👆سردار داود دانایی یکی از فرماندهان بزرگ جنگ بود که قبل از ورود به جهاد اصغر، مشغول جهاد اکبر شد.
داود، نیروهایی عاشق خدا تربیت می کرد. در عملیات کربلای پنج وقتی محل گردان او بمباران شیمیایی شد، همه را از خواب بیدار کرد و مانع از شهادت بسیاری از نیروها شد.
یکی از بسیجی ها ماسک شیمییایی همراه نداشت، داود ماسک خود را به آن بسیجی داد و خودش به خاطر آلودگی منطقه به شهادت رسید.
یکی از دوستانش می گفت: در عالم رویا دیدم که ایت الله بهجت می گویند این شهید دانایی همسایه پیامبر در بهشت است...
این کتاب و دیگر آثار گروه شهید هادی را به نازلترین قیمت از نمایشگاه مجازی کتاب تهران به آدرس زیر می توانید تهیه کنید
https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=153&publisher-name=%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%20%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#سلام_بر_ابراهیم
🔻شخصی در محله ابراهیم #معتاد بود و برای این که پول #مواد خودش را به دست آورد خیلی خانواده اش را اذیت می کرد #ابراهیم برای ترک این آقا خیلی تلاش کرد. وقتی دید که ترک نمی کند، به آن شخص گفت من پول مواد #یکسال شما را می دهم به شرطی که دست از سر خانواده ات برداری و به همین خاطر خانواده او یک سال راحت بودند.
💶او #هر_هفته وقتی مزد کار سخت خودش در بازار را میگرفت، قسمتی از آن پول را به جوان معتاد می داد تا خانواده اش را اذیت نکند!
🌻ابراهیم هر چه کرد برای رضای خداوند انجام داد و خدا هم این گونه او را در بین مردم بلند مرتبه کرد.
این ماجرای ابراهیم بسیار عجیب بوده و در کمتر خاطرات شهیدی به چنین ماجرایی برخورد کرده ایم.
🌹🍃🌹🍃
📙یاران ابراهیم منتشر شد.
۱۵۶ صفحه
مصور
۲۴ تومان
در تلاش هستیم تا از ارشاد مجوزهای لازم را گرفته و در فرصت نمایشگاه کتاب، در اختیار دوستان شهرستان ها قرار دهیم.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
نشر شهید هادی
📙یاران ابراهیم منتشر شد. ۱۵۶ صفحه مصور ۲۴ تومان در تلاش هستیم تا از ارشاد مجوزهای لازم را گرفته و
یکی دو سال بود که همسایه دفتر انتشارات شهید هادی بودیم.
دفتر در طبقه همکف ساختمان، و ما در طبقه اول بودیم.
شهید هادی را با خواندن کتاب سلام بر ابراهیم شناختم. نوروز سال ۹۷ و یک سال بعد از ازدواج، با همسرم به سفر راهیان روز رفتیم.
در منطقه فکه از خدا خواستم فرزندی به من عطا کند که انشالله شبیه ابراهیم هادی باشد.
خدا را شکر در همان سال پسرم به دنیا آمد.
✅ اما یکی از شبها همسرم در محل کار مانده بود، آن شب احساس کردم سر و صداهایی از راه پله می آید!
خیلی ترسیده بودم. در ورودی را از داخل قفل کردم و خواستم بخوابم، اما هنوز این رفت و آمدهای مشکوک ادامه داشت. میترسیدم اما بالاخره خوابم برد.
یکباره احساس کردم در می زنند! در را باز کردم. جوانی در راه پله ایستاده بود و سرش را به سمت پایین گرفته بود. نیم رخ صورتش را می دیدم. بدون اینکه من حرفی بزنم گفت: همشیره، نگران نباشی، ما مراقب شما هستیم.
باتعجب پرسیدم شما ابراهیمهادی هستی؟
گفت: نه ابراهیم رفته به کسی سر بزند و برمیگردد. من جعفر از رفقای آقای ابراهیم هستم. تا این را گفت از خواب پریدم.
صبح روز بعد همسرم برگشت. بلافاصله گفتم: برو پایین و از بچههای دفتر سوال کن در میان رفقای ابراهیم کسی به نام جعفر داریم؟!
همسرم رفت و با کتاب بی قرار برگشت.
تصویر روی جلد را نشانم داد. هنوز چیزی نگفته بود که گفتم خودش بود. همین آقا را دیشب در خواب دیدم که به من گفت نگران نباش، ما مراقب شما هستیم...
📙برگرفته از کتاب یاران ابراهیم، اثر جدید گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
بی قرار، عنوان کتابی است که برای خاطرات سردار گمنام سپاه اسلام حاج جعفر جنگروی نگارش شده
🌺او در عملیات رمضان به شهادت رسید. پیکرش داخل هواپیما بود که متوجه شدند زنده است!
حاج جعفر تجربه نزدیک به مرگ داشت. او مشاهده میکند که یک خانم محجبه در کنار رزمندگان حضور داشت و....
بعد از این ماجرا دیدگاه حاجی نسبت به دفاع مقدس و شهادت تغییر کرد.
او که از مریدان و رفقای نزدیک شهید ابراهیم هادی بود تا ۲۷ بهمن ۶۴ در جبهه ها حضور داشت و در چنین روزی آسمانی شد.
💐روحمان با یادش شاد.
تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی👇
@nashrhadi
هدایت شده از نشر شهید هادی
📚نمایشگاه بین المللی کتاب تهران📚
✅از امروز به مدت یک هفته(مجازی)
✅کتب نشر شهید هادی با۲۰درصد تخفیف
✅صد عنوان کتاب تاثیرگذار
✅ ارسال رایگان.
📙انتشارات شهید هادی نیز در این نمایشگاه به آدرس زیر حضور خواهد داشت.
https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=153&publisher-name=%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%20%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
معرفی کتب و خاطرات ناب شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
#سلام_امام_زمانم
زندگی به بازیچه ای کودکانه می ماند،
تکراری و ملال انگیز ...
ایمان به طلوع روشن شماست که
امیدمان می دهد
جان مان می بخشد
و پویایمان میکند.
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ به جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) گفتم: چرا خداوند به بعضی از کسانی که دین و ایمان درست و حسابی ندارند، اینقدر مال و ثروت میدهد؟ این کار، اهل ایمان را در مورد راه درست، به شک و تردید می اندازد.
او هم گفت: «خداوند برخی افراد که از مسیر او دور شده و غرق در دنیا شدند و برای دستورات پروردگار ارزشی قائل نیستند را به حال خود رها می کند تا در آن سوی هستی به حساب آنها رسیدگی شود.
برخی از این افراد، به محض اینکه از خداوند چیزی از مال دنیا بخواهند، سریع به آنها داده می شود تا دیگر با خدا حرف نزنند. و تعبیر شما، سریع او را رد می کنند که صدای او را نشنوند!
برخی از این افراد فکر می کنند که مقرب خدا هستند که هر چه می خواهند فراهم می شود، اما در واقع اینطور نیست. این ها به حال خود رها شده اند. می خواهند کار خوب کنند، اما توفیق نمی یابند. کار خیری هم اگر انجام دهند، یا باعث فساد می شود و یا آن را نابود می کنند.
من این گفتگو را به یاد داشتم. تا اینکه سال بعد در یک جلسه فامیلی، یکی از افراد ثروتمند بی ایمان را دیدم. درست مصداق همان کلام بود. او اهل نماز و عبادت نبود، اما می گفت هر چه از خدا بخواهم سریع می دهد. به او گفتم: کدام کشورها رفته ای؟ گفت: بیشتر کشورهای دنیا را رفته ام و همینطور اسم کشورها را برد.
گفتم: چند بار تا حالا کربلا رفتی؟ چند سفر مشهد رفتی؟
خنده ای از سر تمسخر کرد و گفت: کربلا که فعلا امنیت ندارد. اما اگر بخواهم یک قطار را کامل می خرم و همه را مشهد می برم.
دوباره سؤالم را تکرار کردم: چندبار تا حالا مشهد رفتی؟ گفت: یکبار برای پروژه اقتصادی رفتم، اما زود برگشتم. گفتم: حرم امام رضا (ع) هم رفتی؟
گفت: فرصت نشد. اما اراده کنم می روم. بعد یکی از بزرگترهای هیئت فامیلی را صدا کرد و گفت: حاجی، امسال هزینه غذای ده شب محرم رو به حساب من بذار. این را گفت و بلند شد و رفت.
درست یکی دو شب به محرم، اعضای هیئت به سراغ او رفتند که هزینه غذا را بگیرند، اما خارج از کشور بود! این آقا بعد از عاشورا برگشت. باز مثل همیشه، مردمان عادی هزینه محرم را پرداخت کردند.
خبر دارم که هنوز این شخص توفیق زیارت مشهد را پیدا نکرده!
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت