eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
916 دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
523 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️اولین هدیه ی به همسرش ؛هدیه ای فراموش نشدنی برای یک دختر مرفه 📌در برخوردش با بچه‌ها می‌دیدم که با دقت و توجه ویژه‌ای روحیه آنهاست و با هر کس مطابق روحیه‌اش صحبت می‌کند. یک جاذبه خدایی در دکتر بود که همه را به سوی خود جذب می‌کرد. 📌من در آن هنگام مناسبی نداشتم و این باعث شده بود تا برخی از بچه‌ها نسبت به من احساس دوری و بیگانگی داشته باشند ولی دکتر چمران همواره کوشش می‌کرد تا ارتباط مرا به بچه‌ها نزدیک نماید. من در به روستاهای جنوب لبنان، با دکتر چمران همراه می‌شدم، البته در آن هنگام هنوز نکرده بودیم. 📌 یادم هست روزی در حالی که در یک درون خودرویی نشسته بودیم، دکتر چمران هدیه‌ای به من داد و آن هدیه یک گلدار بود. چمران لبخند زیبایی زد و به من گفت: بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند. من از همان جا روسری را روی سرم گذاشتم. -زندگی-به-سبک-شهدا-ناصر-کاوه 🌈راوی: غاده جابر، همسر لبنانی شهید مصطفی چمران
(143)👇 انسان در طول مسير دورو است، يكى اوّل راه و يكى هم آخر راه يك‌روست. والّا در بين مسير دوروست، اين دورويى خوب هم نيست، انسان خوب است يك‌رو باشد، ساده باشد، تا مى‌گويند بگو: اَشْهَدُاَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ، اَشْهَدُاَنَّ عَلِيّاً وَلِىُّ اللهِ ... بگويد. آدم يك رو زود به خدا جواب مى‌دهد. امّا آدم دورو، هم مى‌خواهد اهل دنيا را جواب بدهد، هم اهل آخرت را. هم مى‌خواهد با اهل آخرت رفيق باشد و رو به آخرت برود، هم مى‌خواهد دنبال سور و سات دنيا و مال و تجارت باشد. دو كار دارد... به آن جَلدى هم‌عارف نيست كه بيايد بدنش را دست شما بياندازد و روحش برود با انبياء و اولياء بنشيند، به آن بزرگى نيست. هنوز كوچك هستيم. وقتى رو به دنيا مى‌رويم سرگرم دنياييم و رو به آخرت كه مى‌رويم سرگرم آخرتيم. دنيا و آخرت با هم جمع نمى‌شوند. 💥 هُما بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ * مثل مشرق و مغرب مى‌مانند، مغرب با مشرق به هيچ وجه جمع نمى‌شود، يعنى اين دو هوو هستند. مانند اينكه دو دكان باشد و هر دو چينى بفروشند، مشترى كه مى‌آيد، يكى از اين طرف مى‌گويدبفرماييد. آن ديگرى از آن طرف مى‌گويدبفرماييد. مشترى به سمت هر كدام كه برود آن ديگرى ناراحت مى‌شود. يكى گفت اين هفت سيب را بين ما قسمت كن، سه سيب اين طرف گذاشت، سه سيب هم آن طرف. سيب هفتم را گفت اگر من بردارم تو پكر مى‌شوى، اگر تو بردارى من پكر مى‌شوم، پس هر هفت سيب مال من و هر هفت تا را برداشت. اين قسمت كردن اهل دنياست. ولى آخرت اينطور نيست. آنجا همه قاطى‌اند و در قرب خدا... نهج البلاغه،حكمت ١٠٣ مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابی:👇 🔸هرگاه احساس کردید کمی سنگین شده‌اید ، به خانهٔ پدربزرگ و مادربزرگ بروید و به آن‌ها سر بزنید و برایشان میوه و شیرینی بگیرید ؛ راه باز می شود . شاد کردنِ دیگران ، سریع به خودِ آدم برمی‌گردد ... ✳️اولین هدیه ی به همسرش ؛هدیه ای فراموش نشدنی برای یک دختر مرفه 📌من در آن هنگام مناسبی نداشتم و این باعث شده بود تا برخی از بچه‌ها نسبت به من احساس دوری و بیگانگی داشته باشند ولی دکتر چمران همواره کوشش می‌کرد تا ارتباط مرا به بچه‌ها نزدیک نماید. من در به روستاهای جنوب لبنان، با دکتر چمران همراه می‌شدم، البته در آن هنگام هنوز نکرده بودیم. 📌 یادم هست روزی در حالی که در یک درون خودرویی نشسته بودیم، دکتر چمران هدیه‌ای به من داد و آن هدیه یک گلدار بود. چمران لبخند زیبایی زد و به من گفت: بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند. من از همان جا روسری را روی سرم گذاشتم. -زندگی-به-سبک-شهدا-کاوه سرکاری توی سنگر هر کس مسئول کاری بود... یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگربه خودمان که آمدیم ، دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است... نمی توانست درست راه برود از آن به بعد تمام کارهای رسول را بقیه بچه ها انجام دادند ....کم کم بچه ها به رسول شک کردند، یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش... 😜 صبح که بلند شد، راه افتاد ، پای چپش لنگید!...😇 سنگر ازخنده بچه ها رفت روی هوا... 😁 تا می خورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته تمام  کارهای سنگر رو انجام بده... 💗 خیلی شوخ بود، همیشه به بچه ها روحیه می داد، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت... -آسمانی-کاوه "برشی اززندگی شهید رسول خالقی...." دعوتید به کانال کتاب https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com