هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 ناگهان در واشد و مِسمار پهلو را گرفت
#متن_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ناگهان در واشد و مِسمار پهلو را گرفت
دست شعله بیمهابا پای گیسو را گرفت
پهلوی زخمی جدا و صورت نیلی جدا
یک غلاف بیمروّت جان بانو را گرفت
دست نامحرم چنان زد، بند دلها پاره شد
وای از دستی که از چشمان او سو را گرفت
دور از چشم علی هرشب که بانو ناله زد
زینب آمد خون روی زخم بازو را گرفت
@narimani_matn
شعله زد دیوار از تنهاییاش٬ در بعد از آن
آشیانه سوخت در آتش٬ کبوتر بعد از آن
شدت چرخیدن در باشد و زن باردار
کودک اول ضربه خواهد خورد و مادر بعد از آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 یه خونه پیش چهل نفر سوخت
#سبک_روضه / #متن_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه خونه پیش چهل نفر سوخت
دراومد اشکم، همین که در سوخت
فرشته افتاد ز بال و پر سوخت
فرشته با روسری و سر سوخت
فضه تا رسید گفتم
علی رو فراموش کن
فاطمه سوخته آتیشه
چادرش رو خاموش کن
داره جون میکنه فکری
به حال زخم پهلوش کن
شکسته پشت در سینهش
اصلا صداشو خودت گوش کن
صدا صدای استخونه
خدا کنه زنده بمونه
نگاه بکن که نیمهجونه
میخواد بمونه نمیتونه
@seyedrezanarimani
این که میگه "صدا صدای استخونه" اصلا حسین (ع) هم مثل مادرش شد؛ یه لحظهای رسید اون ملعون صدا زد :
"مَن یَنتَدِبُ لِلحُسین؟ "
ده نفر سوار بر مرکب٬ اینقدر رو این بدنها تازوندن....
حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم
همهی زندگی شیر خدا ریخت بهم
داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میکرد
تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم
بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود
تا که زد سلسلهی آل عبا ریخت بهم
ثلث سادات میان در و دیوار افتاد
نسل سادات به یک ضربهی پا ریخت بهم
گُر گرفته بدنِ فاطمه، ای در بس کن
وسط شعله ببین زمزمهها ریخت بهم
*شاعر : #قاسم_نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋#روضه_حضرت_زهرا (س)
#متن_روضه / *بخش دوم صوت*
#گریز_به_روضه_گودال
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روز آخر، بیبی یه جوری کار کرد تو خونه، همه گفتن خدایا مادر خوب شده، الحمدالله...
داره این کارا رو میکنه چون میخواد به همه بفهمونه این روزا حال من خوبه. میخواد همه رو از خونه بیرون کنه. (چرا؟) آخه نمیخواد کسی جون کَندنش رو ببینه.... فلذا همه رو از خونه بیرون کرد، اسماء رو صدا زد: اسماء برام یهکم آب بیار میخوام غسل کنم.....
اسماء، حجره رو ترک کن. وقتی برگشتی اگه دیدی چادر به سر کشیدم، برو علی رو خبر کن بدون دیگه بیفاطمه شدی.
اسماء میگه رفتم و برگشتم. تا درِ حجره رو باز کردم دیدم خانم چادر به سر کشیده و رو به قبله خوابیده. هرچی خانم رو صدا زدم دیدم جوابم رو نمیده. تو همین حین دیدم آقازادههای علی اومدن، حسن و حسین وارد خونه شدن؛ وسط حیاط خونه هی دارن صدا میزنن مادر... چرا مادر به استقبالمون نمیاد....
اسماء میگه من سریع اومدم بیرون، میخواستم یه جوری بچهها رو از خونه بیرون ببرم . اما دیدم هرچی میگم، میگن ما تا مادرمون رو نبینیم جایی نمیریم. -غذا بخورید؛ - تا مادر نباشه لب به غذا نمیزنیم....
یه مرتبه متوجه حجره شدن؛ اومدن داخل حجره، تا چشمشون به بدن بیجان مادر افتاد، امام حسن خودش رو انداخت رو سینهی مادر، اباعبدالله صورت کف پای مادر گذاشته؛ هی صدا میزنه مادر اگه جوابم رو ندی میمیرم......
(چی میخوای بگی؟)
هر دیدی یه بازدیدی داره. اینجا اباعبدالله اومد پایین پای مادرش. اما کربلا برعکس شد؛ این مادر اومد پایین پای گودال قتلگاه؛ هی به سینه میزنه، صدا میزنه بُنَیَّ .....
حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋ماندهام بیکس و از عشق شما دور شدم
#سبک_مناجات / *بخش اول صوت*
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماندهام بیکس و از عشق شما دور شدم
خوب داری خبر از من که چرا دور شدم
رفتم آنقدر به دنبال گناهانْ که دگر
در ته چاهم و از شرم و حیا دور شدم
در قدیم از غمتان دیدهی تر داشتهام
حیف شد باز هم از حال بکا دور شدم
در جواب کرم و لطف زیاد تو به من
هی بدی کردم و از رسم وفا دور شدم
@seyedrezanarimani
نیمه شب لایق یک خلوتِ باتو نشدم
از مناجاتِ سحرها و دعا دور شدم
وای اگر باز ببینم که زمین خوردهام و
از نگاه تو و از بزم عزا دور شدم
بین روضه فقط آقا به تو نزدیک شدم
هر زمان آمدم اینجا ز خطا دور شدم
یک شب جمعه ببر نوکرتان را به حرم
مدتی میشود از کرببلا دور شدم
*شاعر : #روح_الله_پیدایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋بر درب حرم داشت لگد میزد حیف
#سبک_روضه / #متن_روضه
*بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چند روزی یکی از اصحاب امام صادق (ع) غیبت داشت، آقا فرمود کجا بودی این چند روزه؟ عرضه داشت: آقاجان، از شما چه پنهون خدا بهم بچه دختر داده.
-خب خدارو شکر؛ حالا اسمش رو چی گذاشتی؟
-اسمش رو فاطمه گذاشتم.
امام صادق یه آهی کشیدن شروع کردن گریه کردن....
-آقاجان، نکنه بیادبی کردم، چرا گریه میکنین؟
فرمودن خیلی مواظب این دختر باش؛ یه وقت عصبانی شدی خواستی ادبش کنی توهین بهش نکنی. اگه بیشتر عصبانی شدی خواستی بیشتر ادبش کنی یه وقت نزنیش. (با این یه جمله کار دارم.) اگه یه وقت عصبانیتر شدی یه وقت سیلی به صورتش نزنی....
-چرا آقا؟
روایت میگه آقا گریه میکرد، میفرمود مادر ما فاطمه رو تو کوچهها زدن....
"بر درب حرم داشت لگد میزد،حیف
در بر سپرم داشت لگد میزد،حیف
از بین لگدها لگدی کشت مرا
محسن پسرم داشت لگد میزد،حیف"
وای مادر.....
*شاعر دوبیتی : #مهدی_زراعتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋رحم کن بر دل علی زهرا
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مثل ابر بهار میبارم
رحم کن بر دل علی زهرا
چارهی لحظههای دشوارم
رحم کن بر دل علی زهرا
اندکی تا دم سحر مانده
تازه آغاز دردسر مانده
لحظهها را چگونه بشمارم؟!
رحم کن بر دل علی زهرا
وقت تنگ است و کار بسیار است
غسلت ای باغ لاله دشوار است
گره افتاده است در کارم
رحم کن بر دل علی زهرا
@seyedrezanarimani
وقت غسلت چقدر لرزیدم
خون تازه به پهلویت دیدم
ای زمینگیرِ زخمِ مسمارم
رحم کن بر دل علی زهرا
فاطمه جان، مُحوّلَ الْاَحوال
بازویت... بازویت!!! زبانم لال
چه شد آخر شریک اسرارم؟!
رحم کن بر دل علی زهرا
غسل دادم تو را حسین افتاد
صورتت دیدم و حسن جان داد
نظری کن بر این دل زارم
رحم کن بر دل علی زهرا
@narimani_matn
به من مرده جان تازه بده
لااقل لحظهای اجازه بده
سر روی شانهی تو بگذارم
رحم کن بر دل علی زهرا
با قد خم قدم قدم رفتم
زیر تابوت همسرم رفتم
کمرم تا شد ای هوادارم
رحم کن بر دل علی زهرا
رکن من، یار و یاورم زهرا
من چگونه به دست خود حالا
هستیام را به خاک بسپارم؟!
رحم کن بر دل علی زهرا
@seyedrezanarimani
وسط قبر بین این گودال
پدرت آمدهست استقبال
چه کنم میروی و ناچارم...
رحم کن بر دل علی زهرا
جان حیدر مرا حلالم کن
دم آخر مرا حلالم کن
خیلی آخر به تو بدهکارم
رحم کن بر دل علی زهرا
*شاعر: #محمدجواد_شیرازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋علی رو حلال کن واسه درد بازوت
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدا رو چه دیدی، چقدر ناامیدی
بگو که میمونی، نگو که بریدی
چرا وقتی گفتم هنوزم جوونی
ازم رو گرفتی، خجالت کشیدی؟
خدا رو چه دیدی، چقدر غصه داری
چقدر گریه کردی ای ابر بهاری
نگو هیچ امیدی به این پیرزن نیست
چی داری به روز من امشب میاری
علی رو حلال کن واسه درد بازوت
علی رو حلال کن واسه زخم پهلوت
علی رو حلال کن واسه دست بستهش
نتونست که برداره اون در رو از روت
@seyedrezanarimani
خدا رو چه دیدی، خدا مهربونه
چه خوب عاشقا رو بههم میرسونه
چه بد اون حسودی که با زور هیزم
همه هستیشونو یه جا میسوزونه
خدارو چه دیدی، خدا که میبینه
غریب گیر آوردن منو تو مدینه
تموم تنم سوخت، که پیشم زنم سوخت
من و سوز سینه، تو و زخم سینه
علی رو حلال کن، به حالت جفا شد
علی رو حلال کن، که بچهت فداشد
علی رو حلال کن، برای همون روز-
-که پای مغیره به اون خونه وا شد
@narimani_matn
خدا رو چه دیدی، چقدر پُر زِ دردی
شبیه زمستون شدی بس که سردی
داری میری اما بازم فکر مائی
بسه کارِ خونه، تو کارت رو کردی
خدا رو چه دیدی، خلاصه یه جوری
تو خوب میشی بس کن، نزن حرف دوری
چته آخه امروز، تو فکر کجایی؟
داری پیرهنای حسین رو میشوری
علی رو نگاه کن، چی از من گذاشتی؟
تو قلبم غم و داغ رفتن گذاشتی
چرا توی اون بُقچه که دادی زینب
کنار کفنها یه پیرهن گذاشتی؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋نیمه جان علی، جوان علی
#سبک_روضه / #متن_روضه
*بخش سوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_حضرت_زینب (س)
مداحیهای حاج محمد فیروزی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
" نیمه جان علی، جوان علی
زهرا بمان به جان علی "
تو روایت داریم تابوت حضرت زهرا رو خود حضرت علی درست کرد...
(دیدی وقتی توی خونهای پدرا کار میکنن بچهها میان تو دست و پای بابا..)
خود امیرالمؤمنین داره به تختهها میخ میزنه. (زینب مگه چندسالشه؟!) هی میاد جلو سؤال میکنه: بابا این چیه داری میسازی؟
فرمود : بابا چیزی نیست...
(چه جوابی بده؟!)
گفت: بابا تو میگی چیزی نیست. اما نمیدونم چرا هر وقت چشمم به این میخوره تنم میلرزه...
(بریم کربلا.)
من نمیدونم، زینب جان اینجا تنت لرزید یا اون موقعی که دیدی "سری به نیزه بلند است..." یا اون موقعی که بعد چهل روز رسیدی سر قبر داداش؛ صدا زدی برادر....
" چشت روشن، کوفه و شامم بردن
چشت روشن، تو ازدحامم بردن
چشت روشن بزم حرامم بردن "
حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 زهرای من رفته سفر، راحت بخوابید
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همسایه ها، مَردُم، دگر راحت بخوابید
زهرای من رفته سفر، راحت بخوابید
آن دختری که باعث آزارتان بود
مهمان شده نزد پدر راحت بخوابید
با دست خود هستی خود را دفن کردم
شد پیر خیبر بیسپر راحت بخوابید
(با دست خود هستی خود را دفن کردم
شد پیر خیبر بیپسر راحت بخوابید)
@seyedrezanarimani
دیگر نمی آید صدای آه آهش
از درد پهلو تا سحر راحت بخوابید
فکر خبر بودید از بیمار بدحال
جان داد زهرا بیخبر راحت بخوابید
بانوی من با سینهی مجروح رفت و ...
من ماندم و این میخِ در راحت بخوابید
حوریه انسیه که سیلی نمیخواست
کشتند او را در گذر، راحت بخوابید
با خنده هستیِ مرا آتش کشیدند
دامان زهرا شعلهور راحت بخوابید
*شاعر : #قاسم_نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 بین در و دیوار مادرم رو گرفتن
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا(س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ازم چراغ چشم ترم رو گرفتن
انگار نفسهای آخرم رو گرفتن
به قصد جون بابام چهل مرد جنگی
بین در و دیوار مادرم رو گرفتن
به خدا میسپرم فقط، مردم دین فروخته رو
اونا که ریختن دَم در، هیزُمای افروخته رو
چند نفری هل میدادن، یه در نیمه سوخته رو
چهجوری مادر در آورد میخ به سینه دوخته رو
*نامردمان از حرمت کوثر گذشتند
در روی زهرا بود و از آن در گذشتند*
وای مادرم.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋روایت دعای امام صادق (ع) برای آزادی زن مؤمنه
#متن_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بشار نقل میکنه میگه رسیدم خدمت امام صادق(ع)، دیدم آقا ظرف خرمایی جلوشون گذاشتن دارن میل میکنن. تا من رسیدم گفتن بشار بسم الله؛ یکی از این خرماها رو برداشتم....
آقا دید من پَکَرَم؛ فرمود چی شده بشار؟ گفتم آقاجان تو مسیر که میومدم دیدم این مأمورای نظام یه خانمی رو گرفتن دارن رو زمین میکشونن و میبرن. خیلی ناراحت شدم، از مردم دوروبر سؤال کردم گفتم چه خبر شده؟ چرا این خانم رو دارن اینجوری میبرن؟ چیکار کرده؟ جرمش چی بوده؟
گفتن این خانم داشت رد میشد، یه مرتبه چادر تو پاهاش پیچید زمین افتاد. تا زمین افتاد شروع کرد قاتلهای فاطمه(س) رو لعن کنه. تا شروع کرد لعن قاتلین خانم رو بگه مأمورا دستگیرش کردن، کتکش زدن و دارن میبرنش....
روایت میگه تا این حرف رو زد اینقدر امام صادق(ع) گریه کردن....
صدا زدن بشّار بیا بریم مسجد سهله باهمدیگه نماز بخونیم، برا آزادی این زن دعا کنیم....
شیخ عباس قمی در ذیل این روایت نقل میکنه میگه اینجا امام صادق شنید یه زنی زمین خورده اینطور شد، اگه براش قضیه مادرش رو بگیم چه میکنه؟؟ اگه براش بگیم مادرت رو تو کوچهها سیلی به صورتش زدن؛ اگه برا امام صادق نقل کنیم چنان سیلی زد که گوشواره شکست و زمین افتاد آقا چه میکنه؟
یازهرا.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
4_5800936366468498631.mp3
9.34M
ای نفس یا به خاطر آقا خطا نکن
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋من زهره زهرایم و جان و سرم سوخت
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من زهرهٔ زهرایم و جان و سرم سوخت
انسیهٔ حورایم و بال و پرم سوخت
بانوی بیت وحی بودن شد گناهم
شد درب و دیوار حریمم قتلگاهم
جُرمم همین بس که علی را میستایم
شد مهبط جبریل، مطبخ از برایم
فرعونِ امت چون هجوم آورد بر ما
از بیت احمد، دود و آتش رفت بالا
من بِینِ دود و آتش و مسمار بودم
خود باردار و حائلِ دیوار بودم
@seyedrezanarimani
وقتی که هیزمها یکایک شعلهور شد
اول تمامِ صورت من در شَرر شد
آن بیحیا تا میتوانست ادّعا کرد
باغ بهشتِ آل احمد را فنا کرد
سوزاند نوری را که او ظلمت ندارد
با شعله اصلاً هیچ سِنخیت ندارد
حوریّه اصلاً طاقتِ آتش ندارد
گل تابِ ضرب و زخم و درد و خَش ندارد
تا مطمئن شد که همه بال و پرم ریخت
یک ضربه زد، در خُرد شد، روی سرم ریخت
@narimani_matn
بارم زمین افتاد و رفتم در تب و تاب
گفتم بیا فضه دگر من را تو دریاب
در آن میانه با وجودِ نیمهجانم
نامِ علی هرگز نیفتاد از زبانم
دیدم چهل نامرد بر در میدویدند
دیدم در آن غوغا علی را میکشیدند
برخاستم در بِینِ خون، با اشکِ دیده
دنبال حیدر میدویدم، قد خمیده
از یک طرف من میکشیدم مرتضی را
از یک طرف نامردها، مرد خدا را
@seyedrezanarimani
قنفذ چنان بر بازویم زد تازیانه
از پا فتادم بر زمین در آن میانه
باز از زمین برخاستم، گفتم بمیرم...
دست از علی و یاریِ او برنگیرم
او را میان معرکه دلگیر دیدم
بالاسرِ مولای خود شمشیر دیدم
با صیحهام، از رهبرم دفعِ بلا شد
فکرم بیاد زینبم در کربلا شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋فاطمه میگفت کمرت درد میکنه
#متن_روضه / #سبک_روضه
*بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فضه میگه دیدم یه مرتبه بیبی بلند شد، یه دست به کمر، یه دست به دیوار؛ علیم رو کجا بردن؟ از در خونه با اون وضع راه افتاد سمت مسجد. تا رسید دم در مسجد، دید سلمان ایستاده... اومد پیش سلمان: سلمان، خدا لعنتشون کنه، دیدی چیکار کردن؟ سلمان من تا علیم از روبهروم سلامت رد نشه از جلو درِ این مسجد تکون نمیخورم...
سلمان میگه اومدم تو مسجد، به امیرالمؤمنین گفتم علی جان فاطمه اومده. تا امیرالمؤمنین شنید بلند شد گفت فاطمه!! اینجا چیکار میکنه؟...
امیرالمؤمنین اومدم دم در مسجد؛ تا بیبی چشمش به چشم مولا افتاد، دست زد به کتف علی؛ فرمود علی جان، جون من فدای جون تو، روح من فدای روح تو بشه؛ اگه نمیومدی از اینجا تکون نمیخوردم...
حالا دوتایی دارن برمیگردن سمت خونه، از مسجد تا خونه چه حرفایی بهم زدن....
@seyedrezanarimani
فاطمه میگفت کمرت درد میکنه
گفتم نه خانوم درد پهلو بدتره
فاطمه میگفت گردنت زخمی شده
گفتم نه بانو زخم بازو بدتره
حتی چشمام، این صحنه رو باور نداشت
رفتم خونه، اون خونهای که در نداشت
وای از اون در، دری که از جا کنده شد
افتاد روی زهرا و هیچکس بر نداشت
@narimani_matn
قنفذ کمر بست به کمر شکستنم
میخواست پیش مغیره ادعا کنه
مغیره خواست که کم نیاره پیش اون
با لگدی هم شده شر بهپا کنه
اون روز دنیا هستیمو از حسد گرفت
وقتی دشمن از هرکسی مدد گرفت
هرکس اومد فاطمه رو لگد زد و
هرکس میرفت چادرشو لگد گرفت
یازهرا.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋خدانگهدار ای مهربونم
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدانگهدار ای مهربونم
ای همزبونم ، چراغ خونهم
خدانگهدار بانوی خستهم
از پا نشستی ، از پا نشستم
یادم نمیره اون کوچه و در
دیوار و مسمار، آتیش و هیزم
یادم نمیره تو گریه کردی
من گریه کردم میون مَردُم
یادم نمیره من که یه روزی
با این دو دستم خیبر شکستم
یادم نمیره همسایههامون
زل میزدن به طناب دستم
گفتن علی نظر شدی، خندیدن
یه کم شکستهتر شدی، خندیدن
رد شدن از کنار من میگفتن
سلامتی پدر شدی؟! خندیدن...
