📋 #باتازیانهاتبدنمراکبودکن
#متن_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_امام_سجاد (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امشب روضه امام سجاد (ع) میخوام بخونم.
فرمود آب براش میآوردن گریه میکرد، غذا میآوردن گریه میکرد، طفل میآوردن گریه میکرد. وقتی ازش سؤال میکردن میفرمود شما که نبودین، نمیدونین چه خبر بود...
*با تازیانهات بدنم را کبود کن
اما دگر به عمهی ما حرف بد نزن*
*شاعر شعر: #محمد_فردوسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #تویکاسهآبمیدیدگریهمیکرد
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_امام_سجاد (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توی کاسه آب میدید گریه میکرد
بچهای رو خواب میدید گریه میکرد
یه نگاه به دور دستاش مینداخت
هر موقع طناب میدید گریه میکرد
تا که جنجالی میدید گریه میکرد
رفته از حالی میدید گریه میکرد
دیگه این آخرا طوری شده بود
هر جا گودالی میدید گریه میکرد
@seyedrezanarimani
آسمون و تار میدید گریه میکرد
باغ میدید، بهار میدید گریه میکرد
پاهای رقیه یادش میاومد
توی صحرا خار میدید گریه میکرد
گریبان پاره میدید گریه میکرد
یا که گوشواره میدید گریه میکرد
گریهی ربابو هم در میآورد
هرجا گهواره میدید گریه میکرد
تا که مهمونی میدید گریه میکرد
پیرهنِ خونی میدید گریه میکرد
هی میگفت بهش یه خورده آب بدید
هر جا قربونی میدید گریه میکرد
@narimani_matn
یا آتیش یا دود میدید گریه میکرد
یه دفعه عمود میدید گریه میکرد
دستاشو هی میکوبید به صورتش
صورت کبود میدید گریه میکرد
هر کسی غم که میدید گریه میکرد
قامت خم که میدید گریه میکرد
یاد زخمای هلال قتلگاه
نعل اسبم که میدید گریه میکرد
*شاعر : #حامد_خاکی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #پیرمردبلاکشیدهمنم
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_امام_سجاد (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیرمرد بلاکشیده منم
پسر شاه سر بریده منم
روضهخوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
آن که از ناقه دید بانوی چی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
ان امامی که با تنِ تبدار
عقب ناقهها دویده منم
آن که وقت فرار از خیمه
نالهی دختران شنیده منم
آن که در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم
آن که در گوشهی خرابهی شام
دفن کرده گلی شهیده منم
همهی روضهها کنار ولی
آن که بازار شام دیده منم
روضه در یک کلام، وای ازشام
درد بیالتیام، وای از شام
کاش مادر مرانمی زائید
ناله های مدام، وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند...
همه جای سلام ... وای از شام
آن دیاری که کرده بازی با
آبروی امام، وای از شام
*شاعر : #قاسم_نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#شرمدارمکهبگویمسخنازتشنهلبی
#متن_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_امام_سجاد (ع)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینقدر گریه میکرد، نوشتن چهل سال گریه میکرد؛ هرچی جلوش میذاشتن گریه میکرد. غذا میآوردن گریه میکرد میگفت بابام و گرسنه کشتند. آب میآوردن گریه میکرد، نگاه به دوستاش میکرد گریه میکرد.
دختر میدید گریه میکرد، جوون میدید گریه میکرد؛ شیرخواره میدید گریه میکرد...
@narimani_matn
اگه میدید یه قصابی داره وسط بازار، گوسفندی رو سر میبُرّه گریه میکرد. میاومد جلو میگفت:« آقا ببینم به این مذبوح آب دادید یا نه؟!»
_عرضه داشت آقاجان مگه میشه ذبحی رو آبش ندی؟!
خود شماها به ما یاد دادید اول آبش بدیدم. گفت:« آره من یه عده مسلمون رو سراغ دارم؛ اینا به ظاهر مسلمون بودند.
اما کربلا هرچی بابام داد میزد میگفت جگرم...
"شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی
تشنه آن بود که میگفت به لشکر جگرم"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#دستبردمبهگلوحنجرتآمدیادم
#سبک_روضه / *بخش دوم روضه*
#زبانحال_امام_سجاد (ع)
#روضه_امام_سجاد (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دست بردم به گلو حنجرت آمد یادم
سر تکان دادم و بر نی سرت آمد یادم
یا بنی...چقدر مادر تو گفت و گریست
دم گودال دم مادرت آمد یادم
هر زمان آب کسی داد به دستم فورأ
لب خشکیدهی آب آورت آمد یادم
چشمم افتاد به قد خم یک مادر پیر
بیهوا قد خم دخترت آمد یادم
مادری کودک خود ناز و نوازش میکرد
هم رباب تو و هم اصغرت آمد یادم
خواهرم داشت روی دوشم عبا میانداخت
داغ تشیع علیاکبرت آمد یادم
حرف گودال شد و آب شد از غم جگرم
روی تل، دست به سر خواهرت آمد یادم
در نیامد شبی انگشترم از انگشتم
ساربان و شب و انگشترت آمد یادم
#محسن_صرامی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#ورودکاروانبهبزمشام
#متن_روضه / *بخش سوم صوت*
#روضه_امام_سجاد (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زینب (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این ایام، ایام حساسیه برای اهل بیت. خود آقا هم وقتی ازش سوال کردند توو این صحنههایی که دیدی کجا بهت سخت گذشت؟
سه مرتبه فرمود: الشام، الشام، الشام
_مگه چی شده؟!
_آخه هی صدا میزد خودم دیدم دست عمهم و بستن.
یه طنابی آوردن اول منو بستن، آخر این طناب عمهم رو بستن، بین این طناب بچهها رو بستن.
اگه من تند حرکت میکردم بچهها زمین میخوردند، اگه آروم میرفتم با تازیانه منو میزدند.
اما یه جایی خیلی به ما سخت گذشت، میدونی کجا بود؟!
اونجایی که دیدم عمهم وارد نمیشه، همهی کاروان اومدند اما عمهم نمیاد.
_چه خبره؟! کجاست اینجا؟!
_دیدم دختر زینب هی داره داد میزنم من دختر علیام، کجا میخواید منو ببرید؟!
همچین که زینب سلام الله علیها رو وارد کردند، همچین که این کاروان وارد کردند اتفاقات زیادی افتاد، ( فقط همین رو میگم). یه مرتبه دیدن یه تشتی رو آوردند، یه سر داخل تشته. اینقدر هی بیبی یه کاری میکرد بچهها نبینن اما یهو خودش شروع کرد روضه خوندن...
«وا محمدا»
اما اون نانجیب مگه ول میکنه تازه گفت اون چوب دستی منو بیارین...
ای حسین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn