eitaa logo
سرگذشت
265 دنبال‌کننده
357 عکس
29 ویدیو
28 فایل
وسرگذشت های ایشان بر آنجای نبشته است. (تاریخ_تراجم)
مشاهده در ایتا
دانلود
📌معرفی چهره ها آیت الله حاج میرزا حبیب الله مجتهد خراسانی (۱۲۶۶-۱۳۲۷ ه.ق)از محضر اساتیدی همچون آیات عظام، میرزای شیرازی، میرزای رشتی، فاضل دربندی استفاده علمی برده اند. علاوه بر کسب قوه اجتهاد، در ادبیات عرب، ادبیات فارسی و زبان فرانسه دارای تسلط خاص و مهارت بالایی بودند. همچنین مرحوم خراسانی با اهل عرفان و طریقت هم مرتبط بوده و نشست و برخاستی داشته اند. از منبرهای وعظ و خطابه ایشان در بین مردم به عنوان اثرگذار ترین منبرهای خطه خراسان یاد می‌شود. مرحوم خراسانی در مشهد، بیش از دو دهه به فعالیت های مختلف دینی، شرعی و اجتماعی پرداختند. پس از سالیانی گوشه انزوا در پیش گرفته و از فعالیت های پیشین خود دست کشیدند. در دوران مشروطه، بیرونی منزل خود را در اختیار انجمن ایالتی گذاشتند. (اما ماجرای ورود و حضور ایشان در قضیه مشروطیت، بحث مفصلی را می طلبد که آن را به مجال دیگری واگذار خواهیم کرد.) در اواخر عمر شریفشان قصد سفر به مدینه را داشتند، که در نهایت در بحرآباد دار فانی را وداع گفتند. البته خیلی ها معتقدند که ایشان توسط مشروطه خواهان مسموم شده و به شهادت رسیدند. از معروف ترین آثاری که از ایشان به جای مانده است، دیوان اشعاری است که توسط نشر زواره به چاپ رسیده است. جهت آشنایی بیشتر با زندگی این عالم بزرگوار به مقدمه مفصلی که در ابتدای دیوان اشعارشان به چاپ رسیده است، مراجعه بفرمایید. @narrative_1443
📌آیت الله میرزا حبیب الله خراسانی و شبیه خوانی و جشن عمر مرحوم آقا شبیه سازی صحرای کربلا را قدغن فرموده بودند. همچنین ایشان عید عمر را که طلاب در مدارس جشن می گرفتند موقوف فرمود و طلاب خواهی نخواهی اطاعت کردند . ولی موضوع منع شبیه سازی با آن سهولت نبود. سردسته های محلات جمعیت بسیاری به دنبال انداخته، روبروی منزل آقا به فریاد و غریو سایه اش کم مباد، عمرش دراز باد، از آقا می‌خواستند تحصیل اجازه کنند. آقا چند نفرشان را خواسته فرمود : اگر میخواهید شبیه بسازید، شبیه رستم و اسفندیار را هم میتوان ساخت ولی این طرز شبیه سازی بر خلاف شئونات ائمه اطهار است و اگر لابد و ناچار می خواهید به نام تعزیه داری این بازی‌ها را دربیاورید من ممانعتی ندارم لیکن به خارج از شهر خواهم رفت و در این گونه تعزیه داری شما در شهر نخواهم ماند. خلاصه شبیه سازی در شهر به کلی موقوف گردید. 📗مقدمه دیوان اشعار میرزا حبیب خراسانی، ص ۴۶_۴۷ @narrative_1443
📌معرفی کتاب سفینه الصادقین مرحوم آیت الله یعقوبی قائنی (ره) از جمله عارفان معاصر بودند که محضر بزرگانی از علم و معرفت، همچون آیات عظام : سید محمد هادی میلانی، سید جمال الدین گلپایگانی، محمد جواد انصاری همدانی، و... را درک کرده اند. کتاب سفینه الصادقین شرح حال ایشان است که در آن به مساله سیر و سلوک و شیوه های آن، در ضمن بیان خاطرات و اتفاقات زندگیشان پرداخته اند. محتوای کتاب تنها شامل پنجاه و پنج سال از زندگی ایشان است که توسط جنابشان برای شاگردان مطرح شده و بعد از تنظیم و تدوین توسط شاگردان و مطالعه، اصلاح و تائید توسط استاد، به چاپ رسیده است. مطالب کتاب حاضر را میتوان در عناوین زیر دسته بندی کرد : 1- بیان زندگی (فردی- اجتماعی) و هم چنین سیر سلوکی و معرفتی مرحوم یعقوبی 2- تشریح برخی مساله های مهم در موضوع عرفان نظری 3- طرح باید ها و نباید ها در عرفان عملی 4- تبیین مشی تربیتی_سلوکی برخی از اساتید عرفان همچون آیت الله قاضی، آیت الله انصاری و... 5- تحلیل بخشی از رفتارها و حالات سلوکی برخی افراد مدعی کشف و کرامات، جهت آگاه شدن مخاطب 6- بیان وضعیت اجتماعی_سیاسی دوران پهلوی 7- توصیفی از وضعیت حوزه علمیه نجف، سامرا، و... 8- بیان تجربیات تبلیغی و تحصیلی در دوران طلبگی و تعامل با مردم 9- نقل خاطرات و توضیحاتی از احوالات برخی بزرگان همچون آقایان: نجابت شیرازی، محمد تقی لاری، سید عبدالله فاطمی،... سفینه الصادقین را میتوان از جمله کتاب های مهم در حوزه آشنایی با عرفان و سیر و سلوک نامبرد. با این حال، بدلیل داشتن برخی مطالب تخصصی و هم چنین خاطرات و ذکریات خاص از احوالات بزرگان، مطالعه آن را بصورت همگانی نمی توان توصیه کرد. از مرحوم یعقوبی قائنی اثر دیگری به نام، انیس الصادقین (مشتمل بر ادعیه و دستورات عبادی مورد توصیه مولف است) نیز به یادگار باقی مانده است. کتاب سفینه الصادقین در 764 صفحه توسط انتشارات فقه به چاپ رسیده است. @narrative_1443
علامه طباطبایی :((آقای صدوقی بسیار شخص ظریفی است)) 📌توصیف مرحوم آیت الله احمدی فقیه از شهید آیت الله صدوقی ۱-شهید صدوقی یک مدیر کارآمد، فقیه و عالمی توانا و مجاهدی شجاع و کم‌نظیر بودند. نحوه تدریس ایشان به گونه‌ای بود که همه ریزه‌کاریهای یک موضوع را بیان می‌کردند و در عین حال به قدری خوش‌بیان و شوخ بودند، که هیچ‌گونه ملالی در شنونده پدید نمی‌آمد. گرچه بنده و اخوی در زمره کوچک‌ترین افرادی بودیم که در درس ایشان شرکت می‌کردیم و علی‌القاعده باید از این دقتها و ریزه‌کاریها خسته می‌شدیم، ولی ایشان به قدری خوش‌محضر بودند که ثانیه‌شماری می‌کردیم که چه وقت نوبت به جلسه بعدی درس ایشان می‌رسد. ایشان یک مربی باصفا و یک استاد به تمام معنا بودند و بنده اکثر دروس سطح را نزد ایشان خواندم.همیشه هم یک کتاب روایت همراهشان بود و به ما هم بسیار توصیه می‌کردند که روایات را بخوانیم. بسیار انسان باهوش، بافراست و ذکاوت،‌ باصفا و مخلصی بودند و سطح علمی و سیاسی بسیار بالایی داشتند. ۲-بعد از فوت حاج شیخ غلامرضا یزدی (فقیه خراسانی)، مدت زیادی نگذشت که ایشان به من و اخوی فرمودند: به قم بروید و ادامه تحصیل بدهید. ما هم طبق فرمایش ایشان به قم رفتیم و ابتدا در درسهای سطح شرکت کردیم؛ چون تصور می‌کردیم درسهای سطح قم باید خیلی بهتر از یزد باشد، ولی پس از مدتی متوجه شدیم که سطح تدریس آیت‌الله صدوقی، بسیار بالاتر است و ابداً با این کلاسها قابل مقایسه نیست. بعد فهمیدیم که اساتید سطح در قم، روزگاری شاگردان شهید صدوقی بوده‌اند و حالا دیگر کاملاً برایمان مشخص شده بود که چرا این درسها برایمان جاذبه ندارند. ۳-یادم هست که علامه طباطبائی وقت خود را خیلی کم صرف دید و بازدید می‌کردند، اما هر بار که شهید صدوقی به قم می‌آمدند، اشتیاق نشان می‌دادند که حتماً با ایشان دیداری داشته باشند و همیشه می‌گفتند: «آقای صدوقی بسیار شخص ظریفی است!» مقصودشان این بود که بسیار نکته‌بین هستند و به نکات ظریف توجه دارند. 📗برگرفته از مصاحبه با آیت الله احمدی فقیه، سایت پژوهشکده تاریخ معاصر @narrative_1443
آیت الله احمدی فقیه : ((شهید مطهری شاگردان را پژوهشگر بار می آوردند)) 📌خاطرات مرحوم آیت الله احمدی فقیه از شهید آیت الله مطهری ۱-مقدمتا باید بگویم شهید آیت‌الله مطهری برای من، هم استادی عالی‌قدر بود و هم دوستی بزرگوار. از سال‌ها قبل، دورادور ایشان را می‌شناختم، تا اینکه در جلسات علامه طباطبائی ــ که شب‌های پنجشنبه و جمعه برگزار می‌شد ــ شرکت کردم. بنیان‌گذار این جلسات، شهید مطهری و شهید بهشتی و... بودند. در این جلسات، بسیاری از فضلای حوزه نیز حضور می‌یافتند. من چون قسمتی از کتاب «شفا» را قبلا نزد آیت‌الله آقامیرزا ابوالحسنی شعرانی خوانده بودم، به فکر افتادم که بقیه آن را نیز نزد استادی دیگر فرا گیرم. اتفاقا در همان زمان، استاد مطهری پیشنهاد کردند که مایل‌اند یک دوره شفا را مذاکره کنند. (چون ظاهرا از طرف دانشگاه تهران، ترجمه این کتاب برعهده ایشان گذاشته شده بود.) برای اطمینان خاطر، خدمت علامه طباطبائی رفتم و از ایشان پرسیدم: «آیا آقای مطهری، از عهده تدریس شفا برمی‌آیند؟» مرحوم علامه فرمودند: «اگر وقتشان برسد، بسیار بسیار خوب هستند». البته استادان دیگری هم بودند، ولی بنده می‌خواستم از منبعی استفاده کنم که کاملا مطمئن باشد. به‌هرحال در جلسات خصوصی، قسمتی از شفا را نزد ایشان شروع کردم و از این زمان بود که با استاد مطهری خیلی نزدیک شدم. ۲-ایشان گاهی کتاب‌هایشان را برای اظهار نظر به من می‌دادند و نیز کارهای دیگری را هم در این زمینه‌ها واگذار می‌کردند که از آن جمله تهیه عناوین و تنظیم فهرست‌های مختلف کتاب «عدل الهی» بود. ۳-رفتار استاد با شاگردانشان، مانند رفتار دو رفیق بود. خیلی بامحبت بودند و با حرارت و شور برخورد می‌کردند. ایشان اگر در خلال بحث متوجه می‌شدند که کسی نظر درستی دارد و برخلاف نظر ایشان است، آن را می‌پذیرفتند. در نقطه مقابل اگر مطلبی را درست نمی‌دانستند، تسلیم نمی‌شدند. نسبت به عالمان راستین به‌خصوص استادان خود، تواضع زیادی داشتند. استاد در جلسات علمی علامه طباطبائی، از همه ما بالاتر بودند و نسبت به همه ما جایگاه استادی داشتند، اما بی‌هیچ عنوان و تعیّنی، مثل یک شاگرد می‌نشستند و گوش می‌دادند! ۴-ایشان در تبیین همه‌جانبه مسائل، اهمیت موضوع، ریشه‌یابی موضوع و این قبیل مسائل را مطرح می‌کردند؛ سپس به تشویق افراد، در پیگیری اصل موضوع می‌پرداختند. شاگردان نیز به خاطر اهمیت موضوع و تعهدشان، به دنبال مسئله می‌رفتند. در واقع می‌توان گفت که ایشان شاگردان را پژوهشگر بار می‌آوردند. ۴-رفته رفته روابط ما بیشتر شد و سال‌های آخر که من در فیضیه حجره داشتم، بارها به اتاق من تشریف آوردند و گاهی نیز به اتفاق، در حیاط فیضیه قدم می‌زدیم. خاطرم هست یک بار ایشان اتاقی را نشان دادند و گفتند: «این اتاق ما بود و آقای خمینی می‌آمدند اینجا و به ما درس اسفار را می‌گفتند». بعد ادامه دادند: «من و آقای منتظری دائما در این درس بودیم. بعضا افراد دیگری هم می‌آمدند، اما آن‌قدر محکم نبودند!». در آخر هم اشاره کردند: «آقای خمینی در دو فن خیلی زیاد کار می‌کردند: فلسفه و فقه، اما در علم اصول زیاد کار نمی‌کردند، بلکه علم اصول در درس‌های ایشان، به عنوان حاشیه بود! بااین‌حال ما چون دیدیم که آقای خمینی خیلی بر معارف اسلامی تسلط دارند، از ایشان درخواست کردیم که یک دوره اصول فقه را برای ما بگویند و ایشان هم درس را شروع کردند. این اولین دوره‌ای بود که ایشان، اصول فقه را شروع کرده بودند و پایه‌گذار آن هم ما بودیم». بعد استاد مطهری به من