#فروش_ویژه تا پایان هفته
بمناسبت سالروز #تولد #شهیدخرازی
🔹️نام کتاب: #عقیق
((زندگینامه داستانی #شهید_حسین_خرازی
فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین علیهالسلام ))
🔸️برگزیده سومین دوره #کتاب_سال_دفاع_مقدس
انتشارات شهید کاظمی
#فروش_ویژه تا پایان هفته بمناسبت سالروز #تولد #شهیدخرازی 🔹️نام کتاب: #عقیق ((زندگینامه داستانی #شهی
#فروش_ویژه تا پایان هفته
بمناسبت سالروز #تولد #شهیدخرازی
🔹️نام کتاب: #عقیق
((زندگینامه داستانی #شهید_حسین_خرازی
فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین علیهالسلام ))
🔸️برگزیده سومین دوره #کتاب_سال_دفاع_مقدس
🔹️نویسنده: #نصرتالله_محمودزاده
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب:
.
#منا در نظر حسین به محشری میمانست؛ جماعتی یک پارچه سفید پوشه ی در صحرا دنبال گمشده خود میگشتند و او در دل این جمعیت، اعمال حج را انجام میداد. از کنار #قربانگاه که گذشت، چشمش افتاد به گوسفندهای سر بریده که پشته پشته روی هم افتاده بودند. رفت تا سنگهایی را که شب گذشته در بیابان جمع کرده بود، به سمت شیطان پرتاب کند.
او حضور فریبنده شیطان را در تمام مراحل زندگی لمس میکرد. سنگها را همراه با تنفری که از نفس خود داشت، پرت میکرد. دستی به سر تراشیده خود کشید و آنجا را ترک کرد تا به سوی #کعبه رود.
دور کعبه میدوید تا آخرین #اعمال_حج را انجام دهد؛ رفتن به صفا و برگشتن به مروه . احساس میکرد یکی از آرزوهایش تحقق یافته. او اکنون به فلسفه #هاجر می اندیشید؛ به سعی و به ابراهیم و اسماعیل. این همه فکروخیال دور سرش میچرخیدند که اعمال تقصیر را انجام داد و باز هم به سوی کعبه شتافت.
از کنار #حجرالاسود که می گذشت، همه دنیا را در آن نقطه خلاصه می کرد. هر دوری که میزد، به خود واقعی خودش نزدیکتر می شد. در شوط هفتم از حال رفت؛ خودش را که بهتر میشناخت، رب را با تمام وجود درک میکرد....
خرید اینترنتی:
http://l1l.ir/5c6t
02537840844