eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 / با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ من فراری بودم و کشوندی‌ام با بدی‌هام تو خونه‌ت نشوندی‌ام به کسی چه مربوطه خوب یا بَده برا صاحب‌خونه مهمون اومده اگه اون دوسَم نداشت رام نمی‌داد میون سوخته‌دلاش جام نمی‌داد  @seyedrezanarimani اومدم این دل آلوده‌مو شستشو بدی منِ بی‌آبرو رو شاید تو آبرو بدی خونه‌ی کریم مگه کسی شناسایی میشه وقتی در وابشه خوب‌وبد پذیرایی میشه @narimani_matn اومدم آشتی کنم با تو به مولا، آخدا دستمو رد نکنی به‌جون مولا آخدا به علی روشو ندارم با تو روبه‌رو بشم اما چی بگم اگه نگم خدایا، آخدا هرچه من بد میکنم بازم تو خوبی میکنی نه با من با همه‌کس خوب میکنی تا، آخدا بدیمو قبول دارم تو از خوبیت به روم نیار که بلنده پیش تو دیوارِ حاشا آخدا اگه میخواستی نبخشی منو، آشتی نکنی چرا از خونه‌م آوردیم منو اینجا آخدا اگه میخوای به جهنم ببری واهمه نیست اما یک جایی ببر که دشمن فاطمه نیست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز کن آغوشت ای غفّار، من برگشته‌ام سربه‌زیر و بی‌کس و بی‌یار، من برگشته‌ام دل به هرکس غیر تو دادم غرورم را شکست زخمی از بی‌مهری و آزار، من برگشته‌ام ای رفیق روزهای سخت، دستم را بگیر کن نظر، خورده گره در کار، من برگشته‌ام پیش این و آن بیا و دست من را رو مکن آبروداری کن ای ستّار، من برگشته‌ام یا درستم کن همین امشب و یا مرگم رسان خسته‌ام از این همه تکرار، من برگشته‌ام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (عج) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گل نرگس بیا بیا... بیا نگاه کن یه عده‌ای از این جذامیا دور هم نشستن... یه محلی به ما بده. همه مارو طرد کردن، بیرونمون کردن. آخه یه عده‌ای از این جذامیا دور هم بودن دیدن آقا داره رد میشه یه تعارف زدن: آقا میشه با ما هم‌سفره بشید. یهو دیدن آقا از مرکب پیاده شد نشست کنار این جذامیا. روایت میگه ساعت‌ها نشست، لقمه دهنشون میذاشت. (تهِ این روایت خیلی قشنگه.) تعارف زد آقا، فرمود شما به من تعارف کردید من با شما هم‌سفره شدم. میشه حالا منم یه تعارف به شما بزنم شما با من هم‌سفره بشید؟ گفتن آقا مگه نمی‌دونی ما جذامی هستیم؟! ما رو تو شهر راه نمیدن. گفت چرا؛ اما بیاین؛ درِ خونه‌ی من به روی همه بازه. به غلاماش هم سپرد گفت امروز مهمون ویژه داریم.. سفره‌ای، تزئیناتی، دَم و تشکیلاتی. همه با خودشون میگفتن چه خبره!؟ امروز کی می‌خواد بیاد خونه‌ی ارباب؟! همه‌ی غلاما به‌خط‌ شدن؛ یهو دیدن از اون دور یه عده‌ای صورتها رو بستن دارن میان، تا دَم خونه رسیدن صورتها رو باز کردن. -اینا که جذامی‌اند . -گفتن آقا دعوتمون کرده..... حرف من اینه؛ آقاجان، این بچه‌ها همه میگفتن گل نرگس بیا بیا. توام میشه یه تعارف به ما بزنی ؟! (چی می‌خوای؟! دردت چیه این همه داری مقدمه میچینی؟!) میشه به ما هم بگی اربعین همه‌تون پابرهنه بیاید دعوتید حرم، بیاید کربلا.... حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 * بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب بارون، شب گریه، شب شستن گناهاست شب مهربونیِ تو، شب قدر روسیاهاست این همه گدا دوباره، با امید اومده امشب صابخونه دلش نمیاد، ماهارو راه نده امشب از همه رونده و مونده، باز به تو پناه آوردم به امید بخشش تو، کوهی از گناه آوردم @seyedrezanarimani دست خالیم‌و دوباره، پیش تو بالا میگیرم اگه این بارم نبخشی، بهتره برم بمیرم بدم و میون خوبات، میدونم جایی ندارم اما تا منم ببینی، چندتا واسطه میارم به دل سوخته‌ی زینب، به لبای خشک ارباب به سرِ خونی عباس، منِ روسیاه‌و دریاب "الهی بِه‌علیٍ، الهی بِه‌علیٍ، الهی بِه‌علیٍ" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش دوم صوت (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ فقط یه اشاره‌ای بکنم امشب شب عباسه... از کجا میگی؟ مگه امشب شب شهادت آقا امیرالمؤمنین نیست؟ آره؛ اما از امشب مأموریت عباس شروع میشه، بارِ رو دوش عباس از امشب سنگین میشه... آقا امیرالمؤمنین صدا زد: آی بچه‌های فاطمه! همه بیایید، بقیه برن بیرون؛ کار دارم. همه رفتن، عباس هم سرش ر‌و انداخت پایین رفت. یهو مولا با همون صدای بی‌رمقش صدا زد: حسن جان! برو به عباس بگو بمونه. با عباس کار دارم... اومد صدا زد: عباس جان! داداش! بابام میگه شما هم بمون. گفت آخه حسن جان من که بچه‌ی فاطمه نیستم. دستش‌و گرفت آورد پیش امیرالمؤمنین.... @narimani_matn آقا گریه میکردن، بچه‌ها هم گریه میکردن. وصیت‌هاش رو فرمود. یهو رسید به عباس؛ فرمود عباسم دستت‌و بده. دستش‌و گرفت؛ حسین جان تو هم دستت‌و بده. زینبم تو هم بیا جلو عزیز دلم: عباس! جونِ تو و جون این خواهر و برادر. امشب باید به علی یه قول بدی... _ باباجان هرچی بگی رو چشمام میذارم... فرمود عباس مواظب این خواهر و برادر باش. گفت باشه باباجان. الهی قربونت برم، هرچی شما بگی.... فرمود مخصوص باید مواظب زینب باشی؛ دختره، حساسه، لطیفه، مواظبش باش. تو برادرشی، تو باید حواست بهش جمع باشه.... دیگه بیشتر از این نمیگم. سالهایی گذشت؛ کربلایی رسید؛ آقامون عباس از بالای اسب رو زمین افتاد؛ _گفته بود رو چشمام میذارم_ به چشماش تیر زدن، دستایی که تو دست حسین گذاشت‌و انداختن. فقط یه جمله میگم یهو دیدن خانم زینب اومد سمت گودال، یه نگاه کرد: حسین جان! پاشو ببین زینب‌و دارن میبرنش... یه نگاه کرد علقمه: عباسم! مگه به بابام قول ندادی مواظبم باشی!؟ پاشو نگاه کن دستام‌و دارن نامحرما میبندن.... حسین... بِالحسین الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش سوم صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست‌هایش ز تن جدا شده بود گیسویش روی مَشک وا شده بود تا دلِ اَبرویش تَرَک برداشت جگر مَشک بوریا شده بود چهره‌اش غرق خونِ فرقش بود چقدر شکلِ مرتضی شده بود حرمله باز هم هدف زده بود بین چشمش سه‌شعبه جا شده بود کارِ زانو نبود از بس تیر سهمگین مثل نیزه‌ها شده بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرفتارم گرفتارم گرفتار بد آوردم، کمک ای ربّ غفّار گدا در میزند هرچند دیر است شنیدم خانه‌ات سائل‌پذیر است به رویم باز کن در را نگارم من آنم که گره خورده‌ست کارم جوانی رفت و پیری آمد از راه زمان سربه‌زیری آمد از راه ولی خُرجین من خالیِ خالی‌ست گرفتاریِ من از بی‌خیالی‌ست نه اَعمال درستی، نه نمازی نه حتی روزه و راز و نیازی زمان کشت، محصولی ندارم خدایا حجّ مقبولی ندارم گنه از هرطرف آمد حیا رفت هر آنچه داشتم پای ریا رفت @seyedrezanarimani به نان سفره‌ام دقت نکردم دلم را از گنه خلوت نکردم امان از مرگ امان از احتضارم کسی دیگر نمیماند کنارم به روی سینه سنگینی سنگ است خدایا قبر تاریک است و تنگ است شب قدر است قدر ماست زهرا چراغ ظلمت دنیاست زهرا همیشه مادری کرده برایم فدای بچه‌هایش بچه‌هایم زیادی گناهم را تو کم کن به‌جای عدل خود بر من کرم کن خودت گفتی کریمی افتخار است هنر بخشش زمان اقتدار است پس امشب نشکن ای ساقی سبو را ببخش این سائل بی‌آبرو را @narimani_matn به جز زشتی نیاوردم ببخشی غلط کردم، غلط کردم ببخشی اگرچه تا گلو در زیر دِینم ز نوکرهای دربست حسینم تمام سال من وقف غمش شد همیشه سایبانم پرچمش شد میان آتشت بانگی برآیم خدایا من حسین را دوست دارم حسینی که در آن ساعات و اوقات لبش ساکت نمیشد از مناجات حسینی که سرش ذبح از قفا شد نگینی بر رکاب نیزه‌ها شد همین که روی نیزه سر علم شد زمان غارت اهل حرم شد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومدن پیش حضرت موسی: موسی دعا کن بارون بباره. همه رو جمع کرد میخواد دعا کنه؛ خدا بهش فرمود: یه گنهکار تو این جمع هست، بهش بگو بره تا دعای بقیه مستجاب بشه. یهو حضرت موسی اعلام کرد: یه نفر تو این جمع گنهکاره؛ خدا میفرماید تا اون یه نفر از اینجا بیرون نره دعا مستجاب نمیشه. یهو اون یه نفر سرشو پایین انداخت: خدایا باشه؛ این همه گناه کردم هیچی نگفتی، گذاشتی همه جمع بشن بعد آبروی منو ببری؟ @seyedrezanarimani تا این حرفا رو زد یهو ابرها اومدن، بارون بارید، موسی تعجب کرد: خدا! شما که اونطور فرموده بودی! فرمود: موسی، کی تا حالا دیدی من آبروی بنده‌هام‌و ببرم؟ بنده‌م توبه کرد، منم بخشیدمش.... (خدایا امشب یه پیغام هم برا ما بفرست بگو بخشیدمتون...) خدا فرمود بخشیدمش، موسی گفت میشه به من بگی کی بود تو این جمع که گنهکار بود؟ خدا فرمود: موسی تا اون موقع که بد بود بهت معرفی نکردم،حالا که توبه کرد انتظار داری بهت بگم؟!؟ نمیشه... فقط به من گفت، به خودم گفت غلط کردم تموم شد... @narimani_matn حالا کی میدونه ماها چی کاره‌ایم امشب اومدیم اینجا؟! بهش بگو غلط کردم؛ به حق امام رضا؛ امشب باید دست‌به‌دامن همه بشم. امشب اگه سحر بشه، تموم بشه کارم زاره. مضطرم، پریشونم؛ هی به خودم میگم امشبم داره تموم میشه آخرش بخشیده نشدی، به حق پریشانی عمه سادات زینب... الهی العفو.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی به حیدر، الهی به زهرا شب بیست و سوم، بیا بگذر از ما شب بیست و سوم، با این رو سیاهی به جز رحمت تو، ندارم پناهی شب بیست و سوم، ببین شرمِ رومو جلو چشم مردم، نبر آبرومو تو رو جان زینب، اِلٰهَ المُسیئون بزن ما رو امّا روتو برنگردون "الهی اَغِثنی ، الهی اَغِثنی" @seyedrezanarimani برا چی نگریَم، برا چی نبارم الان یک دو روزه که بابا ندارم بازم داغ مادر برام گشته تازه نشد که برم باز به تشییع جنازه منم دختری که اسیر غروبم برا داغ بابام به سینه میکوبم توی گریه‌زاری،دعا من همینه که هیچ‌کی باباشو شکسته نبینه "امون از یتیمی ، امون از یتیمی" @narimani_matn سلام ای سرِ در طبق آرمیده میدونی رقیه‌ت چه رنجی کشیده سلام ای پر از زخم، پر از زخمِ کاری چرا جای سالم تو صورت نداری؟! میدونم که بردن چه‌جور پیرُهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیرالمؤمنین اینقدر حواسش به زینب بود؛ وقتی دمِ درِ خونه رسید به حسنین فرمود زیر بغل‌هامو رها کنید؛ زینب دخترم اینجوری با این وضع منو نبینه. حضرت زینب بچه نبوده که؛ سی و چند سالش بوده، اما امیرالمومنین به فکر زینبه، چون دختره. دخترا روحیه‌شون لطیفه.... من میخوام عرضه بدارم آقاجان؛ اینجا شما نمیخواستی زینبت زخم سرت رو ببینه، در حالی‌که میخواستی با پای خودت وارد خونه بشی. اما قربون اون خانمی برم که سه سال بیشتر نداره؛ یهو دید طبق رو وارد کردن، سر بابا رو تو بغلش گرفته... میدونم که بردن چه‌جور پیرهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن @seyedrezanarimani این سرو قبل از اینکه وارد شهر شام کنن تو دِیرِ راهب بردن، راهب مسیحی کامل سر رو با گلاب شستشو داد؛ الحمدلله سر رو تمیز کرد... اما با همه این اوصاف وقتی سرو آوردن تو خرابه، رقیه سرو که دید گفت بابا چرا محاسنت خونیه؟ چرا دندونات شکسته‌ست؟ چرا لبات خونیه؟! حالا فهمیدم بابا؛ اونجایی که عمه نمیذاشت نگاه کنم، اما از دور میدیدم دست اون نامرد بالا میره، چوب به دستش گرفته... @narimani_matn چوب از یزید خورده‌ای و قهر بامنی از چه لبت به صحبت من وا نمیشود؟! موهام و کشید، بابا بابا بابا شامیا بَدَن، بابا بابا بابا عمه رو زدن، بابا بابا بابا گوش و گوشواره، بابا بابا بابا پیرهن پاره، بابا بابا بابا به‌حضرت رقیه الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امشب که مهمان منی با چشم تر بابا خیلی هوای وصل داری بیشتر بابا من را مکن با گریه‌هایت خون‌جگر بابا از رفتن مسجد بیا و درگذر بابا شاید هوای روضه‌های فاطمه داری انّا الیه الراجعون را زمزمه داری دیدم که با خونِ جگر افطار می‌کردی بر خوردن نان و رُطَب اصرار می‌کردی نام خدا را زیر لب تکرار می‌کردی گاهی شکایت از در و دیوار می‌کردی وقت اذان صبح دیدم اشک می‌باری یافاطمه یافاطمه روی لبت داری @narimani_matn سی سال درد سینه را با چاه می‌گفتی این روزهای آخری جانکاه می‌گفتی در سجده‌هایت ذکر یا الله می‌گفتی سُبحانَ یا قدّوس را با آه می‌گفتی آهِ دلت را امشب از سینه برو‌ن کردی  قلب مرا قصد سفر کردی و خون کردی باید بمانی سایه‌ی بالاسرم باشی دلواپس جسم حسین و معجرم باشی ای دلشکسته، قوّتِ بال و پرم باشی حالا که مادر نیست جای مادرم باشی سی سال، بعد مادرم مویَت پریشان است  شب‌های بعد فاطمه شام غریبان است @seyedrezanarimani قصد جدایی کرده‌ای از دخترت امشب دیگر توانی نیست در بال و پرت امشب خیلی شدی دلتنگِ رویِ همسرت امشب این چه بلایی هست کآید بر سرت امشب اصرار من را گوش کن، من دخترت هستم دلواپس این حال گریه‌آورت هستم گفتم نرو، رفتی سرت را غرق خون کردی این قامت استاده‌ات را واژگون کردی از خون فرقت پیکرت را لاله‌گون کردی نقش زمینت معنیِ هُم راکعون، کردی رفتی و حالا دخترت ماند و پریشانی  من مانده‌ام با سینه‌ای از غصه طوفانی *شاعر :  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ مجتبی باز عصای دگری گردیده خوب در کار عصا تجربه دارد پسرت امام حسن عجب اوضاعی داره، یه روز تو کوچه زیر بغل مادرو می‌گیره، یه روز تو کوفه زیر بغل پدرو گرفته. یه روز دست به دیوار شدن مادرو دید، یه روزم دست به دیوار شدن بابا رو دیده. یه شبی هم رفت زیر تابوت مادر، یه شبی هم رفت زیر تابوت پدر. عجب اوضاعی داره... اما امیرالمؤمنین دم درِ خونه که رسید فرمود حسن جان زیر بغلم رو رها کن. همه‌ی اینا مَردَن تحمل‌شون زیاده، میتونن تحمل کنن. مردا تحملشون از زنها و دخترا بیشتره، اگه مرد ببینه زنش، خواهرش زمین خورده شاید بتونه تحمل کنه.... اما همه‌ی اینها یه طرف، زینب یه طرف.... همه‌ی اینایی که گفتم توی فاصله‌ی طولانی چندین سال پیش اومده، اما زینب تو یه روز دیده یکی رو سینه‌ی داداشش نشسته.... سرشو اشقیا میبُرَّن چقدَر بی‌حیا میبُرَّن بمیرم از قفا میبُرَّن پیش چشم زهرا میبُرَّن حسین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اجل فارغ ز رنج و محنتم کن ز دیدار مغیره راحتم کن همچین که شمشیر رو به فرق آقا زدن، صدای آقا بلند شد: " فُزتُ و رَّبِ الکَعبه " یه معنای ظاهریش اینه: به خدای کعبه رستگار شدم... اما خودمونیش این میشه؛ یعنی دیگه از این دنیا راحت شدم... علی داره از یه داغی راحت میشه؛ آخه این زخمی که به سرِ علی خورده که زخم نیست، تو جنگهای زیادی امیرالمومنین نود زخم خورده. همین‌جایی که 'ابن ملجم' زده، تو یه جنگی امیرالمؤمنین همینجا فرقش شکافته شده بود.... @seyedrezanarimani اما میدونی کدوم داغه که جگر علی رو میسوزونه؟ داغ این یه ضربه‌ست... "یادم‌ نمی‌رود که همه داد میزدند طوری لگد بزن که علی بی‌پسر شود" این زخمه که به جیگر علیِ. و الّا این زخمایی که امشب علی خورده،‌ زخم نیست... زخم اینه؛ آدم زنش بین نامحرما باشه، دورش حلقه بزنن... علیِ خیبر شکن دستاشو ببندن، جلو چشماش زنش‌رو بزنن... @narimani_matn فضه داره با ناله‌هاش قلبمو از جا میکَنه  هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه من نمیگم شما بیاید دست بابا رو وا کنید فقط میگم مُغَیره رو از مادرم جدا کنید یازهرا... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای تیغ همیشه بی‌خبر می‌آیی یک روز به شکل میخِ در می‌آیی امروز تو شمشیری و فردا قطعا در قالب یک تیرِ سه‌پر می‌آیی یک مرتبه کم‌شتاب باشی خوب است با قاعده، با حساب باشی خوب است فکر دل فاطمه نبودی اما فکر جگر رباب باشی خوب است ای تیغ همین‌قَدَر نمیفهمی نه فرق پدر و پسر نمیفهمی نه آن روز چقدر گریه کردم گفتم: زن آمده پشت در، نمیفهمی نه؟ * شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش دوم صوت (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ فقط یه اشاره‌ای بکنم امشب شب عباسه... از کجا میگی؟ مگه امشب شب شهادت آقا امیرالمؤمنین نیست؟ آره؛ اما از امشب مأموریت عباس شروع میشه، بارِ رو دوش عباس از امشب سنگین میشه... آقا امیرالمؤمنین صدا زد: آی بچه‌های فاطمه! همه بیایید، بقیه برن بیرون؛ کار دارم. همه رفتن، عباس هم سرش ر‌و انداخت پایین رفت. یهو مولا با همون صدای بی‌رمقش صدا زد: حسن جان! برو به عباس بگو بمونه. با عباس کار دارم... اومد صدا زد: عباس جان! داداش! بابام میگه شما هم بمون. گفت آخه حسن جان من که بچه‌ی فاطمه نیستم. دستش‌و گرفت آورد پیش امیرالمؤمنین.... @narimani_matn آقا گریه میکردن، بچه‌ها هم گریه میکردن. وصیت‌هاش رو فرمود. یهو رسید به عباس؛ فرمود عباسم دستت‌و بده. دستش‌و گرفت؛ حسین جان تو هم دستت‌و بده. زینبم تو هم بیا جلو عزیز دلم: عباس! جونِ تو و جون این خواهر و برادر. امشب باید به علی یه قول بدی... _ باباجان هرچی بگی رو چشمام میذارم... فرمود عباس مواظب این خواهر و برادر باش. گفت باشه باباجان. الهی قربونت برم، هرچی شما بگی.... فرمود مخصوص باید مواظب زینب باشی؛ دختره، حساسه، لطیفه، مواظبش باش. تو برادرشی، تو باید حواست بهش جمع باشه.... دیگه بیشتر از این نمیگم. سالهایی گذشت؛ کربلایی رسید؛ آقامون عباس از بالای اسب رو زمین افتاد؛ _گفته بود رو چشمام میذارم_ به چشماش تیر زدن، دستایی که تو دست حسین گذاشت‌و انداختن. فقط یه جمله میگم یهو دیدن خانم زینب اومد سمت گودال، یه نگاه کرد: حسین جان! پاشو ببین زینب‌و دارن میبرنش... یه نگاه کرد علقمه: عباسم! مگه به بابام قول ندادی مواظبم باشی!؟ پاشو نگاه کن دستام‌و دارن نامحرما میبندن.... حسین... بِالحسین الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش سوم صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست‌هایش ز تن جدا شده بود گیسویش روی مَشک وا شده بود تا دلِ اَبرویش تَرَک برداشت جگر مَشک بوریا شده بود چهره‌اش غرق خونِ فرقش بود چقدر شکلِ مرتضی شده بود حرمله باز هم هدف زده بود بین چشمش سه‌شعبه جا شده بود کارِ زانو نبود از بس تیر سهمگین مثل نیزه‌ها شده بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn