کبیری:
واکنشهای جالب و متفاوت تعدادی از چهرههای سیاسی و رسانهای آمریکا و اروپا درباره حوادث اخیر کشور
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کانال #بصیرانه یکی به جای همه
#داستان_های_مثنوی_معنوی📚
مردی که از برابر عزرائیل به هندوستان گریخت
مردی شتابان به طرف بارگاه سلیمان می دوید. چون به درگاه او رسید، خود را به درون بارگاه انداخت. سلیمان او را دید که از شدت ترس رنگ از صورت او پریده و لب هایش کبود شده است. پس رو به آن مرد کرد و گفت :
ای بزرگوار! چه ترسی تو را به این روز انداخته است ؟
مرد گفت:
ای پیامبر، به باد دستور بده مرا بردارد و زود به هندوستان ببرد، شاید دور بشوم و از دست عزرائیل جان به در ببرم.😱
سلیمان دستور داد تا باد او را به شتاب ببرد و در آن سوی هندوستان در جزیره ای که آن مرد دوست دارد، بر زمین بگذارد.
باد مرد را برد و در هندوستان گذاشت.🌬
روز دیگر سلیمان، عزرائیل را دید و داستان مرد را به او گفت و پرسید:
چرا به مردم باایمان چنین با خشم و غضب نگاه می کنی؟
دیروز آن بی چاره چنان از خشم تو هراسان شده بود که از خان و مان آواره شد!
عزائیل جواب داد:
من با خشم و غضب به کسی نگاه نکردم. نگاه من از حیرت و تعجب بود.
چون خداوند به من دستور داده بود جان او را در هندوستان بگیرم. با خودم می گفتم که اگر او صد بال بزرگ هم داشته باشد، بعید است که بتواند خود را به هندوستان برساند.
از حیرت نگاهش کردم، نه از خشم!
🌿🌿🌿
این داستان ناظر بر این مسئله است که در جهان همه چیز در بند حکم قضاست و انسان در هر مرتبه ای که باشد، از حقیقت و راز امور و اسرار پنهانی خبر ندارد و تدبیر و چاره جویی در این کار راه به جایی نمی برد و نمی توان از حکم قضا گریخت و هیچ راهی جز تسلیم و قبول قضا در برابر انسان باقی نمی ماند و گریز از حکم قضا بیهوده است!
•✾📚 @nava11 📚✾•
حکیمی از شخصی پرسید:
روزگار چگونه است؟
شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم
امروز از گرسنگی مجبورشدم کوزه سفالی که یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم ونانی تهیه کنم.
حکیم گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته
و اینگونه ناسپاسی می کنی؟…
┄┅┅┄┅✽💕♥️💕✽┅┄┅┅┄
@nava11
خـدایــا . . .
ﺣس ﺑﻮﺩﻧﺖ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﺮﯾــــﻦ ﺣﺲ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ
ﺗﻮ ڪﮧ ﺑﺎﺷﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﻧـﻪ !
ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺭﺍ ﻋﺸـق است
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
#کانال_مسلم_جعفری
994_811_27.mp3
351.7K
#صلوات بر امام حسن عسکری(ع)
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ، الصَّادِقِ الْوَفِيِّ، النُّورِ الْمُضِيءِ، خازِنِ عِلْمِكَ، وَالْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ، وَوَلِيِّ أَمْرِكَ، وَخَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُداةِ الرَّاشِدِينَ، وَالْحُجَّةِ عَلَىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ وَأَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلٰهَ الْعالَمِينَ.
🔆 #پندانه
#داستان_های_کوتاه
#کانال_مسلم_جعفری
عاقبت تملّق
کریمخان زند پس از آنکه به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش بهعنوان سرسلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.
روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریمخان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباسهای فاخر به او بپوشانند.
چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد.
با دیدن قدرت و منزلت برادرزادهاش بادی به غبغب انداخت و گفت:
کریمخان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (علیهالسلام) جامی از آب کوثر به او میداد.
کریمخان اخمهایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونتآمیز را جویا شدند.
کریمخان گفت:
من پدر خود را میشناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی باشد. این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی بهصورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمیرسد.
•✾📚 @nava11 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کانال_مسلم_جعفری
#داستان_های_کوتاه
#پندانه
❤️❤️❤️
از حکیمی پرسیده شد درون مردم
در چه حالت هایی شناخته می شود
گفت:
۱.مرد در هنگام بیماری
همسرش شناخته می شود
۲.زن در هنگام فقر همسرش
۳.دوست در هنگام سختی
۴.فرزندان هنگام پیری پدر و مادر
۵.برادران و خواهران
هنگام رسیدن به ارث و تقسیم آن
۶.اقوام هنگام غربت
۷.عشق واقعی هنگام پایان یافتن مصلحت
۸.مؤمن هنگام افتادن در امتحان و بلا
@nava11
زشت ترین قسمت بدن
بینی بد فرم یا شکم برآمده نیست
زشت ترین قسمت بدن
ذهنی است که پر است از
افکار منفی،خشم،بد بینی،بدرفتاری و
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔@nava11
May 11