eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
13.1هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
84 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
#ارسالی_از_مخاطبین #رد_سرخ_جامانده_بر_فنجان #مجموعه_داستان انقلاب و دفاع مقدس #فاطمه_سلیمانی #فاطمه_سلیمانی_ازندریانی #نشرشهیدکاظمی #انتشارات_شهید_کاظمی #من_و_کتاب #من_وکتاب
. 🔹️#عروسی_لاکچری ( #مجموعه_داستان) 🔹️نویسنده: #محمد_علی_جعفری 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
. 🔹️ ( ) 🔹️نویسنده: 🔹️ناشر: . ✂️برشی از کتاب . عمو احمد هم که کارت عروسی‌ش رو پخش کرده و یک‌دفعه جا گذاشته رفته جبهه! ‌جالبی ماجرا هم به اینه که عمو بی سروصدا با هم رزماش رفته سوریه و نفسم را پف کردم بیرون و گفتم: «خودت رو لوس نکن! یعنی می خوای بگی تو هم مثل عمو عدل روزی که برا عروسی انتخاب کرده بودی خبر شهادتت میاد؟» احمد ریش زیر چانه اش را خاراند: «اگه بشه، چی میشه!» مؤدبانه ترین جوابی که میتوانست حق مطلب را ادا کند همین بود: «مرگ سیاه!» صدای مامان از توی هال بلند شد: «عزیزه خانم میگه روضه رو گذاشتیم بعد عروسی احمد. دیگه مشکلت چیه؟ می‌خواستم از فضای سنگین اتاق احمد رها شوم. آمدم بیرون ببينم چه خبر شده. بابا استکان چای را توی دستش گرفت و گفت: «به آقارضاهم گفتم، من اصلا نمی‌تونم بخونم!» تو که هر سال می رفت! اینا کلی توی فک و فامیل گفتن و توی تبلیغشون اسم تو رو زدن! بابا چای را هورت کشید. داغ بود که دوباره گذاشت روی عسلی. بلال که مرد دیگه کسی اذون نگفت؟ تو که می‌دونی اینا نذر دارن تو بری روضه حضرت علی‌اکبر بخونی! بابا دوباره استکان چای را برداشت. به آقا رضا گفتم می‌خوای میام؛ ولی روضه حضرت علی‌اکبر نمی‌خونم..... . خرید آسان: Manvaketab.ir 02537840844 . شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب
. 🔹️نام کتاب: #عروسی_لاکچری ( #مجموعه_داستان) 🔹️نویسنده: #محمد_علی_جعفری 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی 🔹تعداد صفحات: ۸۰صفحه 🔹قیمت پشت جلد: ۱۰۰۰۰تومان+پست رایگان . 📚️برشی از کتاب فقط سه روز فرصت داشتند تا آن قرآن خطی را به شیخ‌علی برسانند. شیخ‌علی آدمی نبود که حرفش دو تا شود. مو لای درزش نمی‌رفت. می‌گفت سه روز دیگر یعنی سه روز دیگر. نه یک روز کمتر نه یک روز بیشتر، به گوشش رسیده بود یهودی‌ها قرآن هفتصدساله ای را از یکی از پیرزن‌های یزدی خریده‌اند. بی‌معطلی موسیو را که بیشتر می‌شناختش احضار کرده‌بود. شیخ علی موسیو را از ته دل دوست داشت. می‌گفت: «آقای موسیو منا اهل البيت است!» این جمله را شیخ علی زمانی گفت که موسیو خواب دید. ماجرا از آنجا شروع شد که پایه‌های دیوار مسجد جامع ترک برداشت و.... . 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 . 🌐لینک خرید آسان http://yon.ir/Rb8VO ♻️مرکز پخش 02537840844 پیامکی 3000141441 . 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 . 🆔 @nashreshahidkazemi