دورش به طواف صد مَلک دارد او
حیدر مددی به سینه حک دارد او
وقتیکه زمین و آسمان نامش هست
دیگر چه نیازی به فدک دارد او
#حسین_جعفری
#عضوکانال
#یا_فاطمه_س
میخواست بهار با تو پهلو بزند
در گسترهی چشم تو سوسو بزند
فهمید چه زود پیش آن خیر کثیر
باید به زمین اُفتد و زانو بزند
#صدیقه_محمدجانی
#عضوکانال
#یا_فاطمه_س
مادر سادات، پناهم بده
بر حرمِ گُمشده راهم بده
ای که توئی شافعِ روز جزا
روز قیامت نظری کن به ما
ناب ترین واژه ی سبز غزل
عاشق و محتاج توام از ازل
فاطمه ای جلوه ی ذات خدا
دُختِ نبی همسر مولا ی ما
بر همگان شافع محشر تویی
جوششِ سرچشمه ی کوثر توئی
( ای حرمت قبله ی حاجات ما)
گوش بفرما به مناجات ما
چشم علی از غمِ پهلوی تو
یکسره گریان شده از روی تو
از غم تو داغِ علی تازه شد
بندِ دلش پاره ز شیرازه شد
رفتی و دنیای علی تیره شد
یکسره شبهای علی تیره شد
بی تو علی بی کس و تنها شده
سینه اش از غصه چو دریا شده
بانوی آیینه در آغاز عشق
در تو نهاده خدا راز عشق
باغ نبی ، گلشنِ حیدر توئی
نور خدا در صفِ محشر تویی
اُمِّ ابیهای پدر بوده ای
مَحرمِ شبهای پدر بوده ای
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
#یا_فاطمه_س
ای دختر نبیِّ خدا ، فاطمه سلام
ای همسر ولیِّ خدا ، فاطمه سلام
آتش گرفته سینه ی من با نوای تو
مادر دلم گرفته دوباره برای تو
بر روضه های پُر غم تو گریه می کنم
بر ناله ها و ماتم تو گریه می کنم
مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند
آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند
مقتل نوشته است لگدها به در زدند
بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند
مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند
بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند
مقتل نوشته دست علی را که بسته اند
با تازیانه بازویتان را شکسته اند
مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین
شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین
مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی
دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی
مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای
بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای
مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای
در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#عضوکانال
#یا_فاطمه_س
نادیده گرفت، حُرمتِ باران را
در بند کشید، غیرتِ طوفان را
آن سنگدلی که باغ را آتش زد
هم پنجره را شکست، هم گلدان را
#میثم_مومنی_نژاد
#یا_فاطمه_س