eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
930 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
544 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
😍 بیگودی های خواهر کاتبی!👇 پرستار دوره جنگ بودم و حدودا 19 سال داشتم که مسجد محل یک شب حاج اقا، خانما رو جمع کرد و گفت رزمنده ها لباس ندارند و یه سری کارای تدارکاتی رو خواست که انجام بدیم، من و چند تا از خواهرا که پزشکی می خوندیم، پیشنهاد دادیم برای جبران نیروی پرستاری بریم بیمارستان های صحرایی و ما چمدون رو بستیم و راهی جنوب شدیم👌 من تصور درستی از واقیعت جنگ نداشتم و کسی هم برای من توضیح نداده بود و این باعث شد که یک ساک دخترونه ببندم شبیه مسافرت های دیگه، و عضو جدانشدنی از خودم رو بذارم تو ساک، یعنی بیگودی هام😵 و چند دست لباس و کرم دست و کلی وسایل دیگه😶 ... غافل از اینکه جنگ، خشن تر از اینه که به من فرصت بده موهامو تو بیگودی بپیچم!!! یا دستمو کرم بزنم...😩 به منطقه جنگی و نزدیک بیمارستان رسیدیم...نمی دونم چطور شد که ساک من و بقیه خواهرا از بالای ماشین افتاد و باز شد و به دلیل باد شدیدی که تو منطقه بود، محتویاتش خارج شد و لباسا و بیگودی های من پخش شد تو منطقه😰 ما مبهوت به لباسامون که با باد این ور و اون ور میرفتن نگاه می کردیم...💨 و برادرا افتادن دنبال لباسا وما خجالت زده برادرا داشتیم تماشا می کردیم. 🏃بعد از جمع کردن یه کپه لباس اومدن به سمت ما, دلمون می خواست انکار کنیم, اما اونجا جنس مونثی نبود جز ما سه نفر که تو اون بیابون واساده بودیم👜 و بعد بیگودی هام دست یه برادر دیگه بود و خانما اشاره کردند که اینا بیگودی های خواهر کاتبیه😎 از اون لحظه که بیگودی ها رو گرفتم، تصمیم گرفتم اونا رو منهدم کنم...😀 شب تو کیسه انداختم و پرت کردم پشت بیمارستا️ن, صبح یکی از برادرا اومد سمتم با کیسه بیگودی😵 گفت در حال کیشیک بودن، این بسته مشکوک رو پیدا کردند. گفتن بیگودی های خواهر کاتبیه😊شب که همه خوابیدن ، تصمیم گرفتم چال کنم پشت بیمارستان صحرایی چال کردم😇 و چند روز بعد یکی از برادرا گفت ما پشت بیمارستان خواستیم سنگر بسازیم ،زمین رو کندیم، اینا اومده بالا, گفتن اینا بیگودی های خواهر کاتبیه...😩 و من هر جور این بیگودی های لعنتی رو سر به نیست می کردم...😵دوباره چند روز بعد دست یکی از برادرا میدیدم که داره میاد سمتم...😄 کتاب_گلخندهای_آسمانی, ناصرکاوه راوی :خواهر کاتبی
💐 کشکول(99/1):👇 ✳️ رهبر انقلاب: این نوح امام زمان است... دریا طوفان، سختی و مشکلات دارد، اما وقتی کشتیبان بنده‌ برگزیده‌ خداست، معصوم است، بیمی وجود ندارد... به ناخدای این کشتی حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) عرض می کنیم کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ایران را حمایت و کمک کند. ۱۳۹۱/۰۶/۲۸ و ۱۳۹۹/۰۱/۰۱ 🌸آلمان هم در تعداد مبتلایان کرونا از ایران عبور کرد👈 با ثبت بیش از ۴۵۰۰ مورد جدید ابتلا به کرونا در آلمان طی ۲۴ ساعت گذشته، این کشور هم پس از اسپانیا در تعداد مبتلایان از ایران عبور کرد... امریکا و فرانسه نیز در چند روز گذشته با رشد فزاینده تعداد مبتلایان مواجه بودند و با فاصله ای اندک بعد از چین، ایتالیا، اسپانیا، آلمان و ایران در جایگاه ششم و هفتم قرار گرفته اند😎 🚩شهیدحاج قاسم سلیمانی: شرط شهید شدن ، شهید بودن است. اگر امروز ڪسے را دیدید ڪہ بوے شهید از ڪلام و رفتار او استشمام شد ، بدانید او شهید خواهد شد و تمام شهدا این مشخصہ را داشتند. 😄طنز_راهیان_نور 😁 یادمہ از اولین دوره هاے راهیان نور ڪہ رفتہ بودم،وقتے وارد هویزه شدیم قشنگے فضاش ما رو گرفت ...😇ڪسایے ڪہ رفتن هویزه میدونن چے میگم ... جلوے درش کفشاشو میگیرن و واڪس میزنن. از تونل سر بندها ڪہ عبور میڪنے میرسے بہ یہ حیاط ڪہ دو طرفش شهدا دفنن و چند تا درخت رو مزار بعضے شهدا سایہ انداختہ و دلچسبے فضا رو دو چندان میڪنہ 😊  یادمہ وارد شدیم و راوے روایت گرے میڪرد. یڪے از بچہ ها ڪہ سابقہ دار بود اصرار ڪرد بچہ ها بریم سر قبر 👈"شهید علے حاتمے"... پرسیدیم چرا بین اینهمہ شهید به اونجا اصرار دارے.گفت بیاین ڪارتون نباشہ...😍 رفتیم سر مزار شهید و مشغول فاتحہ و صحبت و دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایسادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت میڪشیدن جلو بیان... برام جاے تعجب بود خوب بقیہ شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحہ بخونن...ڪہ این رفیقمون گفت آخہ این شهید مسئول ڪمیتہ ازدواجہ😍 هر ڪے با نیت بیاد سر خاڪش سریع ازدواج میڪنہ (پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن ) ما هم از قصد هے ڪشش میدادیم و از روے مزار بلند نمیشدیم . یهو راوے اومد بلند جلومون با صداے بلند وخنده  گفت:👈 آقایون این شهید شوهر میده‌ها ... زن نمیده به ڪسے ...یهو همه اطرافیان و اون خواهراے  پشت سرے خندیدند و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم ...البتہ راوی بہ شوخے میگفت ؛ خیلے بچه ها با نیت خالص اومدند و ازدواج هم ڪردند. کتاب_گلخندهای_آسمانی,ناصر_کاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من یه انقلابی ام: این جسارت ‎ نسبت به شعارسال۹۹ ‎ که توسط رهبرانقلاب اعلام شد، بی‌پاسخ نخواهد ماند.
🔶🔷 بازخوانی یک خاطره ۳ عصر روز يكشنبه اول فروردين ١٣٦١ ؛ همراه راننده ی يك ٦هزار ليتری، به عنوان راهنما و البته به هوای ديدن بچه های ی اهواز به خط رفتم. راننده در حال پر كردن بشكه های ٥٠٠ ليتری، و بچه ها هم درحال پر كردن قمقمه ها ❤ از دیدن من، خیلی خوشحال شد دست منو گرفت، دور از بچه ها، برد كنار یه تپه بعد يه سكوت چند دقيقه ای، آه عميقی كشيد و گفت: (( من، همه ی عمرم سعی كردم از ياد خدا غافل نشم و لحظات عمرمو با ياد خدا پركنم! اما امشب؛ ترس عجيبی سراغم اومده ! خيلی می ترسم؛ می ترسم زمانی كه گلوله يا تركش بهم می خوره و می خوام از دنيا برم، اون لحظه به ياد خدا نباشم! )) اينو كه گفت، نشست، زانو هاشو بغل كرد و شروع كرد به گريه كردن دقايقی كنارش ايستادم. بغض، گلوی مرا هم گرفته بود ایستاده بودم و فقط گريه كردن اونو تماشا می كردم. در حالی كه چشمای هر دومون خيس اشك شده بود برخاست، با بغض تركيده و صدای لرزان؛ مجددآ حرفاشو تكرار كرد: (( خيلی می ترسم؛ می ترسم لحظه ی آخر كه بايد به ياد خدا باشم، به ياد خدا نباشم. )) دکتر قنبری اول فروردین ۹۹ @defae_moghadas2
❣ 🔻 بازخوانی یک خاطره 4 پيكر پاك و گلوله بارون شده ی ❤ رو چند روز بعد، در تشييع كردم. لباس های ؛ پر بود از ❤ چند روز، در منطقه ی عملياتی فتح المبين در غرب رودخانه ی کرخه، بر خاك افتاده بود !! تا پیدا شد !! توی اش نوشت (( برادران و خواهران، قبل از انجام هركاری خوب فكر كنيد؛ ببینید اگر آن كار برای رضای خداست آن كار را انجام دهيد و اگر آن کار برای رضای خدا نيست آن كار را رها كنيد )) در بین بچه های اهواز، معروف شد به ی مسجد !! از ❤ تشكر می کنم كه هر از گاهی ها رو كنار میزنه و خودشو برام آشكار می کنه! من هیچ وقت فراموش نمی کنم (( در عملیاتی به شهادت رسید که ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین های اشغال شده ی میهن اسلامی را از متجاوزین بعثی، باز پس گرفت.... )) دکتر قنبری ۲ فروردین ۹۹ @defae_moghadas2
در عالم رؤیا از او پرسیدم: محمدرضا چه خبر ؟ ایشان فرمود: هرچه خبرهست ؛ اینجاست بهشت خیلی زیباست ! اما زیباتر از تمام زیبایی ها وجودمبارک مولاامیرالمؤمنین(ع) است که هرروز مرا به نزد ایشان می برند...! 🌷 شهید مدافع حرم محمدرضا الوانی 📝راوی : دوست شهید @defae_moghadas2
❣ 🔻 بازخوانی یک خاطره 2 ٢٩ اسفند ١٣٦٠ ساعت ٩ شب ( شب قبل از عمليات ) حول و حوش تحويل سال نو، همه، در حال خوردن آجيل بودند! آجيل هايی كه رو بسته بندی اونا نوشته بود: «« اهدايی امت حزب الله! »» ❤ تنها فردی بود كه آجيل نمی خورد. رفتم كنارش نشستم. مثل هميشه درحال تلاوت بود!ا از او خواستم كه به جمع بچه ها بياد! او احترام زيادی برا من قائل بود، ازم خواهش كرد تقاضامو پس بگيرم! گفتم "به شرطی كه علتشو بگی" بی درنگ علتو گفت: (( می ترسم وقتی آجيل می خورم، از ياد خدا غافل شم. می خوام همه لحظاتم با ياد خدا پر شن )) ۲۹ اسفند ۹۸ دکتر قنبری ۲۹ اسفند ۹۸ @defae_moghadas2
44.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 | مادران آسمانی تقدیم به مادران شهدا 🔺تدوین: خادم الشهدا سعید امیری 🔸کاری از مرکز چند رسانه ای راهیان نور ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Resane_noor @rahianenoor_news