وفاق اگر به‌معنای شکستن میثاق ملی و در واقع پایمال کردن حقوق مردم و تبعیض باشد، چیزی جز نقض غرض نخواهد بود. بنابراین وفاق لزوما با کوتاه‌آمدن و تسامح حاصل نمی‌شود. چه‌بسا شدت و برخورد محکم با خطاکاری و قانون‌شکنی موجب وفاق و انسجام اجتماعی بشود. مثل قصاصی که اتفاقا مایه حیات اجتماع است. برای آن‌که به انسجام اجتماعی بیانجامد، باید بر گرد منافع مردم شکل بگیرد و رقم خوردن نتایج عینی در عرصه جامعه را تسهیل کند. یعنی با برطرف کردن موانع سیاسی بتواند به استیفای منافع ملی منجر شود. پس وفاق سیاسی ذاتا موضوعیتی ندارد و صرفا زمینه‌ای برای روی‌دادن اتفاقات دیگر است. باید به این پرسش پاسخ داد که وفاق برای کدام اتفاق؟ قرآن هم که به وفاق و همکاری امر می‌کند (تعاونوا علی البر والتقوی) بلافاصله از وفاق و همکاری بر باطل نهی می‌کند (ولاتعاونوا علی الاثم والعدوان)؛ بنابراین موضوع وفاق است که به آن موضوعیت می‌دهد. اتحاد و اتفاق بر دامنه‌ای از موضوعات شکل می‌گیرد که از امور سلبی تا ایجابی و از حداقلی تا حداکثری را شامل می‌شود. حداقل‌هایی مثل مقابله با دشمن مشترک، گرچه مایه وفاق و اتحاد است، اما تا به ایده ایجابی مشترک نیانجامد، در بلندمدت پایدار نخواهد ماند. این ایده ایجابی مشترک، در موضوعات کلی زیادی مثل استقلال، آزادی، مردم‌سالاری، پیشرفت و عدالت قابل جستجوست، اما در نظام فکری اسلام، حق و است که محور وحدت و انسجام اجتماعی شمرده شده است: «العدل تنسیقا للقلوب... و ایناسا للرعیه». یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour