eitaa logo
کانال علی(ع) راز نهج البلاغه
194 دنبال‌کننده
54 عکس
0 ویدیو
0 فایل
گزیده هایی از کتاب نفیس نهج البلاغه ✍ اميرالمومنين علیه السلام از خودش مي گويد 👌 بدا بحال كسى كه ما را آن طورى كه سزاوار آن هستيم نشناسد و فضل و برترى ما را انكار كند. کانال علی(ع) راز نهج البلاغه را در سروش دنبال کنید @nahjolbalaqhe1
مشاهده در ایتا
دانلود
٢ 🔰امام(علیه السلام) در جمله سوم مى فرماید: ✨کسى که زبانش را بر خود امیر سازد شخصیت او تحقیر مى شود✨ ✍🏻 منظور از امیر شدن زبان آن است که از تحت کنترل عقل و فکر خارج شود و هرچه بر زبانش آمد بگوید. بدیهى است سخنانى که از فکر و عقل و تقوا سرچشمه نمى گیرد در بسیارى از موارد خطرهایى ایجاد مى کند که انسان قادر بر جبران آن نیست و گاه اسباب رنجش افراد آبرومند و سبب ایجاد اختلاف در میان مردم و کینه و دشمنى نسبت به گوینده و دیگران مى شود 🔹در حدیث دیگرى در سلسله همین کلمات قصار مى خوانیم: «مَن کَثُر کَلاَمُه کَثُر خَطَؤُه; کسى که زیاد سخن گوید اشتباهات زیادى خواهد کرد». و این خطاى بسیار باعت تحقیر و بى ارزش شدن او در نظرها مى شود. 👈🏼براى فهم بيشتر از نهج البلاغه كمك ميگيريم؛ حضرت در خطبه ١٧٦ درباره ضرورت كنترل زبان مي فرمايد: 💠 زبان و دل را هماهنگ كنيد. مرد بايد زبانش را حفظ كند، زيرا همانا اين زبان سركش، صاحب خود را به هلاكت مى‏ اندازد. به خدا سوگند، پرهيزكارى را نديده‏ام كه تقوا براى او سودمند باشد مگر آن كه زبان خويش را حفظ كرده بود، و همانا زبان مؤمن در پس قلب او، و قلب منافق از پس زبان اوست. زيرا مؤمن هر گاه بخواهد سخنى گويد، نخست مى ‏انديشد، اگر نيك بود اظهار مى ‏دارد، و چنانچه ناپسند، پنهانش مى‏ كند، در حالى كه منافق آنچه بر زبانش آمد مى‏ گويد، و نمى‏داند چه به سود او، و چه حرفى بر ضرر اوست💠 👈🏼کوتاه سخن این که انسان عاقل باید زبانش را در اختیار عقلش قرار دهد نه این که عقلش را در اختیار زبان که اولى مایه سعادت است و دومى اسباب حقارت. پس بياييم بيش از قبل زبانمان را كنترل كنيم بهترين كار براي شروع ، سكوت و دائم الذكر بودن است. والسلام @nahjolbalaqh ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
٣ اميرالمومنين علیه السلام در اين حكمت به پيامدهاى سه رذيله اخلاقى اشاره كرده است: ✔️ بخل ✔️ ترس ✔️ فقر و مى فرمايد: 💠«بخل ننگ و ترس نقصان است و تهیدستے مرد زیرک را در برهان کند مےسازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است. @nahjolbalaqh ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
٣ 🔰تعريف بخل: ✍🏻 بخل يكى از رذائل اخلاقى است كه انسان را از خرج كردن آنچه در تحت اختيار اوست منع مى كند. 👈🏼از نگاه اهل بيت بدترين مردم خسيسان و تنگ نظران هستند در بحار ج ٧٣ ص٣٠٧ از امام صادق (ع) نقل شده : ✨بهترين شما ، مردمان بخشنده و نظر بلند و بدترين شما ، مردمان خسيس و تنگ نظران هستند✨ ✔️از نظر بذل و بخشش مردم به گونه هاى مختلف هستند 👈🏼 در بحار ج ٦٨ حديثى از رسول خدا آمده كه : افراد چهار دسته اند؛لئيم ،بخيل،سخى،كريم ✔️لئيم به كسى گفته ميشود كه نه براى خود و نه براى ديگران خرج مى كند كه مقابل آن كريم است ✔️بخيل كسى است كه براى خود خرج مي كند واى براي ديگران حاضر نيست بذل و بخشش كند كه مقابل آن سخي است ✔️سخى هم براى خودش خرج مى كند هم به ديگران مى بخشد ✔️كريم از خودش چشم پوشى مى كند و به ديگران مى بخشد وحتي گفته شده نطلبيده به نيازمند مى بخشد. 🔰انواع بخل ١- بخل در معنويات ٢- بخل در ماديات 👈🏼 بخل در معنويات : مانند علم كسى چيزى را كه ميداند در اختيار ديگران قرار نميدهد يا مانند بخل در سلام كردن 👈🏼بخل در ماديات آنرا مى توان به سه قسم تقسيم كرد: ١- بخل در حقوق الهى؛ مانند خمس ، زكات ،نرفتن به حج .... كه بنا به فرمايش اهل بيت قبيح ترين درجه بخل است ٢- بخل در حقوق خلقى مانند نفقه هاي واجب، ديون واجب و ... ٣- بخل در امور با فضيلت مانند احسان و انفاق وصدقات .... 🔰عوامل بخل ١-سوء ظن بخدا كه اصلى ترين و قوى ترين عامل است ٢- خودخواهى ٣-مال دوستى ٤-آرزوهاى بلند 🔰نشانه هاى بخل ١-عذر تراشى ٢-احساس ناراحتى و پشيمانى بعد از انفاق 👈🏼 در عيون الاخبار ج ٢ ص١٢ از حضرت رضا (ع) نقل شده: ✨آدم با سخاوت از طعام مردم مى خورد تا آنان نيز از طعام او بخورند ولى آدم خسيس از غذاى مردم نمى خورد تا آنان هم از غذاى او نخورند✨ 🔰 آثار و پیامدهای بخل ✍🏻از پیامدهای سوء بخل ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد، از جمله این که: 1-حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «البخیل یسمح من عرضه باکثر مما امسک من عرضه، بخیل بیش از آنچه که از متاع دنیا برای خود نگهداری می کند، از عرض و آبروی خود می بخشد» . 📚شرح فارسی غرر الحکم، ج 2، ص 130، 2- بخیل زود دوستانش را از دست می دهد و در زندگی در برابر انبوه مشکلات غریب و تنها می ماند. امیر مؤمنان علی علیه السلام در این رابطه می فرمایند: «لیس لبخیل حبیب، بخیل یار و دوست ندارد! » 📚همان. ج 5، ص 78 3- «بخیل» ، همیشه زحمت می کشد و ثمره کارش را وارثانش می برند، در دنیا برخود سخت می گیرد و در آخرت نیز گرفتاریش به خاطر اندوختن اموال فراوان، زیاداست. 👈🏼حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «البخیل خازن لورثته، بخیل خزانه دار ورثه خویش است (وارثانی که گاه یک درهم از اموال او را برایش انفاق نمی کنند) . 📚همان. ج 1، ص 127 4- «بخیل» زندگی فقیرانه ای دارد، زیرا، هنگامی که «بخل» انسان شدت می یابد، نسبت به خویشتن هم بخیل می شود 👈🏼امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: «عجبت لشقی البخیل یتعجل الفقر الذی منه هرب و یفوته الغنی الذی ایاه طلب فیعیش فی الدنیا عیش الفقراء و یحاسب فی الآخرة حساب الاغنیاء، ازبخیل بدبخت در شگفتم! به سرعت، سوی فقر پیش می رود که از آن می گریزد و غنا وبی نیازی را که می طلبد، از دست می دهد، در دنیا فقیرانه زندگی می کند و در آخرت بایدحساب اغنیاء را بپردازد. » 📚شرح فارسی غرر الحکم، ج 4، ص 346 5- «بخل» موجب بدنامی و سوء شهوت و لعن و نفرین مردم می شود، 👈🏼همان گونه که امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند: «بالبخل تکثر المسبة، به خاطر بخل، بدگویی و دشنام مردم زیاد می شود» 📚شرح فارسی غرر الحکم، ج 3، ص 200 6- «بخل» جامع بسیاری از اخلاق رذیله و صفات نکوهیده است و بسیاری از رذایل اخلاقی از آن نشات می گیرد، مانند سوء ظن، حسد، ترس، جبن، از دست دادن اخلاص نیت و صفای باطن و گرفتاری در چنگال قساوت قلب، 👈🏼حضرت علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «البخل جامع لمساوی العیوب و هو زمام یقاد به الی کل سوء، بخل جامع تمام عیبها و زمامی است که انسان را به هر بدی می کشد. » 📚بحار الانوار، ج 70، ص 307 @nahjolbalaqh ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
٣ ✍🏻 يکی از رذايل اخلاقی جُبن و ترس است. جبن عبارت است از ترسيدن از چيزهائی كه منطقى نيست و نبايد بترسد. 🔹ترس بر دو نوع است : الف- ترس مذموم ب- ترس ممدوح 👈🏼مراد از ترس مذموم اين است که انسان از عواملى بترسد كه در خور ترسيدن نيست، هر خطر موهومى را جدّى بگيرد، و هر دشمن خيالى را مايه وحشت قرار دهد، از همه چيز و به اصطلاح از سايه خودش نيز بترسد، و از ورود در هر كارى به احتمال عدم موفقيّت واهمه داشته باشد، چنين ترسى مايه عقب ماندگى و بدبختى و ناكامى است، مايه شكست و ذلّت و زبونى است. احاديث و رواياتی که در باب مذمت ترس آمده است ، اين نوع ترس را شامل می شود. 👈🏼مراد از ترس ممدوح ،ترس از امورى است كه واقعاً خطرناك است. اين نوع ترس يكى از پديده هاى روحى و طبيعى و از نعمت هاى بزرگ خداست، چرا كه اگر انسان از هيچ چيز خطرناكى نترسد، به زودى زندگى خود را از دست مى دهد، 💢شجاعت به عنوان يك فضيلت حدّ وسطى است در ميان «تهوّر» و «جبن» يعني نقطه مقابل جبن ، شجاعت است و اگر در شجاعت افراط شود همان چيزى است كه از آن تعبير به تهوّر و بى پروايى در مقابل خطر مى كنند، 🔹مانند كسى كه بى خيال و بدون نگاه كردن به اين طرف و آن طرف، از يك خيابان پر رفت و آمد مى گذرد، چنين كسى به يقين در معرض حوادث خطرناك رانندگى قرار دارد. ✔️آنچه اميرالمومنين در حكمت ٣نقص آدمى مي داند جبن يا همان ترس مذموم است در برخی روايات ، مشورت با انسان ترسو، نهی شده واميرمؤمنان على(عليه السلام) دوستان خود را از مشورت با افراد ترسو نهى کرده است، چرا كه ترس آنها از آفات مشورت است در اين خصوص مى فرمايد: «لاَتُشْرِكَن فِى رَأْيِك جَبَانا يُضَعِّفُك عَن الاَْمْر و يُعَظِّم عَلَيْك مَا لَيْس بِعَظِيم» 📚غررالحكم، حديث 10349. يعنی " هرگز با انسان ترسو مشورت نكن چرا كه تو را از كارهاى مهم بازمى دارد، و موضوعات كوچك را در نظر تو بزرگ جلوه مى دهد ." 🔰ريشه هاى جبن ١-ضعف ايمان و سوء ظنّ به خدا يکی از عوامل ترس ، ضعف ايمان و سوء ظن به خداست. زيرا افراد با ايمان داراى توكّل و اميد به لطف خداوند و اعتقاد به وعده هاى او هستند، و چنين كسانى هرگز سست و زبون نخواهند شد. 2- احساس کمبود شخصيت و عقده حقارت کسانی که در اثر تربيت نادرست به کمبود شخصيت و عقده حقارت مبتلا شده اند ، جرئت اعتماد به خود را از دست داده اند. اين نارسائی شخصيتی ممکن است در اثر تربيت زير نظر انسان بداخلاق و تند مزاج که برای کودکان و زيرنظران خود هيچ کونه حق اظهار نظر قائل نيست ٣-جهل و نادانی يکی از عوامل ترس، جهل ونادانی است . انسان از اشخاص و جانداران و موجوداتى كه درست آنها را نمى شناسد مى ترسد، ولى هنگامى كه به قدر كافى آگاهى مى يابد ضعف او زايل مى شود. انسان از تاريکی می ترسد چون آنچه در محيط خود می گذرد آگاهی ندارد 4- عافيت طلبی «عافيت طلبى» يكى ديگر از اسباب ترس است 5- تربيت خانوادگی يکی ديگر از اسباب ترس ، تربيت نادرست خانواده است. والدينی که خود ترسو هستند هم الگوی ترس آفرين برای فرزندانند و هم عملا فرزندان را ترسو ببار می آورند. @nahjolbalaqh ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
٣ ✍🏻 فقر خطرناك ترين بيمارى جامعه است زيرا پيامدهاى سنگينى بدنبال دارد در روايات آمده فقر تا حد كفر خطرناك است چون تمام اعتقادات انسان را تحت الشعاع قرار ميدهد. امير در نهج البلاغه ميفرمايد؛ ✔️فقر مرگ بزرگ است (حكمت ١٦٣) ✔️ فقر نوعى بلاست (حكمت ٣٨٨) 👈🏼تاثيرات منفي فقر غير قابل تصور است از جمله ، فقر آثار بسیار بدی را بر عقل و دین انسان برجا می گذارد 🔹اميرالمومنين خطاب به محمدبن حنفیه می فرمایند: ✨ «فرزندم! از فقر بر تو می ترسم، از آن به خدا پناه ببر! زیرا فقر ؛ 🍃دین انسان را ناقص 🍃و عقل او را مشوش، 🍃و مردم را نسبت به او، و او را نسبت به مردم بدبین می سازد.» (حكمت٣١٩) 👈🏼پيامدهاي فقر خيلي زياد است از جمله : ✔️فقر موجب ناتوانی و غربت: 👈🏼امام در فرازی از حكمت ٣ می فرمایند: ✨«فقر و تهیدستی، مرد زیرک را در برهان، کند و ناتوان می سازد و انسان فقیر در شهر خود نیز غریب و بیگانه است» از اين کلام امام استفاده می شود که : فقر اعتماد به نفس انسان را كم مى كند و قدرت و توان برخوردهای اجتماعی را از او می گیرد، فقیر بدليل عدم دارايى جرأت داد و ستد را از دست می دهد و به یک انسان بی اراده تبدیل می شود که قدرت انجام هیچ کاری را ندارد. يا گفته ميشود در جامعه سرمايه دارى نگاه منفى و طردآميز به فقرا هست و عملا اين قشر نه ديده ميشوند نه صدايشان شنيده ميشود هرچند گفتار درست و منطقى داشته باشند حضرت علی عليه السلام در حکمت 3 می فرماید: «الفقر یخرس الفطن عن حجته»؛ فقیر از بیان دلیلش عاجز است 👈🏼در روایت دیگر می خوانیم «بی نیاز در غربت، وطنی است و نیازمند در وطن، غریب است» (حکمت 56) زیرا انسان بی نیاز هرجا باشد وسایل آسایش برایش فراهم است، ولی فرد نیازمند اگرچه در وطن خود به سر می برد، ولی از آنجا که فقیر است باید برای ادامه حیات خود به سوی دیگران دست نیاز دراز کند، تا بتواند زندگی خود را تأمین کند و اگر به این منوال زندگی خود را بگذراند، روزی جامعه و حتی اقوام و بستگان رهایش می کنند، در نتیجه، وطن برای او غربت می گردد. حضرت علی عليه السلام همچنین خطاب به فرزند خود می فرماید: پسرم! کلام فقیر شنیده نمی شود و مقام او شناخته نمی گردد. آن حضرت در چند فرمایش جداگانه می فرماید: هر کس فقیر باشد از مقام و موقعیتی برخوردار نیست و کوچک و خوار شمرده می شود. محرومیت باعث خواری است. ======== 🔰فرق میان فقیر و مُقل بعضي ميان فقير و مُقِلّ اين فرق را گذاشتند كه فقير به كسي مي‌گويند كه در عين فقر، فقر خويش را نيز اظهار مي‌كند و مقل كسي است كه فقير است و خويشتن‌دار. ممكن است اين تفاوت را از حديثي كه از معصومين عليهم السلام نقل شده است گرفته باشند، زيرا در حديثي از امام صادق عليه السلام يا امام باقر عليه السلام مي‌خوانيم كه در پاسخ اين سؤال كه كدام صدقه افضل است فرمود: «جُهْدُ الْمُقِلِّ؛ صدقه كسي كه كم درآمد باشد (و در عين تنگدستي انفاق كند)» سپس به اين آيه تمسك فرمود: « «وَيُؤْثِرُونَ عَلي‌ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ»؛ ديگران را بر خود مقدم مي‌دارند هرچند در تنگدستي باشند». 📚كافي، ج 4، ص 18، ح 3. ريشه «مُقِلّ» كه از ماده «قِلّت» گرفته شده، نشان مي‌دهد كه با فقير متفاوت است. @nahjolbalaqh ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
٣ ✍🏻 فقر خطرناك ترين بيمارى جامعه است زيرا پيامدهاى سنگينى بدنبال دارد در روايات آمده فقر تا حد كفر خطرناك است چون تمام اعتقادات انسان را تحت الشعاع قرار ميدهد. امير در نهج البلاغه ميفرمايد؛ ✔️فقر مرگ بزرگ است (حكمت ١٦٣) ✔️ فقر نوعى بلاست (حكمت ٣٨٨) 👈🏼تاثيرات منفي فقر غير قابل تصور است از جمله ، فقر آثار بسیار بدی را بر عقل و دین انسان برجا می گذارد 🔹اميرالمومنين خطاب به محمدبن حنفیه می فرمایند: ✨ «فرزندم! از فقر بر تو می ترسم، از آن به خدا پناه ببر! زیرا فقر ؛ 🍃دین انسان را ناقص 🍃و عقل او را مشوش، 🍃و مردم را نسبت به او، و او را نسبت به مردم بدبین می سازد.» (حكمت٣١٩) 👈🏼پيامدهاي فقر خيلي زياد است از جمله : ✔️فقر موجب ناتوانی و غربت: 👈🏼امام در فرازی از حكمت ٣ می فرمایند: ✨«فقر و تهیدستی، مرد زیرک را در برهان، کند و ناتوان می سازد و انسان فقیر در شهر خود نیز غریب و بیگانه است» از اين کلام امام استفاده می شود که : فقر اعتماد به نفس انسان را كم مى كند و قدرت و توان برخوردهای اجتماعی را از او می گیرد، فقیر بدليل عدم دارايى جرأت داد و ستد را از دست می دهد و به یک انسان بی اراده تبدیل می شود که قدرت انجام هیچ کاری را ندارد. يا گفته ميشود در جامعه سرمايه دارى نگاه منفى و طردآميز به فقرا هست و عملا اين قشر نه ديده ميشوند نه صدايشان شنيده ميشود هرچند گفتار درست و منطقى داشته باشند حضرت علی علیه‌السلام در حکمت 3 می فرماید: «الفقر یخرس الفطن عن حجته»؛ فقیر از بیان دلیلش عاجز است 👈🏼در روایت دیگر می خوانیم «بی نیاز در غربت، وطنی است و نیازمند در وطن، غریب است» (حکمت 56) زیرا انسان بی نیاز هرجا باشد وسایل آسایش برایش فراهم است، ولی فرد نیازمند اگرچه در وطن خود به سر می برد، ولی از آنجا که فقیر است باید برای ادامه حیات خود به سوی دیگران دست نیاز دراز کند، تا بتواند زندگی خود را تأمین کند و اگر به این منوال زندگی خود را بگذراند، روزی جامعه و حتی اقوام و بستگان رهایش می کنند، در نتیجه، وطن برای او غربت می گردد. حضرت علیه السلام همچنین خطاب به فرزند خود می فرماید: پسرم! کلام فقیر شنیده نمی شود و مقام او شناخته نمی گردد. آن حضرت در چند فرمایش جداگانه می فرماید: هر کس فقیر باشد از مقام و موقعیتی برخوردار نیست و کوچک و خوار شمرده می شود. محرومیت باعث خواری است. ======== 🔰فرق میان فقیر و مُقل بعضي ميان فقير و مُقِلّ اين فرق را گذاشتند كه فقير به كسي مي‌گويند كه در عين فقر، فقر خويش را نيز اظهار مي‌كند و مقل كسي است كه فقير است و خويشتن‌دار. ممكن است اين تفاوت را از حديثي كه از معصومين عليهم السلام نقل شده است گرفته باشند، زيرا در حديثي از امام صادق عليه السلام يا امام باقر عليه السلام مي‌خوانيم كه در پاسخ اين سؤال كه كدام صدقه افضل است فرمود: «جُهْدُ الْمُقِلِّ؛ صدقه كسي كه كم درآمد باشد (و در عين تنگدستي انفاق كند)» سپس به اين آيه تمسك فرمود: « «وَيُؤْثِرُونَ عَلي‌ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ»؛ ديگران را بر خود مقدم مي‌دارند هرچند در تنگدستي باشند». 📚كافي، ج 4، ص 18، ح 3. ريشه «مُقِلّ» كه از ماده «قِلّت» گرفته شده، نشان مي‌دهد كه با فقير متفاوت است. @nahjolbalaqh ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
🔴 واژه ها به معنای حاجت و فقیر به معنای حاجتمند است . در مجمع البیان گفته شده که فقیر را فقیر گویند زیرا گویا فقار او ( یعنی ستون فقرات او ) شکسته شده و نتوانسته به حاجت خود برسد . به معنای درمانده است . برخی گفته اند مسکین آن است که هیچ چیز نداشته باشد و حال او از فقیر سخت تر و شدید تر است . 🔻يا به بيانى«فقير» كسى است كه در زندگى خود كمبود مالى دارد، هر چند مشغول كسب و كارى باشد و هرگز از كسى درخواست كمك نمى كند، اما «مسكين» كسى است كه نيازش شديدتر است و دستش از كار كوتاه است و به همين جهت از اين و آن كمك مى خواهد. 👈🏼در روایتى «محمّد بن مسلم» از امام صادق(علیه السلام) یا امام باقر(علیه السلام)نقل کرده: از آن حضرت درباره «فقیر» و «مسکین» سؤال کردند، فرمود: الْفَقِیرُ الَّذِی لایَسْأَلُ وَ الْمِسْکِینُ الَّذِی هُوَ أَجْهَدُ مِنْهُ الَّذِی یَسْأَلُ: «فقیر کسى است که سؤال نمى کند، و مسکین حالش از او سخت تر است، و کسى است که از مردم سؤال و تقاضا مى کند». (بحار الانوار جلد 93، صفحه 57، حدیث 3.) به معنای طالب و در خواست کننده است و در مورد فقیری که حاجت خود را آشکار کند و از انسان رفع آن را درخواست نماید به کار می رود . @nahjolbalaqh ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
۴ ✍🏻 امام در اين حكمت به پنج وصف از اوصاف انسانى اشاره مى کند که يکى منفى و چهار وصف از آن مثبت است و آثار هر کدام را در جمله بسيار کوتاهى بر مى شمارد. 💖حضرت مى فرمايد: ✨الْعَجْز آفَة، وَالصَّبْر شَجَاعَة، وَالزُّهْد ثَرْوَة، وَ الْوَرَع جُنَّة، وَنِعْم الْقَرِين الرِّضَى. ✨ 💠 عجز و ناتوانى آفت است، صبر شجاعت است، زهد ثروت است، تقوا و پرهيزگارى سپرى است (در برابر گناهان و خطرات شيطان و هواى نفس)، رضايت و خشنودى (از تقديرات الهى) بهترين همنشين است . @nahjolbalaqh ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
✍🏻 آفت يعنى زیان، صدمه،... و در فارسى : گزند، آسیب واژه عجز مفهوم وسيعى دارد که هرگونه ناتوانى علمى، جسمى، اقتصادى و فکرى را شامل مى شود و به يقين اينها بزرگ ترين آفات زندگى انسان است; انسان عاجز، شکست خورده و بى ارزش و است به همين دليل اسلام مى گويد: بکوشيد و هرگونه عجز را از خود دور سازيد و با قدرت به اهداف مالى و معنوى خود برسيد. 👈🏼البته گاهى عجز و ناتوانى بدون اختيار دامان انسان را مى گيرد، ولى غالباً چنين نيست، بلکه نتيجه کوتاهى ها و بى برنامگى هاست. 💢امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايد: ✨إِن الاَْشْيَاء لَمَّا ازْدَوَجَت ازْدَوَج الْکَسَل وَالْعَجْز فَنُتِجَا بَيْنَهُمَا الْفَقْر✨ 💠هنگامى که اشياء با يکديگر ازدواج کردند تنبلى و ناتوانى نيز به هم پيوستند و فرزند آنها فقر بود. 📚كافى 👈🏼 امام در دومين نکته اشاره به آثار مثبت صبر و شکيبايى کرده مى فرمايد: ✔️ صبر شجاعت است اين صبر چه در مقابل عوامل معصيت باشد، چه در مسير اطاعت پروردگار چه در برابر مصائب روزگار انجام گيرد، نوعى شجاعت محسوب مى شود (در نگاه عرف شجاع قادر است كارهاى سخت را انجام دهد و از خود شجاعت نشان دهد قطعا صبر نيز كاري سخت است ) نمونه کامل اين سخن همان چيزى است که امير مؤمنان على(عليه السلام) در صدر اسلام از پيغمبر و ياران باوفايش تجربه کرده بود که در برابر انواع مشکلاتى که از سوى دشمنان اسلام هر روز به شکلى انجام مى شد صبر و استقامت کرده بودند و با شجاعت تمام آنها را پشت سر گذاشتند و اگر اين شکيبايى شجاعانه مسلمانان صدر اول در دوران محاصره شعب ابى طالب و هجرت به حبشه و سپس هجرت به سوى مدينه و بعد از آن حضور در ميدان هاى جنگ بدر، خيبر، خندق و حنين نبود امروز آيينى به نام اسلام بر بخش عظيمى از جهان سايه نيفکنده بود. در واقع مسلمانان هم در برابر خواسته هاى دل استقامت و صبر نشان دادند، هم در مسير اطاعت پروردگار و هم در مقابل مصائب و مشکلات پى در پى. @nahjolbalaqhe1 ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
✍🏻 مهم ترين دستاورد ثروت ؛ بي نيازيست 🔹زهد به زبان ساده همان بى اعتنايى به زرق و برق دنيا و مال و منال و شهرت و آوازه است. در اين فراز حضرت به ما يادآورى مي كنند كه : اگر دل به دنيا نبندى از همه كس بى نيازى❗️ 👈🏼 زاهد کسى نيست که فاقد اين امور باشد بلکه زاهد کسى است که دلبسته و وابسته به اين امور نباشد; خواه آن را داشته باشد يا نه! ✔️بدون شك زاهدان از ثروتمندان غنى ترند، چرا که ثروتمندان از يک سو بايد پيوسته ثروت خود را حساب و کتاب کنند و از سوى ديگر مراقب باشند سارق و دشمنى آن را از دست آنها نگيرد در حالى که زاهدان از همه اينها بى نيازند. 🔹زهد نيز مانند ديگر صفات درجات مختلفى دارد، ميزان بى رغبتى زاهد به دنيا درجه زهد او را بيان ميكند (رغبت نقطه مقابل زهداست) 🔴 زهد واقعى چيست⁉️ 💢رسول خدا ص از جبرئيل پرسيد ؛ زهد چيست⁉️ گفت: «زاهد، آنچه را آفریدگارش دوست دارد، دوست مى‌دارد و آنچه را آفریدگارش ناخوش دارد، ناخوش مى‌دارد و در حلال دنیا بر خود سخت مى‌گیرد (و از آن در حدّ ضرورت استفاده مى‌کند) و به حرام آن توجه نمى‌کند؛ زیرا حلال آن حساب دارد و حرامش کیفر». 📚معانی‌الأخبار ،ص۲۶۱. 💢 در خطبه ( سلونى...) فردى از اميرالمومنين علیه السلام پرسيد؛ ياعلی ، زهد را در یک جمله برای من تعریف کن . امیرالمومنین فرمود : خدا در یک جمله‌ی قرآن زهد را به زیبایی تعریف فرمود : 🍃لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُم وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُم🍃 ✨زاهد کسی است که آنچه از خوشی های زندگی نصیب او می شود ، خود را نبازد و آنچه از ناخوشی ها نصیب او می شود ، به ناله و زاری نیفتد .✨ 📖 سوره مبارکه حدید ، آیه شریفه 23 💖در تعريف زهد اميرالمومنين (ع)در نهج البلاغه مى فرمايد: 👈🏼 زهد یعنی ؛ ✨کوتاه کردن آرزو، ✨و شکرگزاری برابر نعمتها، ✨و پرهیز در برابر محرمات، پس اگر نتوانستید همه این صفات را فراهم سازید، تلاش کنید که حرام بر صبر شما غلبه نکند، و در برابر نعمتها، شکر یادتان نرود👉🏼 📚 خطبه ٨١ نهج البلاغه دشتى ⚠️ آرزوهاى بلند يا همان طول الامل یعنی آرزوهایی که متناسب با میزان توانایی و استعداد و در محدوده قدرت ما و حتی عمر کوتاه ما نمی‌باشد. 🔴 زهد اميرالمومنين علیه السلام زهد علی علیه السلام راهمدردی بود. همدردی، انسانیت است. علی علیه السلام، زاهدی نبود که یک گوشه افتاده باشد و اسم انزوا را، زهد بگذارد. علی، مردی بود که بیش از هر کسی وارد اجتماع می شد وفعالیت اجتماعی و تولید ثروت می کرد، ولی ثروت رامصرف شخصى و يا ذخیره نمی کرد. کدام کار تولیدی مشروع است که در آن زمان وجود داشته و علی انجام نداده است؟ اگر تجارت است عمل کرده، اگر زراعت و باغ داری ودرخت کاری است، انجام داده، اگر حفر قنوات است، اگر سربازی کردن است، انجام داده است; و در عین حال وقتی به محتاجی، مسکینی، یتیمی و اسیری برخوردمی کرد، فورا او را بر خودشان مقدم می داشت. ✍🏻 علامه مجلسی در بحارالانوار می گوید: 💖حضرت باقر علیه السلام فرمودند: حضرت امیر مؤمنان علیه السلام مدت پنج سال که حکومت کرد، نه آجری روی آجری گذاشت و نه خشتی روی خشتی و نیز قطعه زمینی را به خود اختصاص نداد و موقع ارتحال هم نقره و طلایی (پول آن روز) به ارث نگذاشت .» 📚بحارالانوار، ج 40، ص 322 . 💢اميرالمومنين عليه السلام مي فرمايد : 🔹«من روزی که در ابتدای حکومت خود داخل شهر شدم، این لباس را که اکنون بر تن دارم، بر تن داشتم و این لوازم مسافرت مانند یک قاشق و لیوان نیز همراهم بود و بر این شتر که هم اکنون زیر پای من است، سوار بودم . اگر روزی از این شهر بیرون بروم و غیر از اینها - که روز اول همراه داشتم - چیزی همراه داشته باشم، جزء خیانتکاران می باشم .» 📚همان، ص 325 . این بود معنای زهد علیه السلام @nahjolbalaqhe1 ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
✍🏻 ورع به معنای پرهیز و خویشتن‌داری است مانند تقوا اما با توجه به سفارشات فراوان ائمه علیه ها السلام نسبت به ورع، به نظر می‌رسد تفاوت‌های میان این دو فضیلت اخلاقی وجود داشته باشد. 🔴 تفاوت تقوا با ورع ✍🏻 هما‌ن‌گونه که می‌دانید، پرهيزكارى مراتب و درجاتی دارد مرتبه نخست آن، مرتبه ايمان و تسليم است، انسان در اين مرحله مومن ناميده ميشود مرتبه دوم آن مقام « توبه» است. در اين مقام مؤمن از همه گناهان اجتناب مي ورزد، لذا اورا متقى مينامند. مرتبه سوم پرهيزكارى اجتناب از شبهات است،يعني همان ورع. 👈🏼در مقام ورع نه تنها باید از گناهان اجتناب کرد، و عامل به واجبات بود، بلکه از شبهات و حتی گاهی از کارهای حلال و مباحی که ممکن است مقدمه‌ای شود برای داخل‌شدن به گناه، نیز باید دوری گزید. مانند ترک صحبت کردن در باره مردم به جهت ترس از غیبت. 🔹با اين مقدمه برميگرديم به ادامه فرمايش امير؛ حضرت در چهارمين جمله مى فرمايد: ✔️ ورع سپر است (در برابر گناهان و خطرات شيطان و هواى نفس ) تعبير به جنة ; تعبير جالبى است، زيرا سپر وسيله اى دفاعى در مقابل آماج تيرهاى دشمن يا شمشيرها و نيزه هاست گويا هواى نفس و شيطان پيوسته قلب انسان را هدف تيرهاى خود قرار مى دهد و انسان با ورع به وسيله اين سپر مى تواند از آزار آنها در امان بماند. در سفارشات ائمه تنها تقوا مطرح نشده تاكيد زياد به ورع هم شده براي نمونه؛ 👈🏼در حديثى که از امير مؤمنان على عليه السلام در غررالحکم نقل شده مى خوانيم: ✨عَلَيْک بِالْوَرَع فَإنَّه عَوْن الدّين وَشَيْمَة الْمُخْلِصين✨ 💢بر تو باد به پيشه کردن ورع، زيرا (بهترين) ياور دين و روش مخلصان است @nahjolbalaqhe1 ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها
🔹سپس در پنجمين و آخرين جمله مى فرمايد: ✨رضايت و خشنودى (از تقديرات الهى) بهترين همنشين است✨ ✍🏻 همنشين خوب کسى است که به انسان آرامش ببخشد و او را از بى تابى در برابر مشکلات باز دارد و در او روح اميد بدمد و تمام اين آثار در راضى بودن به قضاى الهى است. 🔹كسى كه خدا را حكيم و مهربان ميداند از مصائبي كه برايش اتفاق مى افتد ناراحت نمى شود و بى تابى نمى کند و اعصاب خود را در هم نمى کوبد. و نعوذبالله خدارا محكوم نمي كند ... 🔹البته اين بدان معنا نيست که انسان در برابر هر حادثه اى تسليم شود، بلکه به اين معناست که تمام کوشش خود را براى پيروزى بر مشکلات به کار گيرد; ولى اگر حوادثى خارج از حيطه قدرت او رخ دهد در برابر آن راضى باشد و زبان به ناشکرى نگشايد و جزع و بى تابى نکند. 💢 از رسول خدا (ص) نقل شده كه فرمود : ✨«چون روز قیامت شود طایفه ای از امت مرا خدای - تعالی - بال و پرکرامت فرماید تا از قبرهای خود به بهشت پرواز کنند و در آنجا به نحوی که دلخواه ایشان است عیش و تنعم نمایند. ملائکه به ایشان گویند: آیا شما موقف حساب رادیدید؟ گویند: از ما حسابی نخواستند. باز گویند: آیا از صراط گذشتید و جهنم راملاحظه نمودید؟ گویند: ما هیچ چیز ندیدیم. ملائکه گویند: شما چه طایفه اید؟ ایشان گویند: ما از امت محمد - صلی الله علیه و آله - ایم. ملائکه پرسند که: عمل شما در دنیاچه بوده است؟ گویند: در ما دو خصلت بود که خدا به فضل و رحمت خود ما را به این مرتبه رسانید: ✔️یکی آنکه: چون در خلوت بودیم از خدا شرم داشتیم که معصیت او رامرتکب شویم. ✔️و دیگر آنکه: به هر چه از برای ما قسمت کرده بود راضی بودیم. ملائکه گویند: پس سزاوار این مرتبه هستید» ✨ 📚لئالی الاخبار، ج 2، ص 25 💢در روايتى آمده است که موسى بن عمران(عليه السلام) به پيشگاه خداوند عرضه داشت: مرا به عملى راهنمايى کن که اگر آن را انجام دهم رضاى تو را به دست آورده باشم. خداوند به او وحى فرستاد که رضاى من (گاه) در ناخوشنودى توست و طاقت آن را ندارى... موسى بر زمين به سجده افتاد عرض کرد خداوندا افتخار سخن گفتنت با من را به من بخشيده اى و پيش از من به کس ديگرى نداده اى و هنوز مرا به عملى راهنمايى نکرده اى که با آن رضا و خوشنودى ات را به دست آورم ; فَأَوْحَى اللَّه إِلَيْه أَن رِضَاي فِي رِضَاک بِقَضَائِي; خداوند به او وحى فرستاد که رضاى من در اين است که تو راضى به قضاى من باشى . 📚احیاء العلوم، ج 4، ص 295. 🔴مقام رضا الهى چيست⁉️ 👈🏼 رضا، بالاترین درجه ی یقین می باشد و نسبت به مقامات زهد و ورع و یقین، از جایگاه والایی برخوردار است. 💢پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به نقل از جبرئیل در تفسیر رضا فرموده: راضی كسی است كه به آنچه از دنیا به او می‌رسد، یا نمی‌رسد، خشمگین نمی‌گردد و از نفس خود نیز به كمیِ عمل رضا نمی‌گردد. 📚همان، ‌ص 145. 🔴چگونه به مقام رضا نائل شويم⁉️ 👈🏼در متون دينى ؛ اصل رضا ، در اعتماد به خداوند سبحان دانسته شده كه این خود، ثمره‌ی یقین است به نظر می‌رسد دو عامل مهم در تحصیل رضا نقش اساسی دارند: 1- معرفت الهی 2- محبت الهی. 🔹نخست اینكه به هر اندازه انسان نسبت به خداوند، ایمان و باور خود را قوی‌تر سازد و در شاخه‌های مختلفِ توحید، به ویژه توحید افعالی، به معرفت عمیق‌تری دست یابد، به سرّ قضا و قدر آگاهی یافته، در نتیجه، به نوعی تسلیم و رضا دست می‌یابد، 🔹چگونه به مقام محبت الهى برسيم⁉️ انسان باید تا جایی كه برایش ممكن است، در تحصیل محبت الهی ✔️به وسیله‌ی دوام ذكر خدا در قلب ✔️و تفكر در عجایب خلقت او و تدبّر در حكم و مصالحی كه در مخلوقات قرارداده، بكوشد. ✔️همچنین با مواظبت بر طاعات و عبادات ✔️و كم كردن علایق دنیوی و نفسانی، باعث ایجاد محبت الهی در درون خود، گردد. این محبت باعث می‌شود كه انسان به دلیل شیفتگی و شیدایی نسبت به حضرت حق، حتی دشواری‌ها را شیرین و گوارا یابد؛ 🔹يك نكته مهم اينكه گاهى در مقام رضا، بعضي از افراد اصلاح مي‌شوند، در بعضي از روايات همين بحث رضا وارد شده، كه اصلاح عده اى فقط به همين است كه فقري، مريضي يا يك مشكلي سراغشان بيايد و اگر در آن امتحان الهي موفق شدند، يعني واقعاً راضي و ‌تسليم الهي شدند، از اين راه مي‌توانند تكامل و رشد پيدا كنند كه اگر اين نبود و اگر اين جهت به وجود نمي‌آمد، هرگز راه و مقدمات رشد برايشان فراهم نمي‌شد. والسلام @nahjolbalaqhe1 ═✼✼═✼═✼✼═ 🖥 کانال علی(ع) راز نهج البلاغه ها