eitaa logo
مدرسه نهج البلاغه (۲)
1.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
83 ویدیو
196 فایل
کانال رسمی آقای دکتر شهاب الدین ذوفقاری (حفظه‌الله) مدیریت محترم گروه نهج البلاغه و عضو هیأت علمی دانشگاه معارف قرآن و عترت علیهم السلام / تاسیس کانال : ۱۳۹۹ ارتباط با جناب استاد ⬅️ @DrZoofaghari ادمین ⬅️ @M_sahraei_nahj
مشاهده در ایتا
دانلود
امام در آغاز خطبه ۸۴ می‌فرمایند: ✨عَجَبًا لِابنِ‌النَّابِغَةِ!✨ شگفتم از «ابن النابغه» (عمرو بن‌نابغه) حال این شگفتی برای چیست؟ ✨يَزْعُمُ لِأَهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِيَّ دُعَابَةً، وَ أَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ، أُعَافِسُ وَ أُمَارِسُ‏✨ او به مردم شام اظهار می‌کند و دربین آن‌ها این تصویر را ایجاد می‌کند که در من "دُعَابَةً" هست. "دُعَابَةً": مزاح یعنی من اهل شوخی و مزاح هستم. نقل است که عمرو عاص به مردم شام گفته بود که: (علیٌّ ذو دُعَابَةٍ شدیدةٍ) علی خیلی اهل شوخی است. (البته این تعبیر معنای تندتری دارد که از بیان آن معذور هستم و نمی‌توان به زبان آورد) 👈حال در اینجا دو بحث است، و . 🔻اولا آیا علی‌بن‌ابی‌طالب اینگونه بودند یا نبودند؟ 🔻ثانیا اگر علی‌بن‌ابی‌طالب اهل شوخی باشند چه اشکالی دارد؟ صغرای قضیه این است که: آیا علی‌بن‌ابی‌طالب اینگونه بودند یا نبودند؟ 1⃣ _امام خود می‌فرمایند من اینگونه نیستم. چون در این خطبه می فرمایند: ذکر موت مرا از شوخی زیاد باز می‌دارد. 2⃣ _اگر چنین چیزی بود باید در طول تاریخ ذکر می شد. شوخی و مزاح کردن چیزی است که مردم نقل آن را دوست دارند. یعنی برای نقل آن انگیزه‌ای دارند. مثلاً در زمان پیامبر اکرم ﷺ نقل شده است که یک مرد عربی گاهی خدمت پیامبر می‌رسید و یک هدیه‌ای به پیامبر ﷺ می‌داد و عرض می‌کرد این هدیه است. ادب انسانی اقتضاء می‌کند که وقتی کسی هدیه‌ای می‌دهد، شخص هدیه را قبول کند. رد کردن هدیه، دور از ادب است. پیامبر ﷺ قبول می‌کردند و هدیه را می‌گرفتند. تا پیغمبر ﷺ می‌گرفتند می‌گفت: پولش را بدهید؛ و با این تعبیر پیامبر ﷺ را می‌خنداند. به گونه‌ای شده بود که گاهی از اوقات پیامبر ﷺ سراغ او را می‌گرفتند. به‌عنوان مثال می‌فرمودند آیا این عرب نیامده است که ما را بخنداند؟ وقتی در تاریخ این‌گونه موارد نقل می‌شود، اگر علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام اهل «دُعَابَةً» بودند باید ۱۰_۲۰ مورد آن نقل می‌شد. چطور عربی که یک بیت شعری که کسی گفته است را نقل می‌کند، تک تک جملات علی‌بن‌ابی‌طالب و کلمات قصار حضرت نقل شده است، ۴۰۰ خطبه از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل شده است، این موارد نیز بایستی نقل می‌شد، که امیرالمؤمنین علیه‌السلام اینجا و آنجا و با این و آن شوخی کردند. حداقل ۵ مورد آن را نقل می‌کردند. حتی یک مورد نیز گزارش نشده است که علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام با کسی شوخی آنچنانی کرده باشند. ⁉️ پس ریشه این حرف چیست؟ ریشه این حرف، حرف خلیفه دوم است. وقتی به او پیشنهاد کردند که یک نفر را برای پس از خود به عنوان خلیفه معرفی کن؛ ابن‌عباس گفت: چرا علی را معرفی نمی‌کنی؟ خلیفه دوم گفت: علی « ذو دُعَابَةً»است. علی اهل شوخی است. و این بود که به عمروعاص رسید و در مصر انتشار داد. او برای پیروانش چهارچوبی ساخت که تا قیامت بتوانند به حرف او استناد کنند و می‌کنند و همین نیز هست. اما به چه دلیل؟ خلیفه دوم نیز نگفت از کجا چنین حرفی را میزند؟ از یکایک اعضای شورا ایرادات جدی گرفت؛ و با اینکه گفت اگر از علی‌بن‌ابی‌طالب پیروی کنید شما را به راه مستقیم هدایت می‌کند ولی گفت لکن او اهل شوخی است. حال اگر اهل شوخی باشد چه اشکالی دارد؟ حتماً بایستی عبوس باشد⁉️ تصور ما این است که علی‌بن‌ابی‌طالب چون عبوس نبودند؛ و فقط به جهت اینکه یک طَلاقتِ وجهی و یک بِشاشَتی داشتند مورد این تبلیغ سوء قرار گرفتند و گرنه کسی که مست جمال الهی است نمی‌تواند عبوس باشد. حال یک چنین چیزی را اینان شوخی تلقی می‌کردند. بلاتشبیه دیده شده که برخی افراد خنده‌رو هستند. گاهی اوقات آنقدر خنده رو هستند که انسان تصور می‌کند قصد مسخره کردن او را دارند. شخص چون خوش‌رو است، آنقدر می‌خندد و حرف میزند، از شدت خوشرویی آدم یک لحظه شک می‌کند که این آیا واقعاً خوش‌رو است یا در حال مسخره کردن است؟ اما وقتی می‌بینیم که با دیگران نیز چنین می‌کند و فقط با من چنین برخوردی ندارد، مشخص می‌شود که بطور ذاتی خوش رو است. حال این خوشرویی را گویی آنان تلقی بر اهل شوخی بودن حضرت گرفته‌اند وگرنه هیچ شاهدی برای آن ذکر نکرده‌اند. /خ۸۴ 🌴🌴🌴
کبرای قضیه: حال اگر کسی اهل «دُعَابَةً» باشد بد است؟! خلاف است؟! از حضرت صادق علیه السلام در اصول کافی روایت شده است که فرمودند: "مَا مِن مُؤمنٍ إلَّا و فِیهِ دُعابَةٌ" هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه بهر‌ه‌ای از شوخی دارد. مؤمن عبوس نیست. مؤمن بهره‌مند از شوخی است. اهل مزاح است. راوی می‌گوید: "و مَا الدُّعابَةُ" می‌فرمایند: "المِزَاحُ" 👈 البته در روایت آمده است که مزاح دو شرط دارد: 1⃣ _ به حق باشد. یعنی وقتی قرار است انسان کسی را بخنداند مطلب خلاف نگوید.تهمت نزند. مسخره نکند. گرفتار استهزاء نشود. حرف های رکیک نزند؛ و به طور خلاصه باطل نباشد. 2⃣ _ مزاح و شوخی زیاد نباشد. یعنی محدود باشد. در حدی که مخاطب تغییر ذائقه دهد کافی است. در این خصوص روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام در غررالحکم هست که می‌فرمایند: "کثرةُ المزاح تُذهب البهاء و توجِبُ الشَحنآء.." یعنی اگر کسی زیاد مزاح کند شخصیت، وقار و بهای او از بین می‌رود. بین مردم سبک می‌شود. علاوه بر آن موجب دشمنی نیز می‌شود. وقتی شخص زیاد شوخی کند ممکن است چیزی بگوید که طرف مقابل ناراحت شود و کینه او را به دل بگیرد. حال علی‌بن‌ابی‌طالب‌ که راجع به «کثرة المزاح» این جمله را می‌فرمایند، آن وقت سزاوار است که تو آنجا تبلیغ کنی علی «ذو دُعابَة شدیدة»ست؟ البته این حُسن علی‌بن‌ابی‌طالب‌ است. چرا؟ چون هیچ عیب دیگری نتوانستند به علی علیه‌السلام بگیرند. چه عیبی می‌شود به علی گرفت؟ نوراً در نور است. وجود مبارک، یکپارچه نور است. این یکی را تو آنگونه می‌بینی. تو بد می‌بینی. تو نمی‌توانی حسن خوشروئی را ببینی که اینگونه تلقی می‌کنی. ✨يَزْعُمُ لِأَهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِيَّ دُعَابَةً✨ به اهل شام اینگونه می‌نمایاند که من «اهل دُعَابَةً» هستم ✨وَ أَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ✨ (این عبارت بدتر از عبارت قبلی است) به مردم می‌گوید من بازیگر هستم. "تِلْعَابَ": از ریشه لعب یعنی بازی. أَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ یعنی بازیگر. علی‌بن‌ابی‌طالب نعوذ بالله کمدین هستند. برای مردم می‌گوید و می‌خنداند و سرگرم می‌کند. یعنی به ‌گونه‌ای وانمود کنند که شخصیت علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام زیر سوال رود. مردم شام نیز خبر ندارند. اطلاعات دینی مردم شام از مصدر و کانال معاویه به آنان رسیده است. از طریق شبکه های تبلیغی معاویه بوده است. حدود ۲۰ سال اینگونه تبلیغ کرده‌اند. / خ۸۴ 🌴🌴🌴
مورخین نوشته‌اند که یکی از یاران امیرالمؤمنین، به نام حارث بن نضر در جنگ صفین اشعاری سرود در مذمت عمروعاص‌ و از ترس و بز‌دلی او گفته‌ بود که حاضر نیست به میدان جنگ بیاید. این اشعار منتشر شد. بین لشکریان پیچید و به گوش عمرو نیز رسید. برای آنکه جبران کند و پاسخی داده باشد یک روز نیزه‌ای برداشت و به میدان آمد که بگوید من می‌توانم مقابل علی‌بن‌ابی‌طالب بایستم. وقتی با امام علیه السلام رو به رو شد و دید الان وقتی است که شمشیر علی علیه السلام که بالا رفته است به سر او فرود آید و او را نابود می‌کند، خود را به زمین انداخت، پاهای خود را بالا برد و دامن خود را کنار زد و عورتش را مکشوف کرد. در این لحظه بود که امام علیه السلام روی خود را برگرداندند و او از این فرصت استفاده کرد و از معرکه گریخت. اما علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام در آنجا یک جمله گفتند. بنابه نقلی که برخی گفته‌اند فرمودند: " یابن النابغه انتَ تلیقُ دُبُرِک ایام عُمرِک " تو آزاد شدهٔ عورت خود هستی. عورت تو، تو را آزاد کرد؛ و این در تاریخ ثبت شد. ✍ نقل شده است که یک روز در نزد معاویه بود. معاویه نگاهی به او کرد و خندید. عمرو گفت: برای چه می‌خندی؟ معاویه: به یاد آوردم آن روزی را که تو در مقابل علی بن ابی طالب چه کردی؟ البته مخفی نماند که در برخی از نوشته ها آمده است که این کار نیز ابتکار خود او نبود. این کار را قبلاً کس دیگری در جنگ احد در مقابل علی بن ابی‌طالب انجام داده بود. لذا این کار نیز ابتکار ابن نابغه نبوده است. به هرحال معاویه گفت: من از کاری که تو آن روز کردی خنده‌ام گرفت. عمرو گفت: من نیز از تو خنده‌ام می‌گیرد. معاویه: چرا؟ عمرو عاص: روزی که علی بن ابی‌طالب در جنگ صفین تو را به نبرد فراخواند و گفت معاویه خود بیاید تا با هم بجنگیم چرا مسلمانان کشته شوند؟! تا این خبر به تو رسید رنگ چهره‌ات پرید.عرق کردی. نفست در سینه‌ات حبس شد. زبانت بند آمد و چیزهای دیگر. معاویه گفت: بله چیزهای دیگر هم بود. بعد عمروعاص گفت: ببین، ترسیدن از شمشیر علی عیب نیست. حال امام به چنین کسی می‌گویند: این بزرگترین کِید او بود که این کار را کرد برای اینکه جان خود را نجات دهد. / خ۸۴ 🌴🌴🌴
