eitaa logo
مرکز مردمی نفس سبزوار
336 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
887 ویدیو
6 فایل
👶ناجی فرزندان سقط👶 طبق آمار😔روزانه حداقل 10 جنین در شهر سبزوار س.ق.ط عمدی می شوند😭 در صورت مواجهه با مشاوران،تماس بگیرید🙏. 09389803541 09045158764 09153714155 ادمین👇 @darininurse @drghazanfari @salarimanesh شماره کارت 6037997950482761
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... بازی👶👧🧒👦 🔺بازیش چیا می‌خواد؟ 🎯 مهره یا هر شیء رنگی 🎯 لیوان یکبار مصرف 🎯 مقوای رنگی یه هم‌بازی خوب مثل🙋‍♀خواهر، مثل 🙋‍♂ برادر 👀تقویت هوش دیداری 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👧 https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تفنگ داستانی براساس واقیعت بارداری دوران عقد نشانه سلامت باروری مادر است، هیچ مشکل شرعی و قانونی ندارد. در گروه ها باز نشر کنید شاید نجات یک فرشته بیگناه به دستان شما باشد لینک کانال👇👇 ☘مرکز مردمی نفس سبزوارhttps://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️قتل است. قتل است . قتل است😔‼️ ✔️ بارداری دوران عقد، هیچ مشکل شرعی و قانونی ندارد. به خاطر یک رسم و باور غلط و به خاطر طعنه چند نادان، مبادا طناب دار به گردن یک جنین بی گناه بیاندازیم. او حق حیات دارد و گناه قاتل نابخشودنی است...!! به خاطر یک رسم غلط؛ مرتکب جنایت نابخشودنی و قتل نفس نشویم... عمری عذاب وجدان در انتظارتان است. نشردهنده پیام باشید شاید نجات یه انسان به دستان شما باشد. لینک پیوستن به کانال👇👇 ☘مرکز مردمی نفس سبزوار☘ Https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👼👼👼👼✨✨✨✨☘☘☘ 💫💞 قسمت 23
مخفی قسمت بیست و سوم... پیشنهاد خانم رفعتی باعث شد به مادر شدن فکر کنم. به بغل کردن بچه و به نوازش کردن اون. یه کسی که میتونه منو درک کنه و تنهایی مو پر کنه🥺 یه کسی که حمایتم کنه. مخصوصا اینکه بچه پسر بود. یه پشتوانه که هیچوقت نداشتم.🙁 به خواهرم گفتم که زوج کرمانی طی همین روزا میان. گفت حتما منو خبر کنی که بیام تنها نباشی. حواست جمع باشه که بدونی میخوای چی بگی! به اشرف نگفتم اینا چه پیشنهادی دادن. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂 آقای رفعتی چپ و راست برام پیام میفرستاد. احساس خوبی نداشتم. چرا اینقدر خودمونی شده بود. عکس منو چرا لازم داشت؟ از آدمایی که اینجوری برخورد میکنن اصلا خوشم نمیاد.😒 آدرس گرفتند که چطوری بیان باید چندتا اتوبوس عوض می کردند. از همون طرز اومدن شون مشخص بود بندگان خدا اوضاع مالی خوبی ندارند🤔 چرا من فکر کردم باید وضع شون خوب باشه؟🙄 نزدیکای ظهر بود که رسیدند. خانم رفعتی یه خانم سیه چرده که مشخصه زیاد تو آفتاب میره و مشخص بود از اون خانمهای مطیع و حرف گوش کنه.😕 آقای رفعتی هم در ظاهر آدم زحمتکش و محترمی میومد. انسانهای صاف و ساده ای به نظر می رسیدند. من رو که دیدند در همون ابتدا پیشنهاد ازدواج رو دادند.😒 🌱🌱🌱🌱🌱 اشرف که انگار منتظر چنین پیشنهادی بود، بلافاصله عکس العمل نشون داد و از پیشنهاد استقبال کرد.👰🏼 من اما هیچ حرفی نزدم. در شرایطی نبودم که بتونم صحبتی کنم. باخودم گفتم در ظاهر به همه میگیم اومدن خواستگاری! بعدم یه ازدواج سوری!🤵🏽👰🏼 من بعنوان خانم این آقا یه مدت میرم کرمان. یا ایشون چندوقت اینجا میمونند. بعد از به دنیا اومدن بچه، من بچه رو میدم بهشون.👶 اگر تمایل داشتم که بعنوان همسر ایشون ادامه میدم و گرنه یه مبلغی ازشون میگیرم و برمی گردم سرخونه و زندگیم! 🌾🌾🌾🌾🌾🌾 خیلی عجیب بود. به سرعت باهم توافق کردیم و من مدارک خودم رو دادم به خانواده رفعتی! آقای رفعتی گفتند توی شهر خودشون آشنا دارند و کار محضر رو برای ازدواج موقت انجام میدن. مدت ازدواج موقت ماهم شده بود ۶ماه. یعنی حدوداً تا دوماه بعد به دنیا اومدن بچه.👶 خانواده رفعتی قرار شد معادل مبلغی که من هرماه درآمدم بوده به من پرداخت کنن. و داخل توافق ماهم بعنوان مهریه نوشته بشه. همه چیز در ظاهر خیلی خوب بود و به سرعت تموم شد.😞 خانواده رفعتی اینقدر خوشحال و خرسند بودند که در پوست خودشون نمی گنجیدند. مخصوصا آقای رفعتی انگار اومده بود خواستگاری، و رفتارش مثل جوانهای تازه ازدواج بود.🤵🏽🙄 گرچه یه جورایی خواستگاری به حساب میومد. ولی تعجب می کردم که این رفتار و خوشحالی رو در حضور همسرش انجام می داد.😕 اصرار خواهرم برای موندن شون پیش ما بی فایده بود. گفتند باید بریم شهرخودمون و شرایط رو مهیا کنیم. برای پذیرایی از عروس خانوم و بچه شون. طفلیا مشخص بود سالها منتظر بچه بودند. خانم رفعتی می گفت. به هر دری زدیم بسته بود و نشد بچه دار بشیم😔 فقط یکبار همسرم حاضر شده بیاد برای بررسی علت نازایی مون. و وقتی متوجه شده علت نازایی خودش نیست دیگه نه حاضره هزینه کنه و نه حاضره پیگیری کنه😔 خانم رفعتی خودش به تنهایی چندین و چندبار رفته برای پیگیری درمان ولی بی فایده بوده و نتونستند بچه دار بشن☹. هم ذوق داشتند برای مهیای شرایط و هم به خاطر کار کشاورزی که داشتند نمیتونستند خیلی از زمین و کار فاصله بگیرند. اینطور که من متوجه شدم خودشون هم روی زمین کار می کردند و کارگر هم داشتند و باید به اونها نظارت می کردند. به هرحال خیلی زود رفتند و من موندم یک عالمه فکر و خیال و سوال بی جواب🤔 🏵🏵🏵🏵🏵🏵 هنوز برام قابل قبول نبود که چرا خانم رفعتی حاضر شده چنین کاری بکنه؟ آیا کاسه ای زیر نیم کاسه بود؟ اصلا کار من درست بود که خودم رو بسپرم دست اینا؟ چرا بی مهابا مدارکم رو دادم بردند.😨 🍁🍁🍁🍁🍁 فکر و خیال امونم رو بریده بود😥 رفتم خونه اشرف و خواستم کمی از استرسم کم کنم.... این داستان ادامه دارد.... 🏵مرکز مردمی نفس سبزوار🏵 https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر صلی الله علیه و آله: «تَنَاکَحُوا تَنَاسَلُوا تَکْثُرُوا فَإِنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَوْ بِالسِّقْط.» «ازدواج و تولید نسل کنید و زیاد شوید که من در روز قیامت به شما مباهات می کنم؛ حتی به طفلی که سقط شده باشد.» پ.ن. البته این فرمایش پیامبر منظور سقط خودبه خودی هست. نه خدای نکرده سقط های عمدی و ....😨 🔅•✾•••┈┈•🔅•✾ 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
مادر شدن ساده نیست... مادر شدن یعنی خدا افتخار تربیت یکی از بنده هاشو بهت عطا کرده🌸 🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈• 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
در خاطرات زندگی امام خمینی (ره) نقل میکنند که ایشان به یکی از خانم های خانوادش فرموده بودند که فلانی حاضری با من یه معامله ای کنی ؟ حاضری من ثواب تمام عبادت های عمرم رو بهت بدم و تو ثواب بچه داری و یک شب بیدار بودن و نگه داشتن فرزندت رو به من بدی ؟؟؟ 🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈• 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوشته بود ازم میپرسیدن: "نگران نبودی وقتی بزرگ شن با هم دیگه کنار نیان" 🥺 🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈• 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
🔴 مادر هایی که به خاطر یک تصمیم غلط دیگر لبخند کودکی را نمی‌بینند. •┈┈••••✾•🔅•✾•••┈┈• 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
آخرین انتخاب نیست. •┈┈••••✾•🔅 •✾•••┈┈• 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
🔶مرکز نیکوکاری نفس یک مرکز مردمی خودگردان است. 🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈• 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
•┈┈••••✾•🔅 •✾•••┈┈• 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بگزارید بیائیم🌸🌸ایران را بسازیم •┈┈••••✾•🔅 •✾•••┈┈• 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👼👼👼👼✨✨✨✨☘☘☘ 💫💞 قسمت 24
مخفی قسمت بیست و چهارم.... اشرف نظرش این بود که باید اعتماد کنیم. دلیلی نداره که این خانواده قرار باشه زیر حرفشون بزنن. ولی من نمیتونستم اعتماد کنم. من مدارکم رو بهشون داده بودم بدون اینکه یه دست خطی چیزی ازشون گرفته باشم. من به امید اینکه بچه رو به اینا بدم این مدت رو تحمل کنم و بعدا اونا بخوان زیرش بزنن. بگن این خانم که مجبوره بچه رو به ما بده و نمیخواد نگهداره! پس دست من خالی بمونه و بمونم زیر بار قرض و .... همون شب خواهرم رو مجبور کردم بهشون پیام بده و بگه باید یه پیش پرداخت بدین. چرا مدارک رو بدون برگه بردین؟ خانم رفعتی تعجب کرد! گفت چی شده که شما نسبت به ما بی اعتماد شدین؟ گفتم چرا باید ما به شما اعتماد داشته باشیم؟ مگه ما شمارو میشناسیم؟ من اشتباه کردم مدارک رو به شما دادم. شما اول باید اعتماد من رو جلب می کردین و بعد من قبول می کردم که با برنامه شما راه بیام. خانم رفعتی گفت: آخه اینجوری که نمیشه ماهم از کجا مطمئن باشیم که شما زیرش نمیزنی و بچه رو به چندنفر قول نمیدی؟ ما روی چه حسابی باید به تو پول بدیم؟ اون شب من تا صبح خوابم نبرد. اشتباه بزرگی کردم و به این راحتی نباید اعتماد می کردم. درسته در ظاهر آدمهای سالمی به نظر می رسیدند ولی مشخص بود اوضاع مالی خوبی ندارند. چطور قراره هزینه های من رو متقبل بشن؟ صبح روز بعد با پیامهای پشت سر هم آقای رفعتی مواجه شدم. پیامهایی سرشار از محبت و عشق😳 تردیدم بیشتر شد و تمایلم به اینکه بعنوان همسر دوم مدتی به محل زندگی اونا برم کلا از بین رفت. با خانم رفعتی تماس گرفتم و گفتم متوجه رفتارها و پیامهای همسر شما نمیشم. من قبلا هم خدمت شما گفتم ارتباط من با شما جنبه صوری داره و من تا زمانی که باردار هستم به لحاظ شرعی نمیتونم همسرِ همسر شما بشم. لطفا این رو برای همسرتون توضیح بدین. خانم رفعتی از من عذرخواهی کرد و گفت واقعا متاسفم! منم از این رفتارهای همسرم ناراحتم ولی چه می شود کرد؟ همسر من فکر میکنه شما امکان داره منصرف بشی و نمیخواد این اتفاق بیفته. میخواد همزمان هم صاحب فرزند بشه و هم همسر که بتونه بچه و بچه های بعدی رو هم بیاره!😒 هنوز نمیتونستم بپذیرم که خانم رفعتی چرا اینقدر راحت داره با قضیه کنار میاد🤔 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 نظر خواهرم این بود که خانم رفعتی مجبوره و چاره ای نداره🙁 مگه مرضیه به خاطر زندگیش دور خانواده اش رو خط نکشیده؟ مگه من و شما به خاطر آزار و اذیت مادر و ناپدری مجبور نشدیم جدا زندگی کنیم؟ حتما این بنده خدا هم بی کس و کاره و نمیتونه از همسرش جدا بشه! شایدم همسرش رو دوست داره و میخواد اونو به آرزوش برسونه🤔 🍂🍂🍂🍂🍂 هم من با خانم رفعتی تماس داشتم و هم اشرف. خواهرم به خاطر دلسوزی که داشت دوست داشت هرطور شده وصلت بین من و این خانواده شکل بگیره. و من ته دلم از اول راضی نبود و بعد با این برخورد ها و رفتارها دچار تردید بیشتر و بیشتر شدم. به خواهرم اشرف که بدون هماهنگی بامن در تماس با اونا بود گفتم خواهش میکنم از طرف من قولی نده🙁 شما که بیشتر با اونا در تماس هستی بهشون بگو اگر قرار هست بین ما قراردادی بسته بشه، حتما باید نصف قراردادی که بعنوان مهریه قرار هست به من پرداخت کنند، همین الان بدهند😕 اشرف از حرف من تعجب کرد ولی من حدس میزدم که این خانواده بیشتر از آنچه که قول دادند، دارند ظاهر سازی می کنند و از شرایط من که مجبور به انتخابم سو استفاده می کنند. خانم رفعتی هم گیج شده بود. تماس گرفت و گفت تکلیف ما رو روشن کن😒 شاکی بود و می گفت خودت میگی نه ! ولی خواهرت به هرقیمتی شده میخواد وصلت سر بگیره. ما چیکار کنیم؟ میدونستم که خواهرم دلسوز منه ولی الان داشت کار رو خراب می کرد. آقای رفعتی حاضرنبود هیچ مبلغی پرداخت کنه و از طرفی اصرار به ادامه تعهد من به قراداد داشت☹ قرادادی که بین ما شفاهی بسته شده بود. من اون روزها که شاید تا یک هفته هم طول کشید خیلی عذاب کشیدم. مشکل اصلی در اصل عدم اعتمادی بود که بین ما بود. ولی بعدها فهمیدم یعنی خود خانم رفعتی اقرار کرد که دلیل بهم خوردن این قرارداد پشیمان شدن خانم رفعتی بود. درسته در ظاهر خیلی تمایل نشون میداد که وصلت بین من و همسرش شکل بگیره ولی در دلش و در رفتارش تلاش می کرد که همسرش رو از اینکار منصرف کنه. روز آخری که من اعلام کردم که مدارکم رو برگردونند و من قطعا به استان کرمان نخواهم رفت، خانم رفعتی هیچگونه عکس العملی نشون نداد. انگار خوشحاله🤔 اشرف کمی ناراحت شد ولی وقتی متوجه انصراف خانم رفعتی شد اونم مجاب شد که این شرایط برای من مناسب نیست. حرف آخر این خانواده این بود؛ که من، بدون هیچ گونه درخواستی، و چون مجبورم، غربت رو به جون بخرم و وارد خانواده اونا بشم و بعدم براشون چندین بچه بیارم.😖 این داستان ادامه دارد.... 👶مرکز مردمی نفس سبزوار👶 https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضور کارشناس هواشناسی آمریکایی با بچه‌ی بسته به پشتش در برنامه تلویزیونی خودشون 😳😅vs تبلیغ و ترویج سگ فرزندی برای ما😔 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا