eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
687 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام موضوع : چرا این همه و کشت و کشتار ؟ چندین باعث شد تا روز به روز این غده چرکین و سرطانی رژیم نامشروع و توسعه پیدا کند که دو تا از آن علل و عوامل عبارتند از : ۱- همه جانبه و در راس آن از رژیم اشغال گر و قطعی آنها در این زمینه ۲- خود باختگی و حمایت و دمداران کشورهای اسلامی الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام موضوع : چرا این همه و کشت و کشتار ؟ حتمی مسلمانان در مقابل : ۱- کردن و ۲- کردن به مجامع بین المللی ۳- همه جانب از مسلمین ۴- صهیونیست هایی که جنایت کارند با اسرائیل عبارتند از : ۱- اسلام ۲- الله برای نابودی صهیونیست‌ها الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
🟡 شما سوار یه میشی، میشینی کنار یکی، بو سیگارش اذیتت میکنه! میری اونور تر کنار یکی دیگه میشینی، دهنش بو میده! 🟢 میری اونورتر میشینی میبینی یکی بچش خرابکاری کرده! 🔹درسته تحمل این وضع سخته... اما شما نمیتونی از بری بیرون چون اصل اتوبوس سالمه! 🔰چون اتوبوس سالمه! شما برای رسیدن به نیاز به اتوبوس سالم و راننده سالم داری. درسته؟ 🌸جمهوری اسلامی و این نظام مصداق اتوبوس سالم و راننده سالم هست. اگه این اتوبوس رو ترک کنید اتوبوسهای دیگه شما رو به مقصد نمیرسونن. سوار کدام اتوبوس میخواهید بشید؟ اتوبوس طلبا؟ اتوبوس سازمان و مسعود رجوی؟ اتوبوس طلبا؟ اتوبوس ؟ اتوبوس ؟ اتوبوس ؟ 🟢 پس باید بود، را ترک نکرد و البته هر مسافری رو هشدار داد و جلوگیری کرد... ولی مراقب بود اتوبوس را نکنیم 👌🏻👌🏻 (برگرفته از بیانات استاد ) ــــــــــــــــ 🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش...
88.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش در مقابل بزرگترین پهپادی تاریخ الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
یک و یک مهندس در یک طولانى هوائى کنار یکدیگر در نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر کنیم؟ که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم. مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ۵٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و داد که با برنامه‌نویس بازى کند. برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» برنامه‌نویس نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند. بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ۵٠ دلار به او داد. مهندس مودبانه ۵٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نویس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد و رویش را برگرداند و خوابید ...