eitaa logo
مدرسه نهج البلاغه (۲)
1.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
83 ویدیو
196 فایل
کانال رسمی آقای دکتر شهاب الدین ذوفقاری (حفظه‌الله) مدیریت محترم گروه نهج البلاغه و عضو هیأت علمی دانشگاه معارف قرآن و عترت علیهم السلام / تاسیس کانال : ۱۳۹۹ ارتباط با جناب استاد ⬅️ @DrZoofaghari ادمین ⬅️ @M_sahraei_nahj
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنان جناب استاد ویژه ولادت با سعادت امام زمان علیه‌السلام با عنوان "طلب و ظهور" 🍃السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ يُمَكِّنَ لَهُ وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِينَ‏🍃 قال الله تبارک و تعالی: "بقیة الله خیرٌ لکم إن کُنتُم مؤمنین" با عرض تبریک میلاد مسعود منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف بنابر آیه‌ای که تلاوت شد از سوره مبارکه هود، این آیه‌ از آموزه های گرانقدر حضرت شعیب علیه السلام است. حضرت شعیب سلام‌الله علیه نه تنها پدرهمسر حضرت موسی علیه‌السلام و یکی از انبیا بزرگ الهی هستند بلکه گویا معلم معنوی ایشان و معلم معنوی بشریت نیز بوده اند. نکاتی که در قرآن کریم از ایشان به یادگار ذکر شده بیانگر این است که آن حضرت چه آموزه‌های عالی به بشریت عرضه داشته‌اند؛ از جمله اینکه می‌فرماید: "بقیه الله خیر لکم" لکن برای درک این حقیقت شرطی گذاشته و فرموده است: "ان کنتم مومنین"، اگر ایمان داشته باشید. شرط اینکه درک کنیم که «بقیه الله» برای ما بهتر از هر چیزی است این است که ایمان داشته باشیم. "بقیه الله" یعنی باقی‌مانده یا ذخیره الهی، که در روایات به وجود مبارک حضرت مهدی موعود علیه‌السلام تأویل شده است. در روایتی که شیخ کلینی در کافی نقل کرده‌اند شخصی از حضرت صادق (علیه‌الصلاة‌والسلام) سوال می‌کند: اگر من بخواهم بر آخرین فرستاده الهی و واپسینِ ائمه هدی سلام کنم آیا می توانم بگویم السلام علیک یا ؟ امام می فرمایند: خیر؛ برای اینکه امیرالمؤمنین لقب مخصوص حضرت علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام است و هر کس بعد از ایشان این لقب را برای خود به کار ببرد کافر است. سوال می‌کند پس بر حضرت مهدی چگونه بایستی سلام کنم؟ می‌فرمایند: باید بگویی "السلام‌علیک‌یا‌بقیه‌الله" و بعد امام استشهاد به این آیه می فرمایند که "بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین". 🔖 نکته اول: امام عصر علیه‌السلام بقیه‌الله هستند؛ یعنی باقیمانده ۱۲۴۰۰۰ پیامبر و تعداد بسیار از اوصیاءِ انبیا و اولیای الهی که وجود مبارک ایشان یادگاری است از سلسله جلیله نبوت از حضرت آدم علیه السلام تا خاتم و سلسله امامت از پیامبر اکرم ﷺ تا امام حسن عسکری علیه‌السلام. امام عصر علیه‌السلام عصاره شرایع الهی وبازمانده از همه آن آموزه‌هایی هستندکه خداوند برای بشریت نازل فرموده است. 🔖نکته دوم: مهمترین وظیفه مسلمانان ومؤمنان نه تنها در دوره غیبت، بلکه حتی در دوره‌های پیشین، پیش از ولادت ایشان و پیش از ولادت و نبوت جدّشان پیامبر اکرم در میان انبیاء سَلَف، مهمترین وظیفه بوده است. امری مختص به شیعه، آن‌هم در دوره غیبت کبری نیست؛ بلکه یک وظیفه دائمی است که در گذشته بوده و در زمان حال به حد نهایی وشدت خودش رسیده است. ما در میان ائمه پیشین مانند امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در نهج البلاغه یا امام صادق علیه‌السلام یا انبیاء دیگر می‌بینیم که اینان اظهار اشتیاق به رؤیت فرزندشان حضرت مهدی می‌کردند؛ وحتی درفراق آن حضرت می‌سوختند؛ با اینکه انتظار نمی‌رفت که در زمان خود آن امام، حضرت مهدی تولد یابند یا ظهور کنند، با این حال این انتظار آنقدر قوی بود که گویی زمان و مکان و شرایط طبیعی را در می‌نَوردید تا برسد به وجود مبارک امام عصر علیه‌السلام. در آن سخنانی که امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه با کمیل دارند؛ بعد از آن که حجج الهی را بیان می‌کنند و اینکه برخی از اینان آشکار هستند و برخی مخفی، سخنشان با کمیل اینگونه خاتمه می‌یابد که "آه آه شوقاً إلی رؤیتهم" چقدر مشتاق دیدار اینان هستم. پس انتظار یک وظیفهٔ پرسابقه و پردامنه‌ای است و همیشه وجود داشته و در حال حاضر نیز وجود دارد. این وظیفه تا آنجا اهمیت دارد که در روایات فرموده‌اند: "انتظارُ الفرجِ مِن الفرج" خیلی عجیب است. این روایت شدت اتصال انتظار با فرج را نشان می‌دهد که اگر کسی منتظر شد، همین انتظار او، سرآغاز فرج او خواهد بود، هر چند یک فرج شخصی باشد. واگر اجتماع منتظر شد، فرج جمعی برای همه خواهد بود. یک امر ذو مراتب است. 👈برای افراد با انتظار خودشان آغاز می شود. 👈برای جامعه با انتظار جامعه. 👈برای ملل جهان با انتظار جهانی و بین المللی. 🌷🌷🌷
اما از سوی دیگر برخی اوقات در این انتظار دچار دغدغه می‌شویم؛ یعنی یا مفهوم را از دست می‌دهیم، یا مصداق را گم می‌کنیم. گاهی اوقات مدتی را به انتظار سر می‌کنیم و بعد به فراموشی می‌سپاریم؛ در حالی که این یک وظیفهٔ دائمی است و نبایستی روزی بدون انتظار بر ما بگذرد. حقیقتِ انتظار، است. انتظار، واقعیتی جز طلب ندارد؛ یعنی چشم به راه نشستن، نشانهٔ طلب است. کسی که خواهان یک فردی است، چشم به راه او می‌نشیندو برای آمدن او در فراهم‌آوردن‌مقدمات، می‌کوشد. پس انتظار هم دارد و هم . اما آنچه در بین همه منتظران، یعنی حتی در بین انبیا پیشین و اولیا گذشته می‌توان مشترک دید، ویژگی و عنصر طلب است که در همه آنها بوده است؛ لیکن در میان پیروان انبیا و اولیاء پیشین برخی اوقات ما با خلاف این روبرو می‌شویم و این مهم‌ترین شکل و نوع غربتی است که حجج الهی با آن روبرو بودند. شاید در میان انبیاء و اولیاء کمتر کسی یا هیچ کس را نتوان یافت که از شدت مظلومیت و غربت به پای امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام برسد. چون گاهی اوقات علائم مظلومیت یا غربت آشکار است؛ یعنی شخصی که به شهادت میرسد و یا ابتدا یاران او را می‌کشند و بعد خود او را به شهادت می‌رسانند، این غربت روشن است. البته سخت و شدید و مهم است، لیکن آشکار است. اما گاهی اوقات فرد در میان کسانی که اظهار یاوری او را می‌کنند غریب است. در اینجا شدت غربت بیشتر است. وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام بارها بر فراز منبر می‌فرماید: "سَلُوني قبلَ أن تفقِدوني" لیکن هیچکس حتی یک سوال قابل در مقابل امام مطرح نمی‌کند، این شدت غربت است. غربت از این بالاتر نمی‌شود. آقا می فرماید: "فَلاََنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الاَْرْضِ" من به راههای آسمان داناتر هستم تا راههای زمین یعنی کمک می‌کنند به پرسش کردن. حداقل این بود که می‌پرسیدند راه‌های آسمان چیست؟ راه‌های زمین چیست؟ و این سرآغاز یک دفتر بسیار طولانی می‌شد. و اگر این درخواست امام را پاسخ داده بودند گرفتار آن جنگ‌ها نیز نمی‌شدند. این نکته مهم است. اینکه می‌بینم مردم عراق گرفتار جنگ‌های متعدد شدند برای اینکه نسبت به شخص امیرالمؤمنین طلب نداشتند. بهترین دلیل نبود طلب نیز این است که مولا بفرمایند از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید و نپرسند و نپرسند تا آقا را از دست بدهند. قدری از گرفتاری شیعه در طول دوران ۲۵۰ سالهٔ امامت، به همین مطلب بازمی‌گردد و طولانی شدن دوره ۷۰_۱۱۶۰ سالهٔ غیبت بدین امر باز می‌گردد که طلب نیست. 🔹مبنای طلب چیست؟ چه کنیم طلب پیدا کنیم؟ چون می‌دانیم و اطمینان داریم که تا زمانی که طلب به حد نصاب نرسد امام ظهور نمی‌کنند. قرار نیست حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ظهور کنند و مانند جدشان بر فراز منبر بفرمایند: "سَلوني قبلَ أن تفقدوني" و ما به یکدیگر نگاه کنیم که از آقا چه بپرسیم؟ کجاست آن دفتر پرسشی که یکایک ما آماده کرده‌ایم؟! نهایتِ درخواست‌های ما، درخواست‌هایی شخصی است. کسی مریض دارد. دیگری خانه میخواهد. فردی شغلش مشکل دارد. کسی خوابی دیده و مدت‌هاست در تعبیر آن خواب فرومانده است. آن دیگری با مشکلات اجتماعی مواجه است. ممکن است تعدادی از ما این مسائل را داشته باشیم و جالب اینجاست که حتی این موارد نیز زیاد نیست. گر گدا کاهل بُوَد، تقصیر صاحبخانه چیست؟ ما در گدایی نیز کاهل هستیم. حال اگر قرار است ما سوال داشته باشیم باید یکی دو دفتر از درخواست‌هایی که از مولا داریم اماده باشد. منظور از درخواست از امام علیه‌السلام چیست؟ « سوال» که می‌گویم اعم است از پرسشی که می‌خواهیم بدانیم و یا راهکاری که امام برای عمل به ما نشان می‌دهند هر دوی این موارد درخواست است. وقتی امام می‌فرمودند: "سلوني قبل أن تفقدوني" بایسته بود کسی بر‌می‌خاست و می‌پرسید: چه کنیم کار ما با معاویه به جنگ نینجامد؟ و امام جواب می‌دادند. چه کنیم مردم مجذوب آن طرف نشوند؟ و.....هزار پرسش دیگر. پس برای حاجات شخصی، امام ظهور نمی‌فرمایند. پاسخ گفتن به این‌گونه حاجات و درخواست‌ها ظهور نمی‌خواهد. امام در غیبت نیز می‌توانند پاسخگوی این مشکلات باشند. پس باید چه کرد؟ یعنی مسئله چیست؟ چه کنیم تا امام علیه‌السلام ظهور کنند 🔹آیا هدف از ظهور عدالت است؟ آنچه که بعد از این مرحله در ذهن بسیاری از مردم و یا حتی فرهیختگان هست این است که اکنون بشریت دچار مشکل عدالت است و امام عصر علیه‌السلام بایستی بیایند تا عدالت حاکم شود. انسان‌ها، هم در مفهوم عدالت با یکدیگر اختلاف دارند(اختلاف بسیار شدید) و هم در مصادیق عدالت. اصلا نمی‌دانیم عدالت چه چیز هست و نمی‌دانیم آن را چگونه باید اجرا کرد. ۲ 🌷🌷🌷
مهمترین فیلسوفان قرن بیستم در مغرب زمین (که اسم نمی‌برم) کسانی بوده‌اند که به موضوع عدالت پرداخته‌اند و تا اکنون نیز مطرح است که: عدالت چیست؟ چگونه می‌توان عدالت را اجرا کرد و به‌ ظهور رسانید؟ ممکن است قائل باشیم بر اینکه بشریت در حال حاضر تشنهٔ عدالت است. بر بیرق‌ها نیز می‌نویسیم «یا حجة‌بن‌الحسن سریر عدالت در انتظار توست.» آری این صحیح است که امام علیه‌السلام باید بیایند تا عدالت برقرار شود. چون خدای متعال برقراری عدالت را هدف از ارسال انبیاء ذکر کرده‌است. می‌فرماید: "لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقومَ الناسُ بالقسط" این « قسط » یعنی «عدالت توزیعی». یعنی خداوند پیامبران را با بینات فرستاده‌است، کتاب و میزان را نیز همراه اینان کرده است تا مردم قیام به قسط داشته باشند؛ ولی یک سوال اینجا مطرح است که: آیا اجرای عدالت و گسترش عدالت هدف نهایی است؟ فرض کنید عدالت برپا شد. همه چیز و همه جا مرتب بود. همه به خواسته‌های خود، به حق رسیدند. حق توزیع شد و هیچ طالب حقی معطل نماند. آیا دیگر تمام است؟ یعنی خداوند بشر را خلق کرده، انبیاء و اولیاء را فرستاده، این همه ساز و کار تشریع را به کار انداخته تا عدالت برپا گردد و تمام؟ بعد بنشینیم و به یکدیگر نگاه کنیم؟ خیر، چنین نیست. عدالت یک هدف میانی‌است. یک هدف متوسط است. هدف نهایی خلقت بشر این نیست که در جامعهٔ بشری عدالت حاکم شود. عدالت گامی بلند به سوی هدف نهایی است؛ اما خود هدف نهایی نیست. بر چه مبنایی چنین می‌گوییم؟ طبق آیه شریفه سوره ذاریات که می‌فرماید: "و ما خلقتُ الجنّ و الانس الا لیعبدون" ( نفرمود لیعدلون) در روایات معنا کرده‌اند «لیعرفون». یعنی خداوند جن و انس را نیافریده است مگر اینکه به مقام معرفت برسند. پس بنابراین اگر تصور کنیم که امام باید بیایند و ما طالب باشیم و تعجیل کنیم در ظهور آن حضرت، برای اینکه عدالت برپا شود، این، طلب حقیقی نیست؛ چون تا میانهٔ راه آمده‌ایم؛ چون شأن امام را به اجرای عدالت محدود کرده‌ایم. به اینکه او منجی است تا بشریت را فقط از گرداب ظلم و تجاوز و عداوت نجات می‌دهد. تا این نقطه در پی امام بیاییم. حال اگر امام آمدند و عدالت را برقرار کردند ممکن است عده‌ای بگویند آقا ادامهٔ مسیر را شما خود طی کنید. ما می‌خواستیم به عدالت برسیم و رسیدیم. تا وقتی این چنین فکر می‌کنیم، یعنی تا وقتی طالب رسیدن به آن هدف نهایی نیستیم با کمال تاسف باید گفت ظهوری در کار نیست. چرا ؟ چون است. خدای متعال حکیم است و کار لغو از حکیم سر نمی‌زند. خدا فرمان ظهور نمی‌دهد که در پی آن بشر گامی به جلو بردارد و در جای دیگر بنشیند. تداوم عدالت نیاز به معرفت دارد. وگرنه اگر عدالت برقرار شد،حتی عدالت کامل و مطلق، و پشتوانه آن معرفت نباشد، بشر برگشت خواهد کرد. حالت ارتجاعی خواهد داشت. مجدداً به ظلم بازمی‌گردد و مجدداً عداوت و تعدّی در وجود او شعله می‌کشد. حال ما می‌خواهیم چه کنیم؟ یعنی در واقع هدف نهایی چیست؟ 🔹هدف نهایی: هدف نهایی آن است که در جایی دیگر می‌فرماید: "مَن عَمِلَ صالحًا مِن ذَکرٍ أو أنثیٰ و هو مؤمنٌ فلنُحییّنَهُ حیاةً طَیّبة" نحل/ ۹۷ برای این است که به برسید. منتظر واقعی آن است که طالب حیات طیبه است. می‌خواهد به حیات طیبه برسد. ۳ 🌷🌷🌷
🔹حیات طیبه چیست؟ در ابتداء معنای «حیات»: تعریفی که در فلسفه برای حیات گفته‌شده‌است: (در زیست شناسی نیز مؤیداتی دارد.) " الحیاةُ هی ما تُساوِقُ الفعلَ و الإدراک" حیات آن است که مساوق با فعل و ادراک است. یعنی دانایی و توانایی. اگر کسی دانائی‌های او به صفر برسد، توانایی او نیز به صفر برسد، مرده است و دیگر حیات نخواهد داشت. نمونه‌هایی از این دانایی و تواناییِ متناسب با حیات طیبه را در سورهٔ مبارکهٔ کهف می‌بینیم که خدای متعال به جناب خضر و جناب ذوالقرنین علیهماالسلام داده است. 🔸نمونه اول حضرت خضر علیه‌السلام: خداوند درباره حضرت خضر می‌فرماید: " و عَلّمناهُ مِن لَدُنّا عِلمًا " کهف/ ۶۵ ما از پیش خود به او علم دادیم. علمی که حضرت موسی با آن جلالت قدر و علوّ شأن، وقتی با ایشان مواجه شد، گفت باید صبر پیشه کنی تا این علم را به تو بدهم. اگر اسرار کار من را بخواهی بفهمی طول می‌کشد، زمان می‌برد. شخصیتی مانند حضرت موسی صبور نبود. صبر کردن در مقابل کارهایی که خضر انجام می‌داد، سخت و دشوار بود. از پیش هم به موسی گفته شده بود وگرنه موسی راه نمی‌افتاد. به او گفته شده بود باید برود در پی عبدی که به او علم داده شده‌است. « علمناه من لدنا علماً» این علمی است که لازمهٔ حیات طیبه است. 🔸نمونه دیگر حضرت ذوالقرنین: در خصوص حضرت ذوالقرنین علیه السلام نیز می‌فرماید: " و آتیناهُ مِن کلّ شَیءٍ سببًا" کهف/ ۸۴ ما سررشته هرکاری را در اختیار او قرار دادیم. "سبب": طنابی است که با آن به بالای درخت نخل رفته و خرما می‌چینند. سررشته هر کاری، سبب هر کاری را در اختیار او قرار دادیم. و آن کارهایی که ذوالقرنین می‌کرد که در مشرقی‌ترین نقطه خشکی و در مغربی‌ترین نقطهٔ زمین که پیش رفت و فتوحاتی که داشت، تمام آن به این علت بود که قرآن می‌فرماید: "ثمّ اَتبعَ سببًا" یک سر رشته را می‌گرفت، یک سبب را الگوی کار خود قرار می‌داد و آن پیشرفت‌ها را با آن به دست می‌آورد. آن علم و این سبب از تحفه‌هایی‌ست که در پی دستیابی به حیات طیبه به دست ما میرسد؛ و ما انتظار داریم و انتظار به حقی است که در زمان ظهور، شیعیان و دوستان امام عصر علیه‌السلام، ارادتمندان و پا به‌رکابان آن حضرت، از این‌گونه امکانات بهره‌مند باشند؛ یعنی از آن علومی که مسلماً خدا در اختیار آن حضرت گذاشته و از آن اسبابی که قطعاً خداوند به امام عصر علیه‌السلام داده‌است. (وقتی به حضرت ذوالقرنین و حضرت خضر می‌دهد به مهدی آل محمد ﷺ نمی‌دهد؟ قطعاً می‌دهد. پس بایستی که منتظر چنین شرایطی باشیم و باشیم.) 👈این نکته بسیار مهم است. گاهی اوقات ما فکر می‌کنیم عمل ما خوب نیست که امام ظهور نمی‌کنند.(که البته این نیز هست، مشکلات عملی ما بی‌حساب است) ولی مقدم بر عمل دیدگاه است. را باید اصلاح نمود تا عمل نیز اصلاح شود. متأسفانه افت در دیدگاه داریم. بعنوان مثال می‌گویم آقا همه چیز مرتب است فقط جای شما خالی است. کجا جای امام خالی است⁉️ می‌نویسیم، می‌گوئیم، تعبیر اینچنینی می‌کنیم که آقا جای شما خالی است. ما کجا جا خالی کردیم⁉️ ما اگر همچون جناب خضر و جناب ذوالقرنین در انتظار امام بایستیم، آن زمان می‌توانیم بگوییم جای شما خالی است. نه مثل مردم عراقی که بگویند، «سلونی قبل أن تفقدونی» و به یکدیگر نگاه کنیم و یکی برخیزد بگوید آقا موهای سر من چند تاست و نهایت پژوهشگری ما این باشد. این‌که جواب ندارد. این که جا خالی کردن نیست. پس در ابتدا باید دیدگاه را اصلاح کنیم. وقتی نیز به دنبال مسائل عملی می‌رویم، شخصی که در رفاه است می‌گویند: روزگار به کام من است. می‌ترسم امام زمان ظهور کنند و اینها را از من بگیرند. ممکن است عده‌ای اینگونه تصور کنند که اگر امام قرار است بیایند عدالت گستری کنند، امکان دارد برای ما نیز مشکلی پیش آید.(نعوذباللله) پس بحث عدالت جای خود، اما آن امر مهم مطلب دیگری است. 🔹مسألت‌های که می‌توان از امام علیه‌السلام داشت: برای آنکه آنچه در این زمینه گفته شد نمونه داشته باشد و بتوانیم پیگیری کنیم، دو دسته ده‌تایی از آن مسألت‌هایی که می‌شود از امام داشته باشیم را یادداشت کردم. اینها نمونه است. ممکن است ده‌ها مورد به آن افزوده شود. ان‌شاءالله این سوالات در ذهن ما باشد همچون ۱۳ پرسشی که مرحوم علامه حلی در ذهنشان بود و وقتی حس کردند آن آقایی که همراه ایشان در آن مسیر می‌آید، عالم است، فرصت را غنیمت شمردند و پرسش‌ها را مطرح کردند. چون ایشان فکر کردند که ایشان یک عالمی است که قدری از خودشان بهتر می‌داند. 🌷🌷🌷
اگر علامه حلی می‌دانست که آن شخص همراهشان امام زمان علیه‌السلام هستند، به جای ۱۳ سوال، سیزده‌هزارسوال مطرح می‌کرد. او آماده بود برای اینکه بپرسد. حال نمونه‌هایی از سوالات مهمی که می‌شود از حضرت صاحب‌الزمان پرسید خدمتتان عرض می‌شود که بخشی جنبه تشریحی دارد و بخشی جنبه تکوینی. هیهات از ما که این‌همه نیاز معرفتی داریم و غافلیم. آوردن این کلمه بر زبان واقعاً جرأت می‌خواهد که گفته شود شاید این غفلت ما باشد!!! حتی بین فرهیختگان!!! که چه چیزهایی را نمی‌دانیم. چه می‌خواهیم. اگر ظهوراتفاق افتد باید طالب چه چیزی باشیم. خانه خوب؟ یک زندگی مرفه؟ واقعاً همین‌ها؟! واقعاً امام عصر باید ظهور کنند تا این خواسته‌های ما را برآورده کنند؟! اینها را که در زمان غیبتشان هم می‌شود از ایشان خواست، و می‌دهند. 👈بزرگترین‌حادثه‌ هستی‌ بعداز‌خلقت‌ حضرت‌ آدم‌ ظهور امام‌ عصر‌است. مگرنگفتند ساعت تأویل شده؟ برای این است که بنده ماشینم‌را عوض‌کنم؟ برای این است‌که رفاهم را بیشتر کنم؟ همین؟! خیلی دون‌همتی است‌ اگر اینگونه فکر کنیم؟ 🔰بخشی از آنچه که نمی‌دانیم و تنها ار رهگذر امام علیه‌السلام می‌توانیم بیاموزیم: ❇️ ۱) تأویل تک‌تک آیات قرآن می‌دانیم چه تعداد از آیات قرآن تأویلش در روایات مطرح شده، تأویلی که فرمود: "وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ"( آل عمران/۷) راسخِ در علم باید بیاید تا تأویل آن‌ آیات را به ما بگوید. عمده آیات نیاز به تأویل دارند. ما نمی‌دانیم و با گمانه‌زنی هم نمی‌توان به آنها پی برد. می‌بایست امام‌معصوم به ما بفرماید. تازه بعضی آیات تأویلات متعدد دارند. اینگونه نیست که یک تأویل داشته باشد و تمام شود. ❇️۲) چگونگی استخراج علوم گوناگون از قرآن. درمباحث علوم قرآنی یک بحث تخصصی که مطرح است تحت عنوان می‌باشد. دراین‌باره بحث‌ها شده‌است. اگر قائل به این باشیم که قرآن جامعِ علوم است؛ چگونه این علوم را از آن استخراج کنیم؟ راهش را نمی‌دانیم. اگر امروز ما ادعاکنیم قرآن جامع علوم بشریست، ازما می‌پرسند که جواب این سوال را از علم فیزیک و شیمی و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی و... که در قرآن مطرح است، بدهید. آیا می‌توانم؟ خیر. جواب این سوالات را می‌داند در حالیکه علماء می‌آیند و می‌گویند قرآن کتاب هدایت است. هرسوالی درباره هدایت دارید می‌توانید از قرآن بپرسید. واقعاً اینطور است؟! یعنی همه پرسش‌هایمان درباره هدایت را می‌توانیم از قرآن جواب دهیم؟! نمی‌توانیم، ما زبانمان بسته است. چرا ادعای گزاف کنیم؟ حتی ما تمام سوالات احکام را نیز نمی‌توانیم از قرآن بپرسیم. اینگونه نیست که بگوییم علوم تجربی را کنار بگذار! قرآن علوم انسانی را پاسخ می‌دهد. البته آموزه‌هایی در قرآن هست و برای مانیز قابل استفاده‌است و دامنه وسیعی هم دارد؛ اما اگر مدعی شویم که هرآنچه در فلان علم از علوم انسانی نیاز است، در قرآن یافت می‌شود، نمی‌توانیم جواب دهیم. علوم انسانی که هیچ، در همین فقه خودمان ویا علوم حوزوی هم نمیتوانیم همه‌اش را از قرآن پاسخ دهیم. شاید سوالات محدودی را بشود پاسخ داد؛ لیکن همه را خیر. و آن که پاسخ این سوالات را می‌داند. 🌷🌷🌷
❇️۳) رمز حروف مقطعه قرآن. رمز این حروف را از کجا باید بدست بیاوریم؟! تازه فقط رمز حروف مقطعه نیست؛ برخی از ترکیبات قرآنی نیز رمزآلوداست؛ یعنی معلوم است که در آنها رمزی نهفته‌است. مفسرین زحمت می‌کشند، تلاش می‌کنند و توضیحاتی می‌دهند؛ لیکن کسی که دقیق باشد می‌بیند بعضی از این تفاسیر، قانع‌کننده نیست و تشنگی انسان را برطرف نمی‌کند. چه‌کسی باید جواب دهد؟ اگر علمای جدید هم بیایند، نهایتاً یک یا چند نکته تازه اضافه می‌کنند. اما این تشنگی بازهم برطرف نمی‌شود. اصلاً تشنگی هست؟! مسئله برسر همین است؛ اگر تشنه بودیم، امام ظهور می‌کردند. اگر این تشنگی صدسال پیش، دویست سال پیش یا هزار سال پیش اتفاق افتاده بود، تاحالا امام ظهور کرده بودند. اصلاً اگر این تشنگی از ابتدا وجودداشت، امام غیبت نمی‌کردند. اگرتشنگی باشد، به دنبالش ، ، وبقیه جهات هم می‌آید. اگر الآن ما تشنه یک لیوان آب باشیم و کسی ما را به دنبال خود بکشاند برای یافتن آب، دنبالش خواهیم رفت. اگر نرویم به این معناست که واقعاً تشنه نیستیم. تشنگی حقیقی یا طلب حقیقی اگر باشد، مصداق آن شعریست که گفت: دست‌ از طلب ندارم، تا کام من برآید یاتن رسد به جانان، یا جان زتن درآید ❇️۴) روش استخراج احکام جدید از کتاب وسنت. امروزه ما با بسیاری احکام مستحدثه روبرو هستیم. درست است‌که فقهای عِظام (کثّرالله أمثالهم)، (حفظهم‌الله) و (دامت توفیقاتهم) تلاش بسیار می‌کنند و ما را بدون پاسخ نمی‌گذارند؛ اما اگر به رموز فقهی آشنا باشید، می‌دانید این پاسخ‌ها، پاسخ‌هایی‌است‌که بعضاً در شرایط ویژه به ما داده می‌شود و گاهی اوقات مبتنی بر اصول عملی و تسکینی است. پاسخ حقیقی ونهایی نزد امام زمان است. اینها به اصطلاحِ طلبگی، حکم ظاهریست و حکم واقعی نزد امام است. تا امام ظهور نکنند، این پاسخ‌های ظاهری باید داده شود که البته فقهاء بدون پاسخ هم نگذاشته‌ و مارا رها نکرده ومُهمَل نگذاشته‌اند. ❇️۵) تفصیل داستان شخصیت‌هایی که در قرآن به‌طور سربسته معرفی شده‌اند؛ مثل همین ذوالقرنین. ما در قرآن کریم شخصیت‌هایی را داریم که به وجود آنان اشاره شده‌است؛ ولی تفصیل داستانشان را نمی‌دانیم. شایسته بود مردم در عصر پیامبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) یا در زمان ائمه هدی(علیهم‌السلام) می‌پرسیدند و پاسخ می‌شنیدند. بعضی را پرسیدند؛ مثل اصحاب کهف که اینها اسامی‌شان چه‌بوده؟ کجاهستند؟ و... جالب این بود که گاهی یهود می‌آمدند و این سوالات را مطرح می‌کردند. یعنی همین پرسش‌گری را هم مسلمانان به تحریک یهود داشتند؛ منتها یهودیان با قصدوغرض خودشان می‌پرسیدند و البته ائمه پاسخ می‌دادند. لیکن از این‌دست سوالات در قرآن زیاد است که باید اینها را بدانیم و با دانستنش در زندگی ما تحول ایجاد می‌شود. 🌷🌷🌷
❇️۶) نام پیامبرانی که در قرآن نام برده نشدند و سیره وسرگذشت آنها به تفصیل بیان نشده‌است. خداوند خود فرموده: "وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ ۚ" (نساء/۱۶۴) سرگذشت برخی پیامبران را بیان کردیم، برخی را بیان نکردیم. اینها چه کسانی بودند؟ بلافاصله بعداز این آیه مردم باید به دور پیامبر حلقه می‌زدند که آقا بفرمایید! گزارشی در تاریخ بدست ما نیامده که مردم پیگیر بوده باشند و پاسخ این نوع سوالات را از پیامبر و ائمه جویا شده باشند؛ مگر موارد خیلی اندک. اینها را باید شناخت تا از ایجاد شبهات جلوگیری شود. ❇️ ۷) روزشمار سیره پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم) ما‌ از سیره پیامبر چه در دست داریم؟ سیزده سال مکه؟! اگر روزی یک صفحه نوشته بودند، سیزده مجلد ۳۶۵ صفحه‌ای می‌شد. ده سال مدینه؟! اگر آن را هم روزی یک صفحه می‌نگاشتند، هم‌اکنون ده مجلد ۳۶۵ صفحه‌ای در اختیارمان بود. ببینیدچه حجمی می‌شد؟! درحالی‌که بعضی از روزهای عمر مبارک پیامبراکرم ده‌ها صفحه حادثه و نکته ومطلب را در خود جای می‌داد که نگذاشتند به دست ما برسد. ما به دانستن اینها نیاز داریم. دانستنش تحولاتی را در زندگی ما را ایجاد می‌کند؛ با توجه به این‌که پیامبر اکرم یک فرد معمولی نیستند که هرروز بلند شوند، صبحانه بخورند و ناهار و شب هم بخوابند. ایشان رسول الهی است که تمام لحظاتش با برنامه‌ریزی بوده و حرکت در راه رسالت همراه است. کجاست؟! نداریم! اینها را چه کسی باید برای ما بگوید؟! از کدام کتابخانه می‌توانیم بدست بیاوریم؟ این‌هم یک دلیل دیگر برای طلب. ❇️ ۸) تفصیل خطبه‌ها و سخنان پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و سایر ائمه هدی خدا. مسعودی گفته است از امیرالمؤمنین ۴۰۰ خطبه برجای مانده‌است. چندتا از آن‌ها در نهج‌البلاغه است؟ تازه همین مقدار هم تقطیع شده‌است. بقیه‌اش کجاست؟ ائمه دیگر هم همینطور. مگرحضرت صادق علیه‌السلام هزاران نفر در جلسات درسشان شرکت نمی‌کردند؟! آن‌زمان که کسی نوار و صوتی ضبط و نگهداری نکرده‌است؛ تفصیل اینها کجاست؟ اگر بخواهیم بیان شود، از کجا باید بدست بیاوریم؟ اینها با وجود حضرت بقیة‌الله . اصلاً یعنی همین‌. اینها را خدا در وجود ایشان نگه‌داشته است. همه اینها باقیست و چیزی از دست نرفته‌است. سخنان فراوان پیامبراکرم همینطور. وقتی ما می‌بینیم انسان‌ها می‌روند دنبال سخنان علمای بشری، یک خلأیی دارند که به دنبال جبرانش هستند. خیلی چیزها را می‌خواهند بدانند. هرچند ما نسبت به آنچه هم که به دستمان رسیده به شدت کوتاهی می‌کنیم. کدام ما مقید هستیم روزی یک حدیث بخوانیم؟نه روزی یک صفحه یا یک باب یا یک کتاب. این که طلب نیست، طلب برای آنکسی است که تمام ۱۱۰ جلد بحارالانوار علامه مجلسی را ده بار خوانده، و به دنبال فراگیریِ بیش از آن است. 🌷🌷🌷
❇️۹) آسان‌ترین و کوتاه‌ترین راه پاسخگویی به تک‌تک شبهات معاندان. شبهه فراوان است. علماء تلاش زیادی برای پاسخگویی به شبهات در زمینه‌های مختلف دینی فقهی، عقیدتی، اخلاقی کرده‌اند. ان‌شاء‌الله تلاش آنها مأجور است و خداوند اجر جزیل به آنها خواهد داد؛ لیکن گاهی اوقات پاسخ‌ها طولانی است. گاهی یک کتاب باید خوانده شود تا پاسخ شبهه‌‌ای را بدست بیاید و مامی‌دانیم که مخاطبمان حوصله و صبر ندارد که بخواهیم ساعتها برایش صحبت کنیم تا به جواب سوالش برسد. او درحد دوسه جمله نهایتاً نیاز دارد تا به جوابش برسد؛ اما چگونه؟! جواب شبهات مهم و . تصور کنید شخصی به پزشک مراجعه کند و پزشک به او بگوید برو فلان گیاه را تهیه کن و بجوشان و عصاره آن را بگیر و با چیزدیگری مخلوط کن و درخشک‌کن خشکش کن و پودرش کن و داخل گپسول بریز و بعد روزی یک دانه بخور!💊 این بیمار بلند می‌شود و می‌رود. دررابطه با پاسخ شبهات نیز اینطور نیست که ما همه‌اش را بدانیم. البته بحمدالله‌والمنة و به همت علمای بزرگوار شبهه‌ای بدون پاسخ گذاشته نشده؛ لیکن ما 👈طالب جوابهای کوتاه و مفید و مؤثر و قوی هستیم، ضمن آنکه بعضی از شبهات نیز خیلی پیچیده‌است. سراسر تفسیر فخررازی شبهه‌افکنی و شک‌زائی است. جواب اینها را که باید بدهد؟ علماء جواب داده‌اند؛ اما ما نیاز به جوابهای کوتاهی داریم که از فراهم می‌شود. ❇️۱۰) شأن نزول و ترتیب نزول دقیق آیات قرآن. مگر امیرالمؤمنین نفرمودند که هیچ آیه‌ای نازل نشده، مگر اینکه من بدانم در کجا و در چه مکان و زمانی نازل شده است. شب بوده، یا روز بوده، محکمش را و متشابهش را، عامش و خاصش، ناسخش را و منسوخش را. امام فرمودند من می‌دانم؛ اما کسی قلم بدست نگرفت و بگوید آقا بفرمایید تا ما یادداشت کنیم. ائمه هدی جامعه داشتند، کسی از روی آن استنساخ نکرد یا لااقل بخواهند امام املاء بفرمایند و آنان انشاء کنند. 👈این حرفها به معنای زیر سوال بردن یا اندک شمردن تلاش بسیار گسترده رُوات احادیث نیست، اشتباه نشود! آنان تلاش جانکاه کردند، بعضاً جانشان را در این راه گذاشتند و ما در دنیا وآخرت مدیون آنها هستیم. ما محتاج شفاعت این علماء و رُوات احادیث هستیم؛ لیکن اگر عموم مردم طالب بودند، بیشتر بدست ما می‌رسید. حرف ما این‌ است و اگر طالب باشند، بیشتر می‌رسد. 🔰این ۱۰ مورد که ذکر شد به عنوان نمونه‌هایی در زمینه‌های شرعی و دینی بود که می‌شود به آن موارد فراوان دیگری را افزود. 🌷🌷🌷
🔰ده نمونه هم از موارد تکوینی خدمتتان عرض می‌شود. ✴️ ۱) هیچ‌وقت شما دوست نداشتید با فرشتگان ارتباط داشته‌باشید؟ اصلاً اسم آنان را بدانید؟ خدا چند فرشته دارد؟ آیا می‌شود گاهی جلساتی با این فرشتگان برگزار نمود؟ مگر آنان در جلسه حضرت ابراهیم شرکت نکردند و ضَیف ابراهیم نشدند؟ ما هم سفره‌ای بیاندازیم، اگر گوساله‌ای نداریم ذبح کنیم، بالاخره نان‌و‌پنیری بگذاریم، آنها که نمی‌خورند فرقی هم ندارد چه بگذاریم؛ ولی بیایند تاایشان را ببینیم، مگر ندیدند حضرات ابراهیم علیه‌السلام، ساره سلام‌الله علیها، مریم علیها سلام؟! مگر این‌ها ندیدند؟ بدانیم نقشِشان در عالم چیست؟ خوب است که بدانیم. ✴️۲) راههای ارتباط با آنان و نحوه بهره‌گیری از هرکدامشان. هرکدام مأمور چه‌کاری هستند؟ کدامیک را باید واسطه قرار بدهیم در دعاها و عبادات خودمان ؟! ما فقط با سه چهار تا از فرشتگان آشناییم، تازه از یکی از آنان نیز وحشت داریم (جناب عزرائیل علیهم‌السلام) ✴️۳) راه ارتباط درست با جن. مگر این موجودات در خدمت حضرت سلیمان نبودند؟ مسلماً مؤمنینِ آنها در خدمت حضرت مهدی علیه‌السلام هم هستند. نه فقط آن حضرت، در خدمت دوستانشان هم هستند. کارهایی را که از بنی‌آدم برنمی‌آمد را سلیمان نبی به اینها می‌سپرد. آنها کارهای دشوار را انجام می‌دادند. اینها می‌توانند در خدمت بشریت باشند و برای پاره‌ای از مشکلات بزرگ، کمک‌هایی به انسانها بدهند؛ لیکن ما نمی‌دانیم چگونه با آنها ارتباط برقرار کنیم و ازآنان کمک بگیریم. افراد به مجرد اینکه توهمی می‌کنند که مثلاً بشقاب پرنده‌ای در آسمان دیده شده، یا یک شَبَحی را دیده‌اند، دنیا یک‌ماه مشغول گفتگو و بررسی آن می‌شود؛ لیکن جن وجود دارد و قرآن به آن اشاره کرده‌است. یک عده‌ای از آنها مؤمن بوده و آماده خدمتگذاری به دوستان اهل‌البیت علیهم‌السلام هستند؛ لیکن ما نمی‌دانیم چگونه از اینان استفاده کنیم. ✴️۴) فایده و سرّ خلقت تمام انواع جمادات، نباتات و حیوانات. الله‌اکبر. چندگونه گیاهی داریم؟! چندگونه حیوانی داریم؟! بیایید در بخشی از حیوانات، مثل حشرات. چندمیلیون نوع حشره ما داریم؟! تا چه رسد به دوزیستان، ماهیان، پستانداران، پرندگان؛ اینها را خدا برای چه خلق کرده‌است؟ گاهی فیلمهایی از این موجودات را نمایش می‌دهند. می‌بینید زیر آب اقیانوس چه ماهیان فراوانی هستند؛ اینها برای چه هستند؟! خدای حکیم اینها را آفریده که ما تصاویر آنها را ببینیم؟ مگر نفرموده که هرچه در آسمانها و زمین است، مسخّر شماست؟ مگر نفرموده: "خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا" ؟ دیگر عاجزتر از این که نمی‌دانیم چگونه باید از اینها استفاده کنیم؟ چه کسی باید یاد ما بدهد؟ در علم هر ۱۰ سال یک‌نفر یک گام به جلو برمی‌دارد و یکی از اینها را کشف می‌کند؛ تازه آن‌هم در راه اهداف خودش. ما که نمی‌دانیم! ازکجا معلوم که دیگر موجوداتی نباشند که مثل زنبور عسل، عسل‌آفرینی کنند؟ (درنوع خودشان) و ما نمی‌توانیم پی ببریم. ما فقط عسلش را شناختیم. این مسئله بسیار بسیار گسترده است. اگر هیچکدام اینها نبود، و فقط یک آقایی که پسِ پرده غیبت است که اگر ظهور کند، اسرار عالم را بر ما کشف می‌کند. آن‌وقت جا داشت که ما شبانه‌روزِمان را به انتظار و طلبِ حقیقی بگذرانیم. 🌷🌷🌷
✴️۵) فایده و سرّ خلقت‌تمام‌ستاره‌ها،منظومه‌‌ها، کهکشان‌ها‌، سحابی‌ها. اینها خدا برای چه خلق کرده‌است؟ این‌همه ستاره درآسمان است. ۴۰۰ میلیون منظومه شمسی فقط در کهکشان راه شیری برای چیست؟!! حتماً تک‌تک‌شان حساب دارند، نکته دارند، نقش دارند. نقش هرکدامشان چیست؟ ما چگونه می‌توانیم از نقش اینها استفاده کنیم؟ خداوند کوچکترینشان را به عنوان ماه فرستاده تا قمرِزمین باشد و ما این‌همه ازآن استفاده می‌کنیم. بقیه هم اقمار و ستاره و سیاره‌اند؛ اما راه استفاده از آنها را نمی‌دانیم. انتظار هم نمی‌رود که نجوم به ما بگوید. از کجا باید بفهمیم؟ آیا اینها بیهوده است؟ با این "اِن‌کنتم مؤمنین" بود👈 "بقیة‌الله خیرلکم" بقیة‌الله است که جواب این سوالات را می‌دهد. وَجهِ خِیریَت این است؛ اما "ان‌کنتم‌مؤمنین" اگر ایمان داشته باشید که اینها همه جواب دارد. ✴️۶) روش تسخیر نیروهای طبیعت و استفاده بهینه‌‌ازآنها. مگر سلیمان علیه‌السلام پرندگان را مسخّر نکرده‌بود؟ مگر باد به فرمان ایشان نبود؟ چگونه ما می‌توانیم از این نیروهای کوچک و بزرگی که در طبیعت هست، بهره ببریم؟ ما گاهی اوقات که با زحمت زیاد یک‌نیرویی را از دل هسته بیرون می‌آوریم، بعد نمی‌دانیم با زباله‌های آن چه‌کار کنیم. تا انرژی‌اش آزاد می‌شود، کمی که از دستمان در برود، می‌زند همه‌جا را ویران می‌کند. این نیروها را چگونه می‌شود استخراج کرد؟ ✴️۷) روش انجام کارهای خارق‌العاده مانند طِیّ‌الأرض. کسی هست که دلش نخواهد طی‌الأرض داشته باشد؟ چگونه می‌شود؟ یا کرامات دیگر. آنقدر برخی افراد زحمت می‌کشند و دوره‌های تهذیب نفس را طی می‌کنند. یا دوره‌هایی که مُرتاضان هندی دارند، برای این‌است‌که یک قدمی در این زمینه بردارند. اینها برای اولیاء خدا آسان است. امثال جناب سلمان پاهای خود را زیر دیگ می‌گذاشتند و می‌سوخت و دیگ را می‌جوشانید. او تحت تربیت امیرالمؤمنین بود. اینها راه دارد. سلمان طلب داشت از امام خودش، و چون طلب داشت به او می‌دادند و او می‌گرفت. ✴️۸) روش کشف و هدایت استعدادهای سرشار انسان‌ها یکی از معضلات بشریت که بعضی از خانواده‌ها آن را لمس می‌کنند، این است‌که ما نمی‌دانیم با استعداد فرزندانمان چکار کنیم؟ پدر ومادر حس می‌کنند که این فرزند سرشار از استعداداست؛ اما نمی‌دانند چکارش کنند. نهایتاً می‌گوییم همه استعدادها را کنار بگذار و یکی را در نظر می‌گیریم و فوقش آن را هم به سمت یکی از رشته‌های دانشگاهی هدایت می‌کنیم و تمام می‌شود. اما بعضی‌ها واقعاً عجیبند، اصلاً در پوست خودشان نمی‌گنجند از شدت استعداد. و ما توان بهره‌برداری از این استعدادهای بزرگ را نداریم. بقیه هم دارند و ما توان استکشاف آن را نداریم. نه می‌توانیم کشف کنیم، نه استخراج! مگر پیامبر نفرمودند: " اَلناسُ معادِنُ کمَعادِنِ الذهَبِ وَ الْفِضةِ" معدن را اول باید استکشاف کرد، بعد استخراج نمود. ما نه می‌توانیم کشف کنیم، نه استخراج، و در نتیجه این‌همه نیرو هدر می‌رود. وقتی هم نتوانیم استفاده کنیم، به راه هرز وانحراف می‌افتد. غالباً افرادی که کارهای عجیب‌و‌غریب و جنایت و خیانت و دزدی و... مرتکب می‌شوند، افراد تیزهوشی هستند. کسی نبوده از هوش اینها استفاده کند. تیزهوش است که طرحی می‌ریزد که همه کاراگاهان در آن می‌مانند! چگونه توانست وارد بانک شود؟ متحیر می‌شوند. او هوش بالایی دارد که ما نتوانستیم استفاده کنیم. اصلاً بشریت چند نوع هوش دارد؟ ما فکر می‌کنیم همه‌اش هوش ریاضی است. به نظر بی‌انتهاست. چه کسی باید اینها را برای ما معلوم کند و طرز استفاده‌اش را یادمان بدهد؟ 🌷🌷🌷
✴️۹) تهذیب، هدف‌گذاری و جهت‌دهی علوم بشری این دامنه خیلی وسیعی دارد. علوم در اثر اینکه جهت‌یابی صحیحی ندارند، در اختیار سلطه‌گران و جهان‌خواران قرار می‌گیرند. شما فرزندانتان را عالی و با نمره خوب تربیت می‌کنید، می‌روند خارج از کشور، با تحصیلات عالی و پژوهش‌های فوق‌العاده، ولی وقتی انتهای مسیر را می‌بینید متوجه می‌شوید او در خدمت Cia وNasa است, یا دانسته یا نادانسته. ياآگاهانه است، یا ناآگاهانه! وقتی شیمی به اوج خودش می‌رسد، بمب شیمیایی درست می‌شود. وقتی فیزیک به اوج خودش می‌رسد، بمب هسته‌ای درست می‌شود. وقتی مخابرات به اوج خودش می‌رسد، دیگر ما امنیت نداریم، اسناد ومدارک از این‌طرف و آنطرف سرقت می‌شود. اینها به این خاطر است که علوم هدف ندارد. نیاز به هدف‌گذاری است. چه کسی است که جهت بدهد؟ ببینید با دانشمندان روبروییم، باید کار پژوهشی در جهت درست بتوانیم به آنها ارائه دهیم ونمی‌توانیم؛ یعنی آنگونه که باید نمی‌توانیم آنها را اقناع نمی‌کند. ✴️۱۰) آخرین مورد که سَره همه اینهاست، راه حل انبوه مشکلات بشریت. چه چیزی است که ما در آن مشکل نداشته باشیم؟ یک زمانی فکر می‌کردیم آب مشکلی ندارد، حالا با مشکل آب مواجهیم. یک‌وقت فکر می‌کردیم هوا مشکلی ندارد؛ الآن یکی از مشکل‌ترین گرفتاری‌های بشر، هَواست. نه فقط هوای شهرها و آلودگی‌های مربوط به آن، بلکه گرم شدن هوای زمین. زمین به سمت گرما پیش می‌رود. بشریت در خطر است. مشکل لایه ازن را داریم. یخ‌های قطبی که در حال آب شدن است. انقراض گونه‌های حیوانی، مشکل گرسنگی، جنگ‌، زلزله، بیماری‌های همه‌گیر، هشت میلیارد جمعیت زمین دوسال درگیر یک ویروس شدند که هنوز هم ادامه دارد. همینطور مشکلات بی‌شمار، اینها را چکار کنیم؟! راه حل مشکلات را چه کسی باید بدهد؟ 🔰پس دستِ‌کم دو دسته ده‌تایی که هرکدام از آنها شُقوقی داشت و هرکدامش برای ما کافی است تا ایجاد طلب کند.👈. اگر طلب نباشد، اتفاق نمی‌افتد. خداوند در سوره فرقان می‌فرماید: "قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ۖ " خداوند به شما اعتنائی نمی‌کند، اگر دعا نکنید. 👈دعاچیست؟ دعا طلب از مافوق است. حقیقت دعا به این نیست که صرفاً دست‌ها را بلند کنیم، این از آداب دعا است؛ باید از عمق جان بخواهیم. تک‌تک موارد فوق باید مسئله اصلیِ ما ومهمتر از مسائل شخصی ما باشد. مسائل شخصی که با غیبت امام هم حل‌شُدنی است. فلان شخص فرزند می‌خواهد، امام زمان با غیبت هم می‌توانند به او عنایت کنند. ایشان همیشه فریادرس بوده‌اند و هستند و خواهندبود؛ اما ما باید چیزی را بخواهیم که شرط برآوردنش در ظهور حضرت باشد. اگر "عجّل علی ظهورک" را به این زبانها یا شبیه به این زبانها داشته باشیم، ان‌شاء‌الله ظهور اتفاق می‌افتد. خدا را می‌خوانیم به‌حق انبیاء و اولیایش، به تک‌تک آیات تکوین و تدوین که از بقیه غیبت آن‌حضرت صرف‌نظر بفرماید و به لطف و فضل سرشارخودش، نه به آمادگیِ‌ماکه وضعیت خوبی ندارد، برسر ما منت گذاشته، برای خشنودسازی انبیاء و اولیایش به‌ویژه حضرت زهرا سلام‌ الله‌ علیها اذن ظهور به ایشان عنایت بفرماید. 🍃والسلام علیکم و رحمة‌الله وبرکاته🍃 🌷🌷🌷