eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
681 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۰۰۰ نفر در زائر‌شهر و زائر‌سرای * *آدرس : مشهد شهرک طرق روبروی کارخانه قند شیرین نرسیده به عوارضی زائرسرای رضوی* *جهت اسکان زائر؛ شبی ۵۰ هزار تومان هر سوئیت؛ و هر اتاق ۶ نفر ظرفیت دارد* *سرویس رفت برگشت تا حرم رایگان می باشد* *لطفا‌ به دوستان تان ارسال کنید که مورد استفاده قرار بدهند* *شماره تلفن های زائر شهر رضوی* لطفا در شبکه های گروهی به اشتراک بگذارید تا زائرین از این مکان با قیمت مناسب استفاده کنند . جهت رزرو با این شماره ها تماس بگیرند 05133392673 09151191990 09155096930 نایب زیاره ودعا گوی ما هم باشید . التماس دعای مخصوص *معرفی یک زائر سرای بسیار خوب و بسیار ارزان در مقدس* ✅ هم افرادی که با خانواده قصد زیارت داو رند؛ هم گروههای دانش آموزی و دانشجویی، و هم هیئت ها و سازمانها ... ✅ هیچ محدودیتی بابت پذیرش نیست و نیاز به هیچ سفارش و یا داشتن معرف نیست... ........ 🌀 🔸این مجموعه در زمینی به مساحت ۱۰۰۰ مترمربع. 🔹ساختمانی در ۷ طبقه . 🔸دارای ۴۴ اطاق . 🔹 دارای یک حسینیه به مساحت ۲۰۰ متر مربع و یک فاطمیه به مساحت ۱۰۰ مترمربع جهت پذیرش زائرین گروهی می باشد که مجهّز به آسانسور و سرویس های بهداشتی و حمّام جداگانه جهت مکان های عمومی فوق نیز هست. .................................... 🌀 : 🔹اتاق و های ۲ ، ۳ ، ۴ و ۵ تخته 🔸 و جارو برقی و ... در هر اتاق 🔹دارای و فاطمیه و سالن همایش 🔸دارای سامانه تهویه مطبوع 🔹سرویس‌های عمومی جداگانه در هر طبقه 🔸 جهت سالن‌های حسینیه و فاطمیه و همایش 🔹رختشوی‌خانه (لاندری) 🔸 در هر طبقه جهت گرم کردن غذا و تهیه‌ی آب جوش 🔹سرویس خواب (پتو، ملحفه و...) 🔸 و سرویس بهداشتی (فرنگی و ایرانی) مجزا برای هر واحد 🔹تلویزیون LED و استفاده از سیستم IPTV در هر اتاق 🔸تلفن داخلی جهت ارتباط اتاق‌ها و صحبت با پذیرش 🔹 در هر طبقه جهت پخش اذان 🔸مجهّز به .................................... هزینه هر شب اقامت در این زائرسرای زیبا به ازای هر نفر در شبانه روز تنها ۱۰ هزار تومان می باشد. *البته در سفر اول نفری شبی ۱۰ هزار تومان است* اما از سفر دوم به بعد نفری شبی *فقط و فقط ۱۵ هزار تومان* هزینه دریافت میکنند 🌀 ضوابط پذیرش ضوابط خاصی وجود ندارد فقط یکی از مواردی که خیلی تاکید دارند محترم هست و افرادی که متقاضی سکونت در زائرسرا هستند از استعمال دخانیات در اتاق یا لابی و راهروهای طبقات پرهیز کنند. 🔸🔸🔸مصوبه ای که فعلا وجود دارد این هست که حداکثر مدت استفاده از زائرسرا چهار شبانه روز است. *جهت رزرو اتاق در زائرسرای گل نرجس فقط با تلفن* *05132219051* *(زائرسرای گل نرجس مشهد)* *یا تلفن 02155380534* *(دفتر بنیاد خیریه الزهراء)* *تماس حاصل فرمایید...* *نشانی : مقدس - خ امام خمینی -امام خمینی ۷ (یا خیابان سجادی) ، سجادی ۴ ، زائرسرای گل نرجس* ارسال برای دوستانتون و اشناهاتون در سراسر کشور
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم پراكنده شدن مردم و (ع ) ( ، معروف به ( ) (صاحب دو رياست : 1 - نخست وزير 2 - رئيس ارتش ماءمون ) مجوسى بود و به دست مسلمان شد و كم كم دست نشانده برمكيان در دستگاه خلافت گرديد، و در عصر ماءمون (هفتمين خليفه عباسى ) هم نخست وزير ماءمون گرديد و هم فرمانده كل قواى ارتش ماءمون شد. هنگامى كه ماءمون ولايتعهدى را به امام رضا(ع ) سپرد، بن سهل به مقام امام (ع ) حسادت مى ورزيد، و در فرصتهاى مختلف ، عداوت خود را به امام (ع ) آشكار مى كرد، از جمله در جريان همين شخص ، ماءمون را تحريك كرد كه پيام براى امام بفرستد تا نماز را نخواند و برگردد، سر انجام به مكافات دسيسه هايش رسيد و در شعبان سال 203 در سرخس ، توسط ( ) دائى ماءمون كشته شد (۱) اينك به داستان زير توجه كنيد: مى گويد: هنگامى كه ماءمون از خراسان به قصد بغداد بيرون آمد، ( ذوالرياستين ) (براى بدرقه ) بيرون آمد، من نيز همراه حضرت (ع ) بيرون آمدم ، در يكى از منزلگاهها، نامه اى از جانب ( ) (برادر ) بدست فضل رسيد، در آن نوشته بود: (من از روى حساب نجوم دريافته ام كه تو در روز چهارشنبه فلان ماه ، حرارت آهن و آتش را مى چشى ، از اين رو عقيده من اين است كه در همان روز، با ماءمون و حضرت رضا(ع ) به حمام برويد، و تو كنى و روى دستت خون بريز، تا نحوست آن (حرارت آهن ) از تو دور گردد). بن سهل براى ماءمون نيز، در اين باره نامه نوشت ، و از او خواست كه از حضرت رضا(ع ) تقاضا كند تا باهم به حمام بروند. ماءمون به حضور حضرت رضا(ع ) نامه نوشت كه فردا به حمام برويم ، امام رضا(ع ) جواب داد: (من فردا حمام نمى روم و عقيده ندارم كه تو و فضل نيز به حمام برويد). ماءمون بار ديگر نامه نوشت و از امام رضا(ع ) در خواست كرد كه فردا به حمام برويم . امام رضا(ع ) در پاسخ نوشت : من حمام نمى روم زيرا شب گذشته رسول خدا(ص ) را در ديدم به من فرمود: (فردا حمام نرو). از اين رو به عقيده من تو و فضل نيز فردا به حمام نرويد. ماءمون براى حضرت نوشت كه راست مى گوئى و پيامبر(ص ) نيز راست فرمود، من نيز فردا به حمام نمى روم ، فضل خودش بهتر مى داند. مى گويد: وقتى كه شب شد، امام هشتم (ع ) به ما فرمود: (آنچه را كه از تلخ امشب پديد مى آيد به خدا پناه مى برم ). ما پيوسته اين سخن را مى گفتيم ، وقتى كه حضرت رضا(ع ) نماز صبح را (در اول وقت ) خواند، به من فرمود: (برو پشت بام ببين آيا صدائى مى شنوى ) ياسر مى گويد: به پشت بام رفتم ، فريادى شنيدم و كم كم صداى شيون بلند شد، پائين آمدم و ديدم ماءمون از آن درى كه از خانه اش به خانه امام رضا(ع ) باز مى شود، به حضور امام رضا(ع ) آمد و به امام گفت : (خدا به تو در مورد فضل ، اجر دهد، او سخن شما را نپذيرفت و به حمام رفت و بر سرش ريختند و او را كشتند، سه تن از مهاجمين دستگير شده اند كه يكى از آنها پسر خاله او ( بن ) است .) ياسر مى گويد: سرداران و هواخواهان فضل در خانه ماءمون اجتماع كردند و مى گفتند: ماءمون او را غافلگير كرده و كشته است ، و ما بايد از او خوانخواهى كنيم ، و آتش آورده بودند كه خانه او را بسوزانند. ماءمون به حضرت رضا(ع ) عرض كرد: (اى سرور من ! اگر صلاح مى دانيد برويد و مردم را پراكنده كنيد.) ياسر مى گويد: امام سوار شد و به من فرمود: تو نيز سوار شو، با هم از خانه بيرون ، آمديم ، مردم فشار مى آوردند، امام رضا(ع ) با دست اشاره كرد و فرمود: (تفرقوا تفرقوا: متفرق و پراكنده شويد). اشاره امام آنچنان اثر كرد، كه مردم به گونه اى شتابان باز مى گشتند و پراكنده مى شدند كه روى هم مى افتادند، آنحضرت به هر كس اشاره كرد، او با شتاب از آنجا رفت (۲) - ۱ - بحار، ج 49، ص 139 - صحيفه البحار، ج 2، ص 492 و 493. ۲ - کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع )، حديث 8، ص 490 و 491 - ج 1 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 پادشاهی را مأموران بسیاری بود که آنان را به ولایات برای ستاندن خراج، می فرستاد. روزی سه خراج گزار به شهری فرستاد. یکی از خراج گزاران را دامداری ثروتمند خدمت کرد و گوسفندی هر روز ذبح می کرد و سه شب سه خراج گزار به جگر و گوشت تازه گوسفندان کرد. یکی از آن خراج گزاران، خراج آن دامدار را کمتر حساب کرد و چون نزد آمدند یکی از آن دو نفر به پادشاه پنهانی رسانید و پادشاه خراج گزار شلاق زد و دارایی اش به جریمه ستاند و از کار بیکارش ساخت. مدتی گذشت و او دو رفیق سابق خود را در شهر در استحمام یافت. زبان به گشود و گفت: من نمی دانستم که یکی و شاید هردو شما آدم فروش بودید. خطا کردم و از دشمن نشناختم..... یکی از آن دو که صاحب خرد بود روی به او کرد و گفت: هیچ یک از ما آدم فروش نیستیم و این تو بودی که قیمت کمی بر خود نهادی و به سه شب شام بره ای خود را فروختی.... پس تو خود تو هستی که به قیمت کمی خود را فروختی! و تا آدمی خود بر خود قیمتی برای فروش تعیین نکند کسی نمی تواند او را بفروشد. پس همیشه باید خود بهای سنگینی بر خود بگذاری تا دیگر کسی نتواند تو را بخرد تا که بفروشد ات...... الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b