eitaa logo
نمایشگاه انجمن باغ گردو
78 دنبال‌کننده
396 عکس
53 ویدیو
29 فایل
اطلاع رسانی ها * نمونه کارها * موفقیت درختان باغ * نکته هایی برای نویسندگی
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۰ مهر ۱۳۹۹
شربت شهادت شربت را بین رزمندگان پخش می‌کرد. دست روی شانه‌اش گذاشتم:«خبریه دلاور؟ نوربالا می‌زنی؟» خندید چشمکی زد و دور شد. دست بردار نبودم:«ینی می‌شه این شربت شهادتت باشه از دستت خلاص شیم؟» جوابش را نشنیدم شربت را سرکشیدم و گوشه‌ای از سنگر کز کردم. عبدالمحمد ۱۶سالش بود، از آن بچه‌های پر شر و شور و بازیگوش. چشمم به چهره تپل و قدکوتاه عبدالمحمد بود که آتش دشمن شروع شد. با بچه‌ها مشغول جابه‌جا کردن مهمات شدیم. عبدالمحمد که دستش را روی رگ گردنش گذاشته بود نشست کنارم! محمدرضا* آمد بالای سرش! دستش را کنار زد، رو به من گفت:«سریع باید بره عقب» عبدالمحمد اما زیر بار نمی‌رفت می‌گفت :«چیزیم نیس یه دستمال بدید بذارم روش خونش بند میاد» زیر شاهرگش اندازه نقطه کوچکی سوراخ شده بود، خون آرام شره می‌کرد. با کمک سید راضی‌اش کردیم و سوار آمبولانس شدیم. سرش را محکم روی زانویم گذاشته بودم که با تکان آمبولانس آسیب نبیند. یک دفعه دست روی سینه‌اش گذاشت سرش را به زحمت بالا آورد و گفت:«السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)» و به برادر شهیدش* پیوست. *شهید محمدرضا ابوالپورمفرد *شهید عبدالعلی ترابی نمونه‌ای از کار اعضای بزرگسال نویسی باغ گردو👆
۳۰ مهر ۱۳۹۹
✴️بین اندیشه ی حاکم بر داستان(درونمایه) با تصویرسازی از زمان و مکان وقوع ماجراها، ارتباط منطقی وجود دارد. مثلا در داستانهای تخیلی، زمان با سرعت خیلی زیاد یا خیلی کم جریان دارد. در داستان کوتاه، باید برش کوچکی از زمان در نظر گرفته شود. ✅موقعیت مکانی با نوع شخصیت داستانی همخوان باشد. ✴️خواننده از طریق عملکرد شخصیت ها با آنها آشنا شود و نویسنده معرفی زودهنگام نکند. ✴️علاوه بر اینکه سرگرم کننده است، حاوی اطلاعات تاریخی،فرهنگی،علمی...باشد. ✴️جزئیات غیر مرتبط بیان نمیشود و نصیحت مستقیم صورت نمیگیرد. ✴️صدای داستان به تعداد شخصیتهای داستان شنیده شود. ✴️از ظرفیت زبانهای گوناگون و گویش های مختلف برای ادای یک مطلب بهره برداری میشود. ✴️با همسو شدن فکر و شیوه ی بیان، از احساس و اندیشه،همزمان استفاده شود. ✴️ روند داستان از تجربه های شخصی در امان باشد. ✴️نگاهی تازه به زندگی ارائه شود. ✴️داستان مانند یک موجود زنده نوار قلب دارد. مکث کردن روی صحنه های داستان موجب ممتد شدن نوارقلب داستان میشود.پس از حاشیه رفتن بیجا و ذکر مطالب غیر مرتبط و توضیحات اضافی خودداری شود. 📚نمایشگاه انجمن باغ گردو https://eitaa.com/joinchat/2529034310C9799aa0ad2
۳۰ مهر ۱۳۹۹
🌅تصویر، در ادبیات داستانی، یک واقعه‌ی جزیی و در عین حال مستقل از ماجرای کلی و اصلی‌ست که به زیبایی و تاثیربخشی خاص، در خدمت موضوع، محتوا و هدف داستان درمی‌آید و به دلیل ویژگی‌هایش در ذهن مخاطب نقش می‌بندد و ماندگار می‌شود. ✳️تصویر، ماجرایی‌ست بسیار کوتاه و کم‌حجم(نسبت به اصل داستان) که به لطافت، زیبایی و ظرافت، در ذهن مخاطب، شکل می‌گیرد و ماندگار می‌شود. ✳️تصویر، حلقه‌یی از زنجیر داستان است که ضمن پیوستگی به حلقه‌های دوسو و در خدمت استحکام زنجیر بودن، دارای استقلال نسبی و درونی‌ست و ویژگی آن، جذابیت، ظرافت و یگانگی آن است. ✳️تصویر، یک بخش یا قطعه یا پاره گفت یا حتی یک جمله از داستان است که به شکلی نو، منحصر، دلنشین و موثر تجسم یافته باشد و توصیف شده باشد، آن‌گونه که در خدمت کل داستان باشد و جایی خاص را در ذهن مخاطب در اختیار بگیرد. تصویر، صورت بستن و شکل ذهنی_عینی پذیرفتن زیبا، مطبوع، زنده و در یادماندنی یک مفهوم است در خدمت مفهوم کلی اثر. 📚نمایشگاه انجمن باغ گردو https://eitaa.com/joinchat/2529034310C9799aa0ad2
۳۰ مهر ۱۳۹۹
پنبه داره بغل بغل پارچه داره قطار قطار پنبه ی لای پارچه رو کوک میزنه هزار هزار روی لحاف گل گلی مخمل اعلا میندازه کوچیک بزرگ از همه رنگ لحاف داره تو مغازه اون که برای کرسیا لحاف خوشگل میدوزه دوخت و دوزش حرف نداره اون آقای لحاف دوزه ندبه محمدی چندجرعه شعر از سروده‌های بانو ندبه محمدی از شاعران خوب باغ گردو بنوشیم☺️
۳۰ مهر ۱۳۹۹
۱ آبان ۱۳۹۹
شبکه‌ی ارتباطات تکرارپذیر اجزای یک داستان را بافتِ آن داستان می‌نامند. 🔶بافت، در حد درهم تنیدگی عناصر، سازه‌ها و اجزاء یک داستان است، به گونه‌ای که یک شکل ایجاد کند. 🔷بافت، نوع ارتباط عناصر و سازه‌ها در کنار هم و در ارتباط با هم است_آن‌گونه که هسته‌ها(یا واحدها)یی پدید آید که در طول داستان یا در طول قسمت‌هایی از داستان، به دلایل قابل قبول، تکرار شود. 🔶بافت، با در نظر گرفتن موضوع و ماجرا و فضای داستان، ایجاد یک هسته‌ی خاص است و تکرار آن هسته به طوری که هماهنگی بین ماجرا و عناصر و سازه‌ها، کاملا محسوس و ملموس شود. 🔷بافت، مجموعه‌ی واحدهای هم‌شکل تشکیل دهنده‌ی یک کل است_به گونه‌یی که آن کل، به طور محسوس، از نظامی متناسب با موضوع، ماجرا و فضا برخوردار باشد. 🔶بافت، نتیجه‌ای محسوس حضور تناسب‌های منطقی و مقبول میان عناصر اساسی و سازه‌های داستان است. 📚نمایشگاه انجمن باغ گردو https://eitaa.com/joinchat/2529034310C9799aa0ad2
۱ آبان ۱۳۹۹
+از دستت ناراحتم محمد _از کدوم دستم؟ +از دست راستت _اره مامانی کارای خوبی نمیکنه
۲ آبان ۱۳۹۹
آرمینه‌آرمین: معیار همان نوشتن مثل کتاب است. سه مدل نوشتن داریم. ۱-معیار که برای داستان کودک، متن بزرگسال در رمان و ...بکار می‌رود. کتاب را آورد. در این نوع نوشتن حریم کلمه حفظ می‌شود. ۲-محاوره. زبانی برای نوشتن است که همه‌ی ایران بفهمند و با ان صحبت کنند. کتاب رو بده. در این نوع نوشتن حریم کلمه حفظ می‌شود. در دیالوگها برای سن نوجوان به بالا می‌توانید استفاده کنید. ۳-شکسته نویسی مختص دیالوگ بزرگسال. حریم کلمه حفظ نمی‌شود. و لهجه‌ی کاراکتر در آن گنجانده می‌شود. کتابو رد کن بیاد. یره.
۲ آبان ۱۳۹۹
1️⃣شخصیت ؛ اشخاص ساخته شده ای که در داستان حضور می یابند که گاه در عالم واقع مشابه دارند. 2️⃣ حادثه اولیه ؛ یا محرک ، نخستین حادثه مهم داستان است که علت اولیه و اصلی تمام حوادث بعدی است. 3️⃣ خواسته شخصیت ؛ بسته به ویژگی های حادثه ، انگیزشی در شخصیت نسبت به حادثه بوجود می آید و شخصیت را به کنش وا میدارد. 4️⃣ مانع یا موانع ؛ که بر سر دستیابی او به خواسته اش رخ می دهند. 5️⃣ کشمکش ؛ تقابل میان شخصیت ها یا نیروهای مختلف داستان است که بنیاد حوادث را پی می ریزد. (مثلا تلاش شخصیت برای برطرف کردن موانع) 6️⃣ نقطه اوج ؛ نقطه ای که قهرمان با جدی ترین چالش خود مواجه می شود ، این چالش اجتناب ناپذیر است و برای مخاطب غافلگیرکننده است. ✅ 7️⃣ راه حل (گره گشایی) : راه حلی که منجر به حل مشکلات و رفع مانع می گردد. 8️⃣ مانع ساده نهایی ؛ پس از اوج ، کشمکش داستان به نتیجه نهایی خود میرسد . ممکن است در این مسیر، یک تعلیق نهایی ، مخاطب را درباره ی پایان داستان به تردید بیاندازد و سپس خیلی زود حل شود . ✅ 9️⃣ پایان ؛ دیدن نتیجه کشمکش ها ✅شماره ی ۶و۸ اختیاری می باشد
۲ آبان ۱۳۹۹
داستانک ها می توانند عصاره ی رمان باشند و هم منشا ایده های نو و هم براش هایی تاثیر گذار از یک رمان باغبان حسین مجاهد
۲ آبان ۱۳۹۹
🔰 منظور ما از تقطیع هجایی ، جداسازی هجاهای کوتاه ، بلند و کشیده است. برای این کار هجاها را مشخص کرده و علامت هر هجا را اعم از کوتاه و بلند زیر آن می گذاریم. هر هجا از صامت و مصوت تشکیل شده است. صامت حرف بدون حرکت مانند ن، ر، م و… است. مصوت نیز حرکتی است که به صامت می‌دهیم و خود به دو نوع کوتاه و بلند تقسیم می‌شود. مصوت‌های کوتاه همان فتحه، کسره و ضمه (ــَـ و ــِـ و ــُـ) هستند. مصوت‌های بلند نیز به صورت «آ»، «ای» و «او» تلفظ می‌شوند. الف) مهمترین وزنها : 1) فاعلاتن — U — — 2) فاعلن — U — 3) مفاعيلن U — — — 4) فعولن U — — 5) مستفعلن — — U — 6) مفعولن — — — 7) فعلاتن U U — — 8) فعلن U U — 9) مفاعلن U — U — 10) مفتعلن — U U — 11) فع لن — — ( = فاعل ) برای مثال، اجزای واژه «معنا» به صورت زیر است: معنا = صامت م + مصوت کوتاه ــَـ + صامت ع + صامت ن + مصوت بلند آ. هجای کوتاه (U) صامت + مصوت کوتاه (مثل نِ، اُ) هجای بلند (—) صامت + مصوت کوتاه + صامت (مثل سَر) صامت + مصوت بلند (مثل پا) هجای کشیده (—U) صامت + مصوت کوتاه + صامت + صامت (مثل گُفت) صامت + مصوت بلند + صامت (مثل خار) صامت + مصوت بلند + صامت + صامت (مثل خواست) نکته ۱: به شکل ظاهری کلمات کاری نداریم و آنچه مهم است تلفظ آن‌هاست. مثلاً اگر خوانش شعر ایجاب می‌کرد «امید» را با تشدید بخوانیم، آن را به صورت «اُم‌مید» تلفظ و هجابندی می‌کنیم. یا کلمه «خواب» به شکل «خاب» تلفظ می‌شود. نکته ۲: کلماتی مانند «آب»، یک همزه در ابتدا دارند و به صورت ئاب (مثل خار) به زبان آورده می‌شوند. در هنگام تقطیع هجایی به این نکته توجه داشته باشید. نکته ۳: کلماتی مانند بیابان و خیال را به صورت «بِ یا بان» و «خِ یال» هجابندی می‌کنیم. نکته ۴: پایان کلمات مختوم به «ه» ممکن است ملفوظ یا غیرملفوظ باشد و در هجابندی باید به آن دقت کنیم. مثلاً «ه» در «خانه» غیرملفوظ بوده و تلفظ آن «خانِ» است. ✓همیشه، وقتی حرف «ن» ساکن است و بعد از مصوت‌های بلند (آ، او، ای) می‌آید، آن را در تقطیع در نظر نمی‌گیریم. علتش هم این است که بودن و نبودنش تأثیری در وزن شعر ندارد. از سلسله آموزش‌های شعر توسط استاد اسماعیل علیخانی که روزهای دوشنبه در باغ گردو برگزار میشود.
۲ آبان ۱۳۹۹