#نوحه
#مناجات
#یاد_مرگ
#شب_قدر
به شب قدر قسم
یه شب قبرم هست
روی این خورشیدی / که داره می تابه
سایه ابرم هست
شب قدرم نوره
شب قبرم ظلمت
تا که خاک میریزن / خونه ی آخرتم
میشه غرق وحشت
مرگ من نزدیکه
راه من باریکه
اگه نوری نبرم
قبر من تاریکه
مرگ من نزدیکه
من چرا خوشحالم؟
من به چی می نازم؟
به کدوم اعمالم
( وحدتی فی قبری
من توو قبر خودمم آواره م
وحشتی فی لحْدی
اگه حیدر نباشه بیچاره م )
###
به شب قدر قسم
مرگ خیلی سخته
بی علی شد هرکی / لحظه ی جون دادن
به خدا بدبخته
یا علی گفتیم و
با علی می مونیم
ما که حتی وقتی / قاصد مرگ اومد
از علی می خونیم
توو سرازیریّه
قبرمون تنهاییم
دلخوشیمون اینه
نوکر مولاییم
پرسش مَن ربُّک
چه حسابی داره؟
مَن إمامُک اون شب
چه جوابی داره ؟
( وحدتی فی قبری
من توو قبر خودمم آواره م
وحشتی فی لحْدی
اگه حیدر نباشه بیچاره م )
###
به شب قدر قسم
از خودم بیزارم
خیلی دیره اما / این شبا فهمیدم
چه خدایی دارم
منی که اعمالم
حالم و بد کرده
هر دروغی گفتم / حالا وقت توبه
راهم و سد کرده
بِعلیٍ یارب
که رهایم نکنی
از حسین بن علی
تو جدایم نکنی
هرچی باشه یک عمر
سینه زن بودم من
پیرهن مشکیم و
پوشیدم جای کفن
( وحدتی فی قبری
من توو قبر خودمم آواره م
وحشتی فی لحْدی
اگه حیدر نباشه بیچاره م )
#محسن_ناصحی