eitaa logo
بوی بهشت ،،الهم عجل لولیک الفرج صلوات الله علیه
78 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
49 فایل
هدف این کانال، دور همی ،خودسازی وبرپایی نماز شب نشر مطالب کانال بدون لینک مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
📘 📖 📝 🔻 🌺با عنایت از خداوند جهان            🍃حال از یحیی سرایم داستان 🔹یحیی بعد از پنج هزار و پانصد و هشتاد و پنج سال از هبوط حضرت آدم، در روز چهارشنبه در حالی که بود و 👈🏻 او زکریا و 👈🏻 ایشاع 🧕🏻نام داشتند. 📖 داستان ولادت حضرت یحیی و شمه‌ای از حالات آن بزرگوار در ضمن داستان پدرش حضرت زکریا ذکر شده است.✔️ ✍🏻ابن عباس گفته است؛ 🔸 یحیی به دریافت منصب نائل شد.☑️ ↩️و در روایات اهل بیت درباره و 😊 یحیی آمده، ☝️🏻که همسالان یحیی به او گفتند 👥 بیا تا به بازی برویم! 🍃 ؛ ما برای بازی آفریده نشده‌ایم❌ ☝🏻 بلکه برای و در کار بزرگی آفریده شده‌ایم.✔️ 🌸 ؛ ✨ما به یحیی گفتیم؛ 🌿«... ای یحیی این کتاب📔 یعنی را محکم بگیر. و و را در طفولیت👦🏻 به او دادیم، و و عطوفتی😊 از جانب خود و به او دادیم و او بود و نسبت به پدر و مادرش سرکش و نافرمان نبود❌..». *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹یحیی بن زکریا بیشتر نداشت که در میان مردم به می پرداخت. 📔 را آموخت. 👥بنی‌اسرائیل را از رنج‌های😰 رفته بر صالحان و گناهان و نافرمانی‌هایی که صورت گرفته . 👥مردم را به ظهور عیسی بن مریم پس از بشارت میداد ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9 ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 📖 📝 🔻 ☀️روزی به یحیی خبر رسید که «هیرودیس» 🤴🏻 با داشتن چندین همسر،♥️عشق«هیرودیا» خود را در سر می‌پروراند. ☝️🏻زیرا او دختری با چشمان دلربا و اندامی موزون و جذاب بود😍✅ 👈🏻 و تصمیم گرفته بود این دوشیزه زیبا را به خود درآورد و با وی همبستر گردد.😐 🧕🏻 و بستگان او با خواسته هیرودیس موافق✔️ بودند و او را در این کار حمایت می کردند.😐 🌿 ☝️🏻 این ازدواج و است و آئین تورات اینکار را تأیید نمیکند❌، ☝️🏻این پیوند با روح سازش ندارد و من اینکار را نمی پذیرم.✋🏻 🌿یحیی سپس به مخالفت❌ با هیرودیس پرداخت. ♦️ در شهر منتشر شد، و در تمام محافل و مجالس👥 ورد زبانها گشت ☝️🏻و به گوش هم رسید 🔹و او از آنچه در بین مردم شهرت یافته بود آگاه و سخت 😡 شد ولی و خود را پنهان داشت. ⬅️بتدریج خشم او به ای روز افزون تبدیل گشت و ترسید😰 سخن یحیی آرزوی شیرین او را نابود کند ☝️🏻 و چه بسا را از ازدواج با وی باز دارد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹به همین منظور هیرودیس تصمیم گرفت از و 😊خود استفاده کند☝️🏻 تا شاید بتواند بدینوسیله به هدف خود برسد و آرزوی خویش را جامه عمل بپوشاند.✅ ⏸ سپس خود را با فاخرترین لباسها و گران ترین جواهرات💎 و با چهره ای خندان 😃و اندامی آراسته نزد عموی خود رفت تا با تسخیر 🧠 و ،❤️ او را به دام جمال رعنای خود گرفتار سازد. ☝️🏻سرانجام با طنازی و دلبری چنان در این راه مؤفق شد که عمویش از او پرسید؛ 👤چه آرزویی در سر داری؟🤔 بگو که من در بند اشاره و ⛓ تو هستم. 👩🏻هیرودیا گفت؛ اگر شاه مایل و خرسند😌 باشد، ✋🏻من جز چیز دیگری نمی خواهم.❌ ☝️🏻این مرد کسی است که نسبت به من و شما کرده😤 و ما را نقل محافل و ورد زبانها کرده است. اگر شاه با خواهش من مؤافق✔️ باشد، من را شاد😄 و آسوده خاطر و ام را برطرف می سازد. 🔸هیرودیس و شیفته حسن جمال و زیبایی هیرودیا شد🤦🏻‍♂ و پس از مدت کوتاهی دستور📜 داد را از بدنش جدا سازند 🗡و آنگاه سَرِ پیامبر را داخل تشتی گذاشت😔 و در مقابل چشم👀 دختر برادر خود قرار داد و او برطرف و شعله 🔥 وی خاموش گشت،☝️🏻 ولی با این عمل را بر خود و بنی اسرائیل نازل کرد. 🔸هنگامی که سرِ یحیی از بدنش جدا گشت از آن حضرت آنقدر به هوا پاشید که☝️🏻 هرچه خاک بر آن می ریختند اثری نداشت ❌و آن خون تا زمان و حمله ⚔او به بنی اسرائیل و کشتن ، جاری بود😟. ☝️🏻چون یحیی بن زکریا به شهادت رسید آسمان بر او گریست😭 و خورشید☀️ به مدت در هاله ای از سرخی خون، طلوع و غروب کرد. 🌿او را نامیدند، چون خداوند قلب ♥️او را به وسیله ، شاداب😄 یا (سیراب) فرمود. 🌼یحیی کسی بود که در سن به قبل از تولدش ایمان آورد.😊 ✨«و درود بر یحیی که، روزی که زاده شد و روزی که می میرد و روزی که زنده برانگیخته می شود.»✨ ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