eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
881 دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
15.2هزار ویدیو
515 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💥پست زنِ عاشق : جوانی که شد. بچه دارشد و اش را کرد و دودستی داد برود کند در راه خدا . . . ولی همچنان عاشق اش است. جگرگوشه داده و سالها در برزخ مانده، مادر هربار در این ها که خبر آمدن را می‌شنود از همه زودتر به پیشواز می رود میرود بعد از سالها، که شاید این بار پسرش را تحویل بگیرد.او آماده است.😰 هرتصوری میکند تا به آنجا برسد: تابوتی محقر،کفنی ، اسکلتی با کمی پوسیده و . . . هر تصوری جز اینکه چند تکه استخوان هایی ساعد جگرگوشه اش! حالا تمام آن عاشقانه ها را به یاد بیاورید. یک طرف شاخِ شمشادی که در این سالهای برزخی در مادربوده، مادر با آن تصویر کرده و پیرشده . . . 🌟 پ.ن: رسم اینگونه است که همه در برای عرض تبریک خدمت مادر می‌روند، از راه دور هم شده تبریک گفتن این بزرگ وظیفه هر است. اما این روز خاص برای مادرانی ، حال و هوای دیگری دارد! در این روز برای مادران جای خالی فرزندانشان بیش از پیش احساس می‌شود! به قسم، شرمنده ات هستیم مادر! ! تا شهدا💕 زنده‌اند، مادر شهید💕 زنده است! 💕
‍ ⁉️ چگونه می‌شود با اشک بر سیدالشهداء(علیه‌السلام)، همه گناهان بخشیده شود... 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 🐫 سيدبحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (علیه‌السلام) گناهان را مى‌آمرزد، فكر مى‌كرد. 🐎 همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته‌اى؟ و در چه انديشه‌اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد جواب را بدانم. 🤔 سيدبحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى‌كنم كه چطور مى‌شود خداوند، اين همه ثواب به زائرين و گريه‌كنندگان بر حضرت سيدالشهداء(علیه‌السلام) مى‌دهد؟ 👣 مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمى‌دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى‌شود و براى يك قطره اشك، گناهان و آمرزيده مى‌شود. 👑 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى‌آورم تا مشكل حل شود. «سلطانى به همراه درباريان خود به شكار رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده‌اى افتاد و بسيار گرسنه شد. 🐑 خيمه‌اى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه، گوسفندی داشتند و از راه مصرف شير اين گوسفند، زندگى خود را مى‌گرداندند. 🍖 وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از میهمان، آن گوسفند را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد. ⁉️ در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان‌نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ 👈 يكى از حضار گفت: به او 100 گوسفند بدهيد. 👈 ديگرى كه از وزراء بود، گفت: 100 گوسفند و 100 اشرفى بدهيد. 👈 يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. 😐 سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم، آن وقت مقابله به مثل كرده‌ام. چون آنها هرچه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. 👌 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء(ع) هرچه از و و و و و و و و و داشت همه را در راه خدا داد. 👈 پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد نبايد تعجب نمود. چون خداوند كه خدائيش را نمى‌تواند به سيدالشهداء(ع) بدهد، پس هر كارى كه مى‌تواند انجام مى‌دهد. ⚠️ يعنى باصَرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت؛ درجاتى عنايت مى‌كند و در عين حال اين‌ها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى‌داند. 😔😔 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيدبحرالعلوم غايب شد. 📚 منبع:‌ العبقرى الحسان، ج۱، ص۱۱۹. (ع) ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist