🔅 #هر_روز_با_قرآن
🌷شرکت در ختم قرآن برای تعجیل در فرج
وسلامتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)🌷
#ص_۲۴۸
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💐مروری برنکات#تفسیری ص۲۴۸
سورۀ یوسف - آیۀ۱۰۷ - تفسیر نور:
«أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غاشِیَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ» «آیا (آنها که ایمان نمیآورند) از اینکه عذاب الهی آنها را در برگیرد و یا قیامت در حالی که نمیدانند ناگهانی فرا رسد، در امانند؟»
🌹نکتههای سورۀ یوسف - آیۀ ۱۰۷:
«غاشِیَةٌ» به معنای عقوبتی است که جامعه یا فردی را در برمیگیرد.
🌺پیام های سورۀ یوسف - آیۀ ۱۰۷:
✅ هیچکس خود را تضمین شده نپندارد. «أَ فَأَمِنُوا»
✅احتمال قهر الهی، برای حرکت انسان به سوی راه حق کافی است، مشکل در این است که بعضی این احتمال را هم نمیدهند. «أَ فَأَمِنُوا»
✅قهر خداوند، فراگیر است و امکان فرار نیست. «غاشِیَةٌ»
✅جزئی از عذاب، برای گرفتار کردن انسان کافی است. «غاشِیَةٌ مِنْ عَذابِ»
✅ یاد قیامت، عامل تربیت است. «تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ»
#منبع_تفسیر_نور
#ص۲۴۸
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥معجزه ی دعای پدر و مادر
▫️حجت الاسلام عالی
#خانواده
#دعا
#پدر_مادر
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🔻جنایت وهابیت در بقیع🔻
✍️ مناسبت روز: امروز هشتم ماه شوال و سالروز تخریب حرم اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در قبرستان بقیع به دست وهابیون جنایتکار است که ضمن عرض تسلیت، سخن امروز را به این جنایت بزرگ اختصاص میدهیم؛
🕋«بقیع» منطقهای وسیع و دارای انواع درختان در مدینه بوده، که آن را «جَنةالبقیع» نیز نامیدهاند؛ پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) با دفن یار وفادار خود، عثمان بن مظعون (ره) و همچنین فرزند عزیزشان ابراهیم در بقیع، به این قبرستان برای دفن مسلمانان، رسمیت دادند و از آن پس، مردم به ویژه صحابه، به بقیع، توجه ویژه داشتند.
📚تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۲۷۹
👈در روایت آمده که «رسول خدا ﷺ هر شب به بقیع میرفتند و به مدفونین آنجا، سلام داده و برای آنان از خداوند آمرزش میطلبیدند.
📚صحیح مسلم، ج٢، ص۶۶٩
✍مورخین آوردهاند که از عصر رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) قبایل عرب برای احترام و حفظ قبور بزرگان خود، بنا و بقعهای بر روی قبور آنها میساختند و هیچگاه پیامبر خدا در سیره گفتاری و عملی خود، هیچگونه منعی در این زمینه ننمودند!
📚تاریخ حرم ائمه بقیع، ص ۶۲-۶۶
✍️ گنبد و بارگاه حرم ائمه بقیع (علیهم السلام) در اواخر قرن پنجم ساخته شده بود و از استحکام بسیار بالایی برخوردار بوده، بهگونهای که به مدت هشتصد سال، برافراشته بوده است.
📚همان، ص ۹۰
👌همچنین در طول سالهای متمادی، سه ضریح در حرم ائمه بقیع (علیهم السلام) نصب شده که آخرین ضریح بهدست هنرمندان اصفهانی از جنس فولاد برای قبور ائمه بقیع به صورتی ظریف و زیبا ساخته و در قسمتهای بالای آن اَسماء الهی با آب طلا و خط بسیار زیبا ترسیم شده بود!
📚همان،ص۱۰۶
✍مورخین آوردهاند نخستین فرد ملعونی که به تخریب قبر اولین مسلمان مدفون در بقیع یعنی «عثمان بن مظعون (ره)» اقدام کرده و نام خود را بهعنوان اولین تخریبکننده قبور شریف بقیع در تاریخ ثبت نموده، «مروان بن حکم» است!
📚تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۸۲
❌فرقه ضاله وهابیت نیز با پیروی از بنیامیه، بار نخست در سال ۱۲۲٠ قمری، بخشی از قبور و بناهای بقیع را ویران کردند! اما توسط نیروهای عثمانی، از سرزمین حجاز، اخراج شدند؛
🔥آنها بعد از چند سال، بار دیگر در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ قمری، با اتکاء به فتوای ۱۵ تن از مفتیان افراطی، مبنی بر ممنوعیت ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب آنها، به بقیع حمله کردند و اینبار تمامی بناهای بقیع، از جمله بارگاه ملکوتی امام حسن، امام سجاد، امام باقر و امام صادق (علیهمالسلام) را کاملاً ویران نمودند؛
📚تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، ص ۴۲
🔷علامه محسن امین (ره) در مقدمه «کَشْفُ الاِرْتیاب» مینویسد: «وهابیون پس از تخریب قبور ائمه (علیهم السلام) و بزرگان مسلمین، این مکان مقدس را محل استراحت چهار پایان و ریختن کثافات و سرگین آنها و انواع جسارتهای دیگر قرار دادند!
👈همچنین «مستر ریتر» جهانگرد غربی که ویرانی بقیع را شخصاً مشاهده کرده، در خاطرات خود نوشته: «چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله شدیدی در آن به وقوع پیوسته و آن را به ویرانهای مبدّل ساخته و به جز قطعات سنگ و کلوخ به هم ریخته و خاکها و زبالههای روی هم انباشته، چیز دیگری دیده نمیشد... البته این ویرانیها با اراده انسانهایی به وجود آمده بود که خود را پیرو پیامبری میدانستند که همه آن گنبدها و بارگاههای زیبا، نشانه قبور فرزندان و یاران آن پیامبر الهی بود که با خاک یکسان شده بودند!
📚تاریخ حرم ائمه بقیع، ص ۱۱۰
✍️ خبر هتک حرمت حرم ائمه (علیهم السلام) و مقابر نامآوران تاریخ صدر اسلام در بقیع، موجی از نگرانی و نفرت را در بین مسلمانان جهان به وجود آورد، و مراجع، علماء و حوزههای علمیه در ایران، مجالس بزرگی تشکیل دادند و با ارسال نامه و مخابره تلگراف، انزجار خود را از این عمل ننگین اعلام و خواستار برخورد قاطع با عوامل تخریب بقیع شده و بر حفظ و حراست اماکن باقیمانده به خصوص مقبره پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه وآله) تأکید ورزیدند؛
👈 مجلس شورای ملی ایران نیز با حضور مؤثر آیتالله مدرس (ره)، این جنایت را محکوم و روز هشتم شوال را تعطیل عمومی اعلام نمود؛ همچنین کمیسیونی با عنوان «کمیسیون دفاع از حرمین شریفین» تشکیل داد؛
✍️ و بالاخره امروز پس از گذشت حدود یک قرن، هنوز این درد و غم و اندوه بیپایان، بر قلب عاشقان خاندان عصمت و طهارت، سنگینی میکند و ساختن حرمی بزرگ و باشکوه برای اهلبیت علیهم السلام در بقیع، آرزو و آرمان شیعیان جهان است!
•●◉✿اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ✿◉●•
#بقیع
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
امام صادق«سلاماللهعلیه» فرمودند:
مؤمن غبطه مىخورد امّا حسد نمىورزد، و منافق حسد مىورزد امّا غبطه نمىخورد
📚الکافی، جلد 2، صفحۀ 307.
#روایات
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🌷🌷
🗓امروز 28 فروردین 1403
🌷 #70_روز تا #عید_بزرگ_غدیر😍
🌷نظم و نظام آفرینش دست مولاسٺ
🌾عرش خدا در فرشِ او پابسٺ مولاسٺ
🌷هفتاد روز دگر عید غدیر اسٺ
🌾ما مست جام خُمّ و خم سرمسٺ مولاست
#حیدر_ڪرار🌺🍃
#اسدالله_غالب🌺🍃
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📝داستانهای مثنوی: «خر برفت و خر برفت و خر برفت»
✍درویشی سوار بر خر، شب هنگام به خانقاهی رسید.
خر خود را به طویله ای برد و در آخوری بست. مقداری آب و کاه جلوی خرش گذاشت، پالانش را برداشت و در گوشه ای نهاد.
سپس به خادم سفارش کرد که مواظب او باشد؛ این را گفت و وارد خانقاه شد.
🔸در آن شب، صوفیانی آنجا بودند بسیار گرسنه!!
وقتی مهمان تازه وارد را دیدند، تصمیم گرفتند تا خر او را بفروشند و برای خود غذایی تهیه کنند.
چند نفر از آنان برخاستند، به طویله رفتند و خر صوفی را باز کردند تا او را برده و بفروشند.
🔹خادم سعی کرد تا جلوی این کار آنها را بگیرد؛
ولی او را تهدید کردند و گفتند:
«برو کنار در این کار دخالت نکن!»
خر صوفی را با خود به بازار بردند و آن را فروختند. غذایی تهیه کردند و بساط عیش و نوش را برپا کردند
🔸جشنی بر پا شد؛
آن صوفی بی خبر از همه جا را هم، به آن جشن دعوت کردند.
هر کدام از صوفیان در حین جشن سروصدای زیادی به راه انداخته بودند و صوفی مسافر نیز وارد جشن دیگر صوفیان شد و شروع به همراهی آنان کرد.
یکی از صوفیان که مطرب و خواننده ای حرفه ای بود، ترانه ای ساخت و شروع به خواندن کرد،
🔹شعر این ترانه این بود:
«خر برفت و خر برفت و خر برفت!»
صوفیان دیگر هم، همراه او این ترانه را تکرار می کردند،
برخی نیز می خندیدند و هیچ نمی گفتند. صوفی که اصلا نمی دانست،
منظور از خر در ترانه همان خر اوست، تصور می کرد که ترانه صوفیان زیباست؛ پس او نیز همراه دیگران شروع به خواندن شعر «خر برفت»
🔸در این حالت، خادم چند بار به درون خانقاه آمد تا بلایی را که صوفیان بر سر خرش آورده اند، را به صوفی بگوید؛ اما با وجود آن همه سروصدا، نتوانست چیزی به صوفی بگوید؛ از طرف دیگر خود صوفی هم همراه دیگران می خواند:
«خر برفت و خر برفت و خر برفت!»
آنان تا نیمه های شب و حتی نزدیکی های صبح به جشن و شادمانی یا ترانه خواندن ادامه دادند و صوفی نادان هم با آنان همراه شده بود.
🔹صبح فرارسید، هر کسی دنبال کار خودش رفت؛ صوفی مسافر هم، آماده شد تا از خانقاه برود. وسایلش را برداشت و به سمت طویله رفت؛
اما خرش را ندید. با خود گفت:
«احتمالاً آن خادم، خر را برای آب خوردن، بیرون برده است؛
زیرا او دیشب آب کمی خورده بود؛
پس نباید زیاد نگران باشم.»
🔹رفت و گفت:
«خر من کجاست؟»
لحظاتی بعد سر و کله خادم پیدا شد؛ اما خری با او نبود؛ صوفی با تعجب نزد او رفت و گفت: «خر من کجاست»
خادم تعجب کرد و گفت: «خر!... کدام خر؟!... خجالت بکش مرد!...»
صوفی عصبانی شد و با خادم شروع به جر و بحث کرد و گفت:
🔸«یادت نیست، دیشب خرم را به دست تو سپردم و گفتم که مواظب او باش؟
حال می گویی کدام خر؟»
خادم گفت:
«مرد حسابی، برو دنبال کارت!... خودت که از همه چیز باخبری.... دوباره می گویی، خرم را بده!»
صوفی گفت:
«من نمی دانم!... من خرم را از تو می خواهم!... اصلا من چه چیزی را می دانم!...»
🔹خادم قضیه را تعریف کرد.
صوفی دو دستی، بر سرش زد و گفت: «اگر دیشب به من گفته بودی، لااقل می رفتم و خرم را پس می گرفتم، یا می توانستم به قاضی شکایت کنم؛ اما حالا چه کنم، همه اینها تقصیر توست!» و باز یقه خادم را گرفت و گفت: «باید به من می گفتی؟!»
خادم گفت:
«ولم کن بابا! من دیشب چند بار آمدم، به تو بگویم که خرت را برده اند؛ ولی دیدم، تو هم، همراه صوفیان می خوانی:
🔸«خر برفت و خر برفت...» حتی از آنها هم بلندتر آواز می خواندی، خیال کردم، حتما خودت هم خبر داری و از ایـن کـار ناراحت نیستی!
👈اینجا بود که درویش متوجه شد «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» کلاه گشادی است برای بیچاره کردن مردم!!
#داستانهای آموزنده
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📝#ماجرای_مسلمان_شدن #زن_مسیحی و #شفای_دخترش
✍روزی زنی مسیحی دختر فلجی را از لبنان به سوریه میآورد، زیرا دکترهای لبنان او را جواب کرده بودند.
زن با دختر مریضش نزدیک حرم با عظمت حضرت رقیه (س) منزل میگیرد تا در آنجا برای معالجه فرزندش به دکتر سوریه مراجعه کند تا اینکه روز عاشورا فرا میرسد و او میبیند مردم دسته دسته به طرف محلی که حرم مطهر حضرت رقیه (س) است، میروند.
🔸از مردم شام میپرسد اینجا چه خبر است؟
میگویند اینجا حرم دختر امام حسین است. او نیز دختر مریضش را در منزل تنها گذاشته درب اتاق را میبندد و به طرف حرم حضرت رقیه (س) روانه میشود و گریه میکند. به حدی که غش میکند و بیهوش میافتد.
در آن حال کسی به او میگوید بلند شو برو منزل ...
حرکت میکند و میرود درب منزل را میزند، میبیند دخترش دارد بازی میکند!
🔹وقتی مادر جویای وضع دخترش میشود و احوال او را میپرسد،
دختر در جواب مادر میگوید وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اتاق شد و به من گفت:
بلند شو تا با هم بازی کنیم.
آن دختر به من گفت،
بگو بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم.
دیدم تمام بدنم سالم است.
او داشت با من صحبت میکرد که شما درب را زدید
🔸گفت: مادرت آمد.
سرانجام مادر مسیحی با دیدن این کرامت از دختر امام حسین (س) مسلمان شد.
📚منبع: کتاب کرامات حضرت رقیه (س)
#داستانهای آموزنده
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️