eitaa logo
نم قلم ✍
226 دنبال‌کننده
361 عکس
352 ویدیو
0 فایل
محلی برای ارائه آثار قلمی محمد رضائی پورعلمدار ان شاءالله بیشتر از شهدا خواهم نوشت. چون حق حیات بر گردنم دارند. ارتباط با مدیر کانال @pooralamdar🚦
مشاهده در ایتا
دانلود
گرامی باد یاد و خاطره معلم اخلاق ،استاد قرآن، کاسب خوش نام و پاسدار انقلاب اسلامی که در تاریخ هفتم خرداد ۱۳۶۵ در شوشتر و با زبان روزه در حال آماده شدن برای فریضه مغرب به شهادت رسید. https://eitaa.com/nameghalam
ششمین سال است که برای من و خواهر و برادرانم روز پدر همان رنگی را دارد که برای از دو سالگی داشت، برای از چهارسالگی و برای از شش سالگی داشت. گفتم برای جابر از دو سالگی، اصلا یک بچه ۲ ساله از پدر چه به یادش مانده، کودکی که نهایت خاطره اش از پدر سنگ قبری بود که فکر می کرد هر جا سنگی صاف باشد، پدر همانجاست و باید آب بردارد و بابا(سنگ صاف) را بشوید و تازه از مادر می خواست برای اینکه خسته نشود، راه امامزاده را نرود و همین جا سنگ توی حیاط را گرامی بدارد. یا دختر ۴ ساله‌ای که وقتی با صورت خونین پدر مواجه شد، جیغ زد که این بابای من نیست، چرا که بابای من هیچ وقت موقع خواب ، صورتش خون آلود نبود. قصه همین جا ختم نمی شود، شش ماهه شاید در کنج ذهنش، تصویر یک مرد مهربان عینکی مانده باشد که تا مدت ها ندانسته باشد، آن چهره دوست داشتنی که بود که دیگر هیچگاه نازش را نکشید و جز در قاب عکس تکرار نشد؟! و من و را سراغ دارم که وقتی به دنیا آمدند، ماهی از کوچ سرخ پدرشان گذشته بود و هیج خاطره ای از پدر ندارند، جز همان قاب عکس و سنگ قبری که با مادر می نشستند به شستنش. و خواستم بگویم این خاطرات رنگارنگی که من و تو از چهارسوی ایران در همه این سال های گذشته داریم، بهایش را قبلا، امثال مهدی ، لیلا، الیاس، جابر ، سمیه، اصغر و ..... با بی خاطره یاد کردن از پدر، داده اند‌. نمیدانم چقدر عقلمان قد بدهد و رشید شویم که احترام این خاطرات را داشته باشیم و برای رنگ نباختنش تلاش کنیم. ادای احترام به مقام شامخ ، پدران آسمانی که همه آرزوهای خود و فرزندانشان را زیر خاک کردند، تا خاک وطن به دست دشمن نیافتد، کمترین وظیفه ماست. پ.ن مهدی قربانی فرزند و لیلا نصیری فرزند که پدر تولدشان را هم ندید. جابر ، سمیه و اصغر محمودی فرزندان . الیاس نصیری فرزند شش ماهه بود که از آغوش پرمهر پدر محروم شد. ┏━━━━━       ✌️🇮🇷 @nameghalam ┗━━━━━━━━━━━
حالا که حرف روز تبریک است است بد نیست را هم مرور کنیم. مرد مفهومی نسخه متعالی‌تر از مرد جنسیتی است. اینجا دیگر مرد و زن بودن یا چه سن و سالی داشتن، فرق نمی کند، فرقش در نوع توانایی برای کارهای سخت و ظاهرا ناممکن است. دیدید میگن؛ مرد میخواد که فلان کار را بکنه؟ بعضی کارها و تصمیمات هستند که مرد می خواهد، حالا ممکن است، فلانی مرد هم باشد از نقطه نظر جنسیتی ،اما دل فلان کار سخت را نداشته باشد. اما چند تا مثال بزنم 🟢مرد می خواهد در دانش و علوم عالیه روز سرآمد باشی و ترک عیال و خانمان کنی، پاشی بری وسط یک منطقه محروم و جنگ زده، به مردمی خدمت کنی که معلوم نیست، بعدا قدردان کارهات هم باشند یا نه! مگر بچه تهران باشی. 🟢مرد می‌خواد که دختر سرطانیت آخرین روزهای زندگیشو بگذرونه و تو حاضر نشی سربازانت را تو صحنه جنگ رها کنی و بیایی دخترت را ببینی... مگر بچه نیاک آمل باشی. 🟢مرد میخواد پسرت در معرض بیماری و مرگ باشه و تا فهمیدی نیروهای گردانت در معرض تک دشمن هستند. سراسیمه زن و کودک دو ساله بیمارت را رها کنی و بری به نقطه بی بازگشت. مگر اینکه بچه ونک سمیرم باشی. 🟢مرد میخواد که شش تا بچه قد و نیم قد که بزرگ‌ترینش دختر ۱۰ ساله و کوچک‌ترینشون پسر ۶ ماهه باشند، با اینکه اخلاقا و قانونا بهترین بهانه‌ها برای نرفتن به ماموریت های سخت منطقه جنگی را داری، عازم جبهه بشی برای دفاع از وطن و اعتقاداتت. مگر اینکه بچه ونک سمیرم باشی. 🟢مرد میخواد که دشمن متجاوز در حال محاصره کردنت باشه و و دستور به عقب نشینی بدهند. ولی تو بمانی تا هم سرعت پیشروی دشمن را بگیری. هم به توپخانه خودی، گرای دشمن را بدی تا نتونه شهر را اشغال کنه و دست آخر پیام بدی به فرمانده ات که به مادرم بگویید: "شیاکوه لرزید اما انشایی نلرزید". مگر اینکه سرباز(ستوان) وظیفه بچه فسا باشی. 🟢مرد میخواهد که به علت اصابت تیر دشمن به خرج‌های موشک آر‌پی‌جی که در کوله ات هست، آتش بگیری ولی بخاطر اینکه عملیات آزاد سازی شهر مهران با شکست مواجه نشود، چفیه‌ات را دهانت بگذاری و بمانی تا بسوزی و مشتی خاکستر شوی. مگر اینکه بچه کرمان باشی. شما چند تا از این می شناسید؟! ┏━━━━━       ✌️🇮🇷 @nameghalam ┗━━━━━━━━━━━
امروز جمعه حوالی ظهر امیرحسین و امیرمهدی را بردیم گلستان شهدای اصفهان که حقا فضایی عطرآگین داشته و دارد و ان شاءالله خواهد داشت، شهدای اقوام و همشهری را زیارت کردیم . شهدای شاخص استان را هم علاقمند بودند که زیارت کنند. که البته بین این شهدا، مزار تک‌تیرانداز افسانه‌ای ایران را نتوانستیم پیدا کنیم. و حقیقتا نمی دانستم مزارش کجاست، اصفهان است یا کهگیلویه و بویراحمد. در عین حال بچه‌ها را بر سر مزار که به لحاظ سرعت حاجت بخشی به معروف شده، توجیه کردم. از بچه‌ها خواستم هر کدام آرزویشان را بکنند و خودم هم سرگرم یادآوری التماس دعاها بودم و یاد عزیزانی که بر سر مزار شهید آورده بودم و حاجت گرفته بودند.. مثل همیشه آدم های جورواجور ،دختر و پسر و پیر و جوان گرد مزار این عارف پاک‌باخته جبهه های جنگ حلقه زده بودند. توی مسیر برگشت یادم اومد که از بچه ها بپرسم اگر ایرادی ندارد ،آرزوهایشان را برایم بگویند. آرزوی یک پسربچه دهه نودی حالمو جا آورد؛ گفت: آرزو کردم؛ ایران عربستان را بگیرد تا ببینم دیگه کی جرات میکنه به خلیج فارس، بگه خلیج عربی. اگر دهه نودی‌های ما اینجور ایران و آنچه به ایران ربط داره را دوست دارند و براش اهمیت قائل هستند. غلط می کنند ،دشمنان به این مرز پرگهر چشم طمع کنند. قبلا هم گفتم که دهه نودی‌ها نسل اعتلا بخش ایران هستند. خدایا! فرزندان این بوم و بر را از گزند شیاطین انس و جنی محفوظ بدار و در سايه تفضلاتت به آنان برکت بده. ┏━━━━━       ✌️🇮🇷 @nameghalam ┗━━━━━━━━━━━