#زندگی مخفی
قسمت بیست و پنجم ...
دیگه تکونهای بچه رو متوجه میشدم.😭
هرچقدر هم میخواستم خودم رو به بی تفاوتی بزنم، بازم نمی شد.
شاید یکی از دلایل اینکه یک ذره به پیشنهاد خانواده رفعتی فکر کردم، نگهداشتن بچه بود.
در ظاهر خیلی پیشنهاد خوبی می اومد.
مخصوصا اینکه من از شهرمون میرفتم و تا یکسال هم آفتابی نمیشدم😕 بعدش کی یادش بود که بچه من ۸ما هه ست یا یک ساله؟🤔
اگر میشد که بشه خیلی خوب می شد، ولی قسمت نشد.
همه چیز دست به دست هم داد تا دایره بی اعتمادی بین ما وسیع و وسیع تر بشه😒
و نشه که باهم توافق کنیم.
دوباره برگشتم به روال قبل، به آینده مبهم و تاریکی که پیش رو داشتم.
از مرکز نفس یکی دوبار تماس گرفتند و شرایطم رو پرسیدند.
به برو بچه های نفس گفته بودم که با یک خانواده آشنا شدم و قراره بچه رو بهشون بدم و شاید هم ازدواج کنم💍
پیگیر بودند که چی شده ؟
و من بهشون اطلاع دادم که قرار مون بهم خورده🙁
نگران شرایط روحی روانی من بودند و گفتند میتونن مشاوره رایگان روانشناس و مامای با تجربه برام بذارند و اگر نیاز مالی دارم برای سونوگرافی معرفی نامه بدهند برای تخفیف💰
باوجود اینکه خیلی نیاز داشتم هم مالی و هم مشاوره روانشناسی، ولی ترجیح دادم که کمتر با بقیه مراوده داشته باشم تا کسی متوجه شرایط من نشه.
خانم فعال نفس متوجه شد که چرا از دریافت کمک امتناع می کنم؟ برای همین به من اطمینان داد که بطور محرمانه و خیلی پنهانی کمک می کنند و از این بابت خیالم راحت باشه🙄
با وجود صرفه جویی هایی که داشتم باز هم اندوخته ای برای من نمونده بود و شرایط مالی من به سمت نامطلوبی پیش میرفت😒
شرایط اشرف هم خیلی بهتر از من نبود.
هزینه نگهداری و مراقبت از پدر و مادر اصغر زیاد بود و از طرفی وقت کمتری برای بافتن قالی پیدا می کرد و از اون نظر هم درآمدشون کمتر شده بود.
پیش خواهرم راضیه هم کمتر میرفتم.
بهش گفته بودم قرار هست آقای شایان کارگاه و مغازه اش رو وسعت بده و من قراره نمایندگی اون رو در یکی از شهرهای مجاور بگیرم.
گرچه شهر کوچیک بود و راضیه از طریق مشتری های آرایشگاه خیلی زود متوجه تناقض گویی ها میشد ولی سه چهار ماه دیگه بیشتر نمونده بود و تا چشم به هم میزدم وقت. زایمانم میشد😒
💮💮💮💮💮💮
یک روز که نشسته بودم و نخ های قالی اشرف رو دوک می کردم یه شماره ناشناس زنگ زد.
جوابش ندادم.
دوباره و سه باره و ...
دست بردار نبود🤔
یعنی کی بود؟
چیکار داشت؟
وقتی از تماس گرفتن ناامید شد پیامک داد.
من خانم صبوری هستم از مشهد مزاحم تون میشم😳
خب!
صبوری؟؟؟🤔
صبوری کیه؟
بابت فرزندتون که باردار هستین!😨😨
واااای این باز از کجا شماره منو گیر آورده؟؟؟
از کجا میدونه من باردارم؟سلام
داشتم از ترس سکته می کردم😥
و از طرفی از کنجکاوی هم داشتم می مردم😶
بالاجبار جواب تماسش رو دادم😣
بلافاصله بعد از برقراری تماس گفت:
_ببخشین من اسم و فامیل شما رو نمیدونم ولی میدونم که باردار هستین و کسی هم از اطرافیان تون اطلاعی نداره!۴
مطمئن باشین که من این راز رو جایی فاش نمیکنم🙏🙏
+شماره منو کی بهتون داده؟
کی شمارو راهنمایی کرده؟
_چه اهمیتی داره خانومی؟
من نه میدونم شما اسم و فامیلتون چیه و نه میدونم کدوم شهر هستین؟
ولی میدونم که یه بچه دارین که نمیخواینش!
من ۱۴ سال نازا بودم و برای یه بچه میلیونها تومن خرج کردم.
بعد ۱۴ سال با کلی دوندگی و اذیت ، خدا دوتا بچه بهم داده🥰
خدارو هزاران هزار بار شکر می کنم و بابتش هرروز سجده شکر بجا میارم.🙇♀
الان برای داداشم و خانومش تماس گرفتم😊
اونا هم چندین ساله پیگیر هستند و الان بعد ده سال پیگیری و هزینه ، پزشکان گفتند هیچ کاری از ما ساخته نیست و آب پاکی رو ریختن رو دستشون😞
اگر شما خانومی کنی و بچه تون رو به برادر و خانم برادر من بدین خییلی خوب میشه🤗
خانم برادر من معلمه و خیلی خانم خوب و با شخصیتیه! قول میدم بچه شمارو خوشبخت کنه😊
بهش گفتم از خدامه که بچه مو بدم به یک خانواده که حداقل از خودم بهتر باشن!
ولی من فعلا تحت فشار هستم اگر میشه مبلغی رو پیش پرداخت بدین به من!
پس انداز کمی داشتم که تموم شده بود و مخارج درمانی و سایر هزینه ها هم بالا بود.💰.
خانم صبوری بعد از صحبت با من خیلی امیدوار شده بود و گفت هنوز به برادر و خانم برادرش چیزی نگفته!🙄
میگفت میخواستم از سمت شما مطمئن بشم و بعد اونا رو سورپرایز کنم🤗
دو روز بعد تماس گرفت و گفت خانم برادر و برادرش خیلی هم خوشحال شدند که یه مورد برای فرزند خواندگی پیدا شده و گفتند هرچقدر پول لازم باشه حاضرند بدن🥰
فقط یه مشکل این وسط بود....
این داستان ادامه دارد....
💮مرکز مردمی نفس سبزوار💮
https://eitaa.com/nafas110530
رسول خاتم صلی الله علیه و آله: «مَا یَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ یَتَّخِذَ أَهْلًا لَعَلَّ اللَّهَ یَرْزُقُهُ نَسَمَهً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه.»
«چه چیزی مؤمن را از داشتن خانواده مانع می شود؟ شاید خدا به او فرزندی دهد که زمین را با [گفتن] لااله الاالله سنگین سازد.»
وسائل الشیعه، ج20، ص14.
#اگه_به_دنیا_بیاد
🔅•✾•••┈┈•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔴بی گناه به جرم تلاش برای زندگی کشته میشود.
🔺۹۵% از سقط ها بدون مجوز پزشکی انجام میشود .
🔺این یک کشتار جمعی است ‼️
#زندگی_حق_اوست
•┈┈••••✾•🔅•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
🔴 آمارهایی که بوی مرگ می دهند.
🔰 آمار کمی برگرفته از آمار مرکز نفس مشهد که تاکنون بیش از ۱۰۰۰ انصراف از سقط داشته است 👆
#زندگی_حق_اوست
#آمار
•┈┈••••✾•🔅
•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
هدایت شده از مرکز مردمی نفس سبزوار
41.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆شما هم درصد طلایی دارید⁉️
👆ارزش یکبار دیدن رو داره😍
#انفاق_مهدوی
♦️ امام صادق علیه السلام میفرمایند :
«هر کسی یک درهم در راه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خرج کند، آن یک درهم فضیلتش بالاتر از دو میلیون درهم در کار خیر دیگری است ».
حتما خیلیاتون اول هر ماه که حقوقتون رو میگیرید این درصد طلایی رو به نام امام عصرتون کنار میذارید، چه خوبه که این درصد رو تقسیم کنید و درصدیش رو اختصاص بدین به نفس، و ناجی جان یک انسان بی گناه باشیم. 🥰🌾.شماره کارت مرکز نفس با کلیک کپی میشه☺️
6037997950482761اگه هم نمیدونید که داستان این درصد طلایی از چه قراره ویدیو بالا رو از دست ندین🙏 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ☘مرکز مردمی نفس سبزوار ☘ https://eitaa.com/nafas110530 ✨
24.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بررسی عوارض روانپزشکی #سقط جنین
#زندگی_حق_اوست
•┈┈••••✾•🔅
•✾•••┈┈•
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولای جوان من چه زود غروب کردی🖤💔
اگه گرفتاری بگو یا جوادالائمه 🖤🥀
🏴🕊🌷😭
عرض تسلیت محضر سلطان ابوالحسن علی ابن موسی الرضا علیه السلام
و محضر حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف و شیعیان مولا
🖤مرکز مردمی نفس سبزوار 🖤👇
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/nafas110530