✨أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّي لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْتِ✨ به خدا سوگند آنچه که مرا از بازی و بازیگری باز می‌دارد ذکر موت است. یعنی من وقتی یاد مرگ می کنم از اینکه عمر به بازی بگذرانم پرهیز می کنم. ✨وَ إِنَّهُ لَيَمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيَانُ الْآخِرَةِ✨ اما آنچه که ابن النابغه را از سخن حق باز می‌دارد فراموشی آخرت است. او آخرت را فراموش می‌کند و حق را کتمان می‌دارد. ✨إِنَّهُ لَمْ يُبَايِعْ مُعَاوِيَةَ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ أَتِيَّةً✨ عمروعاص با معاویه بیعت نکرده مگر آنکه شرط کرد. گویا عمرو در فلسطین بود که معاویه نامه‌ای به او فرستاد و او را دعوت به همکاری نمود. عمرو جواب معاویه را چنین داد که: معاویه! اگر بخواهی من بیایم مجانی نیست. داغ حکومت مصر( که عثمان از او گرفته بود) بر دل او بود. می‌دانست که آنجا چه سرزمین پربار و پر نعمتی است. گفت: اگر می‌خواهی من با تو همکاری کنم شرط آن این است که حکومت مصر را به من بدهی. ✨وَ يَرْضَخَ لَهُ عَلَى تَرْكِ الدِّينِ رَضِيخَةً✨ "رَضیخ" : عطیهٔ قلیلة، هدیه اندک، عطاء اندک. یعنی در برابر از دست دادن دینش این را از معاویه درخواست کرد. حاضر شد دین بفروشد و بهای اندکی بگیرد. این خیلی مهم است. به زبان آسان می‌آید فرض کنید امروز نامه‌ای به ما برسد و بگویند شما فلان پست مهم در اختیارتان است. فقط باید گوش به فرمان دیگری باشید. از این موارد در دنیا فراوان اتفاق می‌افتد. بعد هر گونه حساب کنی خوب است. اولین چیزی که شیطان به آدم می‌گوید این است که: اگر می‌خواهی خدمات دینی کنی، در آنجا بهتر می‌توانی. برو مصر، حکومت مصر را بگیر و از آنجا اسلام را بگستران. بعد می‌گوید: چرا تا این حد زن و بچه خود را در مضیقه گذاشته‌ای؟ بالاخره حقوقی داشته باش چون اینها نیز حقی دارند. شیطان هزار دلیل شرعی می‌آورد که باید قبول کنی. در آخر می گوید: استخاره کن. استخاره نیز خوب می‌آید. استخاره‌ای که شیطان در ذهن تصرف کند، آن نیز خوب می‌آید. مگر برای هر کاری می‌توان استخاره کرد. مگر می توان استخاره کند و گناه کند⁉️ معاویه نمی‌دانست چه کند! چون می‌دانست اگر مصر را به دست عمروعاص دهد عمروعاص کسی نیست که به راحتی به او باج دهد؛ اما چاره‌ای نداشت. بعد عمروعاص اشعاری گفت که این اشعار در وقعه صفین آمده است که این اشعار نشان دهنده وضعیت معاویه و عمروعاص و طرف مقابل است ▪️مُعاویَّ لا أُعطیکَ دینی و لم‌أنل به منک دنیا فانظُرَن کیف تَصنَعُ معاویه من دین خود را به تو نمی‌فروشم در حالی که از تو در مقابل آن چیزی از دنیا نگیرم. می‌داند که دارد دینش را می‌فروشد. چه مدح عظیمی کرده است نسبت به معاویه!! یعنی هرکس به معاویه کمک کرد دینش را فروخته است؟ حال بگویند معاویه خال المؤمنین است! این كه رفیق اوست چنین می‌گوید. که معاویه اگر من بیایم طرف تو باید دین خود را بفروشم و بیایم. امروز نیز چنین است. امروز نیز هرکس از معاویه طرفداری کند دین خود را فروخته است. این را عمرو عاص می‌گوید، حدیث نیست. این را بچه شیعه نگفته است که هرکس طرف معاویه رفت، دینش را فروخت. ببین چه کاره هستی؟ خودت بیندیش. ▪️فَإن تُعطِنی مصراً فأربَح بِصَفقَةٍ أخَذتَ بِها شَیخاً یَضُرُّ و یَنفَعُ اگر مصر را به من بدهی این یک معامله خوبی است. می‌توانی با این معامله یک شیخ کاسب را که به دنبال سود و زیان خود است، بخری. یعنی من به دنبال کاسبیِ دنیائی هستم. اگر می‌خواهی دین من را بگیری باید چیزی در مقابل آن بدهی. غافل از این که خیلی از طرفداران معاویه این قدرت را هم نداشتند که چیزی از معاویه بگیرند مجانی دین خود را فروختند. آنها دیگر خسرَ الدنیا و الاخرة هستند. / خ۸۴ 🌴🌴🌴
عمروعاص چون یک زیرکی داشت، می‌دانست خسر الاخرة می‌شود، ولی می‌خواست علاوه بر آن خسرالدنیا نشود. خیلی از افراد خسر الدنیا و الآخرة می‌شوند. و این خطر، تا یک لحظه قبل از جان دادن همه را تهدید می‌کند. صغیر و کبیر و عالم و جاهل و متّقی و فاسق. هیچ چیز را هم نمی‌شناسد. فقط بایدتوسل به خود اهل بیت علیهم‌ السلام داشته باشیم. این گونه نیست که کسی بگوید من این کار را می کنم و ایمن هستم. نمونه‌هایش هست که شصت یا هفتاد سال در طریق مستقیم بوده‌اند، هزاران نفر بدست آنها هدایت شدند؛ ولی بعد به اندک بهایی از دست دادند. گاهی افراد با یک همه چیز را از دست می‌دهند. خیلی باید مراقب باشیم . فکر نکنیم می‌توانیم خودمان را حفظ کنیم؛ چون شیطان قوی است. بایستی خودمان را به ، و بیمه کنیم. استعاذه از مکر شیطان، صدقه برای حفظ ایمان و توسل به اهل‌البیت علیهم‌السلام برای حفظ ایمان. مثل غواصی که می‌خواهد به زیر دریا برود، قسمت‌های خطرناک، یک طنابی به خودش می‌بندد که اگر دچار خطر شد بتواند خودش را نجات دهد و به کشتی نجات برساند. این همان است که ان‌شاء‌الله با این سه چیز خداوند ما را از این شرور محافظت بفرماید. / خ۸۴ 🌴🌴🌴
چه می توان گفت در ستایش جایگاه رفیع استاد که کلام عاجز است در وصف مقامی که مولای متقیان درباره‌اش فرموده‌اند : "من علّمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً" ✨✨✨✨✨ با عرض سلام و احترام به پیشگاه استاد اندیشمند و فرهیخته جناب آقای دکتر شهاب الدین ذوفقاری به پاس زحمات خالصانه و صادقانه جنابعالی طی سالیان بسیار در امر تربیت و پرورش جانهای تشنه علم و معرفت و ترویج معارف الهی و مکتب انسان ساز علوی ، بدینوسیله مراتب تقدیر و سپاس بیکران خود را به محضر نورانی حضرتعالی تقدیم می داریم . ✨✨✨✨✨ استاد گرانقدر و گرامی از خداوند متعال مسئلت می نماییم که جنابعالی را در این مسیر نورانی بیش از پیش توانمند و موفق بدارد و بر عمرشریف و توفیقاتتان بیفزاید . "جمعی از دانشجویان مدرسه نهج‌ البلاغه" 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ضمن گرامیداشت یاد و خاطره معلم شهید و اندیشمند بی‌بدیل استاد مرتضی مطهری، بدینوسیله به محضر اساتید بزرگوار حوزه و دانشگاه، معلمین و مربیان گرامی عضو کانال مدرسه نهج‌البلاغه نیز تبریک و تهنیت عرض می‌نماییم. https://eitaa.com/joinchat/3543859252Cf20d3b8609 https://splus.ir/joingroup/AAHXeJa7GOJ9ltkIAh0Klw 📚📚📚
1_4448429158.pdf
1.26M
"جلوه‌های اخلاق نبوی در قرآن" 💠 پرده بیست‌ و‌ هشتم : "شکیبایی در خانواده" https://eitaa.com/joinchat/3543859252Cf20d3b8609 https://splus.ir/joingroup/AAHXeJa7GOJ9ltkIAh0Klw آرشیو ↙️ https://eitaa.com/joinchat/110821701Cf5b1df470f 📚📚📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_4414609531.mp3
951.8K
✨زیارت امیرالمومنین علیه‌السلام ✨ 🔈 با صدای جناب استاد ذوفقاری