eitaa logo
لبیک یا مهدی(عج)
139 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
27 فایل
لینک کانال خودمون👇👇👇 eitaa.com/mwyfga و اشتراک با ادمین اصلی کانال👇👇 https://eitaa.com/Hdhffbc
مشاهده در ایتا
دانلود
[🖤🍃] 💚 🌿 آنھا کہ از پل‌صراط‌ مےگذرند ، قبلا از خیلے چیزها گذشتہ اند ؛ باید بگذرے تا بگذرے! . . .🕊🌱 ♥️ @mwyfga
وضوی حاج قاسم در حاشیه حضور در جمع مردم سیل‌زده‌ی استان خوزستان @mwyfga
در زندگی به انسانیت، عاطفه ها و فطرت ها بیشتر از رنگ های سیاسی توجه کردم. ‏رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید. ✍ قاسم سلیمانی @mwyfga
📸سرباز و فرمانده | انتشار به مناسبت هفتمین سالگرد شهادت شهید جهاد مغنیه @mwyfga
••• آرزوی شهادت را همه دارند اما..! تنها اندکی می‌شوند چون:👇🏻 •تنها اندکی شهیدانه زندگی میکندد..! 🌿 @mwyfga
ڪاش اسم تو آخرین ڪلامم باشد پروانہ شدن حُسن ختامم باشد.. مانند ڪبوترانِ در خون خفتہ عنوان قبل نامم باشد.. 🌷 •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @mwyfga •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
🌷امروز در خدمت سربدارانی هستیم، که بی سر به ملاقات خدا رفتند👇 🔰فرازی از مناجات نامه "شهید مدافع حرم سردار عبدالله اسکندری": ✨...خدایا❗️ یک تحولی در ما ایجاد کن و نامه اعمال ما را سفید کن، خدایا گناهان را نزد ما زشت  و  اعمال نیک را نزد ما شیرین قرار بده، خدایا گناهان را نزد ما دور کن و عبادت را نزد ما نزدیک کن؛ ✨خدایا❗️ پدران ما همسایگان، دوستان و نزدیکان ما رفتند ولی بیدار نشدیم. ✨خدایا❗️ما را از خواب غفلت هوشیار و بیدار کن. هنوز غافل هستیم هنوز قلب ما پاک نشده است، هنوز غفلت وجودم را فرا گرفته هنوز ارتباط وصل نشده. خدایا گناهان برتنم سنگینی می کند و تنم سنگین شده، خدایا قلبم کدر شده پس قلبم را صیقل کن، خدایا قلبم را از سیاهی پاک کن. ✨خدایا❗️ ماه رجب بگذشت و من از خود نگذشتم!!!! پس تو از ما بگذر؛ ✨خدایا❗️ موها و محاسنم سفید شد عمری را پشت سرگذاشتم. بدنم ضعیف شد؛ چشمانم ضعیف شد؛ توان جسمانیم کم شد؛ ولی بیدار نشدم! غافل بودم غفلت سرپایم را فرا گرفته بود. چه کنم امیدم به مولایم است تنها و تنها امید به تو دارم، ای پروردگار جهانیان! فقط به بخشندگی به مهربانی تو به بزرگی تو فکر می کنم و امیدوار می شوم. "ذبیح مدافعان حرم, شهید محسن حججی" محسن حججی در جریان حملات انتحاری داعش ابتدا از ناحیه کتف مجروح و در ادامه هم در درگیری های مستقیم و با شلیک های ممتد تروریست ها از سمت پهلو هدف قرار گرفته و به شدت زخمی شد. اما با این وجود تا آخرین لحظه مقاومت کرد... عناصر تروریستی داعش با کمک مستقیم نیروهای آمریکایی موفق شدند در منطقه الجمونه صحنه گردانی کنند و در نهایت محسن توسط عناصر تروریستی به اسارت درآمد. داعش به سرعت محسن را به مناطق اشغالی در استان الانبار عراق انتقال دادند و ساعاتی بعد با بریدن سر و مثله کردن این رزمنده دلیر، او را به شهادت رساندند... به نقل از "مشرق"  بی‌سر مدافع حرم حزب الله لبنان👇 حسن عزالدین: سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ شهید عزالدین را گفت که بغض گلوی خود و حاضرین در مراسم را گرفت... ایشان گفتند: شهید هجده ساله‌ای که در آبان سال 92 به اسارت تروریست‌های تکفیری داعش در می‌آید و تروریست‌ها پس از اسارت دقیقاً مانند شهید حججی سر از تنش جدا می‌کنند و او را به شهادت می‌رسانند و پس از 5 سال پیکرش را حزب الله برمی گرداند.... ذوالفقار عزالدین از اهالی منطقه صور لبنان و متولد یازدهم اردیبهشت ماه سال 1374 بود که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه سوریه توسط اصابت مین مجروح شد و به اسارت تکفیری‌‏ها درآمد و تروریست ها او را به شهادت می‌رسانند. تروریست‌های تکفیری قبل از به شهادت رساندن ذوالفقار چندین سؤال از او می‌پرسند و پس از آن, ذوالفقار را مانند سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع), سر از تنش جدا کرده و او را به شهادت می‌رساندند... عزالدین خواب را برای مادرش تعریف می کند, وبه مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم... اما مادر اجازه تعریف خواب را نمی‌دهد... اما خودش برای دوستانش این گونه تعریف کرده بود... ذوالفقار قبل از  شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده می‌شود.او بیدار می‌شود و مجدداً به خواب می‌رود که این بار امام حسین(علیه السلام) را در خواب می بیند که ایشان به ذوالفقار می‌فرماید: "عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت..." چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش امام حسین(ع)..‌. 🌷ماجرای شهادت اولین شهید فاطمیون که توسط داعشی‌ها سربریده شد... او یک جوان افغانستانی ساکن مشهد بود. یک جوان ورزشکار و نائب‌ قهرمان وزن 55 کیلوگرم پرورش اندام استان خراسان رضوی بود. حدودً 19 سال داشت و در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل بود. رضا در نبرد با تکفیری‌ها نمونه نداشت، بسیاری از دشمنان را به جهنم فرستاده بود. بی سیم چی بود و فرکانس را طوری تنظیم کرده بود که می شنیدم آنچه بین او و داعشی ها اتفاق می افتاد... آنها گفتند به مقدسات شیعه باید توهین کنی... اما او زخمی و اسیر, شجاعانه مقاومت کرد و با ذکر یا علی و امیرالمومنین (ع) با شجاعت به شهادت رسید... پیکرش را برادران همرزمش بعد از مدتها آوردند... اما هنوز سرش در سوریه است و نمی داند کجاست... خواهر شهید به مادرش بی تابش گفت, "خیال کن مادر ام وهب هستی... ما سری را که برای خدا دادیم, دیگر پس نمی گیریم..."
حججی میگفت: یه وقتایی دل کندن از یه سری چیزای خوب باعث میشه🍃 چیزای بهتری بدست بیاریم.. برای رسیدن به مهدی زهرا (عج) باید دل بکنیم . لینک کانال خودمون👇👇👇 🌷لبیک یامهدی🌷 eitaa.com/mwyfga و اشتراک با ادمین اصلی کانال👇👇 https://eitaa.com/Hdhffbc
‹🍂🔗› - شھـادت‌واقعاهنراست و شھید هنرمند واقعۍ ..🌱💚'' - - 🖤⃟🔗¦↫🍂 " 🖤⃟🔗¦↫🍁 " - eitaa.com/mwyfga
برای آرمان....🙂 15 ثانیه به نقطه‌ی قرمز روی تصویر بدون اینکه چشمتون جای دیگرو ببینه نگاه کنید :)))) بعد به سقف نگاه کنید و تند تند پلک بزنید 🙂 اگه نشد بدون اشتباه رفتی ! دوباره نگاه کن و سعی کن فقط تصویر رو ببینی و روی نقطه قرمز تمرکز کنی :) خیلی قشگنه🙂
یکی از مدافعان حرم به حاج قاسم گفته بود: جنگ سوریه تموم شد و ما نشدیم!💔 و جوابِ حاج قاسم 🍃
❤️‍🔥 این وصیت‌نامه را بیست‌ بار بخوانید! ▶️ رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان‌ گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام.» 📝 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی: 🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بنده‌ی حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم: 🔸سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند‌. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟ 🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی‌کرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه! 🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همه‌ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم. 🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. 🔸فهمیدم در این مدت که فکر می‌کردم عاشق تو هستم اشتباه می‌کرده‌ام، این تو بودی که عاشق من بوده‌ای و من را می‌کشانده‌ای! 🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می‌آمدم. ولیکن وقتی توجه می‌کنم می‌بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده‌ام ولی باز مستقیم آمده‌ام؛ حال می‌فهمم که این تو بوده‌ای که به دنبال بنده‌ات بوده‌ای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلکه یک شب او را ببینی. 🔸حالا می‌فهمم که تو عاشق صادق بنده‌ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر. 🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌کردم و شب خلوت را از دست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می‌کردم که با پای خود آمده‌ام 🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه‌ی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می‌کردم. 🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من ل‍ئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم... 🔻امّا چیست؟ 🔸آن هنگام که رزمنده‌ای مجاهد، بسوی دشمن حق می‌رود و ملائک به تماشای رزم او می‌نشینند و شیطان ناله بر می‌آورد و پای به فرار می‌گذارد و ناگهان غنچه‌ای می‌شکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام می‌توانیم داد؟ 🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید می‌تواند شهادت را درک کند. 🔸 کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصل‌شان نیز نمی‌توانید درکشان کنید. شهید را شهید درک می‌کند. اگر شهید باشید شهید را می‌شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمی‌کند که نمی‌کند. 🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه می‌خورند، و از این در عجبند و حیرت می‌کنند که چرا به فکر خود نیستید! 🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده‌اید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...