@seyedrezanarimani
خدانگهدار ای یارِ جونی
هنوز برا من تو پهلوونی
سرت رو پایین چرا گرفتی؟
نبینم اینجور عزا گرفتی
عیبی نداره ، بیا خیال کن
اصلاً ندارم هیچ زخم و دردی
عیبی نداره ، اشکاتو پاک کن
زینب نبینه که گریه کردی
عیبی نداره فدا سرِ تو
اگه سرم خورد گوشهی دیوار
عیبی نداره، دیگه گذشته...
هروقت که خواستی این میخو بردار
ببین حسن رو زانوهام خوابیده
دیده تو گریه میکنی ترسیده
مادر براش بمیره خواب دید انگار
پریده از خواب و تنش لرزیده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋خودت بانو تصور کن
#سبک_روضه / #متن_روضه
*بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی ماندهست و ردّ خون کوچه، چشم ما روشن
و این حیدر شکستن را خودت بانو تصور کن
تصور کن علی را در میان بغض این خانه
سکوت میخ و آهن را خودت بانو تصور کن
کنارم باش تا آخر، فلانی داشت میخندید
غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور کن
یازهرا.....
@narimani_matn
کارهای غسل بیبی که تموم شد، کفن که تموم شد، امیرالمؤمنین یه نگاهی انداخت دید کسی نیست کمکش کنه.
گرچه امام صادق (ع) فرمودند انقدر بدن مادر ما نحیف و لاغر شده بود که بعضیا میگن امیرالمؤمنین تابوت رو یه تنه بلند کرد....
علامه حسن زاده آملی نقل میکنه میگه امیرالمؤمنین صدا زد حسن جان برو سلمان رو خبر کن، سلمان بیاد کمک علی کنه. سلمان میگه تو خونه نشسته دیدم درِ خونه رو میزنن؛ -چه خبره این وقت شب! کیه؟ تا در رو باز کردم دیدم امام حسن سر به دیوار گذاشته؛ سلمان بیا میخوایم مادرمون رو تشییع کنیم.
میگه اومدم تو خونهی علی، دیدم چه اوضاعیه؛ بچهها یه طرفن، زینب یه طرف، حسن و حسین یه طرف، یه طرف هم امیرالمؤمنین سرتا پا خونی و سرتا پا خاکی؛ تا چشمش تو چشم سلمان افتاد همدیگه رو بغل کردن: سلمان دیدی چه خاکی به سرم شد، دیدی فاطمهم رو ازم گرفتن....
یازهرا....
