eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
688 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم پناه آوردن (ره ) ميگويد: باحضرت (ع ) در باغى بوديم ، ناگاه گنجشگى آمد و در نزد آن حضرت صيحه مى زد، و هرچه توان داشت فرياد مى كشيد و اظهار پريشانى مى كرد. امام (ع ) به من فرمود: آيا مى دانى اين گنجشك چه مى گويد؟ گفتم : نه ، خدا و رسول خدا و فرزند رسول خدا(ص ) داناتر است . فرمود: به من مى گويد: (مارى در خانه ، كنار آشيانه ام آمده ، و مى خواهد بچه هاى مرا بخورد به داد من برسيد) برخيز و اين چوب را بگير و به اين خانه برو و آن را بكش . برخاستم و چوبى برداشتم و وارد خانه شدم ، ناگاه مارى را ديدم كه در درون خانه ، حركت مى كرد، آن مار را كشتم ، و آن بچه گنجشك ها را از آسيب دشمنشان ، حفظ كردم . كشف الغمه ، ج 3 ص 140 الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم مى گويد : من در مجلس حضرت (عليه السلام) بودم و با آن حضرت گفتگو داشتم ، گروه بسيارى در محضر حضرت جمع بودند و از آن بزرگوار از حلال و حرام مى پرسيدند كه ناگهان مردى بلند قامت بر حضرت وارد شده ، گفت : سلام بر تو اى پسر رسول خدا ! مردى از دوستدارانت و دوستدار پدران و اجدادت هستم ، از حج باز مى گردم ، زاد و توشه ام را از دست داده ام و چيزى كه بتوانم با آن مسافتى را طى كنم ندارم ، اگر مرا تا شهرم برسانى خدا به من نعمت داده است ، اگر به شهرم برسم آنچه را كه به من دادى از جانب تو مى دهم چون من شايسته صدقه نيستم ، حضرت فرمود : خدايت رحمت كند بنشين رو به جانب مردم كرد و با آنان سخن گفت تا پراكنده شدند و او و و و من مانديم . حضرت فرمود : به من اذن مى دهيد وارد حجره شوم و در آن حال رو به سليمان كرد و : اى ! خدا كارت را پيش انداخت ، پس برخاست و وارد اتاق شد و ساعتى ماند سپس خارج شد و در را بست و دستش را از بالاى در بيرون آورد و گفت : كجاست ؟ خراسانى گفت : اينجايم ، فرمود : اين دويست دينار را بگير و در مؤونه و مخارجت هزينه كن و با آن بركت بجوى و از جانب من هم صدقه نده و از اين خانه هم برو كه تو را نبينم و تو هم مرا نبينى ! ! سپس آن مرد رفت ، سليمان به حضرت گفت : فدايت گردم ، سخاوت كردى و مهربانى نمودى ، چرا صورتت را از او پوشانيدى ؟ فرمود : از ترس اينكه خوارى و ذلّت سؤال را به خاطر اينكه حاجتش را روا كردم در چهره اش نبينم ; آيا حديث رسول خدا (صلى الله عليه وآله) را نشنيده اى كه پنهان كننده خوبى كارش مساوى با هفتاد است ، ظاهر كننده بدى خوار و مخذول است و پنهان كننده بدى آمرزيده است ، آيا قول متقدمان را نشنيدى ؟ مَتَى آتِهِ يَوماً لاَِطلُبَ حَاجَةً *** رَجعْتُ إلَى أهلِى وَوَجْهِى بِمائِهِ چون روزى براى طلب حاجت نزدش آيم به خانواده ام باز مى گردم در حالى كه آبرويم محفوظ است ! الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b