رو کردند فرمودند: «و شما دیدید که بعدا، این درس چگونه سایر درس‌ها را تحت‌الشعاع قرار داد و چه جمعیتی در آن شرکت کردند!». ۵-بعدها که استاد به قم آمدند، بعضی از آقایان خیال می‌کردند که آقای مطهری به این خاطر به قم می‌آیند که برای خود، مقدمه مرجعیت فراهم کنند! در این جریان‌ها، ما خیلی بحث می‌کردیم و می‌گفتیم: «خیر؛ این حرف‌ها نیست! ایشان اگر بخواهند مرجع شوند، باید درس فقه را شروع کنند، درحالی‌که ایشان درس فلسفه و معارف را شروع کرده‌اند...». حتی در جلسه‌ای از ایشان درخواست شد که فقه را شروع کنند، اما استاد با آنکه توان علمی آن را داشتند، اما به خاطر جو نامساعد آن روز، این کار را نکردند! به‌هرحال ایشان در آغاز ورودشان، چند جلسه‌ای راجع به «بهجه‌السعاده»، یعنی بحثی در اواخر کتاب اشارات، صحبت کردند و بعد نیز، مبحث حرکت اسفار را شروع کردند. 📗برگرفته از مصاحبه با آیت الله احمدی فقیه، سایت پژوهشکده تاریخ معاصر @narrative_1443
آیت الله سید علی خامنه ای : ما امام را از نزدیک دیدیم اما می‌خواهم عرض کنم اکثر ما -خود من یکی از آنها از- عظمت این پدیده یعنی پدیده امام را حس نکردیم. خیلی عظمت دارد. بنده یک وقت به امام عرض کردم : اگر کسی شبیه شما دویست، سیصد سال پیش در تاریخ بود و نشانه ای از او می ماند یک دستخط، یک کلمه، امضا، یک تکه از پارچه لباس و امروز به دست ما می رسید، آن را در موزه ها می گذاشتیم و به آن تبرک می جستیم. حالا شما با وجود خودتان و با همه ی حقیقتتان، در مقابل ما هستید. ما چطور می توانیم عظمت شما را درک و حس کنیم؟ این یک واقعیت است. باید گسترش این حقیقت در دلها و فضای زندگی ما و در همه دنیا و بخصوص دنیای اسلامی، هرچه زنده تر و ملموس تر شود. 📗۱۳۷۲/۱۱/۱۷ بیانات در دیدار با روحانیون @narrative_1443
📌ماجرای تاسیس مدرسه دین و دانش_قم شهید آیت الله بهشتی: بعد از کودتای ۲۸ مرداد در یک جمع بندی به این نتیجه رسیدیم که در آن نهضت (نهضت ملی نفت) کادرهای ساخته شده خیلی کم بود. بنابراین تصمیم گرفتیم یک حرکت فرهنگی ایجاد کنیم و در زیر پوشش آن کادر بسازیم و تصمیم گرفتیم این حرکت یک حرکت اصیل اسلامی و پیشرفته باشد و زمینه ای برای ساخت جوانها. به این منظور با همکاری دوستان، دبیرستان دین و دانش را در قم تاسیس کردیم که مسولیت اداره اش مستقیما بعهده من بود. 📗یاران امام، ص ۱۰ @narrative_1443
📌تازه نشر مرحوم آیت الله آصفی علاوه بر وزانت و جایگاه بالای علمی، دارای سابقه ی درخشان، پر رنگ و کم نظیری در عرصه ی سیاسی_اجتماعی نیز بودند. کتاب حاضر روایت بخشی از مشاهدات، توصیفات، تجربیات و تحلیل های مرحوم آصفی از حوزه علمیه نجف اشرف است. یقینا پژوهشگران عرصه تاریخ و جریان شناسی حوزه علمیه از مطالعه این کتاب بهره های خوبی را خواهند برد. @narrative_1443
📌نامه ای از شهید مطهری به مرحوم صالحی نجف آبادی (چنان که می دانید آزادی فکر و عقیده در محیطی است که اهل آن محیط طالب حقیقت باشند. و اما در محیط هایی که حمایت از یک فکر و عقیده را وسیله کوباندن حرفاء و رقباء قرار داده اند، عرضه داشتن فکر و عقیده نه تنها سبب زنده شدن علم نیست، بلکه سبب مردن صاحب این عقیده است. علی هذه بنده مصلحت شما را نمی دانم که در آغاز طلوع نویسندگی و گویندگی از این سنخ موضوعات بنویسید و بگویید. چون شما را زیاد لازم داریم. ) 📗نقد و نظر، ص ۳۰۶ @narrative_1443