eitaa logo
مرکز تخصصی نماز
10.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
573 فایل
کانال مرکز تخصصی نماز وابسته به ستاد اقامه نماز آیات🌺روایات🌼احکام🌷آداب اسرار🌻پرسمان🌸شیوه دعوت به نماز سایت qunoot.net آپارات aparat.com/markaztn ارتباط با ما @qunoott
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد ╔═🌷════╗ 💟 @namazmt ╚════🌷═╝
☀️ گردانِ نماز شب خوان‌ها ☀️ 📿 صدام، پس از آنکه فاو را از دست داد، بار دیگر شهر مهران را اشغال کرد تا اثر روانی شکست در عملیات فاو را کم کند. 🌹 فرماندهان، با طراحی عملیات کربلای یک تصمیم گرفتند مناطق اشغال شده را پس بگیرند. در این عملیات، ارتفاع قلاویزان، اهمیت ویژه ای داشت. 📿 ارتش بعث از روی قلاویزان بر روی شهر مهران تسلط کامل داشت و آن را به دژی مستحکم و نفوذناپذیر تبديل کرده بود. 🌹 فرمانده قرارگاه کربلا، توی جمع فرماندهان می‌گوید «چه کسی برای گرفتن ارتفاع قلاويزان نیرو می گذارد؟». 📿 قاسم سلیمانی بلند می شود و می گوید «ما دو گردان داریم که نیروهایش خوب اشک می ریزند؛ همه می خوانند و رابطه شان با خدا قوی ست؛ آنها می توانند قلاویزان را آزاد کنند.»! 🌹 آن دو گردان از لشکر ثارالله، همراه نیروهای دیگر لشکرها، در نبردی سنگین که ده روز طول کشید، با تصرف ارتفاعات قلاویزان، و در نهایت، با پیروزی کامل، شهر مهران را برای همیشه آزاد کردند. 📿 حجت الاسلام _نماینده حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبیا_ وقتی شنید حاج قاسم چنین حرفی زده، به لشکر آمد ببیند رمز روحیه ی این گردان ها چیست. 🌹 دید توی هر گردانی، ده طلبه ی رزمنده هست! توجه داشت که برتری، با ایمان، اخلاص، نماز شب و اشک و ارتباط با خدا اتفاق می افتد. 📖 حاج قاسم ای که من می‌شناسم ، علی شیرازی ، صفحه ۹۵. ↙️بپیوندید↙️ ╭❀🕊🌼🍃❀╮ http://eitaa.com/joinchat/3794927616C787ef768cc ╰❀🍃🌼🕊❀╯
مطالب نمازی کتاب رساله دانشجویی.pdf
871.3K
💧 گلچین مطالب نمازی کتاب رساله دانشجویی 💧 ╭━❀🌼❀━╮ @ namazmt ╰━❀🌼❀━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 این کار ها اشکال دارد 🍂 💚 : بلند کردن صدای بلندگوهای مساجد و روضه خوانیها اگر به اندازه ای باشد که هرکس بخواهد بخوابد، بتواند بخوابد، اشکال ندارد. 💙 در غیر این صورت یعنی اگر بلند کردن صدای بلندگو به اندازه ای باشد که هرکس خواست بخوابد نتواند بخوابد، خلاف سیره متشرعه است؛ 💚 زیرا ممکن است در اطراف یا تکیه، افراد مبتلا به مرض قلبی باشند یا شخصی غیرمریض در اطراف باشد که بخواهد فردای آن روز سرکار برود و نتواند بخوابد. 💙 آیا مزاحمت او که می خواهد روزی عایله خود را تأمین کند، اشکال ندارد؟! 💚 اگر انسان مسلمان بخواهد متمدن به تمدن اسلام باشد و دیگران را به حقایق اسلام دعوت کند یا افراد مسلمان را در اسلام برقرار و ثابت نگاه دارد که به بلاد مختلف کفر فرار نکنند، باید کاملا حقوق و حدود اسلامی را بشناسد و به آنها عمل کند. 💙 شاید ایجاد این گونه مزاحمت ها از سوی ما حتی برای فرد غیرمسلمان هم جایز نباشد. 💚 با رعایت اخلاقیات و رفتار صحیح اسلامی، افراد غیر مسلمان هم به اسلام و مسلمان ها گرایش پیدا میکنند. 📖 کتاب رحمت واسعه ، مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت، صفحه ۲۷۶. ╔═🌷════╗ 💟 @namazmt ╚════🌷═╝
💍 آیا می دانید حضرت ابراهیم هنگام بنای کعبه چه ذکری می گفت؟ 💍 ☀️ الإمام الحسن عليه السلام‏ في ذِكرِ أسئِلَةِ اليَهودِيِّ لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه و آله: قالَ: أخبِرني يا مُحَمَّدُ عَنِ الكَلِماتِ الَّتِي اختارَهُنَّ اللهُ لِإِبراهيمَ حَيثُ بَنَى البَيتَ؟ ☀️ قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: نَعَم؛ سُبحانَ اللهِ، وَ الحَمدُ للهِ، و لا إلهَ إلَا اللهُ، وَ اللهُ أكبَرُ. 🕋 عليه السلام‏ فرمودند : یک يهودى به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت: اى محمّد! مرا از آن كلماتى خبر ده كه وقتى ابراهيم عليه السلام كعبه را ساخت، خداوند، آنها را براى او برگزيد. 🕋 پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «آرى. و و و پاكا خدا، و ستايشْ خداى را، و معبودى جز خدا نيست، و خدا بزرگ‏تر است"». 📖 بحارالأنوار، ج 93، ص 166. 🦋بپیوندید🦋 ╭━❀🌼❀━╮ @namazmt ╰━❀🌼❀━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 سحرگاه سرد و یخبندان ماه دی، آن قامت نحیف و کمی خمی ده، در اطراف روستای چنگوله، به ایستاده بود و گوسفندان در اطرافش مشغول چریدن علف های خشک بودند. ✨ ـ خدایار ـ که به ظاهر لال بود، به زبان دل با خدا مناجات می کرد و رکوع و سجودش را به جا می آورد. 🍃 نماز را که تمام کرد، بعثی های قطّاع الطریق به سویش هجوم آوردند؛ برخاست که از چنگشان فرار کند، اما به دامش انداختند. ✨ بر سر و صورتش می زدند تا حرف بزند؛ اما ـ خدایار ـ زبانش بسته بود و نمی توانست. دو دندانش را شکستند و صورتش را خون آلود کردند. 🍃 لباس های او و دو همراهش را از تنشان کندند تا در هوای سرد منطقه ی مهران، خردشان کنند. ـ خدایار کاوری ـ آرام بود و صبور. کتک می خورد و هیچ نمی گفت. ✨ روزها سر و کارش با شکنجه بود و بازجویی و سرانجام به جمع اسیران اردوگاه آورده شد. آن بی ریای غریب تا می گفتند، به نماز می ایستاد و شب های جمعه در راز و نیاز با خدا به سر می برد. 🍃 دردهای کلیه کم کم شروع شد و نفس ها به خس خس افتاد؛ اما ارتباطش با خدا مأنوس تر شد. ✨ وقتی درد و بیماری های مختلف از همه طرف به او هجوم آورد، به بیمارستان موصل رهسپارش کردند. کمتر از یک هفته شد که خبر آوردند «خدایار از دنیا رفته است». 🍃 در شهریور ماه 63 بچه های اردوگاه موصل فقط اشک ریختند و آه کشیدند؛ بی آن که چیز زیادی از آن ـ بنده ی خدا ـ بدانند. فقط برخی دوستان گفتند: «همیشه با بود» 📖 قصه ی نماز آزادگان، ص 93، خاطره ی محمد نبی رحیمی زاده و حمید حسین زاده. ╔═🌷════╗ 💟 @namazmt ╚════🌷═╝
🍀 یه دانش آموزی می گفت به دوستم میگم بخون میگه «من تا فلسفه و فایدش رو ندونم حتی یک رکعتم نمیخوم» 🍀 حاج آقا چی بهش بگم؟؟؟ سه تا جواب یادت میدم. 1⃣ یه پزشک فوق تخصص مغز و اعصاب برای بیمارش قرص کپسول آمپول می نویسه. 🌸 این بیمار میگه تا من فلسفه و فایده این داروها رو ندونم استفاده نمی کنم. میدونید معنای این حرف چیه ؟؟ یعنی آقای پزشک من به تو اعتماد ندارم. شاید اشتباه کنی. 🌸 کسی هم که میگه تا فلسفه و فایده نماز رو ندونم نمیخونم یعنی خدایا به این داروی نماز که نوشتی من اعتماد ندارم. این بی ادبی و توهین به خدا نیست؟؟ 2⃣ پزشک مهربون میگه ببین تو به این داروها عمل کن استفاده کن اثر خودش رو میزاره بدنت سالم میشه در کنارش برو مطالعه کن فلسفه و فایده اش را به دست بیار. 🌸 خدای مهربون هم میگه به این داروی من عمل کن نماز بخون روحت سالم میشه. از گناه دور میشی. 🌸 در کنارش برو از کتاب ها و سایت های معتبر مطالعه کن تا فلسفه و فایده نماز رو در سخنان من در آیات قرآن و سخنان نمایندگانِ من [امامان] در روایات بفهمی. 3⃣ یه دانش‌آموز هیچی نداره. آه در بساط نداره. مامانش ۱۴۴۰ سکه بهار آزادی بهش هدیه میده. میگه همش برای خودت فقط ۲۰ تاشو اون جور که من میگم خرج کن. 🌸 این بچه چون میدونه مامانش دلسوزش هست نباید بگه نه من تا فلسفه و فایده ش رو ندونم اون کار رو انجام نمیدم. باید بگه چشم. 🌸 خدای مهربونتر از پدر و مادر هم روزانه ۱۴۴۰ دقیقه به ما وقت داده. چشم ،دست، گوش، زبان و... همه دارایی ما از خداست. 🌸 خدا یه دستوری به ما داده. روزانه ۲۰ دقیقه، سه تا بگیر میشه ۳ دقیقه. هفده رکعت نماز بخون میشه ۱۷ دقیقه. 🌸 از این دارایی که بهت دادم در این مسیر استفاده کن این جملات رو بگو به سوی کعبه بایست. این حرکات رو انجام بده. 🌸 این بی انصافی نیست که ما از این خدا که تمام دارایی مون از اوست فلسفه و فایده بخواهیم ؟؟؟ مواظب باشیم به درگاه خدا بی ادب نباشیم. 📚 تصویری مرکز تخصصی نماز، پرسمان نماز دانش آموزی، پرسش ۵. ╔═ 🌼 ═💔═ 🌸 ═╗ http://eitaa.com/joinchat/3794927616C787ef768cc ╚═ 🌸 ═💔═ 🌼 ═╝
گلچین مطالب نماز کتاب روح مهربان ؛ خاطرات و حالات عرفانی شیخ محمد کوهستانی.pdf
155K
📿 گلچین مطالب نمازی کتاب روح مهربان 📿 خاطرات و حالات عرفانی ╔═🌷════╗ 💟 @namazmt ╚════🌷═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 می‌گوید: دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود؛ ولی به خاطر گزارش هایی که در پرونده خدمتی ام درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی دادند. 🌼 سرانجام روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. ژنرال، آخرین کسی بود که می بایست نسبت به قبول یا رد شدنم در امر خلبانی اظهار نظر می کرد. 🌸 او پرسش هایی کرد و من پاسخ اش را دادم. از سؤال های ژنرال معلوم بود که دنبال بهانه می گردد و نسبت به من نظر مساعدی ندارد. 🌼 آبروی من و حیثیت حرف هایم در گروی این مصاحبه بود. بعد از دو سال دست خالی برگشتن، برایم سخت بود. 🌸 در همین افکار درگیر بودم که شخصی داخل اتاق شد و ژنرال با او به بیرون رفت. با رفتن ژنرال، لحظاتی در اتاق تنها ماندم. 🌼 به ساعتم نگاه کردم؛ وقت نماز ظهر شده بود. با خودم گفتم هیچ کاری مهم تر و بالاتر از نماز نیست. 🌸 با خودم فکر کردم کاش می توانستم نماز را اول وقت بخوانم. وقتی انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد، تصمیم گرفتم همان جا نمازم را بخوانم. 🌼 به گوشه ای رفتم. روزنامه ای پهن کردم و مشغول خواندن شدم. در همین لحظه ، ژنرال وارد اتاق شد. ولی من نمازم را ادامه دادم. 🌸 با خودم گفتم: «هرچه می خواهد بشود. آن چه که خدا می خواهد، همان می شود.» نمازم که تمام شد، از ژنرال عذرخواهی کردم. 🌼 او راجع به کاری که انجام میدادم، سوال کرد. من هم گفتم: «عبادت می‌کردم.» وقتی توضیح دادنم تمام شد، ژنرال سری تکان داد و گفت: «مثل این که همه ی این مطالبی که در پرونده ات هست مربوط به همین کارهاست.» 🌸 بعد هم لبخندی از رضایت زد و پرونده ام را امضا کرد. به احترامم برخاست و دستم را فشرد و پایان دوره خلبانی ام را تبریک گفت. 🌼 آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم، دو رکعت خواندم . 📖 کتاب لبیک در آسمان، خاطراتی از شهید عباس بابایی، صفحه ۱۸. 🦋بپیوندید🦋 ╭━❀🌼❀━╮ @namazmt ╰━❀🌼❀━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💧 اپلیکیشن کتاب «خانه بهشتی» 💧 👌 مهارت های فرزندان 🔸🔹🔸 https://bayanbox.ir/download/4916105070942554547/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA%DB%8C.apk 🔸🔹🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز ↙️بپیوندید↙️ ╭❀🕊🌼🍃❀╮ http://eitaa.com/joinchat/3794927616C787ef768cc ╰❀🍃🌼🕊❀╯
🕯 https://qunoot.net/App/infos.item.php?showid=5363 🕯 🌟 مشاهده نتایج قرعه کشی مسابقه در 🌟 ╔═🌷════╗ 💟 @namazmt ╚════🌷═╝