eitaa logo
💞 نماز شب ⁦💞
4.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
4هزار ویدیو
33 فایل
به برکاتی که میاد توجه داری ؟ 💢 اشراف زاده ای با این نماز 💢 کپی آزاد:اگر صلواتی برای اموات خادمان کانال بفرستید ممنون میشیم ارتباط @Fnemate پاسخگویی احکام انجام قربانی و عقیقه محاسبه خمس و کفاره و....👇👇 @spasokhgoo تبادل و تبلیغ نداریم😊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 غروب سومین روز مهمانی خدا: بهار و باران و فروردین همه بهانه اند، ✨"آسمانِ آبی ات را عشق است"✨ وقتی می توان زیرِ بخشندگی اش ایستاد و "تو" را نفس کشید و آیه آیه کلامِ تو را به خوردِ دل داد: 🌼فَاذا سَاَلَکَ عِبادی عَنّی،فَاِنّی قَریب🌼 186/بقره💌 . من به قربانِ ❣عِبادی❣ گفتنت دلبرِ مهربانِ من!! . که تو خود می دانی اگر "قریب" نبودی برای دلم، میانِ این همه "غربت" دنیا، خیلی پیش از این ها، کم می آوردم... می شود حالا که دانه های بارانت، بوسه ی رحمتِ تو را بر گونه هایم می نوازند،🌧🌧 همچنان که "عبادی" ام،خطاب میکنی؟ "الهی" ام بخوانمت؟؟؟؟؟ 💖"اِلهی وَ رَبّی مَن لی غَیرُک" 💖 💕 @Namazeshab2
✍غروب نهمین روز مهمانی خدا: 💯دلم نه به دانه های تسبیح که مغرورانه در دستم می چرخند خوش است نه به زمزمه های طلبکارانه ی ...😔 ساده بگویم اقاجان!! 💯 انتظارت یک فنجان می خواهد و یک حبه .... که ندارمش😔 " بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین..86/هود وانتظرو انا منتظرون...122/هود" من از انتظار فقط ادایش را بلدم خداااا می شود بی خیالِ اداهای کودکانه ام شوی و خودت با دست خودت لباسِ انتظار بر تنم بپوشانی؟؟؟ 💕 @Namazeshab2
✍غروب دهمین روز مهمانی خدا: 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 به پشت سرم نگاه میکنم... یک سوم از ماه رحمتت به سرعت برق و باد گذشت و من هنوز هم که هنوز است انگار نه انگار که مهمان سفره ی خاص توام!!! گاهی دلگیر میشوم و گاهی مغرور... گاهی خسته میشوم و گاهی مایوس... گاهی عصبانی میشوم و گاهی بدجنس.... حتی گاهی هنوز خلوت های شیطانی ام گرم است و گاهی بازار غیبت و فتنه،داااااغ.....🙈 💌" آیا نمیدانند که خدا راز و اسرار و نجواهای درگوشی شان را میداند و خدا داننده ی غیب هاست؟؟؟78/توبه"💌 ای خدای خلوت های دلم...❤️ چقدر غریبی تو که با تمام بزرگی ات دلت به حال دلم میسوزد و به هرزبانی که میتوانی تلنگرم میزنی تا دست و پایم را جمع کنم و حیا کنم در برابر حضورت😢 چقدر مهربانی تو ❣ که وجودت را گوشزد میکنی برایم و به یادم میندازی، آن زمان که نجواهای در گوشی های دو نفره ی شیطانی ام، تلاش میکند برای زمین زدن بنده ای از بندگانت... تو تمام قد ایستاده ای و نظاره ام میکنی...😥😓 ای خدای خلوت های دلم❤️ شرمنده ی بزرگواری ات هستم درک حضور عطایم کن🙏🙏 @Namazeshab2
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✍غروب یازدهمین روز مهمانی خدا: یک عمر، دمِ افطار، مِهرتان را در قابِ زمزمه ی صلوات، دانه دانه به خوردِ دلم داده ام، درست به شیرینی دانه های خرما..... ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ راستی، حبیبِ نازدانه ی خدا، به گمانم تو همان چشم روشنیِ نابی هستی که خدا به نشانه ی رحمتش، برای ما زمینیان هدیه آورد: 💌"به یقین پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که رنج های شما بر او سخت است و اصراااار بر هدایت شما دارد و نسبت به مومنان رئوف و مهربان است128/توبه)💌 گوش کن امینِ خدا؟؟؟؟ می بینی که او چگونه دست بر شانه ی ما گذاشته و از مهربانیِ تو برایمان می خواند؟؟؟؟😍😍😍 حالا نباتِ یازدهمین روزِ مهمانی اش، یک سینه ارادت،❣ یک بغل عاشقی،❣ و دنیا دنیا "دوستت دارم" است که از وجودِ شرمنده ی من، راهیِ خانه ات می شود!!! ❤️سلام ای حبیبِ خوش اخلاقِ خدا❤️ @Namazeshab2
✍غروب دوازدهمین روز مهمانی خدا: 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 تو که بَلَدی یوسف را از قعر چاه درآوری، دستش را بگیری و او را درست، بنشانی بر مسندِ عزیزِ مصر... تو که بَلَدی نیل را لالایی خوانِ موسی کنی و امواج دریا را سِپر جانش... تا برسانی او را به دستِ آسیه...🌺 تو که بَلَدی آتش را گلستانِ ابراهیم کنی تا خُنکایش تسلای دلِ مومنان شود در میانِ خیلِ کافران....❤️❤️ تو که بَلَدی دَمِ عیسی را مسیحا کنی به اِذنَت....🌹🌹 تو که بَلَدی در گوشِ «محمد صلی الله علیه و آله » "اِقرَاء باسمِ رَبِّک" بخوانی و یتیم مکه را آقا و سرور تمام عالِمانِ جهان کنی....❣❣❣ تو که بَلَدی عاقبتِ قصه ی "حُر" را عوض کنی و ختمِ بخیر.....💙💙 باز هم بگویم خداااا؟؟؟ 💟 خلاصه کنم برایت: تو که بَلَدی "کُن فَیکون" کنی عالم و آدم را به اشاره ای......❤️ از خودت میپرسم خداااا تو که بزرگ، بزرگ انجام میدهی با نگاهت، پس مگر می شود برای "مُقَلِّبَ القلوبی" چون تو، زیر و رو کردنِ دلِ ذره ی ناچیزی چون من کارِ سختی باشد ؟؟؟ برای کاربَلَدترینی چون تو... صاف و صوف کردنِ دلی چون من چقدر زمان می بَرد خداااا؟؟؟ حالِ دلم را زیر و رو کن🤲 "اللهُمَّ غَیِّر سوءَ حالِنا بِحُسنِ حالک"😔 @Namaeshab2
: ✍غروب هجدهمین روز مهمانی خدا: ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ حتی تصورش هم برایم سخت است!!! این که "روزی" باید بایستم روبروی تو، صاف صاف زُل بزنم به چشمانت، و منتظر بمانم تا نامه اعمالم را به دستم بدهی،💌💌 و بلند، خییییلی بلند، آن قدر که عالم و آدم بشنوند بگویی: "بخوان، خودت بخوان حساب و کتابت را ....😢 ۱۴/سوره محترم اسراء" و من که با یک نگاه، وخامتِ حال و روزم را میفهمم آرام.... خیییییلی آرام آن قدر که فقط تو بشنوی و خودم.. با دستانی لرزان، عرق هایی را که از سرِ شرم بر پیشانی ام نقش بسته پاک میکنم و می گویم: می شود نخوااااانم خداااا؟؟؟؟؟؟؟😢 حتی تصورش هم سخت است..... تو باشی و من باشم و ذره ذره اعمالی که سنگینی اش می ماند و شانه ی من.....!!!!😔 ۱۵/سوره محترم اسراء غرق تصوراتم هستم که گرمای دستانت بر روی شانه ی خورشید، نگاه مرا به غروب هجدهمین روز مهمانی ات بر میگرداند: 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 "نترس....فردا روزِ دیگریست.....از نو شروع کن" ای آنکه در گوش جانم خواندی: ❤️فَاِنّی غَفور الرَّحیم...❤️ می شود با نگاهی نور بپاشی بر اراده ام تا توبه ام بشود توبه ی نصوح؟؟؟؟؟ 💕 @Namazeshab2
✍غروب نوزدهمین روز مهمانی خدا: تو مرا خوووب میشناسی خدا... من همانی هستم که گاهی روزها و شب ها در تب و تابِ رسیدن به خواسته ای، دست به دامانِ مُهر و تسبیح و سجاده می شوم، و آن چنان معصومانه قول و قرار می دهم که خودم هم باورم میشود و وقتی با گوشه ی نگاهِ تو ، به خواسته ام می رسم فراموش می کنم تمام آنچه را که بینمان ردُّ بَدَل شده بود.....😔 می شناسی ام خدااا؟ من همانی هستم که گاهی بداخلاقی میکنم و بدقلق می شوم در رابطه مان.... همان زمان هایی را می گویم که اراده ی تو چیزی را خلافِ مِیلِ من رقم میزند!!!!! و من فراموش می کنم که تو همان محبوبِ حکیمی هستی که هر روز در عشقبازیِ اذانگاهی ام، شهادت می دهم که ..... من همانی ام خدا، که گاهی حتی بچه می شوم و قهر میکنم و خط و نشان می کشم برایت...... و این "همان" بنده ی گاهی به گاهی ات، وقتی به داستان موسی و خضر می رسد، پایِ دلش سست می شود بس که این داستان شبیه است به قصه ی هر روزه ی زندگی ام..... تو می خواهی، من‌ نمی خواهم.... تو نمی خواهی، من اصرار میکنم و میخواهم..... من سرم را بالا میگیرم و چنین و چنان شد برایت می آورم و تو موءدب و با وقار مرا به فرا میخوانی.... حال وروز موسی را نمی فهمم خدا.... اما این را میدانم که اگر روزی تو به من بگویی: هذا فِراق بَینی و بَینک...(۷۸/سوره محترم کهف) دیوانه میشوم... خدایا مرا به حکمت و اراده ات کن🤲 💕 @Namazeshab2
✍غروب بیست و چهارمین روز مهمانی: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 این روزها ❣مادر❣ عجیب بوی یاسِ جانمازت، با عطرِ گلِ محمدیِ آیه های خدا، عجین شده است و قلب و جانم را مدهوش میکند... ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ می دانی بانو؟؟؟ اصلا به گمانم این شکوفه های بهاری که از سر و کولِ فروردین بالا می روند، گل های چادرِ تو اند، که زیرِ پای اهل زمین پهن کرده ای تا محبت مادرانه ات را به خوردِ جانمان بدهی💖💖 دنیای ما این روزهای آخرِ مهمانی، بیشتر بوی تورا می دهد مادر❣ وقتی به امیدِ نگاهی، پشتِ چادرت پناه گرفته ایم تا به حرمتِ مادری ات، دستِ خالی مان را با نقل و نباتِ بخشش و غفران پُر کنند.... 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 امروز، عاشقانه، روزه ام را به عشق تو افطار می کنم، مادرِ مهربانِ عاشقانِ حسین ع...... 💕 @Namazeshab2
✍غروب بیست و ششمین روز مهمانی: ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ غلاف کن رفیق، آن انگشتِ اشاره ای را که به سمتِ دیگری نشانه گرفته ای!!!!!!!👈👈 اینجا ❗️نه تو می دانی آخرِ قصه ی من چیست؟ ❗️نه من میدانم که پایانِ کار تو کجاست؟؟ ❗️نه تو میدانی دو دوتاچارتای من با خدارا؟؟ ❗️نه من میدانم پچ پچ های درِ گوشی تو و اورا!!!! ❗️نه تو می دانی که من کجایِ سفره ی خدا،بساطم را پهن کرده ام؟ ❗️نه من می دانم که تو کجای بهشت خانه خریده ای!!!!!! ❗️نه تو می دانی که از دربِ خانه ی کریم،رَدَم کرده اند و کلید دوزخ را به دستم داده اند،📛 ❗️نه من می دانم که از کجای بارگاه خدا رانده شده ای📛 غلاف کن رفیق!!!!! این جا فقط یک نفر است که "میداند" همو که اگر بخواهد به نیم نگاهی، پرونده ی سیاه را سفید می کند و پرونده ی سفید را سیاه....... همو که "حر" را "حر" می کند و برترین فرشته ی بارگاهش را "ابلیس"..... غلاف کن رفیق شمشیرِ را!!!!!! که فاصله ی خط کشِ خدا با خط کش من و تو،از زمین است تا آسمان👇👇 ✅اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَالله اَتقاکُم✅ شاید آن که تو اش می دانی، خدا باشد و شاید آن که من ترینش می پندارم، رانده شده...... 💫💫💫💫💫💫💫💫 🤲 اللهم الجعلنی من المتقین 🤲 💕 @Namazeshab2
✍غروب بیست و هفتمین روز مهمانی: ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سرت سلامت جانِ دلم❣ قبل تر ها دعا می کردم که وقتی می آیی زنده و جوان باشم تا با سینی اسپند و عود به استقبالت بیایم.... ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ دروغ چرا؟ بین خودمان بماند، حالا اما وقتی حرف از آمدنت می شود،ناخوداگاه بند دلم پاره می شود، و با خودم مرور می کنم داستانِ فتنه های آخر الزمانی را😔 🔻نکند تو بیایی و من رو برگردانم از وجودت؟؟؟ 🔻نکند بیایی و در صف دشمنانت باشم؟؟؟ 🔻نکند بیایی و دل دل کنم برای هم قدم شدنت؟؟؟ 🔻 نکند چونان مومنانِ بی ایمانِ کوفه، نامه های فدایت شَوَدَم، تورا به گودال قتلگاه ببرد؟؟ 😔😭 💯نگرانم یوسفِ تنهای عالم منی که در نبودنت بی خیال ترینم، آمدنت را چگونه منتظر باشم غریب ترینِ آسمان 😭 بیا و خودت برای دگرگونیِ دلِ هزار جایی ام دعا کن🙏 بیا و خودت بندِ دلم را به آرامشِ وجودت گره بزن🙏 ❣سرت سلامت جانِ دلم❣ 💕 @Namazeshab2
✍غروب بیست و هشتمین روز مهمانی خدا: ❣❣❣❣❣❣❣❣❣ "کسی چه میداند کِی و کجا؟؟؟؟" . . شاید یکی از همین روزها نشسته باشم کنج خانه و مشغول گوش دادن به صدای جیک جیکِ گنجشک ها باشم.... . که به سراغم می آید....❌ . . یا شاید هم یکی از همین شب ها با عشقِ به عزبزانم به خواب بروم و نیمه شب با صدای "او" بیدار شوم❌ . ‌. شاید با هزار جور فکر و خیالی که در سرم هست، مشغولِ رد شدن از خطِ عابر پیاده باشم که "او" آن طرف خیابان به استقبالم ایستاده باشد❌ . . شاید هم اصلا از قبل به دلم برات شود کِی میخواهد به سراغم بیاید آن وقت مثل سکانسِ آخرِ سریالهای عرفانی، تمامِ کارهای نیمه تمامم را راست و ریست میکنم، از همه حلالیت میطلبم، لباس سفید می پوشم، می نشینم سرِ سجاده، و "آرام" دعوتش را "لبیک" میگویم... . . "کسی چه میداند کِی و کجا؟؟؟؟" . . اما خودمانیم خدااا . . ای کاش زمانی به سراغم بیاید که لااقل مثل یک ماهِ رمضانی، قلبم را شُسته باشی یا روزی صدایم کند که دلم جز "تو" جایی برای "غیر" نداشته باشد . . آن زمان است که وقتی به شانه ام بزند و نگاهم به نگاهش تلاقی کند رقص کنان به سویش خواهم شتافت . "مرگ" را می گویم همان که امروز در گوش جانم قصه اش را خواندی: "آیا به این فکر نکردند که شاید اجلشان نزدیک شده باشد؟؟؟۱۸۵/سوره محترم اعراف" . می شود در این غروب برای دعایم "اجابت" بنویسی خدا؟؟؟ اللهُمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمورِنا خَیرا🙏🙏🙏 @Namazeshab2
✍غروب بیست و نهمین روز مهمانی خدا: که می شود، حتی اگر تمام عالم هم بگویند که در بارگاه تو، دو دوتا، می شود چهارتا باور نمی کنم.... راستی ❤"حُ_سَ_ی_ن"❤ نمی دانم چه سرّی در عشق تو نهفته، که هربار سلام می دهم تورا، به چشمانم زودتر از قلبم پاسخ میدهی سلام آقا✋✋ باز آمده ام گدایی.... می شود امشب، در آخرین شب جمعه ی رمضان، برای عاقبت بخیری ام دعا کنید؟؟؟؟🙏🙏🙏🙏 ❣ ❤️صلی الله علیک یا ابا عبدلله❤️
💫💫💫💫💫💫💫💫💫 غروبِ آخرین روز مهمانی خدا: چقدر زود به آخر رسیدی مهربان..... تو از آن دسته هایی هستی، که وقتی به انتها می رسی، هنوز نرفته، دلمان برایت تنگ می شود...... برای سجاده های خیسی، که در سحرهایت، انگار ابری می شدند زیر پایم و مرا می رساندند به آسمانِ خدا..... برای چراغ های روشنِ خانه ی همسایه، که دلم را گرم می کرد برای اندکی بیشتر بیدار ماندن.... برای شیرینیِ عطشِ لحظه ی افطار، که هر ، سلام بر حسین، را در گوش جانم تداعی می کرد..... برای شور و حرارتی که با زمزمه ی هر آیه از کتاب خدا، در رگ های مرده ام جریان میگرفت و زنده ترم میکرد..... برای نَفس هایی که در هوایت جانِ تازه گرفتند.... برای ثانیه های دعا، که فرشتگان خدا، اجابت را از آسمان، لقمه میگرفتند و در دهانمان میگذاشتند.... چقدر زود تمام شدی مهربانم تصورِ جمع شدنِ سفره ات بدجور دلم را می لرزاند.... اما تو باوفا تر از آنی که مرا با دنیای شلوغ و پر هیاهوی اطرافم، تنها بگذاری.... تو مهربان تر از آنی، که بگذاری گم شوم میان تاریکیِ دنیا..... می شود اجازه دهی کمی از نورِ تورا پس انداز کنم؟ می شود آن چنان برای دلم بمانی، که تصور نداشتنت، پشتِ دلم را نلرزاند؟؟؟؟ می شود بمانی برای دلم؟؟؟؟؟ خداحافظ😭 خدا حافظ انتظار لحظه ی افطار خداحافظ عطش های حسینی خداحافظ عطر یاسِ سحرهای فاطمی ❣خداحافظ غروب های مهمانی خدا❣ @namazeshab2