*شاعر شعر : #احمد_شاکری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋بین کوچه زدند مادر را
#سبک_روضه / *بخش اول*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(مرتضی کیست؟ نفْسِ پیغمبر
السَّلامُ علیک یاحیدر)
یادشان رفته لطف حیدر را
یادشان رفته شأن کوثر را
چقَدَر زود یادشان رفته
حرمت دختر پیمبر را
شاهد حرف من امام حسن
بین کوچه زدند مادر را
آیهی صبر را تلاوت کرد
تا علی دید شعلهی در را
دست بسته کشان کشان بردند
این علیِ بدون یاور را
آه بانوی خانه را زدهاند
ماهبانوی خانه را زدهاند
@seyedrezanarimani
چشم یک شهر در تماشا بود
بدترین لحظههای دنیا بود
مادر خانواده غرق به خون
پدر خانواده تنها بود
ذکر لبهای فاطمه ، حیدر
مرتضی گرم ذکر زهرا بود
بس که حبلالمتینِ حاجتهاست
ریسمان هم دخیل مولا بود
پیش رویش کویر بود و کویر
پشت راهش دو چشم دریا بود
این مدینه به سینه آتش زد
سینه اش را مدینه آتش زد
@narimani_matn
چه بگویم که خون به راه افتاد
مادرم بین کوچه ، آه افتاد
مادری که پناه عالم بود
پر شکسته چه بیپناه افتاد
چه بگویم که روضه بسیار است
گذر شاه سمت چاه افتاد
عاقبت چشم باغبان در غسل
به همان لالهی سیاه افتاد
مجتبی تکیهگاه طفلان بود
وسط کار تکیهگاه افتاد
یک علی مانده و یتیمانش
آیههای کبود قرآنش
*شاعر: #احمد_ایرانی_نسب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋مادر منم مثل تو خمیدم
"زبانحال حضرت رقیه(س) با حضرت زهرا (س)"
#سبک_روضه / *بخش دوم*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_حضرت_رقیه (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر، منم مثل تو خمیدم
تو تو کوچه من بیابون
مادر، منم مثل تو شهیدهم
تو تو خونه من تو ویرون
بازوم مثِ بازوته
ابروم مثِ ابروته
پهلوم مثِ پهلوته
اما مادر
تو تن باباتو تو صحرا ندیدی
روی جسم بابات جای پا ندیدی
صورت باباتو رو خاکا ندیدی
@seyedrezanarimani
مادر، منم مثل تو نشستم
تو رگبار تازیونه
مادر، منم مثل تو شکستم
مثِ تو قدم کمونه
مثل تو پیرم مادر
پیر و اسیرم مادر
دارم میمیرم مادر
اما مادر
تو با دست بسته به صحرا نرفتی
بی رمق دنبال سرا راه نرفتی
با پاهای زخمی رو خارا نرفتی
@narimani_matn
مادر، مثِ تو افتادم از پا
تو با گریه من با ناله
مادر به من کل همسفرها
میگن زهرای سه ساله
چشمام مثِ تو تاره
شب تا سحر میباره
پلکم جراحت داره
اما مادر
تو تک و تنها تو شب تار نبودی
با لباس پاره تو بازار نبودی
تو طناب و زنجیر گرفتار نبودی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 هرکی فاطمیه هیئت میاد سواشدهی دست فاطمهست
#سبک_تک / #درخواستی
#ایام_فاطمیه ۱۳۹۲
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنوز غمت تازگی برام داره
هنوز دل شیعه بیقراره
هنوز علی یاوری نداره
آقام غریبه۲
هرکی فاطمیه هیئت میاد سوا شدهی دست فاطمهست
هرکی فاطمیه سینهزنه جدا شدهی دست فاطمهست
"ما سینهزنا پای پرچم ایستادیم
ما سینهزنا به ولایت دل دادیم
ما سینهزنا اهل حیدرآبادیم"
@seyedrezanarimani
شیعه عزاداره تا خود محشر
هنوز به پاست کینههای خیبر
هنوز پر از دشمناته مادر
شهر مدینه۲
زیر دینتن تا خود ابد تمومی نوکرای علی
کاشکی مثل تو ما بدیم یه روز جوونیمونو برای علی
کشتنت تورو دشمنای پیغمبر
کشتنت تورو سر کینه از حیدر
کشتنت تو رو بین شعله پشت در
"ما سینهزنا پای پرچم ایستادیم
ما سینهزنا به ولایت دل دادیم
ما سینهزنا اهل حیدرآبادیم"
@narimani_matn
ما که بندهی حضرت امیریم
مسلمون خطبهی غدیریم
خدا کنه پای تو بمیریم
مثل شهیدا۲
ماکه آبرومونو داریم از بندهپروری و مرام تو
فاطمیه ما هواییتریم برا جمعهی انتقام تو
ما منتظر صاحب این دنیاییم
ما منتظر روز وصل آقاییم
ما منتظر انتقام زهراییم
"ما سینهزنا پای پرچم ایستادیم
ما سینهزنا به ولایت دل دادیم
ما سینهزنا اهل حیدرآبادیم"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn