خطبه صدوبیستوهفتم #نهج_البلاغه(خطبه 127 - خطبه بازهم به خوارج)
(قبل از جنگ نهروان در سال 37 هجرى در ردّ اعتقادات خوارج ايراد كرد، خوارج عقيده داشتند: كسى كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد)
1️⃣ افشاء گمراهى خوارج:
پس اگر چنين مىپنداريد كه من خطا كرده و گمراه شدم، پس چرا همه امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به گمراهى من گمراه مىدانيد و خطاى مرا به حساب آنان مىگذاريد و آنان را براى خطاى من كافر مىشماريد؟ شمشيرها را بر گردن نهاده، كوركورانه فرود مىآوريد و گناهكار و بىگناه را بههم مخلوطكرده همه را يكى مىپنداريد درحالىكه شما مىدانيد، همانا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زناكارى را كه همسر داشت سنگسار كرد، سپس بر او نمازگزارد، و ميراثش را به خانوادهاش سپرد، و قاتل را كشت و ميراث او را به خانوادهاش بازگرداند، دست دزد را بريد و زناكارى را كه همسر نداشت تازيانه زد، و سهم آنان را از غنائم مىداد تا با زنان مسلمان ازدواج كنند.
پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنها را براى گناهانشان كيفر مىداد، و حدود الهى را بر آنان جارى مىساخت، امّا سهم اسلامى آنها را ازبيننمىبرد، و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمىساخت. (پس با انجام گناهان كبيره كافر نشدند).
شما (خوارج)، بدترين مردم و آلت دست شيطان، و عامل گمراهى اينوآن مىباشيد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوبیستوهفتم #نهج_البلاغه(خطبه 127 - خطبه بازهم به خوارج)
(قبل از جنگ نهروان در سال 37 هجرى در ردّ اعتقادات خوارج ايراد كرد، خوارج عقيده داشتند: كسى كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد)
2️⃣ پرهيز از افراط و تفريط نسبت به امام على عليه السّلام:
بهزودى دوگروه نسبتبهمن هلاك مىگردند:
دوستى كه افراط كند و بهغيرحق كشاندهشود، و
دشمنى كه در كينهتوزى با من زيادهروى كرده بهراه باطل درآيد.
💕 بهترينمردم نسبتبهمن گروه ميانهرو هستند. از آنها جدا نشويد، همواره با بزرگترين جمعيّتها باشيد كه دست خدا با جماعت است.
از پراكندگى بپرهيزيد، كه انسان تنها بهره شيطان است آنگونه كه گوسفند تنها طعمه گرگ خواهدبود، ❗️آگاهباشيد هركس كه مردم را به اينشعار «تفرقهوجدايى» دعوتكند او را بكشيد هرچند كه زير عمامه من باشد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوبیستوهفتم #نهج_البلاغه(خطبه 127 - خطبه بازهم به خوارج)
(قبل از جنگ نهروان در سال 37 هجرى در ردّ اعتقادات خوارج ايراد كرد، خوارج عقيده داشتند: كسى كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد)
3️⃣ علل پذيرش «حكميّت»:
اگر به آن دو نفر (ابو موسى و عمرو عاص) رأى به داورى دادهشد، تنها براى اين بود كه آنچه را قرآن زندهكرد زندهسازند، و آنچه را قرآن مرده خواند، بميرانند، 🌷زنده كردن قرآن اين است كه دست وحدت بههم دهند و به آن عمل نمايند، و ميراندن، ازبينبردن پراكندگى و جدايى است، پس اگر قرآن ما را بهسوى آنان بكشاند آنان را پيروى مىكنيم، و اگر آنان را بهسوى ما سوقداد بايد اطاعت كنند.
پدر مباد شما را، من شرّى بهراه نيانداخته، و شما را نسبت به سرنوشت شما نفريفته، و چيزى را برشما مشتبه نساختهام، همانا رأى مردم شما براين قرارگرفت كه دو نفر را براى داورى انتخاب كنند، ما هم از آنها پيمانگرفتيم كه از قرآن تجاوزنكنند، امّا افسوس كه آنها عقل خويش را ازدستدادند، حق را ترككردند درحالىكه آن را بهخوبى مىديدند، چون ستمگرى با هواپرستى آنها سازگار بود با ستم همراهشدند، ما پيشاز داورى ظالمانهاشان با آنها شرطكرديم كه بهعدالت داورىكنند و برأساس حق حكم نمايند، امّا به آن پاىبند نماندند.
@nahgolbalagh
امام علی(ع) هنگام فرستادن مالک اشتر به سوی مردم مصر، که سرزمینی با فرهنگ کهن چندهزار ساله بود، به وی سفارش میکند:
سنتها و آیینهای نیکی را که بخش وسیعی از مردم آن سرزمین انجامش داده (در دل مردم آن سرزمین جا گرفته) و موجب برقراری الفت و دوستی میان آنان بوده؛ و موجب اصلاح رفتاری جامعه میشود را از بین مبر. و روش جدیدی را ایجاد مکن که به آیینهاى نیک کهن آسیبی وارد کند که در این صورت، آنانی که آن آیین نیک را ایجاد کرده بودند، دارای اجر و پاداش بوده و گناه از بین بردن آن آیینها بر گردن تو خواهد بود!».[2]
روشن است که منظور امام علی(ع) در این سفارش، آیین و سنتهای اسلامی نیست؛ زیرا همانگونه که گفته شد مردم مصر قبل از اسلام دارای فرهنگ و تمدن دیرین بودند و دین اسلام و سنتهای این دین سابقه چندانی در آن سرزمین نداشت تا مورد تأکید و سفارش امام علی(ع) به مالک اشتر باشد.
[2]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 431، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. «وَ لَا تَنْقُضْ سُنَّةً صَالِحَةً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ اجْتَمَعَتْ بِهَا الْأُلْفَةُ وَ صَلَحَتْ عَلَیْهَا الرَّعِیَّةُ وَ لَا تُحْدِثَنَّ سُنَّةً تَضُرُّ بِشَیْءٍ مِنْ مَاضِی تِلْکَ السُّنَنِ فَیَکُونَ الْأَجْرُ لِمَنْ سَنَّهَا وَ الْوِزْرُ عَلَیْکَ بِمَا نَقَضْتَ مِنْهَا».
📚اسلامکوئستنت
#شب_يلدا
@nahgolbalagh
خطبه صدوبیستوهشتم #نهج_البلاغه(خطبه 128 - خطبه از پيشامدها و فتنههاى بصره خبر مىدهد)
1️⃣ پيشگويى امام عليه السّلام نسبت به حوادث مهم شهر بصره:
اى أحنف، گويا من او را مىبينم كه با لشكرى بدونغبار و سروصدا، و بدون حركات لگامها، و شيهه اسبان، بهراهافتاده، زمين را زير قدمهاى خود چون گام شتر مرغان درمىنوردند.
پس واى بر كوچههاى آباد و خانههاى زينتشده بصره كه بالهايى چونان بال كركسان و ناودانهايى چون خرطومهاى پيلان دارد واى بر اهل بصره كه بر كشتگان آنان نمىگريند، و از گمشدگانشان كسى جستجو نمىكند.
من دنيا را بهرو، بر زمين كوبيده و چهرهاش را بهخاك ماليدم، و پيشاز آنچه ارزش دارد، بهايش ندادهام، و با ديدهاى كه سزاوار است به آن نگريستهام.
@nahgolbalagh
خطبه صدوبیستوهشتم #نهج_البلاغه(خطبه 128 - خطبه از پيشامدها و فتنههاى بصره خبر مىدهد)
2️⃣ جایگاه علم غيب:
(يكى از اصحاب گفت: اى امير مؤمنان تو را علم غيب دادند. امام عليه السّلام خنديد و به آنمرد كه از طايفه بنىكلب بود فرمود):
❗️اى برادر كلبى ايناخبارى كه اطّلاعمىدهم علم غيب نيست، علمى است كه از دارنده علم غيب (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) آموختهام، همانا علم غيب علم قيامت است، و آنچه خدا در گفته خود آورده كه: «علم قيامت در نزد خداست، خدا باران را نازل كرده و آنچه در شكم مادران است مىداند، و كسى نمىداند كه فردا چه خواهد كرد و در كدام سرزمين خواهد مرد».
پس خداوند سبحان، از آنچه در رحم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقى آگاه است، و از آن كسى كه آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران عليهم السّلام است، از همه اينها آگاهى دارد. اين است آن علم غيبى (ذاتى) كه غير از خدا كسى نمىداند.
جز اينها، علومى است كه خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اكتسابى) و او به من آموخته است، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى من دعا كرد كه خدا ايندسته از علوم و اخبار را در سينهام جاى دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پر گردد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوبیستونهم #نهج_البلاغه(خطبه 129 - خطبه درباره پيمانهها و ترازوها)
1️⃣ وصف جامعه مسخشده مسلمين:
❗️بندگان خدا شما و آنچه از ايندنيا آرزومنديد، مهمانانى هستيد كه مدّتى معيّن براى شما قراردادهشده، بدهكارانى هستيد كه مهلت كوتاهى در پرداخت آن داريد، و اعمال شما همگى حفظمىشود، چهبسيارند تلاشگرانى كه به جايى نرسيدند، و زحمتكشانى كه زيانديدند.
در روزگارى هستيد كه خوبى به آن پشتكرده و مىگذرد، و بدى بدان روىآورده، پيشمىتازد، و طمع شيطان در هلاكت مردم بيشتر مىگردد. هماكنون روزگارى است كه ساز و برگ شيطان تقويتشده، نيرنگ و فريبش همگانى، و بهدستآوردن شكار براى او آسان است.
به هرسو مىخواهى نگاهكن آيا جز فقيرى مىبينى كه با فقر دستوپنجه نرممىكند يا ثروتمندى كه نعمت خدا را كفرانكرده و با بخلورزيدن در اداء حقوق الهى، ثروت فراوانى گردآوردهاست يا سركشى كه گوش او از شنيدن پندواندرزها كر است؟
@nahgolbalagh
خطبه صدوبیستونهم #نهج_البلاغه(خطبه 129 - خطبه درباره پيمانهها و ترازوها)
2️⃣ عبرت گفتن از دنيا:
❓كجايند خوبان و صالحان شما، كجايند آزاد مردان و سخاوتمندان شما، كجايند پرهيزكاران در كسبوكار، كجايند پاكيزگان در راه و رسم مسلمانى؟ آيا جزاين است كه همگى رختبستند و رفتند و از اينجهان پست و گذران و تيرهكننده عيش و شادمانى گذشتند مگرنه ايناست كه شما وارث آنها بر جاى آنان تكيهزديد، و درميان چيزهاى بىارزش قرارداريد كه لبهاى انسان بهنكوهش آن مىجنبد تا قدر آنها را كوچكشمرده و براى هميشه يادشان فراموش گردد.
پس در اين نگرانى ها بايد گفت: «انا لله و انا اليه راجعون».
فساد آشكار شد، نهكسى باقىمانده كه كار زشت را دگرگونكند، و نهكسى كه از نافرمانى و معصيت بازدارد. شما با چنينوضعى مىخواهيد در خانه قدس الهى و جوار رحمت پروردگارى قرارگيريد و عزيزترين دوستانش باشيد ❗️هرگز خدا را نسبت بهبهشت جاويدانش نمىتوان فريفت، و جز با عبادت، رضايت او را نمىتوان به دست آورد.
نفرين بر آنان كه امر به معروف مىكنند و خود ترك مىنمايند، و نهى از منكر دارند و خود مرتكب آن مىشوند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیام #نهج_البلاغه(خطبه 130 - خطبه به ابوذر(رحمه الله) هنگامىكه او را به ربذه تبعيدكردند)
❗️اى ابو ذر، تو براى خدا خشمگين شدى، پس، اميد در كسى بند كه براى او خشمگين شدهاى. اينان به خاطر دنياشان از تو ترسيدهاند و تو به خاطر دينت از آنان ترسيدهاى.
اينك، آنچه را كه به خاطر آن از تو ترسيدهاند به ايشان واگذار و آنچه را كه به سبب آن از ايشان ترسيدهاى برگير و رو به گريز نه. اينان چقدر نيازمند چيزى هستند كه تو آنها را از آن منعمىكردى و تو چه بىنيازى از آنچه تو را از آن منع كردهاند.
☺️فردا خواهى دانست كه چهكسى سودبرده و چهكسى فراوان رشكمىبرد. اگر درهاى آسمان و زمين را بهروى بندهاى از بندگان خدا بربندند و آن بنده خداترس باشد، خداوند برايش راهى خواهدگشود. پس، جز حق تو را مونسى نباشد و چيزى جز باطل تو را بهوحشت نيفكند. اگر دنيايشان را مىپذيرفتى، تو را دوستمىگرفتند و اگر از دنيا چيزى برمىگرفتى تو را درامان مىداشتند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیویکم #نهج_البلاغه(خطبه 131 - خطبه در فلسفه قبول حكومت و توصيف امام حق)
1️⃣ علل نكوهش كوفيان:
❗️اى مردم رنگارنگ، و دلهاى پريشانوپراكنده، كه بدنهايشان حاضر و عقلهايشان از آنها غايبودور است. من شما را بهسوى حق مىكشانم، امّا چونان بزغالههائى كه از غرّش شير فراركنند مىگريزيد. هيهات! كه با شما بتوانم تاريكى را از چهره عدالت بزدايم، و كجىهایى را كه در حق راهيافته راستنمايم.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیویکم #نهج_البلاغه(خطبه 131 - خطبه در فلسفه قبول حكومت و توصيف امام حق)
فلسفه حكومت اسلامى:
خدايا تو مىدانى كه جنگ و درگيرى ما براى بهدستآوردن قدرت و حكومت و دنيا و ثروت نبود، بلكه مىخواستيم نشانههاى حق و دين تو را به جايگاه خويش بازگردانيم، و در سرزمينهاى تو اصلاح را ظاهركنيم، تا بندگان ستمديدهات درأمنوأمان زندگىكنند، و قوانين و مقررّات فراموششده تو بار ديگر اجراءگردد. خدايا من نخستينكسى هستم كه بهتو روىآورد، و دعوت تو را شنيد و اجابتكرد، در نماز، كسى ازمن جز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشىنگرفت.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیویکم #نهج_البلاغه(خطبه 131 - خطبه در فلسفه قبول حكومت و توصيف امام حق)
شرائط رهبر اسلامى:
❗️همانا شما دانستيد كه ⛔️ سزاوارنيست
بخيل بر ناموس و جان و غنيمتها و احكام مسلمين، ولايت و رهبرى يابد، و امامت مسلمين را عهدهدار شود، تا در اموال آنها حريصگردد، و
نادان نيز لياقت رهبرى ندارد تا با نادانى خود مسلمانان را بهگمراهى كشاند، و
ستمكار نيز نمىتواند رهبر مردم باشد، كه با ستم حق مردم را غصب و عطاهاى آنان را قطعكند، و
نه كسى كه در تقسيم بيتالمال عدالت ندارد،
🔻زيرا در اموال و ثروت آنان حيفوميل مىكند و گروهى را بر گروهى مقدّم مىدارد، و
📛 رشوهخوار در قضاوت نمىتواند امام باشد زيرا كه براى داورى با رشوهگرفتن حقوق مردم را پايمال، و حق را به صاحبان آن نمىرساند. و
⭕️ آنكس كه سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را ضايع مىكند لياقت رهبرى ندارد زيرا كه امّت اسلامى را بههلاكت مىكشاند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیودوم #نهج_البلاغه(خطبه 132 - خطبه در پند و اندرز و انديشيدن از مرگ}
1️⃣ ستايش پروردگار:
خدا را ستايش مىكنيم بر آنچه گرفته، و آنچه بخشيده، و بر نعمتهايى كه عطا كرده و آزمايشهايى كه انجامداد. خداوندى كه برهرچيز پنهانى آگاه و در باطن هرچيزى حضوردارد، به آنچه در سينههاست آگاه و بر آنچه ديدهها دزدانه مىنگرد داناست.
و گواهى مىدهم كه خدا يكى است و جز او خدايى نيست و گواهى مىدهم كه حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برگزيده و فرستاده اوست، آن گواهى كه با او درونوبيرون، قلب و زبان، هماهنگ باشد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیودوم #نهج_البلاغه(خطبه 132 - خطبه در پند و اندرز و انديشيدن از مرگ}
2️⃣ ضرورت ياد مرگ:
بهخداسوگند، اينكه مىگويم بازى نيست، جدّى و حقيقت است، دروغنيست، و آنچيزى جز مرگ نيست، كه بانگ دعوتكنندهاش رسا، و بهسرعت همه را ميراند.
پس انبوه زندگان، و طرفداران، تو را فريبندهند، همانا گذشتگان را ديدى كه ثروتها اندوختند و از فقر و بيچارگى وحشتداشتند و با آرزوهاى طولانى فكرمىكردند درامانند، و مرگ را دورمىپنداشتند.
❓ديدى كه چگونه مرگ بر سرشان فرودآمد و آنان را از وطنشان بيرونراند و از خانه أمن كوچشانداد كه بر چوبه تابوت نشستند، و مردم آن را دستبهدست مىكردند و بردوشگرفته و با سرانگشت خويش نگاهمىداشتند.
❓آيا نديديد آنان را كه آرزوهاى دورودراز داشتند، و كاخهاى استوارمىساختند، و مالهاى فراوان مىاندوختند، چگونه خانههايشان گورستان شد و اموال جمعآورىشدهشان تباه و پراكنده و از آن وارثان گرديد و زنان آنها با ديگران ازدواجكردند. نه مىتوانند چيزى به حسنات بيفزايند و نه از گناه توبهكنند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیودوم #نهج_البلاغه(خطبه 132 - خطبه در پند و اندرز و انديشيدن از مرگ}
3️⃣ تقوا و روش برخورد با دنيا:
كسى كه جامه تقوا بر قلبش بپوشاند، كارهاى نيكوى او آشكارشود، و در كارش پيروزگردد. پس در بهدستآوردن بهرههاى تقوا فرصت غنيمتشماريد، و براى رسيدن بهبهشت جاويدان رفتارى متناسب با آن انجامدهيد، زيرا دنيا براى زندگى هميشگى شما آفريدهنشده، گذرگاهى است تا در آن زاد و توشه آخرت برداريد.
پس با شتاب، آماده كوچكردن باشيد و مركبهاى راهوار براى حركت مهيّا داريد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا)
1️⃣ عظمت پروردگار:
دنيا و آخرت، خدا را فرمانبردار است، و سررشته هردو بهدست او است.
آسمانها و زمينها كليدهاى خويش را به او سپردند، و درختان شاداب و سرسبز، صبحگاهان و شامگاهان در برابر خدا سجده مىكنند، و از شاخههاى درختان نور سرخرنگى شعلهور شده، بهفرمان او ميوههاى رسيده را به انسانها تقديم مىدارند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا)
2️⃣ ويژگى هاى قرآن:
كتاب خدا، قرآن، در ميان شما سخنگويى است كه هيچگاه زبانش از حقگويى كند و خسته، و همواره گوياست، خانهاى است كه ستونهاى آن هرگز فرونمى ريزد، و صاحبعزّتى است كه يارانش هرگز شكستندارند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا)
3️⃣ ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:
خدا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را پساز يكدوران طولانى كه ديگر پيامبران نبودند، فرستاد: زمانىكه ميان طرفداران مذاهب گوناگون نزاع درگرفته و راه اختلاف مىپيمودند. پس او را درپى پيامبران فرستاد و وحى را بافرستادن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ختمفرمود. پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله باتمام مخالفانى كه بهحق پشتكردند، و از آن منحرفگشتند بهمبارزهپرداخت.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا)
4️⃣ روش برخورد با دنيا:
و همانا دنيا نهايت ديدگاه كوردلان است كه آنسوى دنيا را نمىنگرند، امّا انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبوركرده ازپس آن سراى جاويدان آخرت را مىبيند.
پس انسان آگاه بهدنيا دلنمىبندد و انسان كوردل تمام توجّهش دنياست.
بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد و نابينا براى دنيا توشه فراهم مىكند.
@nahgolbalagh