🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_دهم 📚 #تنها_میان_داعش بیاختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمیزدم که او هم سرش را چرخا
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼
#قسمت_یازدهم
📚 #تنها_میان_داعش
چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم.
پاورچین برگشتم و سر
جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم.
زنعمو به دخترانش زینب و زهرا
اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند.
حیدر صورتش مثل گل سرخ شده
و همچنان نه با لبهایش که با چشمانش میخندید.
واقعاً نمیفهمیدم چهخبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد:
- نرجس جان! ما چند روزی میشه
میخوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمیکنه.میگه الان وقتش
نیست. اما حالا من این شربت رو به فال نیک میگیرم و این روزهای خوب
ماه رجب و تولد امیرالمؤمنین علیهالسلام رو از دست نمیدم!
حرفهای عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است.
پیوند نگاهمان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم.
هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خندههای امشبش را یکجا فهمیدم که دلم لرزید.
دیگر صحبتهای عمو و شیرینزبانیهای زنعمو را در هاله ای از هیجان میشنیدم که تصویر نگاه عاشقانه حیدر لحظهای از برابر چشمانم کنار نمیرفت.
حالا میفهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانهای
بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت.
خواستگاری عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم.
♻ ادامه دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
#تعجیلدرفرجصلوات
اللهمصلعلیمحمدو
آلمحمدوعجلفرجهم
ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ
❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_یازدهم 📚 #تنها_میان_داعش چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼
#قسمت_دوازدهم
📚 #تنها_میان_داعش
در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتیتر از
همیشه همچنان سرش پایین است.
انگار با بر ملاشدن احساسش بیشتر از نگاهم خجالت میکشید و دستان مردانهاش به نرمی میلرزید.
موهای مشکی و کوتاهش هنوز از خیسی شربت میدرخشید و پیراهن خیس و سپیدش به شانهاش چسبیده بود که بیاختیار خندهام گرفت.
خندهام را هرچند زیرلب بود، اما شنید که سرش را بلند کرد و با مهربانی به رویم لبخند زد.
دیگر از راز دلش خبر داشتم که تا نگاهم کرد از خجالت سر به زیر انداختم.
تا لحظاتی پیش او برایم همان برادر بزرگتر بود و حالا میدیدم در برابر خواهر کوچکترش دست و پایش را گم کرده و عاشق شده است.
اصلا نمیدانستم این تحول عاشقانه را چگونه تعبیر کنم که با لحن گرم و
گیرایش صدایم زد:
- دخترعمو!
سرم را بالا آوردم و در برابر چشمان گرم و نگاه گیراترش، زبانم بند آمد و او بی هیچ مقدمهای آغاز کرد:
- چند روز بود بابا سراغ اون نامرد رو میگرفت و من نمیخواستم چیزی بگم. میدونستم اگه حرفی بزنم تو خجالت میکشی.
از اینکه احساسم را میفهمید، لبخندی بر لبم نشست و او به آرامی ادامه داد:
- قبلا از یکی از دوستام شنیده بودم عدنان خیلی به تکریت رفت و آمد داره. این چند روز بیشتر حساس شدم و آمارش رو گرفتم تا امروز فهمیدم چند ماهه با یه گروه بعثی تو تکریت ارتباط داره. بهانه خوبی شد تا پیش بابا عذرش رو بخوام.
مستقیم نگاهش میکردم که...
♻ ادامه دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
#تعجیلدرفرجصلوات
اللهمصلعلیمحمدو
آلمحمدوعجلفرجهم
ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ
❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه بازکردن تابوت مطهر شهیدتازه تفحص شده شهید والامقام مهدی سلطانی و وصال بعد از ۴۱ سال دوری ❤️🩹
#بسیج_نجف_آباد
🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
هدایت شده از 🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
•🖐🏻🙂•
.
#تــآیمدعــا:)
مثــلهــرشب...🌚✨
همگـــےبــاهمدعـــایفــرجرومیــخونیمــ💛
بہامیــدفــرجنــورچشممـــون😍
اگرهمگییکدلویکصدابراےظهوردعاکنیم...
انشاءاللهظہــورمحققخواهدشد ...|✋🏻📿|
.
#دعاےسلامتےامامزمان(عــج):
✨بِسْمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ✨
•🦋اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا🦋•
الّلهُمصَلِّعلیمحمَّدوَ
آلِمحمَّدوعجِّلفرجهُم
ⓙⓞⓘⓝ↯
🕊|→❁⎨@najvaye_noorr ⃟🦋
هدایت شده از 🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم 🦋
#السلامعلیکیابقیةالله...
•🧓👵•
#حدیثروز📚
مولی علی(ع)
چه بسا
از دست رفته ای
که دیگر
قابل جبران نیست!
شرح غرر؛ 4:355📚
🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍آقای پزشیکان،ممنون که اول حرفات از شهید رئیسی تجلیل کردی ♥️
ان شاءالله شهید رئیسی بهت نگاه کنه تا خدمتگزار مردم باشی
🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
رفاقت اگه عکس بود :)❤️
بهچیزۍوابستهِباش
ڪهبراتبِمونه
ارزشداشتهباشهکهوابستشبِشی
نهایندُنیاکهبههِیچےبَندنیست...!
یهچیزمثلنگاهشهدا:)🌿
هدایت شده از KHAMENEI.IR
18.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷لحظاتی از مداحی آقای مهدی سلحشور در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت با رهبر انقلاب
🔹️سیلی به دشمن می زنیم این منطق ماست
مصداق آن هم وعدههای صادق ما است. ۱۴۰۳/۷/۴
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 رهبر انقلاب؛ هماکنون در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت: چرایی جنگ هشت ساله را نسل جوان ما بدانند. ۱۴۰۳/۷/۴
📲پخش زنده از:
🖥 Farsi.Khamenei.ir/live
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 رهبر انقلاب؛ هماکنون در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت: جمهوری اسلامی سخن جدیدی بود در قبال نظم باطل؛ زورگویان عالم آن را تحمل نمیکردند. ۱۴۰۳/۷/۴
📲پخش زنده از:
🖥 Farsi.Khamenei.ir/live