فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔹عنوان: #صدروسی
🔹به قلم: #میثم_رشیدی
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: ۱۱۲صفحه
🔹قیمت: ۱۲۰۰۰تومان همراه با #پست_رایگان
.
.
📚درباره کتاب
روایت زندگی جانباز عبدالعلی یزدانیار
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🌐خرید اینترنتی
https://b2n.ir/285901
📲مرکز پخش
02537840844
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🆔 @nashreshahidkazemi
:
📚 معرفی کتاب:
[خاطرات جانباز دفاع مقدس عبدالعلی یزدانیار]
جوانی از اهالی تهران که با به صدا درآمدن ناقوس جنگ، راهی مناطق عملیاتی جنوب شد و همراه با نیروهای جنگهای نامنظم به فرماندهی شهید چمران، به جنگ با دشمنان بعثی پرداخت. صد روسی حاوی اسامی بسیاری از شهداست و نویسنده معتقد است انتشار خاطرات جانبازان جنگ تحمیلی در هر سطحی این نکته را به ما گوشزد میکند که هنوز این گنجینه ی عظیم شناخته نشده و در اختیار عموم مردم قرار نگرفته است. از جمله آثارنویسنده در حوزه دفاع مقدس میتوان به حاجی فیروز و خیابان تبریز اشاره کرد. «صد روسی» نام خمپارهای است که از سوی دشمن مورد استفاده قرار میگرفت و یکی از حوادث مهم این کتاب را رقم زده است.
.
🔹️نام کتاب: #صد_روسی
🔹️به کوشش: #میثم_رشیدی
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: ۱۱۲ صفحه
🔹قیمت با تخفیف: ۱۲۰۰۰ تومان
🌐خرید اینترنتی:
https://b2n.ir/180806
📞مراکز پخش
02537840844
📲پیامکی
3000141441
🌱با ما همراه باشید
📌 انتشارات شهید کاظمی
شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور
🆔 @nashreshahidkazemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎬صدثانیه با کتاب
.
✂️ناگهان یکی-دو تا خمپاره سمت ما آمد. «ناصر اصفهانی» دقیقاً پشت من و به فاصله نیممتری، داخل کانال ایستاده بود. من صدای ته قبضه را شنیدم و تا آمدم بگویم بچهها مواظب باشید و حرکت کنم، دنیا زیر و رو شد. ابتدا اصلاً متوجه نبودم و بعد از مدتی به خود آمدم و دیدم داخل کانال، طاقباز افتادهام. چند متر جلوتر از من، یکی-دو تا از بچههای دیگر ازجمله «حاجعباس روحانی» هم مجروح شده بودند. جراحت آنها خیلی کاری نبود و داخل سنگرها رفته بودند. فقط من و ناصر داخل کانال افتاده بودیم. من برگشتم و دیدم ناصر با صورت به زمین افتاده و چند ترکش به پهلو و کمرش خورده. ترکشی بزرگ هم به پشت گوش راست و داخل سرش رفته بود. ناصرِ نازنین با صورت روی خاکهای نرم کنار کانال، که موقع تردد بچهها از بالای آن میریخت، افتاده بود. من هنوز متوجه جراحاتم نشده بودم. آمدم به ناصر کمک کنم تا خفه نشود که تازه متوجه شدم پای راستم از زیر زانو قطع شده و پای چپم هم از پنجه ترکش خورده و از وسط قاچ شده است!
.
📖 #صدروسی
✍️ به قلم #میثم_رشیدی
📚 به همت انتشارات شهید کاظمی
.
✅ پیامکی
۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱
✅ تلفنی
۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸
✅اینترنتی
https://b2n.ir/r43590
.
🍃 با ما همراه باشید...
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔https://eitaa.com/nashreshahidkazemi