حال اگر حیوان قسمتهایی از بدن آنها را به "أوجرة" ( شکافها) برده باشد، خداوند آنها را خارج میکند.
(وَ مَطَارِحِ اَلْمَهَالِكِ) مطارح، جمع مطرح بمعنی پرتگاه است. اگر کسی در درهای، چاهی پرت شده باشد، خداوند از آنجا هم آنها را بیرون کشیده و خارج میسازد.
(سِرَاعاً إِلَى أَمْرِهِ) اینها بیرون میآیند در حالیکه به سرعت و با شتاب میخواهند امر او را اطاعت کنند؛ یعنی با یک فرمان، از آن خوابگاه خودشان بیرون میآیند و اجزاء بدنشان به هم میپیوندد.
(مُهْطِعِينَ إِلَى مَعَادِهِ) در حالیکه آنها شتاب میکنند به سوی معاد و بازگشتگاه خودشان. البته این غیر از بقیه فراخوانهاست. معمولاً اگر مردم را برای کاری فراخوان کنند، همه به سرعت جمع شوید، سروصدا و جنبوجوش و هیجانی دارند؛ ولی امام میفرمایند اینها گروه کاملاً بههم پیوسته و مجتمع میشوند در حالیکه سکوت کردهاند. و این سکوتشان ناشی از ترس است.
یعنی وحشت زیاد سبب میشود که اصلاً اینا نتوانند اظهار ناراحتی و سروصدا بکنند.
همه بازمیگردند قیاماً (ایستاده) صفوفاً (به صف میایستند) در برابر آن جایگاه و آنجاییکه باید قرار بگیرند.
این اولین موقف قیامت است؛ جاییکه همه را به صف میکنند.
حالا یه نکته کلامی هم اینجا باید عرض شود و آنهم این استکه این فرازی که خواندیم 👈 (أَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرَائِحِ اَلْقُبُورِ وَ أَوْكَارِ اَلطُّيُورِ )
این از فرازهایی در نهجالبلاغه است که صراحت دارد در جسمانی بودن و عنصری بودن معاد.
#معادروحانی، پذیرشش سخت نیست همه میتوانند با یک استدلال ساده بپذیرند که بالاخره بعد از این دنیا، دنیا یا دنیاهایی هست و جهان هایی هست.
این را با یک استدلال عقلی آسان میشود مطرح کرد و خیلیها هم قبول دارند آنچه که یک مقداری مشکل است، #معادجسمانی است که مشرکان آنرا انکار میکردند و نمیپذیرفتهاند.
در این میان کسانی که تلاشهای عقلی میکنند (فلاسفه) کوشیدند که بتوانند برای آن نیز استدلال بیاورند؛ اما همه موفق نبودند. برخی فلاسفه اصلاً موفق نبودند و خودشان اعتراف کردهاند و بعضی از آنها که تلاش بیشتری کردند نهایتاً به #معادمثالی رسیدند؛ به این معنا که ظاهر همه این آیات را قبول میکنند و یا روایات را، ولی تأویل میبرند به اینکه بله در محشر، جسمِ عنصری نیست، بلکه جسم مثالی است منتها متناسب با آن عالم دیگر، هر روحی و جسمی به آن ملحق شده و محشور میشود.
ببینید آن فرمایشات اگرچه زحمت زیادی هم برایش کشیده شده، ولی این نیست؛ یعنی صریح آیه قرآن و روایت امیرالمؤمنین علیهالسلام چه میفرمایند؟
اینکه یکییکی دارند آدرس میدهند. آن را از داخل قبر درمیآورند، آن یکی را از درون لانهی پرنده درمیآورند. دیگری را از لانه حیوان وحشی درمیآورند. بعدی را از ته دره درمیآورند. بسا یک کسی باشد که هر تکهاش یک جایی است. درهر چهارجهت است . ازاین چار جا اینها را درمیآورند. این حرفها با معاد مثالی و یا روحانی #سازگارنیست، و بهنظر من کهنه شده، یعنی یک وقتی یک سری افراد در دورهای چون تصویر معاد جسمانی برایشان سخت بود و یا آن را غیرممکن تلقی میکردند، روی میآوردند به توجیهات دیگر.
حالا اون مَشربهای فلسفی که نمیتوانند معاد جسمانی را توجیه کنند، یا باید دست بردارند از اینکار یا باید برگردند مبانی خودشون را اصلاح بکنند. چون ممکن است ما در مبانی فکریمان از یک جایی شروع کرده باشیم که به این منتهی شود که آخرت یک جهان دیگریست، فقط یک جهان معناست.
از اول تا آخر قرآن با این تفکر مخالفت شدهاست. یک آیه نیست که بگوییم شاید من متوجه نمیشوم پس کنار میگذارمش. تقریباً ۱۴۰۰ آیه قرآن درباره بهشت و جهنم و این حرفهاست، مگر میشود انسان اینها را تأویل نماید؟ از دین بیرون میرود.
مگر میشود انسان بگوید من اصلاً بهشت را نمیخواهم؟ خداوند مقرر فرموده است.
جزئیات نعمتهای بهشتی را توضیح میدهد (خوراکش، آفتابش، زمینش، آسمانش را) همچنین جزئیات عذاب دوزخیان را خداوند توضیح میدهد. مگر میشود این آیات را به تأویل برد؟
حال ما باید خودمان انتخاب کنیم که بر آن مشرب فلسفیمان اصرار داشته باشیم، یا اینکه تسلیم قرآن باشیم. بهعلاوه امروزه این چیزها حل شده است. اگر یک مقدار کسی به عالم زیستشناسی و فیزیک آشنایی داشته باشد، میبیند که حتی اگر نگاه ما مادی و علمی هم باشد، حل شدهاست.
شما میدانید امروزه روی این سلولهای بنیادین بشر دارد کار میکند. از این سلولها نگهداری میکنند تا در آینده اگر بچه در بدنش با نقصانی مواجه شد، تکثیرش کنند، حتی عضوی را جایگزین کنند.
در چنین دورهای با این فعالیتها، دیگر بازسازی جسم از نگاه نظری و تا حدودی نگاه عملی حل شدهاست. لذا از نظر علمی هم خیلی از دشواریها برطرف شده و خیلی مسائل حل شده است. الآن بعضی از اعضای مهم را پیوند میزنند.
#شوقمعرفت۵
🌴🌴🌴