💥پست زنِ عاشق :
#زن جوانی که #عاشق شد.
بچه دارشد و #بچه اش را #بزرگ کرد
و دودستی داد برود #جهاد کند
در راه خدا . . .
ولی همچنان عاشق اش است.
#مادر جگرگوشه داده و
سالها در برزخ مانده، مادر هربار در این #سال ها که خبر آمدن #مسافری را میشنود از همه زودتر به پیشواز می رود میرود بعد از سالها، که شاید این بار #پیکر #گل پسرش را تحویل بگیرد.او آماده است.😰
هرتصوری میکند تا به آنجا برسد:
تابوتی محقر،کفنی #سفید، اسکلتی با کمی #لباسهای پوسیده و . . . هر تصوری جز اینکه چند تکه استخوان هایی ساعد جگرگوشه اش! حالا تمام آن عاشقانه ها را به یاد بیاورید. یک طرف #تصویر شاخِ شمشادی که در این سالهای برزخی در #قلب مادربوده، مادر با آن تصویر #زندگی کرده و پیرشده . . .
🌟 پ.ن:
رسم اینگونه است که همه در #روز_مادر برای عرض تبریک خدمت مادر میروند، از راه دور هم شده تبریک گفتن این #مناسبت بزرگ وظیفه هر #فرزندی است. اما این روز خاص برای مادرانی #خاص، حال و هوای دیگری دارد! در این روز برای مادران #شهدا جای خالی فرزندانشان بیش از پیش احساس میشود!
به #خدا قسم، شرمنده ات هستیم مادر!#روزت_مبارک_مادر_شهید !
تا شهدا💕 زندهاند،
مادر شهید💕 زنده است!
#ولادت #مادر #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها #مکه #مدینه #مظلوم #روزت_مبارک #ام_ابیها💕
⁉️ چگونه میشود با #یک_قطره اشک بر سیدالشهداء(علیهالسلام)، همه گناهان بخشیده شود...
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
🐫 سيدبحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (علیهالسلام) گناهان را مىآمرزد، فكر مىكرد.
🐎 همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفتهاى؟ و در چه انديشهاى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد جواب را بدانم.
🤔 سيدبحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مىكنم كه چطور مىشود خداوند، اين همه ثواب به زائرين و گريهكنندگان بر حضرت سيدالشهداء(علیهالسلام) مىدهد؟
👣 مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمىدارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مىشود و براى يك قطره اشك، #تمام گناهان #صغيره و #كبيرهاش آمرزيده مىشود.
👑 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مىآورم تا مشكل حل شود. «سلطانى به همراه درباريان خود به شكار رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العادهاى افتاد و بسيار گرسنه شد.
🐑 خيمهاى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه، گوسفندی داشتند و از راه مصرف شير اين گوسفند، زندگى خود را مىگرداندند.
🍖 وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از میهمان، آن گوسفند را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد.
⁉️ در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهماننوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟
👈 يكى از حضار گفت: به او 100 گوسفند بدهيد.
👈 ديگرى كه از وزراء بود، گفت: 100 گوسفند و 100 اشرفى بدهيد.
👈 يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.
😐 سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم، آن وقت مقابله به مثل كردهام. چون آنها هرچه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
👌 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء(ع) هرچه از #مال و #منال و #اهل و #عيال و #پسر و #برادر و #دختر و #خواهر و #سر و #پيكر داشت همه را در راه خدا داد.
👈 پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد نبايد تعجب نمود. چون خداوند كه خدائيش را نمىتواند به سيدالشهداء(ع) بدهد، پس هر كارى كه مىتواند انجام مىدهد.
⚠️ يعنى باصَرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت؛ درجاتى عنايت مىكند و در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمىداند.
😔😔 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيدبحرالعلوم غايب شد.
📚 منبع: العبقرى الحسان، ج۱، ص۱۱۹.
#ارزش_عزاداری_امام_حسین(ع)
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist