eitaa logo
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌍
11.6هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
463 ویدیو
190 فایل
❈[﷽]❈ اینجا تلاش میکنیم با هم، محبتمون نسبت به امیرالمومنین رو زیاد می کنیم... کانال استاد مهدوی ارفع @mahdavi_arfae پشتیبان: @ANehzat سفارش کتاب: @media_adm کمک به لبنان: @Smahday
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃 💌موضوع: ⃣ ⬅️ ✅ آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست کرده،و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرد،وآن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است. 💠 امیر المومنین سه عامل از عوامل خفت و ذلت در نهج البلاغه را بیان فرمودند. اول⬅️ تفاوت طمع با حرص در این است که طمع کار به آنچه که از مال و قدرت و احترام و شهرت متعلق به دیگران است چشم دوخته است اما حریص دوست دارد مال و مقام بیشتری داشته باشه ، چه در دست دیگران باشه چه نباشد. 💠 شش اثر برای طمع ورزی در نهج البلاغه بیان شده است: ↙️1. خواری و ذلت: 1.1 در حکمت 2 1.2 درحمکت226 که فرمودند: ( طمع کار همواره زبون و خوار است.) 1.3 درانتهای بند 4 خطبه 160 که امیرالمومنین در مورد حضرت عیسی (ع) فرمودند:(آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید.) ↙️ 2. بردگی که بالاترین مصداق خفت و ذلت است: در حکمت 180 میفرمایند: (طمع ورزی بردگی همیشگی است.) ↙️ 3. آفت تفکر و بی اثر کردن عقلانیت :درحکمت 219 میفرمایند :( قربانگاه اندیشه ها زیربرق طمع ورزی ها است.) ↩️ادامه دارد 📝استاد حجة الاسلام مهدوی ارفع ╔🌸🍃═════╗ @nahjolbalagheiha ╚════🍃🌸═╝
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌍
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃#گاهِ_تفڪر 💌موضوع: #حکمت2 #شماره1⃣ ⬅️#گناهان_خوار_کننده ✅ آن كه جان ر
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃 💌موضوع: ✅ آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست کرده،و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرد،وآن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است. 💠شش اثر برای طمع ورزی در نهج البلاغه بیان شده است: ↙️ 4.هلاکت : 4.1 در حکمت 275 می فرمایند: (طمع به هلاكت مى كشاند و نجات نمى دهد، و به آنچه ضمانت كند، وفادار نيست، و بسا نوشنده آبى كه پيش از سيراب شدن گلو گيرش شد، و ارزش آنچه كه بر سر آن رقابت مى كنند، هر چه بيشتر باشد، مصيبت از دست دادنش اندوهبارتر خواهد بود.) 4.2 در بند 14 نامه 31خطاب به فرزند عزیزشان فرمودند: (بپرهيز از آن كه مركب طمع ورزى، تو را به سوى هلاكت به پيش راند، اگر توانستى كه بين تو و خدا هیچ صاحب نعمتى قرار نگيرد، (یعنی امید و طمع به غیر خدا نداشته باشی) چنين باش، زيرا تو، روزى خود را دريافت مى كنى، و سهم خودت را بر مى دارى، و مقدار اندكى كه از طرف خداى سبحان به دست مى آورى، بزرگتر و با ارزش تر ازمال فراوانى است كه از دست بندگان دريافت مى کنی.) ↙️ 5. مقدم کردن دنیا بر آخرت یا به تعبیر قران کریم (فروختن آخرت باقی به دنیای فانی است): در بند 7 خطبه 91 در صفات والای فرشتگان می فرمایند: (طمع ها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند.) ↙️ 6. ایجاد ناامیدی و یاس : در حکمت 108 در حالات قلب می فرمایند:( پس اگر در دل اميدى پديد آيد، طمع آن را از بین خواهد برد.) ↩️ادامه دارد 📝استاد حجة الاسلام مهدوی ارفع ╔🌸🍃═════╗ @nahjolbalagheiha ╚════🍃🌸═╝
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌍
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃#گاهِ_تفڪر 💌موضوع: #حکمت2 #شماره2⃣ #گناهان_خوار_کننده ✅ آن كه جان را
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃 💌موضوع: ✅ آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست کرده،و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرد،وآن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است. 💠 چهار عامل از عوامل طمع ورزی در نهج البلاغه بیان شده است: ↙️1. هوای نفس: در نامه 45 خطاب به عثمان بن حنیف فرماندار بصره مینویسند: (من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته هاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد) ↙️2. احساس حاجت و نیازمندی به مردم: در نامه 53 در سیمای قضات وداوران خطاب به مالک اشتر می نویسند: (پس از انتخاب قاضى، هر چه بيشتر در قضاوت هاى او بينديش، و آنقدر به او ببخش كه نيازهاى او بر طرف گردد، و به مردم نيازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامى دار كه نزديكان تو، به نفوذ در او طمع نكنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در أمان باشد.) ↙️3. سستی دریارس حق که طمع دشمن را بر می انگیزد : در بند 3 خطبه 166 می فرمایند :( اى مردم اگر دست از يارى حق بر نمى داشتيد، و در خوار ساختن باطل سستى نمى كرديد، هيچ گاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودى شما طمع نمى كردند، و هيچ قدرتمندى بر شما پيروز نمى گشت) ↙️4. تکبر و سرکشی : در بند 4 خطبه 192 فرمودند:( افراد سركش شما تسليم شيطان شدند، و طمع ورزى او در شما كارگر افتاد، و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد، و حكومت شيطان بر شما استوار شد، و با لشكر خويش به شما يورش برد، و شما را به ذلّت سقوط كشانيد.) ↩️ادامه دارد 📝استاد حجة الاسلام مهدوی ارفع ╔🌸🍃═════╗ @nahjolbalagheiha ╚════🍃🌸═╝
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌍
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃#گاهِ_تفڪر 💌موضوع: #حکمت2 #شماره3⃣ #گناهان_خوار_کننده ✅ آن كه جان را
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃 💌موضوع: ⃣ ⬅️ ✅ آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست کرده،و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرد،وآن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است. 💠سه راه پیشگیری و درمان طمع ورزی در نهج البلاغ بیان شده است: ↙️1. یاد مرگ :دربند2 خطبه 188 می فرمایند: «مردم شما را به ياد آورى مرگ، سفارش مى كنم، از مرگ كمتر غفلت كنيد، چگونه مرگ را فراموش مى كنيد در حالى كه او شما را فراموش نمى كند و چگونه طمع مى ورزيد در حالى كه مرگ به شما مهلت نمى دهد.» ↙️2. عدالت و مساوات : دربند1 نامه27 به محمد بن ابی بکر می نویسند: «با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش. در نگاه هايت، و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم، به تساوى رفتار كن، تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند، و ناتوان ها از عدالت تو مأيوس نگردند» در نامه46 به مالک اشترمی نویسند: «در نگاه و اشاره چشم، در سلام كردن و اشاره كردن با همگان يكسان باش، تا زورمندان در ستم تو طمع نكنند، و نا توانان از عدالت تو مأيوس نگردند» ↙️3. تقوا : در بند مربوط به سیمای کارگزاران دولتی در نامه 53 می نویسند: «از خاندان هاى پاكيزه و با تقوى، كه در مسلمانى سابقه درخشانى دارند انتخاب كن، زيرا اخلاق آنان گرامى تر، و آبرويشان محفوظتر، و طمع و روزى شان كمتر، و آينده نگرى آنان بيشتر است.» ↩️ادامه دارد 📝استاد حجة الاسلام مهدوی ارفع ╔🌸🍃═════╗ @nahjolbalagheiha ╚════🍃🌸═╝
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌍
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃#گاهِ_تفڪر 💌موضوع: #حکمت2 #شماره4⃣ ⬅️#گناهان_خوار_کننده ✅ آن كه جان ر
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃 💌موضوع: ⃣ ⬅️ ✅ آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست کرده،و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرد،وآن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است. ✍تبیین حکمت2: 💠دوم افشا کردن مشکلات شخصی نزد دیگران: 🔺اگر افشا کردن مشکلات شخصی نزد متخصص برای حل مشکل باشد مثل مراجعه مریض به پزشک یا مراجعه به قاضی اشکالی ندارد.اما مقصود امیرالمومنین مواردی است که انسان مشکلات و گرفتاری های خودش را پیش دیگران بازگو می کند، در حالی که نه آنها میتوانند کاری بکنند نه مسئولیتی دارند. ↩️در خطبه 105 می فرمایند: ( خدا را، مبادا شكايت نزد كسى بريد كه نمى تواند آن را بر طرف سازد، و توان گره گشايى از كارتان ندارد.) واین باعث ذلت و خواری میشود. ↩️در حکمت 427 فرمودند: (كسى كه از نياز خود نزد مؤمنى شكايت كند، گويى به پيشگاه خدا شكايت برده است، و كسى كه از نيازمندى خود نزد كافرى شكوه كند، گويى از خدا شكوه كرده است.) لذا بردن شکایت و مشکلات شخصی نزد مومن هم برای اینکه مومن برای رفع آن دعا بکند و حاجت ما را نزد خدا ببرد اشکال ندارد. ⬅️ مقصود کلی حکمت 2 این است که در مقابل این افشای مشکلات، انسان رازداری را تمرین بکنیم یعنی انسان مشکلات خودش را، که بخشی مالی ،خانوادگی و شخصی است باید بتواند در سینه خودش مدیریت بکند لذا حضرت در حکمت 6 فرمودند:( سينه خردمند صندوق راز اوست....) ⬅️و این رازداری در حکمت 48 به عنوان نشانه صحت اندیشه بیان شده و فرمودند: (پيروزى در دورانديشى، و دور انديشى در به كار گيرى صحيح انديشه، و انديشه صحيح به راز دارى است.) در حکمت 162 فرمودند :( آن كس كه راز خود را پنهان دارد، اختيار آن در دست اوست.) ↩️در بند 10 نامه 31 خطاب به امام مجتبی می نویسند: ( هر گاه خدا را بخوانى، ندايت را مى شنود، و چون با او راز دل گويى راز تو را مى داند، پس حاجت خود را با او بگوى، و آنچه در دل دارى نزد او باز گوى، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح كن، تا غم هاى تو را بر طرف كند و در مشكلات تو را يارى رساند.) 🔺در نتیجه این صبر وبردباری در نگه داشتن اسرار و زبان بستن از افشای اسرار خودش یک فضیلت بسیار بزرگ است مخصوصا برای کسانی که میخواهند یک مسئولیت بزرگ به عهده بگیرند یا مسئولیتی برعهده دارند. ↩️در حکمت 176 می فرمایند : ( بردبارى و تحمّل مشکلات، ابزار رياست است.) که به آن سعه صدر(سینه گشاده) می گویند. نتیجه مراقبت ازاسرارومشکلات شخصی در بند 2 خطبه 99 می فرمایند : ⬅️( پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشى نگيريد، و فريب زينت ها و نعمت ها را نخوريد و مغرور نشويد و از رنج و سختى آن نناليد و ناشكيبا نباشيد، زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان مى پذيرد، و زينت و نعمت هايش نابود مى گردد، و رنج و سختى آن تمام مى شود.) ↩️ادامه دارد 📝استاد حجة الاسلام مهدوی ارفع ╔🌸🍃═════╗ @nahjolbalagheiha ╚════🍃🌸═╝
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌍
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃#گاهِ_تفڪر 💌موضوع: #حکمت2 #شماره6⃣ ⬅️#کناهان_خوار_کننده ✅ آن كه جان ر
🌸🍃🌸✿﷽✿🌸🍃🌸 💌یڪشنبه های علوی 🍃 💌موضوع: ⃣ ⬅️ ✅ آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست کرده،و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرد،وآن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است. ✍تبیین حکمت2: 💠راه های کنترل زبان در نهج البلاغه: ↙️1. فکر کردن به پیامدهای سخن قبل از بیان کردن. ✅1.1 در ادامه بند 2 خطبه 176 می فرمایند:( همانا زبان مؤمن در پس قلب او، و قلب منافق در پس زبان اوست. زيرا مؤمن هر گاه بخواهد سخنى بگويد نخست مى انديشد، اگر نيك بود اظهار مى دارد و چنانچه ناپسند بود پنهانش مى كند، در حالى كه منافق آنچه بر زبانش آمد مى گويد، و نمى داند چه چیز به سود او، و چه حرفى بر ضرر اوست.) ⬅️ یعنی زبان مومن تابع قلبش و پیرو عقل و قلبش است .اما قلب منافق تابع زبانش است .چون مومن قبل از اینکه زبانش به سخن باز شود عقلش عواقب آن سخن را کاملا حلاجی می کند اگر عقل تایید کرد و تشخیص داد که آثار این سخن خیر است زبان آن حرف را آشکار می کند اما اگر عقل تشخیص داد که این سخن عواقب شری دارد آن سخن را دیگر بیان نمی کند و برعکس منافق هر چه به زبان و دهانش می آید را بیان می کند دیگر نمی فهمد وتامل نمیکند که این حرفی را که میزند آیا به سودش است یا به زیانش است. بنابر این تفکر قبل از سخن گفتن راه کنترل زبان است. ✅ 1.2 در حکمت 40 می فرمایند: (زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.) یعنی زبان عاقل پشت سرقلبش است ولی قلب احمق پشت سر زبانش است. ✅ 1.3 درحکمت41 می فرمایند:( قلب احمق در دهان او، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.) یعنی احمق روی زبانش کنترل ندارد اما زبان عاقل در قلبش است و قلب خزانه زبان عاقل است و به زبان به این راحتی ها اجازه باز شدن را نمی دهد. نکته لطیف: در بند 2 خطبه 176 حضرت تعبیر به مومن و منافق کردند اما در حکمت 40 و 41 تعبیر به احمق و عاقل کردند ، چه بسا نتیجه این می شود که منافق احمق است که به نفاق مبتلا شده و مومن عاقل است که به ایمان بار یافته است. 💠2. کم حرف زدن: ↙️2.1 در حکمت 349 می فرمایند: (كسى كه زياد سخن مى گويد زياد هم اشتباه دارد، و هر كس كه بسيار اشتباه كرد، شرم و حياء او اندك است، و آن كه شرم او اندك، پرهيزكارى او نيز اندك خواهد بود، و كسى كه پرهيزكارى او اندك است دلش مرده، و آن كه دلش مرده باشد. در آتش جهنّم سقوط خواهد كرد.) ↩️ادامه دارد 📝استاد حجة الاسلام مهدوی ارفع ╔🌸🍃═════╗ @nahjolbalagheiha ╚════🍃🌸═╝