📋 #ماجرایآزادشدنکنیزبهواسطهآقارسولالله(ص)
#متن_روایت / بخش اول صوت
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیغمبر خدا با امیرالمؤمنین به سمت بازار داشتن حرکت میکردن؛ دیدن کنیزه نشسته داره زار میزنه و گریه میکنه.
پیغمبر بهش فرمود: چی شده؟ چرا داری گریه میکنی؟
گفت: آقا! اربابم یه پولی بهم داده بود من این پولو گم کردم، الان نمیدونم چهجوری برگردم خونهی اربابم.
فرمود: چهقدر بوده؟
گفت:چهار درهم...
چهار درهم پیغمبر به اون کنیز داد؛ گرفت، خوشحال شد....
@seyedrezanarimani
پیغمبر رفتن و برگشتن، دیدن کنیزه هنوز اونجا نشسته دوباره داره گریه میکنه:
-دیگه چی شده؟
گفت: پولمو گم کردهبودم بهم دادید. اما خیلی دیرم شده؛ الان میترسم برگردم خونه، اربابم بهم بگه این همه وقت کجا بودی! میشه یه واسطهگری برای من بکنید؟!
آقا پرسید: خونهی اربابت کجاست من بیام به اربابت رو بزنم؟...
اومد خونهی اربابش، به اربابش فرمود: این کنیز مال توئه؟!
عرضه داشت بله آقا.
فرمود: به خاطر من ببخشش....
گفت: اصلا چون شما گفتید نه تنها میبخشمش، بلکه آزادش هم میکنم؛
از حالا به بعد آزادی برو، پیغمبر برات رو زده...
میشه امشب بیای برای ما هم یه رویی بزنی؟!
(به کی میخوای بگی؟)
یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لَه، یا امام رضا....
فقط یه ریش برای ما گرو بذار؛ قول میدیم رو سفیدت کنیم آقا...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn