- من نمیدونم چطور قراره موفق باشم؛چیزی که میدونم اینه که به هیچ وجه قرار نیست بازنده باشم!
@music_mag
#کافه_نادری
در دنیا جای کافی برای همه هست،
پس بجای اینکه جای کسی را بگیری سعی کن جای خودت را پیدا کنی.
@naderi_cafe | چارلی چاپلین
میخواهم اقلاً یک نفر باشد که من با او از همه چیز
همانطور حرف بزنم که با خودم حرف میزنم.
#داستایوفسکی
@music_mag
#کافه_نادری
هیچگاه...
نگران حرفهای مردم نباش
همین که وقتشان را میگذارند
تا پشت سرت حرف بزنند
یعنی شخص مهمی هستی
@naderi_cafe | عکس نوشت
#ماهور
به شادیِ عمیقی نیاز داریم؛
- یک صبح سرد زمستانی از خواب بیدار شویم، پشت پنجره سفید باشد، همانموقع یکی فریاد بزند، آخ جون مدرسهها تعطیله، بریم برفبازی!
- دو هفته مانده به عید مدارس را تعطیل کنند، پیک شادی به دست و خوشحال، دست هم را بگیریم و به خانه برگردیم.
- یک عصر خنک پاییز، کل تکالیف فردامان را مرتب و درست نوشتهباشیم، برویم دنبال بچهی همسایه که "من مشقهام را نوشتم، بریم بازی؟"
- یکی از بچههای کلاس با ذوق خبر بیاورد که معلم گفته درس نمیدم، امروز بهجای ریاضی، ورزش دارید.
- اواخر شهریور باشد، بابا با یک پلاستیک پر از دفتر و کتاب و جلد و لوازمالتحریر و کیف از راه برسد و بوی تازگی پاککن و کتابها بپیچد توی اتاق.
- گرسنه و خسته از مدرسه برگردیم خانه، در را باز کنیم و ببینیم مامان سفره را تازه پهن کرده و بوی خوشِ قرمهسبزی، بزاقمان را تحریک کند به ترشح.
- تولدت باشد، شمعها روی کیکی که مامان برایت پخته چشمک بزنند، چشمانت را ببندی و قبل از فوت کردنشان، کلی آرزوهای خوب کنی.
- تمام مدرسه صف کشیدهاند توی حیاط، همه جا تزئین شده، مدیر مدرسه میکروفن را به دست گرفته تا اسامی شاگردهای اول تا سوم را اعلام کند، تو با ذوق، قند توی دلت آب کنی و حواست به جوایز کادوپیچ شده باشد و فکر کنی کدامشان برای توست و توی آن چه میتواند باشد!
- تابستان، خانهی مادربزرگ، همهی اهل فامیل جمع و فضا برای خواب کم باشد، رختخواب بچهها را توی ایوان پهن کنند، شب با کلی داستان و حرف و خندهی دسته جمعی بخوابی و در گرگ و میش صبح و با نسیم آرام و هیاهوی گنجشکها در حالی که پتو از روت کنار افتاده و سردت شده بیدار شوی.
- بروی روی پشت بام، مامان چند سینی لواشک درست کردهباشد، یکیش را برداری و دور از چشم همه، پشت یکی از دیوارها، همهاش را تنهایی بخوری.
- قلکت را بشکنی و با پولش عروسک یا توپ یا دوچرخهای که دوست داشتی را بخری، بگذاریش جلوت و هی نگاش کنی.
- مدرسهها تعطیل شده، با لباسی که خلاف قانون مدرسه بوده بروی کارنامهات را بگیری و در نهایت شادی و شعف، تا خانه را لیلی کنان و با ذوقِ تعطیلات تابستانه بدوی.
- توی کلاس، کلافه و خسته وسط نیمکت، روبروی معلمِ در حال تدریس نشستهای، از پنجره مامانت را ببینی که دارد با مدیر مدرسه حرف میزند، بعد از چند دقیقه درب کلاس باز شود و بگویند "فلانی وسایلت را جمع کن، مادرت آمده دنبالت" و بفهمی اجازهات را برای یک مسافرت چند روزه گرفته...
دلمان یک شادیِ معمولی، حقیقی، اما عمیق میخواهد.
@Mahoor_Channel
#هیوا
دارم فکر میکنم یه روزی تو یه سال نه چندان دور، میشینیم به تماشای این روزا و شبایی که مثل برق و باد گذشت.به روزایی که قضاوت کردیم دروغ گفتیم تهمت زدیم دل شکوندیم حتی به شب هایی که بخشیدیم محبت کردیم شکستیم موندیم رسیدیم و دوباره بلند شدیم.دارم فکر میکنم یه روز میشینیم زیر همون آسمون،کنار همین زندگی،به تماشای روزا و شبایی که هرلحظه ش ارزش شکستن و دلخوری هارو نداشت.هر روزش تاب تحمل اونهمه بی مهری و اضطراب و نداشت. دارم فکر میکنم یه روز به داشته هایی که قدر ندونستیم و به راحتی از دستش دادیم غبطه میخوریم...
@hiva_channel
بهار تویی،
وقتی که با گلهای روی دامنت میآیی
و عطر بهار نارنج همه جا را بر میدارد...
خانه پر از عشق میشود و من شکوفه میزنم بر تن تنهایی خود...
#محمد_خسرو_آبادی
@music_mag
گاهی فقط به این خاطر که تونستی
زیر این همه فشار دوام بیاری
باید به خودت افتخار کنی…
@music_mag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کافه_نادری
دلتنگی پیراهن نیست،
که عوضش کنی
و حالت خوب شود؛
دلتنگی گاهی
پوستِ تنِ آدمی ست...
@naderi_cafe | ویدیو نوشت
#ماهور
پروردگارا!
تو را شکر برای تمام درهایی که زدم و به صلاحم نبود و باز نشد،
تو را شکر برای تمام راههایی که رفتم و به صلاحم نبود و نرسیدم،
تو را شکر برای آدمهایی که مناسبِ من نبودند و از دست دادم،
تو را شکر برای هرچیزی که خواستم، بی آنکه بدانم در آن برای من شری هست و نیافتم...
بخواه برای من مسیرها و آدمها و مقصدهایی سراسر خیر... بخواه برای من که مسیرهایی را نروم که ناگزیر شوم با قلبی شکسته و جانی زخمخورده از آنها بازگردم.
بخواه برای من که بااشتیاق بروم و با اشتیاق برسم و تا همیشه شکرگزار تو باشم...
@Mahoor_Channel
#کافه_نادری
آدم ها آنقدر زود عوض می شوند
که تو فرصت نمی کنی
به ساعتت نگاه کنی و
ببینی چند دقیقه بین دوستی ها و
دشمنی ها فاصله افتاده است...
@naderi_cafe | زویا پیرزاد