انتشارات شهید کاظمی
. هرچه در این جاده ناهموار پیش تر می رویم به ستاره ها نزدیک تر می شویم... . به گمانم ما هم انتخاب شد
.
هرچه در این جاده ناهموار پیش تر می رویم به ستاره ها نزدیک تر می شویم...
.
به گمانم ما هم انتخاب شده ایم...
.
انتخابی از جنس ماموریت های مهم...
.
این روز ها حرفهای #شهید_شعبان_نصیری مردانگی را در دلمان زنده می کند، اینکه باید مثل شمشیرِ سامورایی باشی، برنده و محکم؛ به خاطر همین باید زیر چکش الهی آنقدر له شوی تا پخته و آماده شوی برای مسئولیت های بزرگ... و حرف های #شهید_بابایی به دخترش با آنکه دلمان را میسوزاند؛ اما شوقمان را بیشتر میکند برای ادامه راه... و خاطرات #شهید_بلباسی عزممان را بیشتر میکند برای این جهاد...
و و و... به گمانم مثل #شهید_اسکندری باید سر داد و مثل #نوید_صفری عاشق شد تا همچون #حاج_احمد_کاظمی رو سفید شویم...
این روزها بچه های شهید کاظمی مثل #شهید_جواد_محمدی با قرآن مانوس تر شده اند و روضه ها و اشک هایشان برای حضرت زهرا س بیشتر شده است... همچون #شهید_حسین_حدادیان...
.
این روز ها اتفاقات عجیبی می افتد...
اتفاقاتی که آدم با تمام وجودش حس میکند در معرکه جنگ است و پیش رو سراسر میدان های مین...؛ اما از طرفی گردان های شهدا که هر کدام به فرماندهی یک شهید همراهیت می کنند نمی گذارند از ادامه مسیر پا پس بکشی... ما با اعتقادمان کار میکنیم
یاد گرفته ایم که بگوییم کار برای خدا خستگی ندارد...
چقدر شیرین است #خون_دل خوردن در این عصر و زمان ...
.
انقدر خبرهای خوب برایتان داریم که دیگر خجالت می کشیم شما را در سختی ها و مشکلاتمان شریک کنیم...
تصمیم گرفته ایم که همچون مادر #شهیدان_جنیدی(مادر چهار شهید) صبور باشیم و نگذاریم سختی ها امانمان را ببرد..
.
به زودی ما #با_طُ میآییم و چشم امیدمان به همراهی شماست...
.
خبرهای خوبی در راه است...
#یک_خشت_در_بهشت
حتی باورش برای ماها که هر محلهمون یه مسجد داره، سخته؛ ولی مردم روستای کمرون(روستای محروم از توابع فریدونشهر اصفهان) همه آرزوشون، داشتن یک مسجده که بتونن توی مناسبتهای مختلف داخلش مراسم بگیرن و مجلس اهلبیت(ع) رو احیا کنن.
مردمی که شاید تا به حال مشهد هم نرفته باشند...
خوش به حال اونی که واسطه این خیر عظیم میشه...
شما هم میتونید با کمک به اردوی جهادی و خدمت رسانی به مناطق محروم به نیابت از #شهید_جواد_محمدی ما را در این مسیر همراهی کنید.
.
🔸با انتشار این پست شما هم در این کار خیر شریک باشید.🔹
.
لینک پرداخت کمک های نقدی:
↗️ https://bahamta.com/c/54384-95232081
.
شماره کارت : ۶۱۰۴۳۳۷۷۷۰۱۱۷۴۱۲
شماره حساب: ۴۰۸۶۷۱۰۸۶۹
شبا: IR760120000000004086710869
🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
🆔 https://eitaa.com/nashreshahidkazemi
🛑 رابطه میان یک دختر و بابایش همیشه زبانزد است. دخترها توان دیدن زخم بر بدن پدرشان را ندارند چه برسد به تحمل خبر شهادت عزیزجانشان ...
🔺 نظر یکی از خوانندگان عزیز کتاب دخترها باباییاند 👇👇👇
فوووق العااادههه👌👌👌 یکی از بهترین کتابایی بود که تا به حال خوندم😍 اول فکر میکردم این کتاب هم مثل بقیه کتابهای شهداست اما اصلا اینطور نبود، خیلی متفاوت و قشنگ بود❤️😢 واقعا تاثیر گذار و آموزنده بود، حتما بخونید خدا به خانواده شهدا صبر بده💙 انشاءالله که بتونیم راهشونو ادامه بدیم🌱
📖 دخترها بابایی اند
✍🏻 به قلم: بهزاد دانشگر
✅ جهت مشاهده این کتاب به لینک زیر، مراجعه نمایید 👇👇👇
https://manvaketab.com/book/345439/
🎁 #ارسال_رایگان برای خرید بالای دویست هزار تومان
🌹 سالروز شهادت #شهید_جواد_محمدی
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بی_برادر...
یک روز، جواد بهم گفت میخواهی کارت درست شود؟ گفتم آره. گفت من رفتم حرم امامرضا (ع) برای تو دعا کردم. خودم مجرد بودم؛ اما برای تو دعا کردم که زن خوب گیرت بیاید. حالا ببین کار خودم حل شده. تو هم برو برای باقی بچهها دعا کن تا کارت حل شود. یک بار دیگر که با هم بودیم و حرف کشید به حق رفاقت، قسم خورد که تا حالا ننشستهام سر نماز و اول برای خودم دعا کنم. بعد از دعا برای امامزمان و رهبر، اول برای رفیقهایم دعا کردهام. اول برای شما دعا کردهام، بعد برای خودم.
(بریده ای از کتاب #بی_برادر)
📖 بی برادر
⭕️ روایتی از زندگی و روابط پرعاطفه شهید جواد محمدی، با دوستان و همرزمانش
✍🏻 به قلم: بهزاد دانشگر
✅ جهت مشاهده این کتاب به لینک زیر، مراجعه نمایید 👇👇👇
https://manvaketab.com/book/372637/
🎁 #ارسال_رایگان برای خرید بالای دویست هزار تومان
🌹 سالروز شهادت #شهید_جواد_محمدی
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
دلم میخواهد بابا بهم غذا بدهد. بابا وقتی بود، برایم لقمه میگرفت. خودم بلدم بخورم، ولی بابا لقمه میگرفت. خب دوست داشتم. به قول بابا دخترها باباییاند. بابا هم دوست داشت. لقمه هایش ماشین میشدند و میرفتند توی دهانم. انگار دهان من پارکینگ است. هواپیما میشدند. کشتی میشدند. سفینه آدم فضاییها میشدند. هر چه میشدند دوست داشتند بروند توی شکم من.
#شهید_جواد_محمدی
#دخترها_بابایی_اند
🌷 با این شهید، بیشتر آشنا شوید
https://manvaketab.com/book/345439/
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1