eitaa logo
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
345 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
161 فایل
یانورَڪُلِّ‌نور...! :)☀️ تا‌ ڪه‌ آید‌ بھـ‌ جهان‌ عشق‌ و امید آورد‌ او بگذرد دوره غــم دورِ جدید آورد اوツ • . شࢪایط ٺبادل وکپے کانال رو بخونید⇩⇩ @sharayetnajvaye_noorr جهٺ انٺقاد وپیشنهاد در خدمٺم⇩⇩ بخاطر دلایلی کلا برداشته شد((:
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 】 خبر دارین که «مجمع جهانی نوآوری بریکس ۲۰۲۴» توی مسکو برگزار شده و آقای زاکانی، شهردار تهران، توی این مجمع برنده‌ی جایزه‌ی رهبران نوآور شدن؟😌 تازه، مقام اول پیاده‌سازی نوآوری در صنعت و زیرساخت هم به شهر تهران رسید😎 - ماشاءالله به این پیشرفت و توسعه👏🏻 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
💚 این محبت به (ص) و آئینش فقط تو یه شهر دنیاس!! زن و مرد هم نمیشناسه، قضیه غزه باعث شد خیلیا مسلمون شن،محجبه شن...خلاصه که یدالله فوق ایدیهم اسقاطیل قاتلِ مفلوک 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖐🏻🙂• امام ما: منو دعا کنی منم شمارو دعا میکنم : )🌱 توهم با این صدای دوست داشتنی زمزمه اش کن و دعاشون کن😇😍 🕙📿 شبتون 🌙 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
_بہ نام خدآے محمد🌱!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«خواهی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد:)😍✨» 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[💖💐] بوی مُشک و عَنبر از دامان پاک آمنه مرهمی باشد .. که درد عشق، درمان می‌کند✨ 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سال پیش کلیپ این دختر خوش‌خنده‌ی معصوم، خیلی وایرال شد و در اینستاگرام بیش از ۴۰ میلیون ویو خورد. حالا خبر رسیده که در بمباران عصر دیروزِ بیروت، این طفل معصوم هم به شهادت رسیده ... 😭😭😭 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
‏از نهج البلاغه دم میزند اما به خانمی که قانون کشور و حکم خدا را لگد کرده میگوید مگر هنوز گشت ارشاد اذیت می‌کند و.. با ‎ باشید ،ما خجالت می‌کشیم فرزندانمان این صحنه ها را در خیابان های کشور اسلامی ببینند،نکند باز میگویید چشمان فرزندانمان را ببندیم تا س.. خیابانی را نبینند. 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴قدیما که غیرت و حیا تو جامعه بیشتر بود ننگ می‌دونستن تو جمع نامحرم اسم همسرشون رو صدا بزنن،مرد اگر با خانمش کار داشت صدا میزد خانم،یا میگفت مادر حسین( به اسم یکی از بچه ها صداش میزد) ❌افسوس که از اون زمان رسیدیم به زمانه ی که طرف که مثلا سلبریتیه زن بزک کرده خودشو با سر و وضع افتضاح میاره جلو دوربین و با افتخار عکس میندازن 🔹چی به سر فرهنگ و حیای جامعه ما اومده که امثال این....شدن الگوی یه قشری از جامعه،مسئولین محترم که انگار کلا نمی‌خوان ببینن و برخورد کنن یاد و خاطره همه ی شهدای وطن در ۸ سال دفاع مقدس گرامی و روحشون شاد! ✏️چریک تنهای انقلاب 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🔴شهادت 58 نیروی حزب‌الله طی روزهای گذشته ❌پ.ن:برای اینکه متوجه عمق ضربه ی که حزب الله تو ۷۲ ساعته گذشته خورده بشید باید بدونید که حزب الله توی جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ فقط ۵۴ شهید تقدیم کرد و الان تو ۳ روز ۵۸ شهید 🔹تازه این تعداد شهداست،تعداد رزمنده هایی که بینایی شون رو از دستت دادن و قطع عضو شدن کنار... واقعا درد بزرگی به قلب جبهه مقاومت نشسته،آجرک الله یا صاحب الزمان.💔 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
هدایت شده از KHAMENEI.IR
♥️ کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً 👈 امام صادق ع فرمود: [شما شیعیان] مایه آبروی ما باشید و مایه زشتی و بدنامی ما نباشید. امالی صدوق، صفحه ۴۰۰ ✏️ رهبر انقلاب: فرمود: کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً؛ زینت ما باشید. زینت ما بودن یعنی چه؟ یعنی جوری عمل کنید که وقتی کسی نگاه کرد بگوید: به‌به! شیعیان امیرالمؤمنین چقدر خوبند! ۱۳۹۵/۶/۳۰ 📥 نسخه قابل چاپ 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون مـــــــــــــــــــــــــــــــــبارک😍🎊💚 ‌ 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
و کاربزرگ "آقا" برای ورزش وطن 🔹در آستانه‌ میلادهای عظیم الشان فردا، رهبرعزیزمون به تاسی از رأفت پیامبر(ص) با تقاضای رئیس قوه قضائیه برای عفو یا تخفیف مجازات حدود ۳هزار محکوم موافقت کردن : ۵۹ نفر مجازات قطعیشون اعدام بوده که به حبس تغییر کرد_۱۴۰ تا از محکومها زن ، ۳۹ محکوم امنیتی و ۶نفر زیر ۱۸ سالند 🌺دبیرکل المپیکمون هم گفته دستورات رئوفانه آقا به رئیس قوه قضائیه درباره خبط جوانهای ورزشکارمون در اغتشاشها، باعث اعتلای نگاه "کمیته جهانی المپیک" به ایران شده... 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_سوم 📚 #تنها_میان_داعش چشمانم را نمیدید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کرد
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📚 حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را میدیدم. وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه خیره و ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از خجالت پشت پلکهایم پنهان شد. کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار توت را حساب میکرد. عمو همیشه از روستاهای اطراف آمِرلی مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد میکردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم. مردی لاغر و قدبلند، با صورتی به شدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیره تر به نظر میرسید. چشمان گودرفته اش مثل دو تیله کوچک سیاه برق میزد و احساس میکردم با همین نگاه شرش برایم چشمک میزند. از شرمی که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقب‌تر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم میداد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم. از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم تشیع و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه صدام اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زنعمو برایمان عین پدر و مادر بودند. ♻ ادامه دارد... ‌‌ اللهم‌صل‌علی‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فرجهم ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_چهارم 📚 #تنها_میان_داعش حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📚 روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن‌عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند: - چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟ رنگ صورتم را نمیدیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب میفهمیدم حالم به هم ریخته است. زن‌عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم میکرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم: - این کیه امروز اومده؟ زن‌عمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره‌های قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد: - پسر ابوسیف،ِ مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب. و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد: - نهار رو خودم براشون میبرم عزیزم! خجالت می‌کشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب میدانستم زیبایی این دختر ترکمن شیعه، افسار چشمانش را آنهم مقابل عمویم، این‌چنین پاره کرده است. تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباسها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباسها را در بغلم گرفتم و به سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابم ظاهر شد. لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمیتوانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمی‌پوشاند که من اصلا انتظار دیدن نامحرمی را در این صبح زود در حیاطمان نداشتم. ♻ ادامه دارد... ‌‌ اللهم‌صل‌علی‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فرجهم ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_پنجم 📚 #تنها_میان_داعش روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن‌عمو مادرانه نگاهم
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📚 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم میزد و چشمان هیزی که فرصت تماشایم را لحظه‌ای از دست نمیداد. با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ حیا و حجابم بودم که با یک دست تلاش میکردم خودم را پشت لباس‌های در آغوشم، پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف می‌کشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بی‌پروا براندازم میکرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد اجنبی شده بودم، نه میتوانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم. دیگر چارهای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدم‌هایی که از هم پیشی میگرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمیشد دنبالم بیاید! دسته لباس‌ها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباسها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دست بردار نبود که صدای چندش آورش را شنیدم: - من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟ دلم میخواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمی‌توانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباسهای روی طناب خالی میکردم و او همچنان زبان میریخت: - امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می‌دیدم! شدت تپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس میکردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون میریخت، حالم را به هم زد: - دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری! نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب "یاعلی" می‌گفتم تا نجاتم دهد. با هر نفسی که با وحشت... ♻ ادامه دارد... ‌‌ اللهم‌صل‌علی‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فرجهم ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر چشمان ما کور شود باز هم غزه را رها نخواهیم کرد✌️ 🔹صحبت های زوج لبنانی که در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به لبنان که منجر به انفجار پیجرها شد چشم های خود را از دست دادند.💔 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فقط احمقی مثل رضا پهلوی با پشتوانه‌ی پونصدهزار امضا، اونم در مدت بیش از یک‌سال و نیم، خودش رو نماینده مردم ایران می‌دونه که از اسرائیل حمایت کنه! فقط خائنی مثل رضا پهلوی هم‌زمان که ایران‌ایران از دهنش نمی‌افته، تقاضای فشار حداکثری برای مردم ایران می‌کنه! بیچاره‌های درمونده.. 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
تفاوت دنیای معلما و دانش آموزان😐😂😂 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
ولی من دانش آموزم بودم همین حس معلما رو داشتم😁😂 نمیدونم چرا برعکس همه من از درس و مدرسه واقعا لذت میبردم😌📚
استوری مهران غفوریان به مناسبت هفته دفاع مقدس 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه های عزیزِ من 😍 👀 اگر درس نخونید؛ نمی‌تونید تاثیر گذار خوبی باشید❕ بی‌مایه فطیر است😉✨ 👈🏻 سخنان انگیزشی تقدیم به تو، دانش‌آموز و دانشجوی عزیزی که فردا قراره پر قدرت شروع کنی😎💪🏻 🌙 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
- غریبی مـثل اِمـام صادِق . . 😔 نـه حرَمـی . . نَـه زائـری . . نَـه بارگـاهی . . . نه جَشنـی . . . تولَدت‌ مُبارَک‌ بهـترین‌ مَکتَب ؛😔♥️ . 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور